سرگرمی و آموزش

سرگرمی و آموزش

تینا

چگونه نترس و شجاع باشیم؟ راهنمای عملی برای تبدیل شجاعت به یک عادت روزانه

چگونه نترسیم و شجاع باشیم؟ راهنمای عملی برای تبدیل شجاعت به عادت روزمره

شجاعت، آن قدرت درونی کهاجازه می‌دهد با چالش‌ها روبرو شویم، ریسک کرده و بر ترس‌هایمان غلبه کنیم، یکی از تحسین‌برانگیزترین و در عین حال، بدشناخته‌شده‌ترین ویژگی‌های انسانی است. جامعه اغلب شجاعت را با بی‌باکی مطلق، فقدان ترس و قهرمان‌بازی‌های افسانه‌ای برابر می‌داند. با نگاه کردن به داستان‌های حماسی، ورزشکاران بزرگ یا کارآفرینان موفق، با خود فکر می‌کنیم که آن‌ها از ماده‌ای متفاوت ساخته شده‌اند؛ انسان‌هایی که ترس را حس نمی‌کنند. اما این بزرگترین و مخرب‌ترین باور اشتباه درباره شجاعت است.

حقیقت این است که شجاعت یک ویژگی ذاتی و جادویی نیست که عده‌ای با آن به دنیا بیایند و عده‌ای دیگر از آن محروم باشند. شجاعت، یک مهارت آموختنی، یک انتخاب آگاهانه و یک «عضله» روانی است که می‌توان آن را با تمرین‌های روزانه، درست مانند یک عضله فیزیکی، پرورش داد. اگر آماده‌اید تا از تماشاگر بودن در زندگی دست بردارید و به میدان عمل قدم بگذارید، این مقاله از «چطور» نقشه راه شما برای ساختن یک زندگی شجاعانه‌تر خواهد بود.

بازتعریف شجاعت: هنر آسیب‌پذیر بودن

اولین و مهم‌ترین قدم برای شجاع بودن، درک معنای واقعی و مدرن آن است. برای این کار، باید از تعاریف قدیمی فاصله بگیریم و به سراغ تحقیقات روانشناسان برجسته‌ای مانند دکتر برنه براون (Brené Brown) برویم. او پس از سال‌ها تحقیق درباره آسیب‌پذیری، شرم و شجاعت، تعریف انقلابی زیر را ارائه می‌دهد:

«شجاعت، یعنی روبرو شدن با یک موقعیت ترسناک و نامطمئن، با وجود آسیب‌پذیری و بدون هیچ تضمینی برای نتیجه.»

بیایید این تعریف قدرتمند را کالبدشکافی کنیم:

  • روبرو شدن: شجاعت یک کنش فعال است، نه یک احساس منفعل. این به معنای انتخاب آگاهانه برای قدم گذاشتن به سمت چیزی است که از آن می‌ترسیم.
  • آسیب‌پذیری: هسته اصلی شجاعت، پذیرش آسیب‌پذیری است. یعنی پذیرفتن این واقعیت که ممکن است شکست بخورید، ممکن است طرد شوید، ممکن است قلبتان بشکند و هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما با این حال، اقدام کنید.
  • بدون تضمین نتیجه: شجاعت در عدم قطعیت معنا پیدا می‌کند. اگر از نتیجه کاری مطمئن باشید، انجام آن دیگر نیازی به شجاعت ندارد.

بنابراین، یک فرد شجاع، کسی نیست که ترس را حس نمی‌کند؛ بلکه کسی است که با وجود حس کردن ترس، آن را در آغوش می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد که ترس، تصمیم‌گیرنده نهایی زندگی‌اش باشد. شجاعت، انتخاب ارزش‌ها بر راحتی است.

آناتومی ترس: چرا می‌ترسیم؟

برای اینکه بدانیم چگونه نترسیم و شجاع باشیم، ابتدا باید دشمن خود یعنی «ترس» را به خوبی بشناسیم. ترس در هسته خود، یک مکانیزم بقای بیولوژیک است که برای محافظت از ما در برابر خطرات واقعی و فیزیکی (مانند حمله یک حیوان وحشی) در مغز آدمی تکامل یافته است. بخش بادامی-شکل مغز ما به نام آمیگدال، مرکز اصلی پردازش ترس است و در مواجهه با خطر، واکنش «جنگ یا گریز» را فعال می‌کند.

اما در دنیای مدرن، این سیستم هشدار قدیمی، اغلب توسط خطرات «روانی» و «اجتماعی» که تهدید فیزیکی ندارند، فعال می‌شود. این ترس‌ها معمولاً در سه دسته قرار می‌گیرند:

  • ترس از شکست: یکی از رایج‌ترین ترس‌هاست. ما از این نمی‌ترسیم که تلاشمان به نتیجه نرسد؛ بلکه از قضاوت دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن ارزش در چشم خود و جامعه می‌ترسیم.
  • ترس از طرد شدن: انسان یک موجود اجتماعی است و نیاز به تعلق، یکی از عمیق‌ترین نیازهای ماست. این ترس باعث می‌شود که ما از بیان نظر واقعی خود، متفاوت بودن یا «نه» گفتن به دیگران بترسیم، مبادا که از گروه طرد شویم.
  • ترس از ناشناخته‌ها: مغز ما به دنبال الگوها و پیش‌بینی‌پذیری است. هر چیزی که ناشناخته و غیرقابل پیش‌بینی باشد (مانند شروع شغل جدید، نقل مکان به یک شهر دیگر یا آینده به طور کلی)، به طور طبیعی در ما اضطراب ایجاد می‌کند.

شناخت ریشه ترس به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که این احساسات، اغلب واکنش‌های اغراق‌شده یک سیستم قدیمی به چالش‌های مدرن هستند.

۷ راهکار عملی برای اینکه شجاع باشیم و نترسیم

همانطور که متوجه شدیم شجاعت، نبود ترس نیست، بلکه توانایی اقدام کردن علی‌رغم وجود ترس است. پس سوال اصلی این نیست که چگونه نترسیم؛ سوال درست این است که چگونه با وجود لرزش دستانمان، صدای لرزانمان و تپش قلبمان، همچنان قدم بعدی را برداریم؟

شجاعت با تمرین‌های کوچک و روزانه ساخته می‌شود. در ادامه، هفت استراتژی قدرتمند برای پرورش این عضله روانی آورده شده است.

۱. ترس خود را شناسایی، نام‌گذاری و کالبدشکافی کنید

اولین قدم برای غلبه بر یک هیولا، دیدن چهره و شناخت دقیق آن است. ترس‌های مبهم، بسیار قدرتمندتر از ترس‌های مشخص هستند.

روش کار: به جای گفتن جمله کلی «می‌ترسم»، دقیقاً از خود بپرسید: «از چه چیزی می‌ترسم؟». لیست تمام ترس‌های خود را بنویسید. سپس برای هر ترس، آن را کالبدشکافی کنید. برای مثال، اگر از صحبت کردن در جمع می‌ترسید، لیست نگرانی‌هایتان ممکن است این باشد:

  • «می‌ترسم کلماتم را فراموش کنم»،
  • «می‌ترسم صدایم بلرزد»
  • «می‌ترسم دیگران مرا مسخره کنند»
  • «می‌ترسم احمق به نظر برسم»

نام‌گذاری دقیق ترس، آن را از یک هیولای ناشناخته به مجموعه‌ای از مشکلات قابل مدیریت تبدیل می‌کند.

۲. آغوش باز به سمت آسیب‌پذیری و پذیرش نقص

شجاعت واقعی در آسیب‌پذیری نهفته است. این یعنی به جای ساختن یک زره بی‌نقص و پنهان شدن پشت آن، بپذیرید که یک انسان ناکامل هستید.

روش کار: تمرین خود-شفقتی را انجام دهید. با خودتان همان‌طور مهربان و دلسوز صحبت کنید که با بهترین دوستتان در شرایط مشابه صحبت می‌کنید. به جای سرزنش خود پس از یک اشتباه، به خودتان بگویید: «طبیعی است که اشتباه کنم. این بخشی از فرآیند یادگیری است.» پذیرش نقص، فشار روانی برای بی‌نقص بودن را از روی دوش شما برمی‌دارد و اجازه می‌دهد تا با شجاعت بیشتری ریسک کنید.

۳. از قدم‌های بسیار کوچک شروع کنید

عضله شجاعت با وزنه‌های کوچک قوی می‌شود. تلاش برای برداشتن یک قدم بسیار بزرگ در ابتدا، اغلب منجر به شکست و تقویت ترس می‌شود.

روش کار: این یک تکنیک علمی در روانشناسی است. لیستی از تمام قدم‌های کوچکی که شما را به سمت هدف ترسناکتان می‌برد، از آسان‌ترین به سخت‌ترین، تهیه کنید. سپس از آسان‌ترین قدم ممکن شروع کنید.

مثال: ترس از رانندگی در بزرگراه:

  • قدم ۱: فقط در ماشین بنشینید و موتور را روشن کنید.
  • قدم ۲: تا ورودی بزرگراه رانندگی کنید و برگردید.
  • قدم ۳: فقط وارد اولین خروجی شوید و خارج شوید.
  • قدم ۴: به اندازه یک خروجی در بزرگراه رانندگی کنید.

این پیشرفت‌های ۱ درصدی و مداوم، به تدریج اعتماد به نفس شما را می‌سازند و به مغز شما ثابت می‌کنند که توانایی مدیریت این ترس را دارید.

۴. دانش و مهارت خود را افزایش دهید

یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش ترس از ناشناخته‌ها، تبدیل کردن آن‌ها به شناخته‌هاست. آمادگی، دشمن شماره یک ترس است.

روش کار: هرچقدر در یک زمینه دانش و مهارت بیشتری داشته باشید، با اطمینان بیشتری با چالش‌های آن روبرو می‌شوید. اگر از شروع یک کسب‌وکار می‌ترسید، شروع به خواندن کتاب، شرکت در دوره‌های آموزشی و صحبت با کارآفرینان دیگر کنید. اگر از یک مصاحبه شغلی می‌ترسید، سوالات احتمالی را تمرین و درباره شرکت تحقیق کنید. هرچه آماده‌تر باشید، کمتر احساس اضطراب خواهید کرد.

۵. بدترین سناریوی ممکن را تحلیل کنید

این تکنیک که توسط فلاسفه رواقی باستان استفاده می‌شد، به جای فرار از ترس، شما را به آغوش آن می‌فرستد.

روش کار: زمانی را اختصاص دهید و با جزئیات کامل، بدترین سناریوی ممکنی که ممکن است در صورت شکست رخ دهد را بنویسید. سپس، برای هر بخش از آن سناریوی فاجعه‌بار، سه سوال از خود بپرسید:

  • چگونه می‌توانم از وقوع این اتفاق جلوگیری کنم؟
  • اگر این اتفاق بیفتد، چگونه می‌توانم آسیب آن را به حداقل برسانم؟
  • اگر این اتفاق افتاد، چگونه می‌توانم به حالت عادی بازگردم؟

اغلب متوجه می‌شوید که حتی بدترین سناریو نیز قابل مدیریت است و شما توانایی کنار آمدن با آن را دارید. این تمرین، ترس را از یک هیولای غیرقابل تصور، به یک مشکل قابل حل تبدیل می‌کند.

۶. یک الگوی شجاع پیدا کنید و از حمایت دیگران استفاده کنید

شما مجبور نیستید این مسیر را به تنهایی طی کنید.

روش کار: به زندگی افرادی نگاه کنید که شجاعتشان را تحسین می‌کنید. آن‌ها چگونه با ترس‌هایشان روبرو شده‌اند؟ چه بهایی برای شجاعتشان پرداخته‌اند؟ خواندن زندگی‌نامه افراد شجاع می‌تواند منبع الهام بزرگی باشد. علاوه بر این، ترس‌های خود را با یک دوست یا عضو معتمد خانواده در میان بگذارید. صحبت کردن درباره ترس، از قدرت آن می‌کاهد و حمایت دیگران به شما انگیزه و قدرت بیشتری برای اقدام می‌دهد.

۷. به چرایی بزرگتر خود متصل شوید

شجاعت زمانی آسان‌تر می‌شود که در خدمت یک «چرا»ی بزرگتر از خودِ ترس باشد.

روش کار: از خود بپرسید: «انجام این کار ترسناک، در خدمت کدام ارزش اصلی زندگی من است؟» وقتی بدانید که اقدام شما در راستای یک ارزش بنیادین در زندگی‌تان (مانند رشد، صداقت، عدالت، عشق یا کمک به دیگران) است، پیدا کردن انگیزه برای غلبه بر ترس، بسیار راحت‌تر می‌شود. ارزش‌ها، سوخت موشک شجاعت شما هستند. برای مثال، صحبت کردن در یک جلسه کاری شاید ترسناک باشد، اما اگر در خدمت ارزش «تأثیرگذاری مثبت» باشد، این ترس قابل تحمل‌تر می‌شود.

جمع‌بندی

پاسخ به اینکه چگونه نترسیم و شجاع باشیم، در این جمله خلاصه می‌شود: با پذیرش کامل ترس به عنوان بخشی از تجربه انسانی و برداشتن قدم‌های کوچک و آگاهانه با وجود آن. شجاعت یک مقصد نهایی نیست که روزی به آن برسید و دیگر هرگز نترسید. شجاعت سفری روزانه و انتخابی مداوم است که با هر بار خروج از منطقه امن، قوی‌تر می‌شود.

به یاد داشته باشید، هر بار که با وجود ترس، یک قدم کوچک به جلو برمی‌دارید، نه تنها به اهدافتان نزدیک‌تر می‌شوید، بلکه در حال ساختن یک نسخه قوی‌تر، تاب‌آور‌تر و شجاع‌تر از خودتان هستید.

سرگرمی و آموزش
سرگرمی و آموزش تینا

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋