تلاش بیشتر همیشه راه موفقشدن نیست. درست تلاشکردن را باید بیاموزیم. این جمله معرفی مختصری از کتاب باز انجام (با عنوان اصلی Rework) است. این کتاب در واقع بهدنبال این است که به ما بگوید چطور باید بهتر و درستتر تلاش کنیم. آیا لازم است خود را تا حد مرگ خسته کنیم؟ آیا موفقیت در پی نخوابیدن به دست میآید؟ هدف این کتاب، موفقیت در شرکتهای تجاری و خدماتی است و شامل هر نوع فعالیتی نمیشود. باید مفاهیم این کتاب را بهطور مستقل و منطبق بر اهداف خود کتاب درک کنیم. در پایان، هدف کتاب این است که بگوید بار اول که کارمان را انجام میدهیم، باید این توان را به ما بدهد که بار دوم راحتتر و البته بهتر آن را انجام دهیم. علت نامگذاری این کتاب هم همین است: باز انجام! در ادامه، با معرفی این کتاب با ما همراه باشید.
عنوان: باز انجام
نویسندهها: جیسون فراید (Jason Fried) و دیوید هاینه مایر هانسون (David Heinemeier Hansson)
تعداد صفحات: ۲۷۳
ترجمه: بهرنگ نوروزینیا (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: دانشآفرین (پیشنهاد کاربران)
کتاب باز انجام حاصل تلاش بنیانگذاران یک شرکت موفق برنامهنویسی است. «جیسون فراید» و «دیوید هاینه مایر هانسون» نویسندگان موفق این کتاب هستند. اطلاعات چندانی از این دو نویسنده در فضای مجازی منتشر نشده است. آنها بیش از آنکه نویسنده باشند، بنیانگذار و مدیر شرکت موفق سیگنالز (Signals) هستند. این شرکت ابزارهای بهره وری مبتنی بر وبسایت را طراحی میکند. ازجملۀ این ابزارها میتوانیم نمونههای زیر را نام ببریم:
جیسون فراید، نویسندۀ اول کتاب، سخنرانی های متعددی دربارۀ کارآفرینی و نرمافزار در سراسر دنیا داشته است؛ اما دیوید هاینه مایر هانسون کمتر از فراید در این زمینه فعالیت کرده است. او اهل دانمارک و برنامهنویس زبردستی است. هانسون با خلق قالب برنامهنویسی روبی آن ریلز (Ruby On Rails) معروف شد. آنها خود، کتاب باز انجام را اینگونه توصیف کردهاند:
دررابطهبا رقابت و کارآفرینی، چیزهای بسیاری گفته شده است که ما میگوییم اشتباه هستند. ما صحبت خود را با نوشتن کتاب باز انجام اثبات کردهایم.
از دیگر کتابهای جیسون فراید و دیوید هاینه مایر هانسون میتوانیم به چند اثر زیر اشاره کنیم:
البته این نویسندگان کتابهایی تخصصی نیز دربارۀ نرمافزار نوشتهاند که در اینجا ذکر نکردهایم.
اطلاعات بیشتر دربارۀ فعالیتهای جیسون فراید فرانسوی را میتوانید از طریق صفحۀ شخصیاش در لینکدین مطالعه کنید (تنها صفحۀ رسمی او است؛ اما بیشتر، فعالیتهای تجاری شرکت را بازتاب میدهد).
ست گودین (Seth Godin)، کارآفرین و سخنران انگیزشی معروف، دربارۀ این کتاب میگوید: «مسئولیت نخواندن این کتاب با خودتان است… .»
کتاب باز انجام بهنوعی هنجارشکنی میکند: هنجارشکنی در راستای چگونه کارکردن و موفقیت در مسیر شغلی. این کتاب راههای سادهتر و بیدردسرتری برای این مسیر پیشنهاد میدهد. کتاب، صفحهبهصفحه، مخاطب را با نوعی هوشمندی حفظ میکند و گاهی با بیان نکتهای کلیدی حس جذاب بودن را به مخاطب میبخشد.
همهچیز در این کتاب بهقدری ساده و مفهوم است که گاهی آدم فکر میکند همهاش را میداند؛ اما چه خوب است که اینقدر منسجم و پیوسته و یکجا دارد دوباره آن را میخواند!
شاید بتوانیم این کتاب را اینگونه توصیف کنیم: آنچه «نباید» را به مخاطب میگوید.
همچنین پیشگفتار مترجم کتاب باز انجام، آقای بهروزینیا، دید جالبی به مخاطب میدهد:
«کتاب باز انجام را که میخواندم، دیدم که به همهچیز جور دیگری مینگرد و این نگرشِ دگرسان نهتنها نویسندگانش را شکست نداده؛ بلکه به پیروزی و کامیابی رسانده است؛ چیزهایی مانند “برنامه ریزی گمانهزنی است”، “به کمتر از آنچه میاندیشید، نیاز دارید”، “سرمایه گذاری از سوی دیگران را فراموش کنید”، “شنونده بسازید”، “تقلید نکنید”، “بگذارید مشتریانتان از شما بیرون بزنند”، “کمتر از هماوردان انجام دهید”، “از سرآشپزها پیروی کنید”، “نخوابیدن راهکار بدی است”، “بهترینها همهجا هستند” و بسیاری دیگر. کتاب باز انجام پندهای سودمندی دارد؛ ولی حتی اگر آنها را نپذیرید، دانستن اینکه راه دیگری هم برای رسیدن به هدف هست و چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید، به شما در پیروزی در کسبوکارتان کمک خواهد کرد.»
کتاب باز انجام بهصورت سلسلهمراتبی طبقهبندی شده است: از کوچک به بزرگ پیش میرود. پایههای لازم برای هر بخش، در بخش قبل بهخوبی بیان شده است. کل کتاب شامل دوازده سرفصل مجزا بهصورت زیر است:
نویسندگان، در چهار بخش اول، موجودیت یک موضوع را برای ما جا میاندازند. جالب این است که این موضوع ممکن است به تعداد مخاطبان، منحصربهفرد باشد!
در چهار بخش دوم، موضوعی که پذیرفتهایم، بارور میشود و به آن پروبال داده میشود. در واقع، بیشتر و دقیقتر به جزئیات پرداخته میشود.
درنهایت، در چهار بخش پایانی، از آنچه پذیرفته و دقیق بررسی کردهایم، بهرهبرداری خواهیم کرد.
بهجرئت میتوانیم بگوییم بخشی از موفقیت این کتاب بهخاطر فصلبندی هنرمندانه، درست و موجه آن است.
خواندن کتاب باز انجام را به مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کار پیشنهاد میکنیم. البته مطالعۀ این کتاب برای دانشجویان مدیریت و بازاریابی هم خالی از لطف نخواهد بود. اگر شما هم به مباحث استارتاپ و کارآفرینی علاقهمند هستید، میتوانید مطالعه آن را در برنامۀ خود جای دهید. همچنین، کتاب باز انجام هدیه یا پیشنهاد مناسبی برای والدین کارآفرین است.
«وقتی از ایدهای نو برای کسی میگویید، مدام این جمله را میشنوید: “این کار در دنیای واقعی هرگز شدنی نیست.” به نظر میآید این دنیای واقعی جایی بسیار ناامیدکننده برای زندگیکردن باشد؛ جایی که در آن اندیشههای نو، رویکردهای ناآشنا و مفاهیم غریب همیشه با شکست روبهرو میشوند و تنها آنچه مردم در حال حاضر میدانند و انجام میدهند، موفق است؛ حتی اگر دارای کمبود یا بدون بازدهی باشد. با اندکی دقت، متوجه میشوید ذهن ساکنان این دنیای واقعی آکنده از بدبینی و ناامیدی است. آنان چشمانتظار شکست مفاهیم جدیدند و گمان میکنند جامعه آمادۀ تغییر یا قادر به اعمال آن نیست. بدتر از آن، اینکه بدبینان میخواهند دیگران را هم به داخل گورستان خود بکشند؛ پس اگر امیدوار یا جاهطلب باشید، تلاش خواهند کرد شما را متقاعد کنند که ایدههایتان عملی نیست. به شما خواهند گفت دارید وقتتان را تلف میکنید. اما شما حرفشان را باور نکنید. دنیایشان شاید برای خود آنها واقعی باشد؛ اما این به آن معنا نیست که شما نیز محکومید در این دنیا زندگی کنید.»
***
«ما این را با جان و دل پذیرفتهایم؛ چراکه شرکت ما از چندین جهت با معیارهای دنیای بیرون هم متفاوت است. شما در دنیای واقعی نمیتوانید بیش از دوازده کارمند داشته باشید که در هشت شهر مختلف، از دو قارۀ متفاوت، پراکنده باشند. در دنیای واقعی نمیتوانید بدون فروشنده و تبلیغات، میلیونها مشتری جذب کنید. در دنیای واقعی، شما رمز موفقیتتان را در اختیار همۀ مردم قرار نمیدهید؛ اما ما تمام این کارها را انجام دادهایم و ثروتمندیم.»
دنیای واقعی یک محل نیست؛ بلکه یک بهانه است. توجیهی است برای تلاشنکردن. ارتباطی با خود شما ندارد.
***
«حالا این را با یادگرفتن از موفقیتها مقایسه کنید. سلاح اصلی را موفقیت به شما میدهد. وقتی با انجام کاری به موفقیت میرسید، دیگر میدانید چه کاری موفقیتآمیز بوده و میتوانید دوباره آن را انجام دهید. بار دیگر بهاحتمال زیاد، آن را بهتر از پیش انجام خواهید داد. بنابراین، شکست پیشزمینۀ موفقیت نیست. مطالعهای در دانشکدۀ کسبوکار دانشگاه هاروارد نشان داده کارآفرینان موفق بهمراتب شانس موفقیت مجدد بیشتری دارند (احتمال موفقیت شرکتهایی که آنان در آینده تأسیس خواهند کرد، ۳۴درصد است)؛ اما کارآفرینانی که شرکتشان بار اول با شکست روبهرو شده، چه؟ احتمال موفقیت آنان در کسبوکار بعدی، تقریباً به همان اندازۀ افرادی است که برای بار اول شرکتی را تأسیس میکنند ( فقط ۲۳درصد).»
پاسخ ها