اختلال خوردن به فراتر از غذا مربوط میشود؛ نوعی بیماری پیچیده روانی است که اغلب برای تغییر رویه، به مداخله پزشکی و روانشناسی نیاز دارد. آمار افرادی که در بخشی از زندگیشان دچار اختلال خوردن هستند کم نیست. به همین دلیل، در این مقاله به ۶ مورد از شایعترین موارد اختلال خوردن و علائم آنها اشاره میکنیم. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
اختلال خوردن چیست؟ | علت اختلال خوردن چیست؟ | انواع اختلال خوردن
اختلال خوردن در روانشناسی طیفی از بیماریهای روانی است که عادات غذایی ناسالم را ایجاد میکند و ممکن است با وسواس غذایی یا وسواس در وزن و شکل بدن شروع شود. در موارد شدید، اختلال خوردن ممکن است عواقب جدی به همراه داشته باشد و حتی در صورت درماننشدن موجب مرگ شود.
افراد مبتلا به اختلال خوردن ممکن است علائم مختلفی داشته باشند. با این حال، علائم آن بیشتر شامل محدودیت شدید غذایی، پرخوری یا عادتهای عجیب مثل بالاآوردن غذا یا ورزش بیشازحد است. با اینکه اختلال خوردن میتواند در هر فردی با هر جنسیتی و در هر بخشی از زندگی اتفاق بیفتد، بیشتر در خانمهای نوجوان و جوان دیده میشود. در واقع، بیشاز ۳۰ درصد از جوانان ممکن است حداقل یک بار اختلال خوردن را در حوالی ۲۰سالگی تجربه کنند.
عوامل مختلفی موجب اختلال خوردن میشود:
پژوهشهای جدید پیشنهاد میکند تفاوت در ساختار و زیستشناسی مغز ممکن است در پیشرفت اختلال خوردن نقش داشته باشد. همچنین، میزان پیامهای سروتونین و دوپامین مغز میتواند در این موضوع مؤثر باشد. منتها برای نتیجهگیری قویتر به تحقیقات بیشتری نیاز است.
بی اشتهایی عصبی شناختهشدهترین نوع اختلال خوردن است. بهطور کلی، در دوران نوجوانی و جوانی دیده میشود و در زنان بیشتر از مردان اثر میگذارد. افراد دارای بیاشتهایی در حالی خودشان را چاق میدانند که کمبود وزن خطرناک دارند. این افراد تمایل دارند بهطور مرتب وزنشان را زیر نظر داشته باشند، از خوردن بعضی غذاها خودداری میکنند و شدیدا کالری دریافتیشان را محدود میکنند.
علائم شایع بیاشتهایی عصبی شامل موارد زیر است:
علائم وسواس فکری ـ عملی هم معمولا در این افراد دیده میشود؛ برای مثال، بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی گرفتار افکار مداوم درمورد غذا هستند و بعضی ممکن است بهصورت وسواسگونه دستور غذا را بگیرند یا غذا را انبار کنند. چنین افرادی ممکن است بهسختی در مکانهای عمومی غذا بخورند و میلی قوی برای کنترل محیط از خود نشان دهند و خودبهخود تواناییشان را محدود کنند.
بی اشتهایی بهطور رسمی در ۲ زیرمجموعه قرار میگیرد:
افراد مبتلا به نوع محدودکننده از طریق رژیم غذایی، روزه و ورزش زیاد به آرامی وزنشان را کم میکنند. افراد مبتلا به نوع پرخوری و پاکسازی ممکن است مقدار زیادی از غذا یا مقدار کمی از آن را بخورند. در هر دو مورد، بعد از غذا خوردن با کارهایی مثل بالاآوردن غذا، استفاده از مُلینها یا مدرها یا با ورزش بیشازحد پاکسازی را انجام میدهند.
بیاشتهایی ممکن است آسیب زیادی به بدن بزند. ممکن است این افراد با گذشت زمان ضعیفشدن استخوان، ناباروری، شکنندهشدن مو و ناخنها و رشد لایه نازکی از موهای ریز را در سراسر بدن تجربه کنند.
در موارد شدید، بیاشتهایی موجب نارسایی قلب، مغز یا اندامهای مختلف و حتی مرگ میشود.
پرخوری عصبی نوع دیگری از اختلال عصبی شناخته شده است. مانند بیاشتهایی، پرخوری نیز در نوجوانی و اوایل جوانی بیشتر است و در مردان نسبت به زنان شیوع کمتری دارد. افراد مبتلا به پرخوری دائم در دورههای زمانی خاص مقدار زیاد و غیرمعمول غذا را میخورند. هر برهه پرخوری معمولا تا جایی ادامه مییابد که فرد بهشکل افراطی سیر شود. در طول پرخوری، معمولا فرد احساس میکند نمیتواند غذاخوردن را متوقف کند یا روی مقدار غذایی که میخورد کنترلی ندارد.
پرخوری ممکن است با هر نوع غذایی باشد؛ اما معمولا با غذاهایی است که فرد بهطور معمول از خوردن آنها اجتناب میکند. افراد مبتلا به پرخوری سعی میکنند برای جبران کالری مصرفشده پاکسازی انجام دهند و ناراحتی روده را برطرف کنند. رفتارهای پاکسازی شایع شامل استفراغ اجباری، روزهگرفتن، استفاده از ملینها و مدرها، تنقیه و ورزش بیشازحد است. علائم پرخوری شباهت زیادی به علائم پرخوری و پاکسازی در بیاشتهایی عصبی دارد. با این حال، افراد مبتلا به پرخوری معمولا بهجای کمکردن وزن، وزن طبیعیشان را حفظ میکنند.
علائم شایع پرخوری عصبی شامل موارد زیر است:
عوارض جانبی پرخوری ممکن است شامل التهاب و درد گلو، ورم غدد بزاقی، فرسودگی مینای دندان، پوسیدگی دندان، بازگشت اسید، سوزش روده، کمآبی شدید و اختلال هورمونی باشد. در موارد شدید، پرخوری ممکن است در میزان الکترولیتهایی مثل سدیم، پتاسیم و کلسیم عدمتعادل ایجاد کند و موجب سکته مغزی و حمله قلبی شود.
اختلال پرخوری یکی از شایعترین انواع اختلال خوردن است. بهطور معمول، در نوجوانی و اوایل جوانی اتفاق میافتد؛ اما میتواند در سنین بالاتر هم باشد. افراد مبتلا به این اختلال علائمی شبیه به پرخوری عصبی یا پرخوری و پاکسازی مربوط به بیاشتهایی عصبی دارند.
برای مثال، مقدار زیاد و غیرمعمولی از غذا را در بازه زمانی کوتاهی میخورند و احساس میکنند روی پرخوریشان کنترلی ندارند. افراد مبتلا به اختلال پرخوری محدودیتی روی کالری دریافتی ندارند و از عادتهای پاکسازی مانند استفراغ یا ورزش بیشازحد برای جبران پرخوریشان استفاده نمیکنند.
علائم شایع اختلال خوردن شامل موارد زیر است:
افراد مبتلا به اختلال پرخوری اغلب دچار اضافهوزن یا چاقی هستند که ممکن است خطر عوارض مربوط به اضافهوزن مانند بیماری قلبی، سکته مغزی و دیابت نوع ۲ را افزایش دهد.
پیکا نوع دیگری از اختلال خوردن است که شامل خوردن چیزهایی است که غذا محسوب نمیشود.
افراد مبتلا به پیکا مواد غیرغذایی مثل یخ، خاک، گچ، صابون، کاغذ، مو، پارچه، پشم، سنگریزه، مواد شوینده یا نشاسته ذرت هوس میکنند. پیکا ممکن است در هر گروه سنی ایجاد شود؛ اما بیشتر در کودکان، زنان باردار و افراد مبتلا به اختلالات ذهنی دیده میشود.
افراد مبتلا به پیکا بیشتر در معرض مسمومیت، عفونت، آسیب روده و کمبود مواد مغذیاند. بسته به نوع ماده خوردهشده، پیکا ممکن است کشنده باشد. بنابراین خوردن مواد غیرغذایی نباید بهعنوان بخش طبیعی از فرهنگ و مذهب فرد باشد و نباید بهعنوان عملی پذیرفتهشده از طرف همسالان فرد محسوب شود.
اختلال نشخوار بهتازگی بهعنوان اختلال خوردن شناخته شده است و نوعی بیماری توصیف میشود که در آن فرد غذایی را که قبلا جویده و قورت داده برمیگرداند و دوباره میجود و سپس یا آن را قورت میدهد یا تف میکند.
این اختلال بهطور معمول ۳۰ دقیقه بعد از صرف وعده غذایی اتفاق میافتد و برخلاف بیماریهایی مثل رفلاکس، ارادی است. این اختلال ممکن است در دوران نوزادی، کودکی یا بزرگسالی اتفاق بیفتد. در نوزادان، بین سن ۳ تا ۱۲ ماهگی دیده میشود و اغلب خودبهخود از بین میرود؛ اما کودکان و بزرگسالان معمولا به درمان نیاز دارند.
اگر این بیماری در نوزادان برطرف نشود ممکن است موجب کاهش وزن کودک و کمبود مواد مغذی شده و کشنده باشد. بزرگسالان مبتلا به اختلال ممکن است غذای دریافتیشان را بهخصوص در جمع محدود کنند که ممکن است موجب کاهش وزن شود.
اختلال اجتناب یا محدودیت غذا اسمی جدید برای اختلالی قدیمی است. این اصطلاح جایگزین اسم «اختلال تغذیه نوزادان و اوایل کودکی» شده است که قبلا برای کودکان زیر ۷ سال تشخیص داده میشد. هرچند این بیماری معمولا طی نوزادی و اوایل کودکی اتفاق میافتد، ممکن است تا بزرگسالی ادامه داشته باشد و مردان و زنان را بهطور یکسان درگیر کند. افراد مبتلا به این اختلال اختلال خوردنی را تجربه میکنند که بهدلیل بیتمایل به خوردن یا بهدلیل بیمیلی به بوها، مزهها، رنگها، بافت غذا یا دمای آن ایجاد میشود.
علائم شایع اختلال اجتناب یا محدودیت غذا شامل موارد زیر است:
توجه داشته باشید که این بیماری فراتر از عادات طبیعی غذاخوردن مثل بدغذابودن کودکان نوپا یا کمشدن غذای افراد مسن است. علاوه بر این، اجتناب یا محدودیت غذاها بهدلیل عدمدسترسی یا ویژگیهای مذهبی یا فرهنگی افراد نیست.
بعضی از اختلالات خوردن شیوع کمتری دارند و در ۳ گروه تقسیم میشوند که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
برای مثال، فرد مبتلا ممکن است تمام گروههای غذایی را از ترس ناسالمبودن حذف کند که ممکن است موجب سوءتغذیه، کاهش وزن شدید، مشکل در غذاخوردن در بیرون و پریشانی احساسی شود. این افراد کمتر روی کاهش وزن تمرکز دارند. در عوض، احساس ارزشمندی، شخصیت یا رضایت آنها به میزان تطابقشان با قوانین رژیم غذایی تحمیلشده بستگی دارد.
اختلالات خوردن بیماریهایی روانیاند که معمولا به درمان نیاز دارند و در صورت درماننشدن ممکن است به بدن آسیب بزند.
اگر اختلال خوردن دارید یا فردی را میشناسید که به این بیماری مبتلاست، از پزشک متخصص کمک بگیرید. میتوانید برای شروع، این مقاله را برای دوستتان بفرستید و او را در این زمینه راهنمایی کنید. همچنین، در صورت تمایل، میتوانید در قسمت ارسال دیدگاه تجربه و نظرتان را با ما در میان بگذارید. منتظر پیامهای ارزشمند شما هستیم.
منبع healthline
اختلالات روانیتغذیه سالمسلامت روان
0
اشتراکگذاریWhatsAppTelegramFacebookLinkedinTwitterپرینتایمیل
پاسخ ها