در گذشته مهارتهایی مانند حساب سریع و دانش فنی زیاد در یک حوزه، امتیاز ویژهای برای هر فرد به حساب میآمد. اما این روزها کسبوکارها و سازمانها در متقاضیان دنبال مهارتهای جدیدی میگردند، مهارتهایی مانند کار گروهی، تفکر خلاق و اخلاق حرفهای. به این مهارتهای جدید مهارت های نرم گفته میشود و ما در این یادداشت میخواهیم درباره نقش پررنگ آنها در بازار کار و موفقیت افراد صحبت کنیم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
راهنمای مطالعهنمایش
تفاوت مهارت های نرم و مهارتهای سخت
۸ مهارت نرم مهم که برای موفقیت به آن نیاز دارید
چطور مهارت های نرم را در خود پرورش دهیم؟
اینها نمونههایی از مهارتهای نرم هستند، مهارتهایی که بخشی از شخصیت ما را شکل دادهاند و به ما امکان میدهند با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کنیم. مهارتهای نرم کاملکننده مهارتهای سخت (دانش و تجربه عملی) هستند. دانشمندان علوم اجتماعی به مهارتهای نرم نام دیگری هم دادهاند: هوش هیجانی.
در واقع مهارت های نرم بیشتر به این سؤال پاسخ میدهند که شما چهکسی هستید نه اینکه چه میدانید.
در سالهای اخیر مهارت های نرم جای خود را در کسبوکارها باز کردهاند و این روزها میگویند چندان نگران مهارتهای سخت نباشید، چراکه آنها بهراحتی آموخته میشوند یا بهوسیله رایانهها انجام خواهند شد. پس کارفرمایان بیشتر دنبال ویژگیهای شخصیتی و مهارت های نرم هستند. در واقع وقتی برای یک شغل دو یا چند متقاضی با شرایط نزدیک به هم دارید، توصیه میشود کسی را انتخاب کنید که مهارت های نرم بیشتری داشته باشد. این یعنی در سالهای اخیر مهارت های نرم تبدیل به عامل تعیینکننده شدهاند.
بنابراین اگر علاوه بر دانش و تجربه عملی بالا (مهارتهای سخت) از مهارتهای نرم نیز برخوردار باشید، موقعیتهای شغلی بیشتری در دسترس شما خواهد بود. میتوانم با مثالزدن تجربهای شخصی، اهمیت این مسئله را بهتر روشن کنم؛ یکی از شاگردان برنامهنویس من اخیرا برایم تعریف کرد که در مصاحبه یک شرکت مشهور هلندی شرکت کرده و رد شده است. او خوب از پس آزمونهای فنی بر آمده بود، اما در مصاحبه تصویری بهخاطر سریعصحبتکردن نتوانسته بود نظر کارفرمایان را جلب کند. در نهایت در نامه رد او عنوان شده بود که نتوانسته است از آزمون مهارتهای ارتباطی سربلند بیرون بیاید! مهارت نرمی که برای آن شرکت اهمیت زیادی داشت.
مهمترین تفاوت این دو مهارت، شیوه و سختی آموختن آنهاست. مهارتهای سخت مانند طراحی گرافیک، برنامهنویسی و نویسندگی بهمرور زمان و با شرکت در دورههای آموزش عمومی و پیشرفته کسب میشوند.
مهارت های نرم به ویژگیهای شخصیتی فرد، محیطی که در آن پرورش یافته و تجربیاتش وابستهاند، پس شیوهای مشخص و یکسان برای آموختن ندارند. از این رو پرورش این مهارتها یا تغییر و اصلاح آنها بهراحتی ممکن نیست.
یکی دیگر از تفاوتهای این دو نوع مهارت، سنجشپذیری آنهاست. مهارتهای سخت بهراحتی با آزمون قابلارزیابی هستند، در حالی که مهارت های نرم بهراحتی در قالب اعداد نمایش داده نمیشوند. بنابراین تعیین اینکه چهکسی واقعا این نوع مهارت را دارد، نیازمند گذر زمان و بررسی بیشتر است.
حالا سراغ ۸ مهارت نرم مهم میرویم که برای موفقیت در شغل و حتی زندگی به آن نیاز دارید.
توانایی رهبری و هدایت افراد، در رأس همه مهارت های نرم است. کسبوکارها و سازمانها به مدیرانی در سطوح مختلف نیاز دارند که بتوانند افراد را مدیریت کنند، یعنی با انگیزهبخشی به آنها عملکرد شغلیشان را بیشینه کنند، در مدیریت تعارضات خوب عمل کنند و زیرمجموعه خود را رشد بدهند.
توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و همراستاکردن نیازهای فردی آنان با نیازهای گروه، اساس موفقیت رهبران است. بسیاری از سازمانها به اشتباه باهوشترین یا متخصصترین فرد را در رأس امور قرار میدهند، در حالی که باید تأثیرگذارترین فرد را در این جایگاه بنشانند.
این روزها کمتر میتوان کاری را پیدا کرد که انجامش نیاز به تشکیل گروه نداشته باشد. حتی مشاغلی که رسما از یک یا چند گروه تشکیل نشدهاند هم باید با سایر گروهها همکاری کنند. پس در هر صورت مهارت کار گروهی برای کسب شغلی در بازار کار امروز از ضروریترین مهارت های نرم است.
ارتباط موفق و مؤثر شامل ۵ بخش است:
بسیاری از متقاضیان هنگام مصاحبه شغلی میکوشند مشکلات رخداده در محیط کار قبلی را مخفی یا بیاهمیت کنند. این مسئله بهخاطر درک غلط آنها از مشکل است. بسیاری از شرکتها دنبال کسی میگردند که مشکلاتشان را حلوفصل کند. هیچ کاری بدون مشکل نیست. پس مهارت شناسایی ریشه مشکل و ارائه راهحلهای عملی برای حل آن، به شما شانس زیادی برای کسب شغل میدهد. اگر با مشکلاتی دستوپنجه نرم کردید و از پس آنها برآمدید، حتما این تجربیات را در رزومه خود بگنجانید.
با پیشرفت هرچه بیشتر رباتها و سامانههای هوشمند، بسیاری از کارها با کمک ماشینها انجام میشوند. اما مهارتهایی مانند تفکر خلاق همچنان منحصر به انسانها هستند. از این رو داشتن مهارت تفکر خلاق برای افزایش موفقیت شغلی مهم است. تفکر خلاق ایدههای نو ایجاد میکند و میتواند خارج از چارچوبها به مسائل بنگرد، یعنی همان چیزهایی که بسیاری از کارفرمایان دنبالش هستند.
اکثر شرکتها دنبال نیروهایی میگردند که مسئولیتپذیر باشند، بهموقع سر کار حاضر شوند، به انجام وظایف شغلی متعهد باشند و در یک کلام کارشان را به بهترین شکل انجام دهند. لازمه تحقق همه اینها داشتن مهارت اخلاق حرفهای است.
در شرایط متغیر این روزها، سازمانها و کسبوکارها مدام مجبور به بازنگری و همراهشدن با تحولات پر شتاب هستند. این یعنی شما هم باید همگام با این تحولات تغییر کرده و با شرایط جدید سازگار شوید.
گاهی کسبوکارها ساختار طبقاتی را کنار میگذارند، پس گاهی لازم است مسئولیت کارهایی را بپذیرید که خارج از تواناییهای فعلی یا وظایف شغلی شماست. پس هرچه مهارت انعطاتپذیری و توانایی سازگاری شما بیشتر باشد، بهتر با این موقعیتها کنار میآیید.
این مهارتها مجموعهای از انواع زیرمهارتها هستند که برای برقراری و حفظ رابطه با سایر افراد به آنها نیاز دارید. مثلا:
مجموعه این مهارتها به شما کمک میکند روابطی بر مبنای اعتماد به همکارها ایجاد کنید.
شاید بگویید من که برخی از این مهارتها را ندارم یا حتی شک داشته باشید که به کدام مهارت مسلط هستید و کدام را باید بیشتر تمرین کنید. این مهارتها مانند مهارتهای سخت بهراحتی آموختنی نیستند، اما اینطور هم نیست که نتوان آنها را در خود پرورش داد.
یکی از روشهای کسب این مهارتها نگاهکردن به دیگران است، یعنی ببینیم دیگران چگونه در محیط کار از این مهارتها استفاده میکنند. روش دیگر، پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر است. با انجام کارهای جدید، چیزهای جدیدی میآموزیم که باعث تقویت مهارت های نرم ما میشود.
در سالهای اخیر، کوچها و مربیان حوزه کسبوکار کوشیدهاند مهارت های نرم و هوش هیجانی را در قالب کارگاههای آموزشی ارائه کنند. شرکت در این کارگاهها نیز مفید است.
اگر نمیدانید که باید از پرورش کدام مهارت شروع کنید، ارزیابی عملکردتان شروع خوبی است. با بررسی این ارزیابی و مشورت با مدیرتان، میتوانید برنامهای برای توسعه مهارت های نرم موردنیاز خود طراحی کنید.
تقریبا همه مشاغل رده بالا و مدیریتی به مهارت های نرم نیاز دارند، پس اگر سودای چنین موقعیتهایی را دارید، حتما باید برای توسعه این مهارتها سرمایهگذاری کنید.
پاسخ ها