شاید نام ژانر کمدی سیاه را شنیده باشید. منتها میدانید معنای آن چیست و فیلمها و سریالهایی که در این ژانر ساخته میشوند معمولا چه المانهایی دارند؟ میدانید برای بار نخست چه کسی راه را برای بهکارگیری این ژانر در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی هموار کرد؟ اگر مشتاقید پاسخ این سؤالها را بدانید، ادامه این مطلب را از دست ندهید. در ادامه، خواهیم گفت که کمدی سیاه یعنی چی و اطلاعاتی مختصر و مفید راجعبه تاریخچه این ژانر در اختیارتان خواهیم گذاشت. پس از آن، بهترین فیلمهای کمدی سیاه تاریخ سینما را به شما معرفی خواهیم کرد که بر اساس امتیاز دریافتی فیلمها از کاربران وبسایت IMDb رتبهبندی شدهاند. همراه ما بمانید.
کمدی سیاه، ژانری است که با تابوها شوخی میکند تا شما را بخنداند و همزمان به فکر فرو ببرد.
آنچه سبب نامگذاری این ژانر شده است رویکردی است که در آن در مواجه با موضوعاتی که بهاصطلاح تابو (taboo) نامیده میشوند پیش گرفته میشود، موضوعاتی مثل قتل، خشونت، بیماری، جنگ و نظایر اینها. وقتی در فیلم و داستان با شوخطبعی این موضوعات را به تصویر میکشند یا راجعبه آنها قلم میزنند، نام ژانر اثر کمدی یا طنز سیاه خواهد بود.
هدف اصلی از ساخت آثار مختلف در این ژانر شوکهکردن مخاطب با چیزی غیرمنتظره است. البته بعضا اتفاق میافتد که هدف والاتری برای آن در نظر میگیرند و با استفاده از کمدی سیاه، مخاطب را وادار به فکرکردن راجعبه مسائلی میکنند که در حالت عادی احتمالا تمایلی به تأمل راجعبه آن ندارد.
آثاری که در ژانر کمدی یا طنز سیاه ساخته میشوند معمولا یکی از موضوعات زیر را هدف قرار میدهند:
در کمدی سیاه معمولا روی موضوعاتی دست گذاشته میشود که در حالت عادی صحبتکردن یا نوشتن درباره آنها خوشایند نیست. موضوعاتی که اگر بهشکلی جدی راجعبهشان بحث شود، توی ذوق مخاطب خواهد خورد و از آنها روی برخواهد گرداند. المان طنز و کمدی کمک میکند این موضوعات جدی را با عامه مردم مطرح کرد و آنها را وادار به تأمل راجعبه این موضوعات کرد. البته اگر هدف از پیادهسازی کمدی و طنز سیاه صرفا جنبه سرگرمی باشد، آن بحث دیگری است.
رویکردی که در کمدی سیاه در مواجه با این مسائل پیش گرفته میشود اصلا جدی نیست. نهتنها جدی نیست که مخاطب را به خنده میاندازد. منتها معمولا در پس این خندهها واقعیتهایی نگرانکننده نهفته است که او را به فکر واخواهد داشت. بعضا هم اتفاق میافتد که استفاده از المانهای این ژانر صرفا جنبه سرگرمی دارد.
فیلم سینمایی انگل (Parasite)، از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۹ و برنده جایزه اسکار، بهترین فیلم مثالی است ارزنده و فاخر که در آن از المانهای کمدی سیاه برای آشناکردن مخاطبان با واقعیتهای زندگی در جوامع امروزی و مسائل مرتبط با اختلاف طبقاتی استفاده شده است. نیمه نخست فیلم کاملا فضایی کامیک و سرگرمکننده دارد. خانواده فقیر کیم با ترفندهای هوشمندانه و بعضا خندهدار (مثل سوءاستفاده از حساسیت خدمتکار خانواده ثروتمند پارک به هلو) خود را وارد خانه آنها میکنند. منتها وقتی پای خدمتکار سابق به زیرزمین خانه باز میشود، فضای فیلم کاملا عوض میشود و همهچیز رنگوبویی هولناک و دلهرهآور به خود میگیرد.
جاناتان سوئیفت، شاعر و نویسنده صاحبسبک انگلیسی ـ ایرلندی، رسالهای دارد تحت عنوان «پیشنهادی فروتنانه» (A Modest Proposal) که در آن به مردم ایرلند پیشنهاد میکند که برای حل مشکلات اقتصادی و رهایی از فقری که گریبانگیرشان شده است بچههایشان را بهعنوان غذا به ثروتمندان بفروشند تا بخورند. خندهدار است، نه؟
و در عین حال هولناک. آندره برتون، از پیشگامان سبک سوررئالیسم در هنر و داستاننویسی کسی بود که با تفسیر این رساله برای بار نخست از کمدی سیاه سخن به میان آورد. از آن زمان بهبعد در محافل ادبی کموبیش از این سبک خاص کمدی صحبت میشد. بعدها و با انتشار آثاری از نویسندگانی چون ادوارد آلبی (Edward Albee) و توماس پینچون (Thomas Pynchon) کمدی سیاه میان مردم محبوبیت بیشتری یافت و فیلمسازان به ساخت آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی در این ژانر روی آوردند.
اگر مایلید با آثار بیشتری در این ژانر آشنا شوید، حتما در ادامه مطلب با ما همراه باشید. در ادامه ۱۰ عنوان از بهترین فیلم های کمدی سیاه را به شما معرفی خواهیم کرد.
قصه این فیلم درباره پسر آلمانیِ تنهایی بهنام جوجو است که متوجه میشود مادرش دختر یهودی جوانی را در اتاق زیرشیروانی خانه مخفی کرده است. وقتی جوجو متوجه این موضوع میشود، دیدگاهش راجعبه جهان بهکلی دگرگون میشود. حال او باید با کمک دوست خیالیِ احمقش، آدولف هیتلر، بر حس ملیگرایی کورکورانهاش غلبه کند.
جوجو خرگوشه یکی از فیلمهای جالب و خلاقانه در ژانر کمدی سیاه است که در مواجه با جنگ جهانی دوم و اثرات مخرب آن رویکردی متفاوت پیش میگیرد و بازخوردها به آن در مجموع خوب و مثبت بوده است.
داستان این فیلم زیبا راجعبه یکی از بستگان فقیر دوکِ چالفونت (منطقهای در انگلستان) بهنام لوئیس است که مادرش را بهخاطر آنکه با مردی از طبقه اجتماعی پایینتر ازدواج کرده است اعدام کردهاند. لوئیس که در زندان به سر میبرد تصمیم میگیرد با کشتن تمامی وارثین تاجوتخت انتقامش را از خانواده اشرافی بگیرد.
قلبهای مهربان و نیمتاجها از بهترین فیلمهای کمدی سیاه است و اثری کلاسیک و ماندگار در این ژانر محسوب میشود. جایجای فیلم پر است از دیالوگها و صحنههای طنزی که تا مدتها فراموش نخواهید کرد. اگر به این ژانر آثار سینمایی علاقهمند هستید و مایلید بیشتر راجعبه آن بدانید، حتما دیدن این فیلم را به شما پیشنهاد میکنیم.
جری در بنگاه معاملاتی خودروی پدرزنش کار میکند و میخواهد هر طور شده پولی به جیب بزند. برای این کار نقشهای طراحی میکند و دو مجرم سابقهدار را به خدمت میگیرد تا همسرش را بربایند و پدرزنش را وادار کند که برای نجات جان او پولی که مجرمین درخواست میکنند بپردازد. منتها نقشه طبق برنامه پیش نمیرود، قتلهایی اتفاق میافتند و پای کلانتر زن بارداری به میان میآید که میخواهد سر از آنچه پشت پرده وقایع میگذرد در آورد.
برادران کوئن آثار دیگری نیز در این ژانر سینمایی ساختهاند. از آن جمله میتوان به دو فیلم بزرگکردن آریزونا (Raising Arizona 1987) و لبوفسکی بزرگ (The Big Lebowski 1998) اشاره کرد. منتها فارگو بهخاطر داستان هوشمندانه و ترکیب هنرمندانه ژانرهای کمدی و دلهرهآور در میان آثار این دو برادر متمایز است و تماشای آن حتما برایتان تجربهای ماندگار خواهد شد. این فیلم در دو بخش بهترین بازیگر نقش اصلی زن (فرانسیس مکدورمند) و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی جایزه اسکار دریافت کرده است. علاوه بر اینها فارگو یکی از بهترین فیلمها با حالوهوای زمستانه است.
شاه آرتور و شوالیههایش با امکاناتی اندک رهسپار سفری سوررئال برای پیداکردن جام مقدس میشوند و در طول مسیر، با موانعی خندهدار و احمقانه روبهرو میشوند. داستان شاه آرتور و جام مقدس از قصههای کلاسیک ادبیات اروپا و بریتانیاست و این فیلم اقتباسی است طعنهآمیز و بسیار خلاقانه از این داستان مشهور. ویژگیهای مثبت بسیاری وجود دارند که باعث شدهاند تا فیلم مانتی پایتون و جام مقدس بدل به اثری کلاسیک در ژانر کمدی و کمدی سیاه شود. تمامی نقشهای فیلم را همین گروه بازیگری چندنفره آن ایفا کردهاند و بهخوبی از پس انجام این کار برآمدهاند.
در جایجای فیلم هم اتفاقات عجیب و خندهداری میافتد که هیچ انسان عاقلی انتظارش را نمیکشد. مثل صحنهای که در آن عدهای، بدون هیچ دلیل خاصی، در پسزمینه گربههایی را به ستون میکوبند یا صحنه دیگری که در آن برخی سطلهایشان را از گل پر میکنند. بهطورکلی فیلم زیبا، خندهدار و بسیار خلاقانهای است و اگر میخواهید بیشتر با ژانر کمدی و طنز سیاه آشنا شوید، حتما فرصتی برای دیدن آن کنار بگذارید.
وقایع فیلم در سالهای جنگ جهانی دوم در فرانسه اشغالی رخ میدهد. تمامی افسران و مقامان عالیرتبه نازی قرار است در تئاتری در فرانسه شاهد فیلمی ناسیونالیستی باشند که نبرد قهرمانانه یک تکتیرانداز نازی با ارتشی از متفقین را به تصویر میکشد. صاحب تئاتر نقشه ترور تمامی این مقامات را در سر میپروراند. این در حالی است که گروهی از سربازان یهودی آمریکایی هم نقشههایی برای این گردهمایی دارند.
این فیلم یکی از بهترین فیلمهای کوئنتین تارانتینو، فیلمساز بنام آمریکایی است که در فهرست بهترینهای imdb هم جا دارد. در فیلم، طبق روال معمول در فیلمهای تارانتینو، خشونت و کمدی بهشکلی خلاقانه و هنرمندانه به صحنههای فیلم راه مییابند و در هم میآمیزند. همین ویژگی است که باعث شده است نام فیلم را در فهرست بهترین فیلمهای کمدی سیاه ببینید. از دیگر نکات مثبت فیلم بازی هنرمندانه کریستف والتز در نقش افسر نازی است که بهخاطر آن جایزه اسکار (بهترین بازیگر مکمل مرد) گرفت.
الکس شخصیت ضد اجتماعی است که از گوشدادن به موسیقی کلاسیک لذت میبرد و عاشق جنایتهای خشونتآمیز است. وقایع فیلم حول محور این شخصیت و گروه جنایتکاری است که به رهبری الکس دست به دزدی و جنایت میزنند. اگر میخواهید با ژانر کمدی سیاه آشنا شوید، استنلی کوبریک یکی از کارگردانهایی است که حتما باید آثار مختلفش را بهدقت بررسی کنید. ایده اصلی در این فیلم او چنین است: اگر قوه اختیار انسان برای انتخاب میان خوب و بد را از او سلب کنند، دیگر انسان نخواهد بود، بلکه تبدیل به عروسکی کوکی خواهد شد.
به روال معمول در فیلمهای استنلی کوبریک، در این فیلم نیز شاهد درهمآمیختن کمدی و خشونت خواهید بود. مثل صحنههایی که در آن بازیگران اصلی در حال ارتکاب جرماند و در پسزمینه موسیقیهای کلاسیک نواخته میشود. این فیلم فوقالعاده در چهار بخش بهترین فیلم سال، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین تدوین نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
ژنرالی دیوانه میرود تا آغازگر هولوکاستی اتمی در جهان باشد و تعداد زیادی سیاستمدار و افسر عالیرتبه در اتاقی گرد هم جمع میشوند تا بتوانند از رخداد این واقعه هولناک جلوگیری کنند. دکتر استرنجلاو اثر دیگری است از استنلی کوبریک که در فهرست بهترین فیلمهای کمدی سیاه جای دارد و میشود گفت آغازگر این ژانر در سینماست.
جنگ سرد میان دو ابرقدرت سالهای نهچندان دور جهان، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، مسئلهای بود که تا مدتها لرزه به تن جهانیان میانداخت. استنلی کوبریک در کمال ناباوری نگاهی طنزآمیز به این مسئله نشان میدهد و با شوخی و خنده ما را متوجه حماقت و جاهطلبیهای کسانی میکند که برای سرنوشتمان تصمیم میگیرند. کسانی که وقتی اوضاع از کنترل خارج شود، فقط به حفظ جان خود فکر میکنند و کوچکترین اهمیتی برای جان مردم بینوا قائل نمیشوند. این فیلم با وجود طنز سیاهش یکی از بهترین فیلم های سیاسی تاریخ سینما است.
موضوع این فیلم درباره خانواده فقیری است که سعی میکنند با طرح نقشههایی جای خدمتکار خانوادهای ثروتمند را بگیرند و به این صورت، به خانه آنها راه یابند و شغلی برای خود دستوپا کنند. انگل تنها فیلم خارجیزبانی است که در تاریخ چند ده ساله مراسم اسکار موفق به دریافت جایزه در بخش بهترین فیلم سال شده است که پیش از آن بیسابقه بوده است.
بهترین دستاورد در کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین فیلم خارجیزبان، بخشهای دیگری هستند که فیلم انگل در آنها جایزه اسکار گرفته است. بسیاری آن را بهترین فیلم سال ۲۰۱۹ میدانند و اگر هنوز موفق به تماشای آن نشدهاید، پیشنهاد میکنیم حتما فرصتی برای دیدن آن کنار بگذارید. مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد. انگل یکی از فیلمهای پرجستجوی گوگل در سال ۲۰۲۰ بوده است.
قصه فیلم درباره مردی است که از مرض بی خوابی رنج میبرد. در اوایل امر با شرکت در مشاورههای درمانی کمی اوضاع بهتری پیدا میکند. منتها بهزودی اوضاع از کنترل خارج میشود، باشگاهی زیرزمینی برای مشتزنی راه میاندازد و بهمرور از کسانی که به این باشگاه میپیوندند، برای پیشبرد نقشههای خرابکارانه خود استفاده میکند.
باشگاه مشتزنی فیلمی است که در آن کمدی و خشونت بهشکلی بینقص و هنرمندانه در هم میآمیزند و مثالی است بینقص و عالی در ژانر کمدی سیاه. داستان هوشمندانه، شخصیتپردازی عالی و ایفای نقش فوقالعاده گروه اصلی بازیگری از دیگر نکات مثبت فیلماند که باعث شدهاند تا بازخوردها به آن در مجموع خوب و مثبت باشد و در کوتاهترین زمان ممکن، تبدیل به اثری کالت-کلاسیک شود.
بسیاری از منتقدین باشگاه مشتزنی را یکی از بهترین فیلمهای معمایی سینما هم میدانند؛ فیلمی که میتوانید بارها و بارها آن را ببینید و با هر بار تماشای فیلم به نکات جالبی پی ببرید که پیش از آن از آنها غافل مانده بودید. دیدن آن خالی از لطف نخواهد بود و تجربهای ماندگار خواهد شد.
زندگی دو قاتل حرفهای، یک بوکسور، یک خلافکار و همسرش، و دو سارق خردهپا، در چهار روایت درباره خشونت و رستگاری در هم میآمیزند و بهشکلی غیرمنتظره به یکدیگر ارتباط پیدا میکنند. از میان اینها، چه کسانی رستگار خواهند شد و چه کسانی محکوم به فنا؟
کمدی خشونتآمیز کوئنتین تارانتینو در این فیلم طرفداران بسیار دارد و خیلیها داستان عامهپسند را بهترین فیلم او و از آثار کلاسیک دنیای سینما میدانند. جایجای فیلم پر است از صحنهها و دیالوگهای جالب و فکرشدهای که تا مدتها از یاد نخواهید برد. داستان عامهپسند از آن فیلمهایی است که صرفا برای سرگرمکردن مخاطب ساخته شده است، اما سرگرمی به معنای واقعی کلمه.
کوئنتین تارانتینو بهشکلی هوشمندانه و بینقص داستان این فیلم زیبا را به رشته تحریر درآورد و بهخاطر آن جایزه اسکار در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را از آن خود کرد. این فیلم علاوه بر این که در فهرست بهترینهای وبسایت متاکریتیک و imdb قرار دارد، به باور خیلیها از بهترین فیلمهای تاریخ سینما است. داستان عامهپسند فیلم زیبایی است و حتما دیدن آن را به شما پیشنهاد میکنیم؛ چه در جستوجوی کمدی سیاه باشید چه خیر.
کمدی و طنز سیاه سبکی است خاص و بسیار جالب توجه. در آن معمولا روی موضوعاتی دست گذاشته میشود که در حالت عادی، هر کسی تاب صحبتکردن یا شنیدن راجعبهشان را ندارد، موضوعاتی مثل جنگ، خشونت، پیامدهای ناخوشایند اختلاف طبقاتی و نظایر اینها.
درست است که در برخی مواقع هدف از پیادهسازی این ژانر در آثار سینمایی صرفا جنبه سرگرمی است؛ اما گاهی هم اتفاق میافتد که فیلمساز توجه مخاطب را به واقعیتهایی نگرانکننده در پس صحنهها و دیالوگهای خندهدار و مضحک جلب میکند. به هر عنوان دیدن این فیلمهای خلاقانه خالی از لطف نیست و کمک میکند تا از دریچهای تازه به دنیای سینما و واقعیتهای دنیای امروز بنگرید.
کمدی معمولی با مسائل روزمره شوخی میکند؛ اما کمدی سیاه به سراغ موضوعات سنگین و تابو مانند مرگ، جنگ و خشونت میرود و از دل آنها موقعیتهای طنزآمیز خلق میکند. هدف کمدی سیاه اغلب چیزی فراتر از خنده و شامل نقد اجتماعی است.
بله، «دارک کمدی» (Dark Comedy) معادل انگلیسی «کمدی سیاه» است و این دو عبارت دقیقاً به یک ژانر اشاره دارند. در زبان فارسی هر دو عبارت «کمدی سیاه» و «طنز سیاه» نیز رایج هستند.
قطعاً. بسیاری از تحسینشدهترین سریالهای سالهای اخیر در این ژانر قرار میگیرند. سریالهایی مانند «فلیبگ» (Fleabag)، «بری» (Barry) و «فارگو» (Fargo) نمونههای درخشانی از کمدی سیاه در دنیای تلویزیون هستند.
نظر شما چیست؟ چقدر با کمدی سیاه و آثاری که در این ژانر ساخته شدهاند آشنا هستید؟ کدامیک از فیلمهای معرفیشده در این مطلب را دیدهاید و بازخوردتان راجعبه آن چیست؟ فیلم دیگری سراغ دارید که به نظرتان جایش در فهرستمان خالی باشد؟
در قسمت «ارسال دیدگاه» میتوانید با ما و مخاطبان «چطور» از بازخوردها و نظرات ارزشمند خود بگویید. اگر هم فیلم خوب دیگری در ژانر کمدی سیاه سراغ دارید، به شمار موارد معرفیشده اضافه کنید.
پاسخ ها