«عزت نفس» و «اعتماد به نفس»، دو واژهای هستند که اغلب به جای یکدیگر به کار میروند، اما در دنیای روانشناسی، دو مفهوم کاملاً مجزا با تأثیرات متفاوت بر زندگی انسان هستند. درک فرق عزت نفس و اعتماد به نفس، اولین و مهمترین قدم برای شناخت خود و حرکت در مسیر رشد شخصی است. آیا شما فردی با اعتماد به نفس بالا اما عزت نفس پایین هستید؟ یا برعکس؟ این دو چگونه بر یکدیگر تأثیر میگذارند و چرا تقویت آنها، به خصوص عزت نفس زنانه، نقشی حیاتی در سلامت روان و موفقیت ما دارد؟ در این مقاله از «چطور»، به شکلی عمیق و کاربردی، به این سوالات پاسخ میدهیم.
اعتماد به نفس یعنی اینکه در تحقق هدف یا کاری خاص، به توانمندیهای خودتان باور و اطمینان داشته باشید. این اصطلاح از واژه لاتین «fidere» بهمعنی «اعتمادداشتن» ریشه گرفته است. در بسیاری موارد، افرادی که در حوزهی خاصی به مهارت و تخصص دست مییابند، در همان حوزه از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار میشوند. اعتماد به نفس کلی فرد نیز بهموجب موفقیتش بهبود پیدا میکند. گاهی ممکن است فرد در حوزهای خاص احساس اعتماد به نفس کند، اما در حوزهای دیگر ابداً چنین حسی نداشته باشد.
آبراهام مازلو، روانشناس برجسته آمریکایی، تأکید میکند که باید بین اعتماد به نفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتی کلی، و اعتماد به نفس درمورد مهارتها یا توانمندیهای خاص تمایز قائل شد. به اعتماد به نفس درمورد مهارتها و توانمندیها «خودکارآمدی» نیز گفته میشود: باور به موفقیت در انجام کاری خاص یا رویارویی با موقعیتهای چالشی. تفاوت خودکارآمدی با اعتماد به نفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتی کلی در اینجاست که: مثلاً برخی افراد در انجام مهارتهایی مانند خوانندگی یا تدریس از خودکارآمدی بالایی برخوردارند، اما از اعتماد به نفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتی کلی بیبهرهاند. حتی برعکس این قضیه نیز امکانپذیر است.
عزت نفس، مفهومی بسیار عمیقتر و درونیتر است. این احساس و باور بنیادین شما به ارزشمندی ذاتیتان به عنوان یک انسان است، فارغ از هرگونه دستاورد، توانایی یا تأیید بیرونی. عزت نفس، قضاوت و احساسی است که شما نسبت به «خودتان» دارید.
کلمهی «esteem» در انگلیسی، که در فارسی «عزت و اَرجوقُرب» معادلیابی شده است، از کلمهی لاتین «aestimare» بهمعنی «سنجش، ارزشگذاری، تخمین یا ارزیابی» ریشه میگیرد. بنابراین، عزت نفس یعنی اینکه چقدر خودتان را ارزشمند میشمارید. افزونبر اینها، عزت نفس بنیانی احساسی است که بهطرز فکر، احساسات و نوع برخورد افراد در ارتباط با خودشان و دیگران شکل میدهد و بهعبارتی، مستقیماً بر مناسبات فردی و اجتماعی اثر میگذارد. عزت نفس از تجارب زندگی، بهویژه در سنین پایین، نشئت میگیرد. این تجارب حساس، تعیینکننده احساس خودارزشی فرد در درازمدت بهشمار میروند.
افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، از آنچه هستند، راضی و خشنودند. این افراد برای اینکه حسوحال بهتری پیدا کنند، هیچ نیازی به مصرف مواد مخدر یا رویآوردن به رفتارهای پرخطر نمیبینند. چنین افرادی برای اینکه حس خوبی درباره خودشان پیدا کنند، به عوامل خارجی مانند پستومقام یا درآمد بالا وابسته نیستند. افراد دارای عزت نفس به خودشان، دیگران و محیط اطرافشان احترام میگذارند. انعطافپذیری ازجمله خصوصیات بارز این افراد است، به این معنی که بهآسانی قادرند خودشان را از ناامیدیها و شکستها بیرون بکشند. چنین افرادی از پیشرفت و تحول استقبال میکنند، اهل مدارا هستند و بهراحتی خشنود میشوند. عزت نفس بالا موجب میشود فرد راحتتر بتواند ببخشد و پذیرای خود و دیگران باشد.
ویژگی | اعتماد به نفس | عزت نفس |
---|---|---|
تعریف | باور به «توانایی» انجام یک کار مشخص | باور به «ارزشمندی» ذاتی خود به عنوان یک انسان |
منشأ | بیرونی (بر اساس موفقیتها، تجربیات و مهارتها) | درونی (قضاوت و احساس کلی نسبت به خود) |
دامنه | خاص و موقعیتی (مثلاً در رانندگی، آشپزی یا ورزش) | کلی و فراگیر (در تمام جنبههای زندگی) |
پایداری | متغیر است و با هر موفقیت یا شکست نوسان میکند | پایدارتر و عمیقتر است |
جمله کلیدی | «من میتوانم این کار را انجام دهم.» | «من به عنوان یک انسان، ارزشمند هستم.» |
اگرچه عزت نفس برای همه انسانها حیاتی است، اما زنان در سراسر جهان، به دلیل مجموعهای از فشارهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی، اغلب با چالشهای منحصربهفرد و پیچیدهتری در این زمینه روبرو هستند. عزت نفس زنانه اغلب به جای اینکه از درون بجوشد، به متغیرهای بیرونی و «باید»های تمامنشدنی گره خورده است.
ریشههای شکنندگی عزت نفس در زنان:
تقویت عزت نفس زنانه به معنای پرورش این باور است که ارزش یک زن، به ظاهر، تأیید دیگران، بینقص بودن یا میزان فداکاری او وابسته نیست، بلکه ذاتی و غیرقابل مذاکره است. راهکارهای کلیدی در این مسیر عبارتند از:
برای تقویت اعتماد به نفس:
برای تقویت عزت نفس:
درک فرق عزت نفس و اعتماد به نفس به ما نشان میدهد که میتوان در عین داشتن اعتماد به نفس بالا در کار، از عزت نفس پایین رنج برد. هدف نهایی، رسیدن به تعادل است: داشتن اعتماد به نفس در حوزههایی که برایمان مهم است و مهمتر از آن، داشتن یک عزت نفس بنیادین و تزلزلناپذیر که به ما یادآوری کند ارزشمان، به هیچ دستاورد بیرونی وابسته نیست.
پاسخ ها