تصور کنید دیکتاتوری پس از یک عمر حکومت، در وصیتنامه خود فرمان میدهد که جانشینش از طریق یک انتخابات کاملاً آزاد و دموکراتیک توسط مردم انتخاب شود! چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا مردم طعم شیرین آزادی را خواهند چشید یا این آزمون بزرگ، آنها را به ورطهای جدید از هرجومرج و استبداد خواهد کشاند؟
کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» اثر نویسنده چیرهدست، سید مهدی شجاعی، دقیقاً به همین سوال بزرگ با زبانی سرشار از طنز تلخ و کنایههای هوشمندانه پاسخ میدهد.
این رمان کوتاه اما بسیار عمیق، اولین بار در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. «دموکراسی یا دموقراضه» یک اثر تمثیلی است که با خلق داستانی خیالی، آینهای در برابر جوامعی قرار میدهد که با مفهوم واقعی دموکراسی بیگانهاند. در این مقاله از «چطور»، به معرفی کامل این شاهکار طنز سیاسی میپردازیم.
سید مهدی شجاعی یکی از پرکارترین و محبوبترین نویسندگان معاصر ایران است. او بیشتر برای آثار مذهبی و آیینیاش، به خصوص کتابهای «کشتی پهلو گرفته» و «آفتاب در حجاب» شناخته میشود اما در زمینه ادبیات طنز و نقد اجتماعی نیز قلمی بسیار توانا و برنده دارد. «دموکراسی یا دموقراضه» بهترین نمونه از توانایی او در ترکیب نگاهی عمیق و منتقدانه با زبانی ساده، روان و طنزآمیز است.
داستان در سرزمینی خیالی به نام «غربستان» رخ میدهد. پادشاه این سرزمین پس از سالها حکومت مستبدانه، در بستر مرگ وصیتی عجیب میکند: پس از او، مردم باید برای اولین بار در تاریخ کشورشان، حاکم بعدی را از میان ۲۵ پسر او و از طریق انتخابات آزاد انتخاب کنند. هر حاکم فقط برای دو سال میتواند بر تخت بنشیند.
این فرمان، کشور را در آشوبی خندهدار و در عین حال تراژیک فرو میبرد. هر دو سال یک بار، مردم که از ظلم و ناکارآمدی شاهزاده قبلی به ستوه آمدهاند، به امید بهبود اوضاع به برادر بعدی رأی میدهند، اما هر بار با دیکتاتوری بدتر از قبلی مواجه میشوند. این چرخه ادامه پیدا میکند تا اینکه نوبت به آخرین و بیست و پنجمین پسر پادشاه میرسد؛ فردی به نام «دمو کافیه» که به دلیل ظاهر ناقص و ذهن بیمارش، توسط مردم به «دموقراضه» مشهور است. مردم به ستوه آمده، با این استدلال که «از این بدتر که نمیشود»، او را انتخاب میکنند تا شاید دمی بیاسایند… اما خبر ندارند که حکومت جنون، بدترین نوع استبداد است.
قدرت این کتاب در لایههای عمیق و نقدهای چندوجهی آن نهفته است:
نقل قول کلیدی از کتاب:
«فرمان میدهم که پس از من، حاکم را مردم انتخاب کنند… تا طعم دموکراسی را بچشند و بفهمند که حکومت موروثی چه نعمت بزرگی بود که قدرش را نمیدانستند!»
این جمله که از زبان پادشاه در حال مرگ بیان میشود، به بهترین شکل ممکن، طنز تلخ و کنایه عمیق حاکم بر کل داستان را خلاصه میکند.
«دموکراسی یا دموقراضه» در بستری کاملاً ایرانی نوشته شده، اما پیام آن به هیچ مرز جغرافیایی محدود نمیشود. این نگاه جهانشمول باعث شده تا این اثر در خارج از ایران نیز مورد توجه قرار گرفته و مخاطبان بینالمللی پیدا کند.
این استقبال بینالمللی نشان میدهد که «دموکراسی یا دموقراضه» تنها یک داستان محلی نیست، بلکه اثری جهانی است که با زبانی مشترک و قابل فهم برای همه، درباره یکی از بزرگترین چالشهای بشریت صحبت میکند.
«دموکراسی یا دموقراضه» یک رمان کوتاه، بسیار روان و بینهایت سرگرمکننده است که میتوان آن را در یک روز خواند. اما پیامهای آن تا مدتها در ذهن شما باقی خواهد ماند. این کتاب یک اثر کلاسیک در ادبیات طنز سیاسی ایران است که با زبانی ساده، یکی از پیچیدهترین مفاهیم سیاسی-اجتماعی را کالبدشکافی میکند و شباهتهای تکاندهندهای با آثار بزرگانی چون جورج اورول دارد. خواندن این کتاب نه تنها شما را میخنداند، بلکه وادارتان میکند تا عمیقتر به مفهوم «انتخاب» و مسئولیت شهروندی خود فکر کنید.
پاسخ ها