عشق چیست؟ تابهحال به معنای واقعی عشق فکر کردهاید؟ این مفهوم پیچیده را چطور میتوان با کلمات توصیف کرد؟ فیلسوفان و روانشناسان بسیاری در طول تاریخ تلاش کردهاند عشق را تعریف کنند و یکی از مشهورترین تعاریف را استرنبرگ ارائه کرده است. او اجزا و انواع عشق را در کتاب مثلث عشق توضیح داده و ما را درباره عشق آگاهتر کرده است. با ما در این مقاله همراه باشید تا با نظریه مثلث عشق آشنا شویم.
عشق مفهومی پیچیده است که ابعاد مختلفی دارد. محققان بسیاری تلاش کردهاند عشق را تعریف کنند، اما تعداد کمی از آنها توانستهاند این مفهوم را درست بیان کنند. یکی از بهترین تعاریف عشق را روانشناسی بهنام رابرت استرنبرگ در اواخر دهه ۱۹۸۰ ارائه کرد. سالهاست که محققان با مطالعات بالینی درستی این نظریه را بررسی میکنند و یکی از جدیدترین تحقیقات که در سال ۲۰۲۱ انجام شد، درستی نظریه مثلث عشق استرنبرگ را تأیید کرد.
بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ، عشق ۳ جزء دارد؛ صمیمیت، اشتیاق و تعهد. در روابط مختلف انسانی، این ۳ مؤلفه به شکلهای مختلف کنار هم قرار میگیرند و ۸ نوع عشق را میسازند. بعضی از انواع عشق بر رابطه عاشقانه یا جنسی دو شریک عاطفی متمرکزند و سایر اشکال عشق در روابط بینفردی و اجتماعی دیده میشوند.
در ادامه، اجزای عشق از نگاه استرنبرگ را بررسی میکنیم. البته خوب است که پیش از آن بگوییم مثلث عشق با عشق مثلثی یکسان نیست. در عشق مثلثی ۳ نفر در یک رابطه چندعشقی درگیر میشوند یا ۲ نفر برای عشق نفر سوم با هم رقابت میکنند. در حالی که مثلث عشقی نظریهای روانشناختی برای بازتعریف مفهوم انواع عشق در روابط انسانی است.
استرنبرگ صمیمت در عشق را احساس نزدیکی، تعلق خاطر و پیوند در روابط عاطفی تعریف میکند. صمیمیت یکی از احساساتی است که رابطه عاشقانه را گرم و زنده نگه میدارد. منشأ این احساس معمولا سرمایهگذاری عاطفی دو نفر است.
صمیمیت در طول زمان ثابت میماند، اما آگاهی انسان به این مؤلفه نوسان دارد یعنی گاهی اوقات افراد به صمیمیت خود با دیگران آگاهاند و گاهی نمیدانند احساسی که دارند، همان صمیمیت و نزدیکی است. افراد معمولا نمیتوانند نقطه آغاز صمیمیت را شناسایی کنند و بهمرور زمان به آن آگاه میشوند.
صمیمیت در روابط کوتاهمدت نقش چشمگیری ندارد و اهمیت آن در روابط طولانی مشخص میشود. این مؤلفه عشق در طرفین رابطه پاسخهای احساسی و فیزیولوژیکی مختلفی به یکدیگر ایجاد میکند.
استرنبرگ میگوید اشتیاق مجموعه محرکهایی است که منجر به عشق، جاذبه فیزیکی، کمال جنسی و دیگر احساسات علاقهمندی در روابط عاشقانه میشوند. اشتیاق همان منبع برانگیختگی فرد در ارتباط با دیگری است. این مؤلفه وقتی ایجاد میشود که دو نفر در رابطه عاشقانه درگیری عاطفی دارند.
اشتیاق معمولا پایدار نیست و با گذر زمان تغییر میکند. همچنین افراد قادر به مهار آن نیستند، اما بهخوبی آن را متوجه میشوند و درک میکنند.
در روابط کوتاهمدت، اشتیاق نقش پررنگی دارد و در روابط طولانی، بهمرور از شدت آن کاسته میشود چراکه بدن ما نمیتواند دائم در این وضعیت روانی و فیزیولوژیکی باشد و آن را در بلندمدت حفظ کند.
استرنبرگ برای تعریف مؤلفه سوم میگوید در کوتاهمدت، فرد تصمیم میگیرد فرد دیگری را دوست داشته باشد و در بلندمدت متعهد به حفظ آن عشق میشود.
تعهد شامل عناصر شناختی مختلفی است که در تصمیمگیریهای انسان در روابط عاطفی بلندمدت دخیلاند. این مؤلفه مثل صمیمیت در طول زمان ثابت میماند، اما آگاهی طرفین به آن در نوسان است.
برخلاف اشتیاق، میتوانیم تصمیم و تعهد را کنترل کنیم. تصمیم و تعهد نقش بسیار کوچکی در روابط کوتاهمدت دارد و نقش بسیار مهمی در روابط عاطفی طولانی ایفا میکند زیرا ادامه رابطه بدون تعهد و خواست دو طرف در روابط بلندمدت تقریبا غیرممکن است.
طبق نظریه مثلث عشقی، ۳ مؤلفه عشق با هم در تعاملاند و ترکیب آنها ۸ نوع تجربه عاشقانه را میسازد که با هم تفاوتهایی دارند. انواع عشق در هر رابطه متفاوتاند و ممکن است در طول یک رابطه عاشقانه نیز دستخوش تغییر شوند. مثلا شاید رابطه عاطفی با عشقی پرشور آغاز شود، در طول زمان به عشق رمانتیک تبدیل شود و درنهایت به حالت عشق همراه برسد.
اولین نوع عشقی که استرنبرگ در کتاب مثلث عشق معرفی میکند، بیعشقی است یعنی زمانی که هیچیک از ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود ندارد. او میگوید بیعشقی را میتوان در تعاملات گهگاهی در زندگی روزمره مشاهده کرد.
این روابط کاملا فاقد عشقاند و افراد هیچگونه احساس علاقه و تعلق خاطری به طرف مقابل ندارند، مثل روابط روزمره و کاری که بر مبنای الزام و زندگی اجتماعی تجربه میکنیم.
نوع دوم عشقی که استرنبرگ معرفی میکند دوستی و دوستداشتن است. این عشق وقتی شکل میگیرد که مؤلفه صمیمیت در رابطه هست، اما اشتیاق و تعهد وجود ندارد. طبق نظریه عشق مثلثی، دوستی شامل احساس نزدیکی، پیوند و گرمی با یکدیگر بدون احساس اشتیاق شدید یا تعهد طولانی است.
دوستی را از دوران کودکی تجربه میکنیم. همانطور که میدانیم، دوستیها درجات مختلفی دارند و میزان صمیمت ما با دوستانمان متفاوت است اما بر اساس این نظریه، اگر یکی دیگر از اجزای عشق در رابطهای وجود داشته باشد، دیگر اسمش دوستی نیست. پس فقط دوستیهایی که فاقد شور و تعهد عاشقانهاند، دوستی نام دارند.
سومین نوع عشق شیفتگی است، یعنی وقتی اشتیاق را در رابطه احساس میکنیم اما مؤلفههای صمیمت و تصمیم و تعهد وجود ندارند. این عشق مبتنی بر شور و جذابیت فیزیکی است.
استرنبرگ عشق در یک نگاه را در این دسته قرار میدهد و میگوید شیفتگی علائم جسمی مشخص دارد، مثلا وقتی طرف مقابل را میبینیم، دچار تپش قلب و برانگیختگی جنسی میشویم. این نوع عشق خیلی سریع اتفاق میافتد و در آن هیچ فرصتی برای شناخت و رشد صمیمت و تعهد وجود ندارد.
چهارمین عشق در مثلث عشق استرنبرگ عشق خالی است، یعنی زمانی که مؤلفه تصمیم و تعهد وجود دارد اما صمیمیت و اشتیاق را تجربه نمیکنیم. این نوع عشق را میتوان در روابط طولانیمدت زوجهایی دید که زن و شوهر احساس خود به همدیگر را از دست دادهاند.
استرنبرگ به پدیده جالبی درباره عشق خالی اشاره میکند و میگوید مردم در جوامع غربی عشق خالی را مرحله پایانی یک رابطه عاطفی تلقی میکنند. آنها فکر میکنند این عشق در انتهای یک رابطه طولانی رخ میدهد در حالی که در بعضی جوامع دیگر، عشق خالی اولین مرحله از رابطهای بلندمدت است؛ مثلا در ازدواجهای سنتی و ترتیبداده شده میبینیم که زوجها با تصمیم و تعهد وارد رابطه میشوند و بهمرور اشتیاق و صمیمت را تجربه میکنند.
عشق دیگری که مثلث عشق معرفی میکند، عشق رمانتیک است. در این رابطه صمیمت و اشتیاق وجود دارد، اما طرفین به مؤلفه تصمیم و تعهد پایبند نیستند. این نوع عشق را میتوان نوعی دوستی در نظر گرفت که در آن، شور و برانگیختگی فیزیکی هم نقش دارد.
اگر به منابع ادبی مراجعه کنیم، عشق رومئو و ژولیت را میبینیم که عشق رمانتیک بوده است. این زوج احساس صمیمیت عمیق داشتند و پرشور بودند، اما تعهد واقعی نداشتند.
عشق رمانتیک ممکن است مرحله اول رابطه عاطفی طولانی باشد؛ یعنی دو نفر که با هم صمیمی هستند و به هم اشتیاق دارند، وارد رابطه عشق رمانتیک میشوند و بهمرور تصمیم میگیرند عشقشان را حفظ کنند و به آن متعهد بمانند.
استرنبرگ ششمین نوع عشق را عشق همراه مینامد. او میگوید در عشق همراه، مؤلفههای صمیمیت و تصمیم و تعهد وجود دارند، اما طرفین اشتیاق را احساس نمیکنند. او عشق همراه را نوعی دوستی طولانیمدت و متعهدانه توصیف میکند.
این نوع عشق را در زوجهایی میبینیم که اغلب زمان زیادی از ازدواجشان گذشته است و دیگر شور و شوق فیزیکی و جنسی به هم ندارند.
طبق تحقیقات، جرقه شروع روابط زیادی اشتیاق و علاقه شدید است، اما این احساس همیشگی و پایدار نیست. اغلب در گذر زمان، احساس اشتیاق خاموش میشود و صمیمیت و تعهد باقی میماند. در این مرحله زوجها عشق همراه را تجربه میکنند.
هفتمین عشقی که استرنبرگ معرفی میکند، عشق بیهوده است. در این رابطه احساس اشتیاق و تصمیم و تعهد وجود دارد، اما طرفین با یکدیگر احساس صمیمیت نمیکنند.
بر اساس گفتههای استرنبرگ، عشق بیهوده خیلی سریع رشد میکند و خیلی زود هم از بین میرود. این عشق را ممکن است در اطرافیانمان دیده باشیم؛ مثلا وقتی دو نفر با هم آشنا میشوند، یک هفته بعد نامزد میکنند و ماه بعد ازدواجشان را جشن میگیرند.
استرنبرگ میگوید تقویت صمیمیت به زمان نیاز دارد. دو نفر باید با هم زمان قابلتوجهی را صرف کنند تا شخصیت هم را بشناسند و بینشان صمیمیت ایجاد شود. رابطه عشق بیهوده فاقد صمیمیت است. دو نفر که به هم اشتیاق فیزیکی دارند، تصمیم میگیرند به یکدیگر متعهد شوند. از آنجایی که رابطه صمیمانه و عمیقی ندارند، بهاحتمال زیاد با شکست مواجه خواهند شد.
درنهایت استرنبرگ عشق کامل را معرفی میکند. این عشق آرمانی است و زمانی اتفاق میافتد که هر ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود داشته باشند.
برداشت کلی مردم از عشق، عشق کامل است؛ همه ما وقتی درباره عشق فکر میکنیم، در ذهنمان عشق کامل را تصور میکنیم که ۲ نفر صمیمیت، اشتیاق و تعهد را همزمان تجربه میکنند.
طبق نظریه مثلث عشق، عشق کامل منحصر به روابط عاطفی زوجها نیست. نمونه بارزی از عشق کامل را میتوانیم در عشق والدین با فرزندانشان ببینیم، رابطهای که از آن با عنوان عشق بیقیدوشرط یاد میکنیم.
روابط اجتماعی جزء جداییناپذیر زندگی انسانها هستند. اگر به ماهیت و ویژگیهای روابط خود آگاه باشیم، عملکرد بهتری خواهیم داشت. شما میتوانید با تست مثلث عشق وضعیت روابط خود را بسنجید، روی نقاط ضعف و قوت خود تمرکز کنید و درباره آن با شریک عاطفیتان حرف بزنید. با آگاهی به اجزای عشق میتوانید روابطی قویتر، سالمتر و پایدارتر داشته باشید.
استرنبرگ عشق را در نظریه مثلث عشقی تعریف میکند. او میگوید عشق از ۳ مؤلفه صمیمیت، اشتیاق و تعهد تشکیل میشود و انواع عشق را توضیح میدهد. بر اساس این نظریه، عشق محدود به روابط عاطفی یک زوج نیست و در سایر روابط اجتماعی نیز میتوانیم گونههای مختلف عشق را ببینیم. با شناخت انواع عشق به درون خود آگاهتر میشویم و روابط سازندهتری خواهیم داشت.
اگر این مقاله برایتان مفید بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.
پاسخ ها