کسی نمیداند ۱ سال بعد، ۱ ماه بعد یا حتی همین فردا چه پیش میآید. این طبیعت زندگی است! بااینحال، خیلی از آدمها با ترس از آینده زندگی میکنند. هرقدر هم آیندهنگر باشیم و با برنامهریزی پیش برویم، نمیتوانیم اختیار همهچیز را در دست بگیریم. اما ترس از رخدادهای پیشبینینشده و بحرانهای احتمالی نباید ما را فلج کند. زمانی که این نگرانی از یک حس گذرا به اضطراب فلجکننده تبدیل میشود، با پدیدهای به نام ترس از آینده روبرو هستیم. این ترس میتواند ما را از برداشتن قدمهای جدید باز دارد، لذت زندگی در لحظه حال را از ما بگیرد و کیفیت زندگیمان را به شدت کاهش دهد.
چه زمانی این ترس طبیعی و چه زمانی نگرانکننده است؟ مهمتر از همه، چگونه میتوانیم این هیولای ذهنی را مدیریت کرده و با آرامش بیشتری به سوی آینده قدم برداریم؟
در روانشناسی، به ترس از آینده «اضطراب پیشبینیکننده» میگویند. اضطراب پیشبینیکننده یک حالت هیجانی است که در آن، فرد به طور مداوم نگران وقوع اتفاقات منفی در آینده است. نکته کلیدی این است که این ترس، معطوف به یک خطر واقعی و حاضر نیست، بلکه بر پایه سناریوهای فاجعهبار و «چه میشود اگر…» های ذهنی بنا میشود.
کمی نگرانی درباره آینده طبیعی است، اما چگونه بفهمیم که این نگرانی از کنترل خارج شده و به مشکل تبدیل شده است؟ اگر موارد زیر درباره شما صدق میکند، احتمالاً بیش از حد نگران هستید:
ترس از آینده میتواند از منابع مختلفی سرچشمه بگیرد:
خبر خوب این است که شما میتوانید با تمرین و استفاده از تکنیکهای علمی، کنترل این ترس را به دست بگیرید.
این قدرتمندترین تکنیک برای کاهش حس ناتوانی است. یک کاغذ بردارید و تمام نگرانیهای خود را در دو ستون بنویسید:
سپس تمام انرژی و تمرکز خود را فقط و فقط روی ستون اول بگذارید. اگر نمیدانید میزان استرس نرمال چقدر است، میتوانید خودتان خیلی راحت آن را حساب کنید.
ترس از آینده همیشه در «آینده» زندگی میکند. ذهنآگاهی (Mindfulness) هنر بازگرداندن توجه به «لحظه حال» است.
تمرین ساده: هر زمان که متوجه شدید در افکار نگرانکننده آینده غرق شدهاید، مکث کنید. چند نفس عمیق بکشید و تمام توجه خود را به یکی از حواس پنجگانهتان معطوف کنید: به صدای محیط گوش دهید، بافت لباس خود را لمس کنید یا روی بوی چای خود متمرکز شوید. این کار ساده، شما را از زندان ذهن به واقعیت لحظه حال بازمیگرداند.
معرفی مدیتیشن برای هر رده سنی + ۳۲ تکنیک ذهن آگاهی برای هر سن و شرایط
نوشتن، به افکار مبهم و ترسناک شما ساختار میدهد.
تمرین عملی: یک «زمان نگرانی» مشخص (مثلاً ۱۵ دقیقه در هر روز) تعیین کنید. در این زمان، تمام نگرانیهای خود را درباره آینده بنویسید. این کار دو فایده دارد: اولاً، نگرانیها را از ذهن شما به روی کاغذ منتقل میکند و دوماً، به مغز خود آموزش میدهید که فقط در آن بازه زمانی مشخص، حق نگران شدن دارد.
این تکنیک که توسط رواقیون باستان نیز استفاده میشد، به جای فرار از ترس، شما را با آن روبرو میکند.
تمرین عملی: از خود بپرسید «بدترین اتفاقی که واقعاً ممکن است بیفتد چیست؟». سپس از خود بپرسید: «اگر آن اتفاق بیفتد، چگونه با آن کنار خواهم آمد؟». اغلب متوجه میشوید که حتی بدترین سناریو نیز قابل مدیریت است و توانایی مقابله با آن را دارید. این کار، ترس را از یک هیولای ناشناخته به مشکلی قابل حل تبدیل میکند.
ترس از آینده اغلب ما را فلج کرده و از هرگونه اقدامی بازمیدارد. برای شکستن این چرخه، اهداف بسیار کوچک و قابل کنترل برای خود تعیین کنید. موفقیت در انجام این کارهای کوچک، حس عاملیت و کنترل را به شما بازمیگرداند.
با خودتان مهربان باشید. به جای سرزنش کردن خود به خاطر داشتن این ترس، با خودتان با شفقت و درک صحبت کنید. جملاتی مانند «طبیعی است که نگران باشم، اما من توانایی عبور از این شرایط را دارم» میتواند بسیار قدرتمند باشد.
اگر ترس از آینده به قدری شدید است که زندگی روزمره شما را مختل کرده، مراجعه به روانشناس یا مشاور بهترین و شجاعانهترین کاری است که میتوانید انجام دهید. روشهای درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای مدیریت این نوع اضطراب بسیار مؤثر هستند.
یکی از بهترین راهها برای مدیریت ترس از آینده، تبدیل نگرانیهای مبهم به مشکلات قابل حل است.
نگرانی بیهوده: این نوع نگرانی بر پایه سوالات «چه میشود اگر…» بنا شده که شما هیچ کنترلی بر آنها ندارید (مثلاً: «چه میشود اگر جنگ شود؟») غرق شدن در این افکار هیچ نتیجهای جز افزایش اضطراب ندارد.
حل مسئله: این رویکرد روی چیزهایی تمرکز میکند که «تحت کنترل شما هستند».
تمرین عملی: هرگاه نگران آینده شدید، از خود بپرسید: «آیا در حال حاضر، یک قدم عملی وجود دارد که بتوانم برای بهبود این وضعیت بردارم؟». اگر پاسخ «بله» است، آن قدم را در برنامه خود بنویسید (مثلاً: «بهروز کردن رزومهام برای پیدا کردن شغل بهتر»). اگر پاسخ «نه» است، آگاهانه آن نگرانی را رها کنید، زیرا در حال حاضر کاری از دست شما ساخته نیست.
ترس از آینده، در هسته خود، ترس از «ندانستن» و «عدم قطعیت» است. ما از اینکه نمیدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد، مضطرب میشویم. بسیاری از ما به اشتباه تلاش میکنیم تا با پیشبینی کردن تمام سناریوهای ممکن، آینده را کنترل کنیم، که این خود باعث افزایش اضطراب میشود. یک استراتژی بسیار مؤثرتر، افزایش توانایی برای «راحت بودن با عدم قطعیت» است.
تمرین عملی: هرگاه متوجه شدید در حال نشخوار فکری درباره آینده هستید، از خودتان این سوالات را بپرسید:
این تمرین، تمرکز شما را از تلاش بیهوده برای کنترل آینده، به سمت افزایش اعتماد به نفس برای مدیریت هر آنچه که پیش آید، تغییر میدهد.
در لحظات اوج اضطراب، ذهن ما به یک جمله ساده و قدرتمند برای تمرکز نیاز دارد. یک «مانترا» یا جمله تأکیدی کوتاه برای خود انتخاب کنید و هر زمان که موج نگرانی به سراغتان آمد، آن را به آرامی با خود تکرار کنید.
تمرین عملی: جملهای را انتخاب کنید که به شما حس آرامش و کنترل میدهد. مثلاً:
تکرار این جملات به مرور زمان میتواند مسیرهای عصبی مغز شما را بازسازی کرده و به کاهش واکنشهای اضطرابی فوری کمک کند.
آینده همیشه با عدم قطعیت همراه خواهد بود. ما نمیتوانیم آینده را کنترل کنیم، اما واکنش خود به آن را چرا. با پذیرش عدم قطعیت، تمرکز بر لحظه حال و برداشتن قدمهای کوچک و آگاهانه، میتوانیم ترس از آینده را از یک دشمن فلجکننده، به انگیزهای برای ساختن یک امروز بهتر تبدیل کنیم.
پاسخ ها