در برخی موارد، حساسیت بیشازحد به اندازهای میرسد که بهعنوان اختلال رفتاری شناخته میشود. منتها اگر خود فرد و اطرافیان او درباره حساسیت بیشازحد و تأثیرهای آن اطلاعات کافی داشته باشند، میتوانند بهراحتی شرایط را کنترل کنند. در این مقاله از «چطور»، هرآنچه را لازم است درباره اختلال HSP و افراد فوق حساس بدانید بررسی کردهایم.
افراد فوق حساس (HSP) کسانیاند که سیستم عصبیشان واکنش شدیدتری بهنسبت دیگران در برابر محرکهای جسمی، احساسی و اجتماعی نشان میدهد. این مفهوم را اولین بار در سال ۱۹۹۰ روانشناسان مشهور، الین آرون و آرتور آرون مطرح کردند. بعد از آن، روانشناسان بسیاری در این زمینه تحقیق کردند و ویژگیهای مختلف افراد HSP را تشخیص دادند.
حساسیت زیاد همیشه هم اختلال نیست. بسیاری از روانشناسان بر این باورند که چیزی تحت عنوان اختلال HSP وجود ندارد و این افراد فقط نوعی ویژگی شخصیتی منحصربهفرد دارند. مثل اینکه فرد درونگرا یا برونگرا باشد. افراد فوق حساس نیز مانند هر فرد دیگری، هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت مختلفی دارند.
آیا تاکنون این جملات را از کسی شنیدهاید:
احتمالا افرادی که حساسیت شما را تحریک میکنند یا از نظر شما بیفکرند بیشتر این جملات را به شما میگویند. افراد فوق حساس معمولا در طول روز از افراد مختلف این جملات را میشنوند. فراموش نکنید که فوقحساسبودن به این معنی نیست که شما به بیماری خاصی مبتلا هستید. این ویژگی شخصیتی منحصربهفردی است که باعث میشود نسبت به اتفاقات مثبت یا منفی واکنش شدیدتری نشان دهید.
تحقیقات روانشناسان نشان میدهد افراد فوق حساس ویژگیهای مشترکی دارند. به کمک این ویژگیها، میتوانید تشخیص دهید میزان حساسیت شما طبیعی است یا خیر. در ادامه، به مهمترین ویژگیهای HSP اشاره کردهایم.
روانشناسان برای کمک به تشخیص اختلال HSP از تستهای روانشناسی نیز استفاده میکنند.
با توجه به تحقیقات انجامشده، حدود ۲۰ درصد از جمعیت جهان را افراد فوق حساس تشکیل میدهند؛ پس این ویژگی شخصیتی نادر نیست. جالب است بدانید حساسیت بیش از اندازه و درونگرایی ویژگیهای مشترکی دارند. البته فرد فوق حساس لزوما درونگرا نیست و فرد درونگرا ممکن است فوق حساس نباشد. منتها بین این دو ویژگی شخصیتی چندین وجه مشترک وجود دارد. برخی از افراد اختلال HSP را با اختلال پردازش حسی (SPD) اشتباه میگیرند. این دو مفهوم در روانشناسی کاملا متفاوتاند.
جهان برای افرادی ساخته شده است که خیلی حساس نیستند، واکنشهای ملایمتری نشان میدهند و کمتر تحتتأثیر وقایع قرار میگیرند. به همین دلیل است که تصور میشود افراد فوق حساس طبیعی نیستند یا مشکل رفتاری دارند.
فرد فوق حساس باید به کمک اطرافیان خود راههایی برای مقابله با دغدغههای خود پیدا کند. چنین راهکارهایی کمکشان میکند در برابر آنچه رخ میدهد واکنش شدیدی نشان ندهند. کنترل واکنشها تأثیر حساسیت بیشازحد آنها را کاهش میدهد.
حساسیت بیشازحد نقاط مثبت و منفی بسیاری دارد؛ برای مثال، ممکن است فرد فوق حساس از کسی که هیچ منظوری ندارد و هدفش مهربانی است ناراحت شود. این افراد واکنشهای شدیدی نسبت به دغدغههای روزمره نشان میدهند. حتی کوچکترین مشکل در روابط آنها را آزار میدهد. این مشکل زمانی که طرف مقابلشان فردی پرخاشگر باشد تشدید میشود.
فوقحساسبودن به این معنی نیست که فرد حتی وقتی هیچ نقطه تاریکی وجود ندارد بازهم واکنش شدید نشان میدهد. آنها هر اتفاقی را کامل درک میکنند و تحتتأثیر تجربیات منفی و مثبت آنها قرار میگیرند. به همین دلیل، نمیتوان گفت این موضوع مطلقا ضعف است و به درمان نیاز دارد.
افراد فوق حساس میتوانند با کنترل ویژگیهای شخصیتی خود، از آنها بهعنوان نقطه قوت استفاده کنند. مدیریت این ویژگیها کمکشان میکند چالشی با این ویژگی شخصیتی خود نداشته باشند و بتوانند مانند افراد دیگر زندگی کنند. برای فرد فوق حساس، کم پایینتر از سطحی است که دیگران تصور میکنند و زیاد هم بیشتر از حدی است که دیگران میبینند!
اولین ویژگی افراد فوق حساس این است که در شرایط پرتنش بیشتر از فردی عادی دچار استرس میشوند. این افراد حتی در شرایطی که برای فردی غیرحساس ممکن است کاملا معمولی باشد استرس میگیرند.
استرس اجتماعی در آدم فوق حساس نسبت به سایر انواع استرس بیشتر است. اضطراب اجتماعی یعنی فرد زمانی که کاری را انجام میدهد، مدام به سناریوهایی که باعث ایجاد اشتباه میشوند فکر میکند. در نتیجه، مدام استرس دارد که بازخواست شود یا بهخاطر اشتباه خودش دیگران را به دردسر بیندازد.
در ادامه، به چالشبرانگیزترین موقعیتها برای افراد فوق حساس اشاره کردهایم.
برخی از افراد روزهای پرمشغله را دوست دارند و از همان کودکی زندگی هیجانانگیز و پرماجرایی را تجربه کردهاند. منتها افراد مبتلا به اختلال HSP نمیتوانند روزهای شلوغ را تحمل کنند. زمانی که مجبور میشوند کاری را در زمان کوتاهی انجام دهند استرس میگیرند؛ حتی اگر اطمینان داشته باشند در همین زمان کوتاه هم از پس انجام کار موردنظر برمیآیند.
علت استرس افراد حساس در چنین شرایطی این است که باید با عدمقطعیتها مواجه شوند و مطمئن نیستند که میتوانند همهچیز را کنترل کنند یا خیر. این موضوع فشار روانی زیادی به آنها وارد میکند.
افراد فوق حساس به دیگران و نیازهایشان توجه زیادی نشان میدهند. آنها دوست ندارند کسی را ترک کنند و معمولا نمیتوانند به درخواستهای دیگران نه بگویند. یادگیری مهارت نه گفتن یکی از ضروریترین نیازهای افراد مبتلا به اختلال HSP است. این افراد نمیخواهند دوستانشان را ناامید کنند. به همین دلیل، تمام انتظارات آنها را برآورده میکنند؛ حتی اگر به ضرر خودشان تمام شود.
افراد فوق حساس بدترین منتقدان برای خودشان هستند و خودانتقادی مخرب را پیشه میکنند. آنها تصور میکنند مسئولیت شادی عزیزانشان را بر عهده دارند. زمانی که اطرافیان فردی فوق حساس با احساسات منفی درگیرند، او در تلاش است حس آنها را درک کند و هر کاری برای ازبینبردن ناراحتیهایشان انجام میدهد.
فرد فوق حساس بیشتر از افراد معمولی در معرض استرس ناشی از تعارض است. آنها بیشازحد با تضادها درگیر میشوند و برای خود استرس ایجاد میکنند. این افراد معمولا زودتر از افراد دیگر متوجه مشکلاتی که در روابط وجود دارد، میشوند؛ برای مثال، در رابطه عاطفی، فرد غیرحساس به این فکر میکند که بحث او با شریکش فقط یک مشکل کوچک بوده؛ اما فرد فوق حساس میداند که این بحث ناشی از مشکلات و نارضایتیهای بزرگتر در رابطه است. در برخی موارد تعارض در افراد فوق حساس مشکلاتی چون سوءبرداشت و عصبانیتهای بیدلیل را به دنبال دارد.
لایفکوچها بر این باورند که ما بخشی از انرژی روزمرهمان را بهخاطر تحملکردن چیزهایی که دوست نداریم از دست میدهیم. افراد فوق حساس مواردی را تحمل میکنند که شاید واقعا جدی نباشد! مثلا حواسپرتی هنگام تمرکز، دود بیشازحد خودرو و بوی نامطبوع آن، یا بههمریختگی خانه مسائلی است که افراد فوق حساس نسبت به آن واکنش شدیدی نشان میدهند و استرس میگیرند.
همانطور که گفتیم، افراد فوق حساس بدترین منتقدان برای خودشان هستند. آنها نشخوار ذهنی شدیدی دارند و از اعتمادبهنفس کافی برخوردار نیستند. این افراد بهخاطر ترس از شکست، دوست ندارند عملکردشان حین انجام یک کار تحلیل شود و حتی زمانی که تماشاچی داشته باشند نیز دچار استرس میشوند. آنها برای انجام کارهایشان کمالگرا هستند.
افراد فوق حساس در بسیاری از مواقع مشغول مقایسه خود با دیگران هستند. در نتیجه، تصور میکنند احساسات و واکنشهایشان نسبت به دیگر افراد غیرطبیعی است و دچار استرس میشوند؛ بهعنوان مثال، زمانی که رابطهای به پایان میرسد، فرد فوق حساس بیشتر از طرف مقابل آزرده خواهد شد. او مدام خودش را توبیخ میکند، نشخوار ذهنی دارد و همه تقصیرها را به گردن حساسیتهای بیشازحد خودش میاندازد.
افراد فوق حساس همهچیز را عمیقتر احساس میکنند. این موضوع نه اختلال رفتاری است و نه مشکل روانی! این افراد با کوچکترین شادیها حال خوبی پیدا میکنند و با کوچکترین دغدغهها استرس میگیرند. تنها نکته مهم برای آدم فوق حساس این است که کنترل احساسات و مدیریت واکنشهایش را یاد بگیرد تا در عملکرد او اختلالی ایجاد نشود.
پاسخ ها