به نظر میرسد این روزها همه استرس داریم. از زندگی دیجیتالی گرفته تا زندگی پرمشغلۀ کاری و خانوادگی و اتفاقات جدیدی که هر روز در دنیا روی میدهد همه و همه ما را به استرس میکشانند؛ اما با وجود دلایل اجتنابناپذیر زیاد برای استرس، بیشترِ استرسمان را در واقع خودمان به خودمان تحمیل میکنیم و جالب است که حتی از انجام این کار اطلاع هم نداریم. البته این درمورد همه صدق نمیکند، اما حقیقت ساده این است که خیلیهایمان دچار عادتهایی شدهایم که با اینکه ممکن است در ظاهر مفید به نظر برسند، میزان زیادی استرس به همراه دارند. خبر خوب این است که با کمی دروننگری و پشتکار میتوانید بیشتر این استرس را از زندگیتان حذف کنید. در این مقاله میخواهیم راجعبه استرس صحبت کنیم و ۳ دلیل پنهانی استرس را نیز نام ببریم و راههایی برای حذف و کاهش استرس پیشنهاد دهیم.
خیلی از افراد یا میترسند یا تمایلی ندارند دلایل پنهانی استرس و رنج و ناراحتیشان را بیابند. بخشی از آن به این دلیل است که این موضوع همیشه روشن نیست. برای نمونه، افسردگی دلایل ناقص و بههممرتبط زیادی دارد، از آسیبپذیریهای ژنتیکی و واکنش خودایمنی التهابی گرفته تا نشخوار فکر و عوامل اجتماعی استرسزا. پس درک کامل تمامی دلایل پنهان استرس که باعث ناراحتی و عذاب شما شدهاند کار آسانی نیست.
اما برای خیلی از ما، با وجود این پیچیدگیها، حداقل چند دلیل واضح برای استرس وجود دارد که میتوانیم روی آنها کار کنیم.
نکته اینجاست که راههای منطقی زیادی برای رفع دلایل پنهانی استرس و درد درونی وجود دارد، اما مشکل اینجاست که سختاند:
پس چالشهای زیادی وجود دارند؛ اما اینکه چطور به این چالشها پاسخ میدهیم مهم است.
برای خیلی از افراد، چالش برطرفکردن دلایل پنهانی استرس خیلی دشوار است و بنابراین آنها به مکانیزمهای تحمل و درمان علائم آن روی میآورند، برای نمونه:
همه اینها در لحظه، حس خوبی به شما میدهند، اما در نهایت فقط حواستان را پرت میکنند، که در نتیجهاش وقت و انرژی کمتری برای مقابله با دلایل پنهانی استرس خواهید داشت. یکی از این عادات رایج حواس پرتی که همهمان دچارش میشویم مشغله است، که یکی از عوارض جانبیاش استرس مزمن است. فرقی نمیکند مشکلتان چه باشد، به هر حال بالاخره باید امثال این کارهای سخت را بپذیرید و با دلایل پنهانی استرستان مقابله کنید. اگر بازهم مقاومت کنید و نخواهید زیر بار بروید، حالتان بدتر خواهد شد و احساس بدتری به خودتان خواهید داشت.
خیلی از افرادی که احساس خوشبختی ندارند نمیخواهند تنها بمانند و در نتیجه، برای پرهیز از اضطرابی که از تنهاماندن با افکارشان ناشی میشود، برنامهها و روتینهای سختی ایجاد میکنند تا همیشه مشغول باشند. مانند دیگر تکنیکهای حواسپرتی، مشغولبودن هم فقط در سطح کار میکند و هرگز نمیتواند با دلایل پنهانی استرس مقابله کند.
@داناییmedia صفحه جدید ما را دنبال کنید
وقتی دائم مشغول هستید، فشار زیادی بر ذهن و جسمتان وارد میکنید. وقتی برای آرامکردن ذهن و جسم و رسیدن به سکوت وقت نمیگذارید، بهایش را میپردازید و بهای آن استرس است. ذهن ما پرمشغلهبودن دائمی را به حساب شکل سطح پایینتری از خطر یا چالش میگذارد و در نتیجه، شما را در حالت جنگ یا گریز قرار میدهد. این یعنی آزادشدن دائمی جریانی از هورمون های استرس مانند کورتیزول و البته داشتن التهاب مزمن. هر دوی این موارد در میزان کم مشکلی ندارند، اما وقتی دائمی باشند بدن را نابود میکنند.
نتیجه: وقتی همیشه استرس دارید، احتمال دارد بهعنوان مکانیزمی دفاعی برای حواسپرتی، خودتان را مشغول کنید؛ اما شاید عوارض جانبی این کار بیشتر از فوایدش باشد. برای امتحان، سعی کنید مدتی مشغلههای زندگیتان را کم کنید تا ببینید چه اتفاقی میافتد. اگر میبینید خیلی دشوار است و همۀ انواع احساسات بد و افکار منفی به سراغتان آمدند، نشانه این است که از کارِ زیاد برای فرار از استرس، ناراحتی یا درد استفاده میکنید.
بزرگترین افسانه درباره استرس مزمن که همۀ ما باورش میکنیم این است که در برنامههای مدیریت استرس باید بهتر شویم، اما در واقع مدیریت استرس راهحل خیلی بدی برای مشکل استرس مزمن است؛ مثل این است که روی جای گلوله چسبزخم بزنیم! در واقع، وقتی از برنامههای مدیریت استرس بهعنوان اولین راهبرد رفع استرس استفاده میکنیم، حواس خودمان را پرت میکنیم تا بهدلایل پنهانی استرسمان و عوامل استرسزا نگاه نکنیم.
اگر همیشه استرس دارید، راهحل واقعی این است که دلایل اصلی را درمان کنید، نه احساس استرس را. برای نمونه، اگر همیشه سر کار استرس دارید، میتوانید تمرین تنفس عمیق را در طول روز انجام دهید تا شاید میزان استرستان کمی کاهش یابد؛ منتها هرقدر هم که تنفس عمیق انجام دهید، بازهم به شما کمکی در نه گفتن در مقابل حجم زیاد کار نمیکند. احساس استرس در محل کار پیامی است که میخواهد به شما بگوید یک جای کارتان اشتباه است. تکیه بیش از اندازه به تکنیکهای مدیریت استرس این پیام را از بین میبرد.
مشکل استرس نیست، بلکه جریان دائمی استرس در زندگی و تمایلنداشتن به مدیریت آنهاست که مشکلساز میشود. هیچچیز بهخودیخود درمورد تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق یا خودآگاهی اشتباه نیست. مشکل وقتی ایجاد میشود که عادت میکنید به استرس مزمن فقط به هدف اینکه چطور میتوانید عامل استرسزا را دور کنید نگاه میکنید؛ در صورتی که مهمترین بخش این معامله عاملی است که باعث بهوجودآمدن استرس شده است. یاد بگیرید که عامل استرسزا را مدیریت کنید تا استرس بهخودیخود از بین برود.
شاید قاطعیت یکی از مواردی باشد که بیشتر از هرچیز در تمامی برنامههای سلامت ذهن و آرامش ذهنی دستکم گرفته شده است؛ در حالی که یکی از بهترین سلاحهایی است که در مقابل استرس مزمن داریم. قاطعیت بهمعنی روشنکردن ارزشها و بهدنبال آنها رفتن است.
ما زمانی قاطع هستیم که برای جداکردن هوسها و تمایلات گذرا از اهداف و الهامات واقعی وقت بگذاریم و بعد، تصمیم بگیریم بهدنبال چیزی برویم که واقعا ارزش دارد؛ حتی اگر بهقیمت ازدسترفتن آن چیزی باشد که حس خوبی به ما میدهد و راحت است. بهعنوان مثال:
بهطور خلاصه، قاطعیت یعنی تمایل به گرفتن تصمیماتی بر اساس ارزشها و نه احساسات. این موضوع درمورد استرس مزمن بسیار مفید است.
برای اینکه اهمیت این موضوع را نشان دهیم، مثالی مطرح میکنیم. دو نفر فرضی، آرش و مینا را در نظر بگیرید. هر دوی آنها بهتازگی به فشار خون و کلسترول مبتلا شدهاند و پزشکان به هر دو گفتهاند که اگر در سبک زندگی و سلامتیشان تغییرات اساسی ایجاد نکنند، با خطر سکته قلبی یا سکته مغزی مواجه خواهند شد.
با اینکه آرش و مینا از خیلی جهات (مانند تحصیلات، هوش، حمایت اجتماعی و منابع مالی) به هم شباهت دارند، از لحاظ میزان قاطعیت باهم متفاوتاند:
حال بهنظر شما کدامشان میتواند عوامل اصلی استرسزای داشتن بیماری جدی را بهتر تحمل کند؟ مسلما مینا.
زمانی که صحبت از مدیریت استرس میشود، نبود قاطعیت مشکل بزرگی ایجاد میکند، اما مشکل به همینجا ختم نمیشود. مینا علاوه بر اینکه میتواند استرسش را خیلی بهتر مدیریت کند، از فواید قاطعبودن هم سود میبرد:
قاطعیت علاوه بر اینکه مانند سپری در مقابل استرسی که دارید عمل میکند، قدرت و مقاومت کافی برای پرهیز از استرس غیرضروری هم به شما میدهد.
بیشترِ استرسمان زاده عادتها و مکانیزمهای دفاعی است که خودمان به خودمان تحمیل میکنیم. برای اینکه از استرس در امان بمانیم، باید دلایل پنهانی استرس را بشناسیم و سعی کنیم از این عادتها دور بمانیم. برای این کار سه گام ابتدایی ضروری است:
مطمئنا خیلی از ما این اشتباه را میکنیم که همیشه میخواهیم بهجای درمانِ دلایل پنهانی استرس، خود استرس را درمان کنیم. آیا این برای شما هم پیش آمده؟ تا به حال به این موضوع دقت کرده بودید؟ در صورتی که روشهای این مقاله را امتحان کردید، نتیجه را با ما و خوانندگان نیز در میان بگذارید تا بتوانیم به هم برای رفع این مشکل کمک کنیم.
پاسخ ها