لذت گرایی سادهترین نظریه طبیعت انسان است. همه ما در جستوجوی لذت و آسایش هستیم و از درد و رنج اجتناب میکنیم، اما ذات انسان صرفا بهدنبال لذتجویی و شادی آنی نیست. ما بهدنبال ارزش و معنا هستیم و این بهمعنای آمادگی برای تجربه درد، اضطراب و مبارزه برای رسیدن به رضایت خاطر است. برای درک بهتر این مسئله، در ادامه شما را با دو مفهوم هدونیسم و یودایمونیا آشنا میکنیم. همراه ما باشید.
زندگی پر از رنجهای داوطلبانه است. هر روز صبح زود از خواب بیدار میشویم تا به محل کارمان برویم، نیمهشب بیدار میشویم تا به نوزاد غذا بدهیم، تلخی دارو و سوزش سرنگ را میپذیریم تا درمان شویم، ورزش میکنیم و رژیم میگیریم تا به اندام دلخواه برسیم، کوهنوردی میکنیم، دوی ماراتن شرکت میکنیم، میجنگیم و هزار کار دیگری که با امید به نتایج شیرین انجام میدهیم. همه این اعمال بهظاهر ناخوشایند هزینه لذتهای آتی هستند. اگرچه خوبخوردن، خوبپوشیدن و رسیدن به موقعیتهای بهتر برای همه ما لذتبخش است، راه دستیابی به آنها رنجی است که آگاهانه انتخابش میکنیم.
ما رنج را بهخاطر اهداف خود انتخاب میکنیم، چراکه دردکشیدن نگرانیها را دور میکند و نشان میدهد که چقدر سرسختیم. خوشمان بیاید یا نیاید، احساسات ناخوشایند مانند ترس و غم بخشی از مسیر تحقق اهداف و رسیدن به رضایت خاطرند. این تلاش و مجاهدت و سختی ماست که در بستر مناسب به لذت نهایی تبدیل میشود.
نکته دیگر میل ذاتی انسان به اعمال پرمعناست. اگر این نیاز ارضا نشود، یک پای زندگی همیشه لنگ میزند. برای همین است که هرکه یک «چرا» برای زندگی داشته باشد، «چگونگی» آن را نیز خواهد یافت. پس میتوان گفت انسان ذاتا بهدنبال رنج نیست، بلکه دنبال هدف و معناست. رنجکشیدن هم یکی از دشواریهای رسیدن به این هدف است.
با اینکه معنای اصطلاحات هدونیسم (شادخواری یا شادیجویی) و یودایمونیا (شادمانی یا خوشروانی) هنوز دقیقا مشخص نیست، میتوانیم هدونیسم را رفاه لذتگرا و یودایمونیا را نوعی جهتگیری بهسمت رشد، اصالت، معنا و تعالی تعریف کنیم.
به تعبیر دیگر، هدونیسم عبارت است از شادی لذتجویانه متمرکز بر تحقق خواستهها و اثرات مثبت؛ زمانی که لذتها به حداکثر و نارضایتیها به حداقل میرسند. معیار اندازهگیری این شکل ذهنی از رفاه، ارزیابی میزان رضایت از زندگی و برآوردهشدن امیال نفسانی است.
کلمه یونانی یودایمونیا «شادمانی»، «شکوفایی»، «رضایت خاطر» و «کامیابی» ترجمه میشود و بازتاب فضیلتجویی و توانمندیهایی است که میتوانیم با تمرین به آنها دست پیدا کنیم. اگرچه در راه رسیدن به این توانمندیها لزوما لذت نمیبریم و خوشحال نیستیم، این رنجکشیدن در راستای رسیدن به هدف را میپذیریم چون موجب رضایت خاطرمان میشود.
تفاوت یودایمونیا و هدونیسم تفاوت میان خودشکوفایی و لذت حداکثری است، فرق بین زندگی ارزشمند و پرفضیلت با زیستی که صرفا به تجربیات لذتبخش اولویت میدهد یا به عبارت دیگر، فرق بین شکوفایی بلندمدت و خوشیهای کوتاهمدت.
مریدان هدونیسم لذت گرایی را در اولویت قرار میدهند و خوشحالی را در تمام ابعاد زندگی هدف میدانند. این افراد بهخاطر زیاد اهمیتدادن به خوشحالی، خود را در شرایط رنج و سختی قرار نمیدهند، حتی برای دستیابی به اهداف بزرگتر و خوشحالی بیشتر! در حالی که افراد معتقد به یودایمونیا در تمام ابعاد زندگی، از رشد در مسیر شغلی گرفته تا رسیدن به زندگی مستقل و شروع کسبوکار جدید، چالشها و فشارهای ذهنی را میپذیرند تا به چیزی بزرگتر و ارزشمندتر از «خوشحالی» برسند.
ارسطو یودایمونیا را بالاترین خیر بشری میدانست و آن را با فضیلت زندگی پیوند میداد. بهاعتقاد او، این خوشروانی بازتاب فضیلت و کمال بود، بهترینهای درون هرکس را به نمایش میگذاشت و پتانسیلهای درونی را بسط میداد. بااینحال اپیکور (فیلسوف یونانی) معتقد بود زندگی خوب بهمعنی لذتگرایی، به حداکثر رساندن تجربیات لذتبخش و به حداقل رساندن درد و ناراحتی است. بهعقیده این فیلسوف بزرگ، لذت تنها چیز ذاتا خوب و درد تنها چیز ذاتا بد دنیاست و زیست انسان بهشرطی خوب است که سراسر لذت و وجد و عاری از درد و پریشانی باشد.
بسیاری از روانشناسان بزرگ دنیا معتقدند یودایمونیا نوعی عملکرد، جهتگیری خاص یا مجموعهای از صفات و رفتارهای قابلاندازهگیری است، یعنی میتوان لذتگرایی را برحسب جهتگیری فرد بهسمت رشد شخصی، احساس مشارکت و ارزشمندی او سنجید و با تجربیات شناختیعاطفی مثل احساس رضایت از زندگی، عملکرد ذهنی مثبت، عواطف مثبت، جهتگیری بهسمت خودشکوفایی و لذت فرد از رشد شخصی و تحقق خواستههایش ارزیابی کرد.
برخی از نظریهپردازان بزرگ دنیا میگویند خوشروانی الزاما ترکیبی از رفاه روانی و اجتماعی است و علاوه بر رشد شخصی و زندگی ارزشمند، روابط و مشارکتهای اجتماعی را هم در بر میگیرد. بنا بر این تعریف اگر بخواهیم خوب زندگی کنیم، باید نشانههای نوعدوستی در زندگی ما دیده شود.
این نظریه بیان میکند یودایمونیا صرفا مستلزم شناسایی فضایل منحصربهفرد و توسعه آنها نیست، بلکه مهم بهکارگرفتن این نقاط قوت برای منافع بیشتر و رسیدن به رفاه نسل بشر است. بنابراین میتوان گفت طرفداران یودایمونیای ارسطویی در مقایسه با هدونیستها در درازمدت دست به انتخابهای عاقلانهتری برای شکوفایی بیشتر میزنند. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که زندگی کاملا عاری از لذت ارزش زیستن ندارد. نظریهپردازان معتقدند کسانی شکوفایی واقعی را تجربه میکنند که سطح بالایی از بهروزی هدونیسم و یودایمونیا را در کنار یکدیگر داشته باشند.
خوشحالی درونی و رضایت خاطر لزوما با رفتارهای لذتگرایانه مانند خوردن و خوابیدن بهدست نمیآید. گاهی اوقات این شادمانی حاصل تداوم یک فعالیت ماهرانه در درازمدت است. در روانشناسی مثبتگرا، حالت «جریان» حالتی ذهنی است که انسان در آن غرق کاری میشود که انجام میدهد، زمان و مکان را فراموش میکند و تماما مجذوب آن فعالیت میشود.
برخی از دانشمندان این حالت را یکی از مؤلفههای اصلی یودایمونیا معرفی میکنند. این فعالیتها معمولا از نگاه دیگران لذتبخش به نظر نمیرسند مثل تمرین نواختن، ساختن، دویدن، نقاشی و هنرهای رزمی. بااینحال لذتی که فرد در آن لحظه تجربه میکند، کمتر از انجام فعالیتهای لذتجویانه (هدونیستی) نیست.
تاریخ پر است از نمونههای هدونیسم و یودایمونیا در دوران مختلف، مثلا:
این استراتژیها به شما کمک میکنند جستوجوی خوشحالی لحظهای و هدونیسم را با لذت عمیق یودایمونیا جایگزین کنید:
کتابهای زیادی در دنیا به زبانهای مختلف بهروزی لذتگرایانه و یودایمونیایی را دقیق و جزءبهجزء بررسی کردهاند. در ادامه، ۳ مورد از بهترین آنها را معرفی میکنیم.
این کتاب فوقالعاده بر اساس نتایج مطالعه رشد بزرگسالان هاروارد (طولانیترین مطالعه عملی درباره شادی) نوشته شده است. خط به خط این کتاب بهدنبال پاسخ این سؤال است که چه چیزی زندگی را تکمیل میکند و به آن معنا میدهد. پاسخ این سؤال ساده کیفیت روابط ماست. هرچه ارتباطات قویتری داشته باشیم، احتمالا راضیتر و شادکامتریم. مطالعه هاروارد نشان میدهد که در طول زندگی، استحکام ارتباطات ما با دیگران نهتنها سلامت جسمی و روانی ما، بلکه موفقیتمان در حرفهای را که به آن مشغولیم نیز تعیین میکند.
در این کتاب دلنشین خلاصهای از تحلیلهای ظریف و ایدههای اصلی ارسطو را میخوانید. تمرکز کتاب بر این است که چطور این بینشها را به کار بگیریم تا زیستی مبتنی بر یودایمونیا داشته باشیم. نویسنده این اثر جوهره تعالیم جاودانه ارسطو را طی ۱۰ درس دقیق و کاربردی به رشته تحریر درآورده است و نشان میدهد اندیشههای ارسطو بعد از گذشت این سالها چقدر ملموس و قابلدرکاند.
این کتاب راهنمای دانشگاهی حاوی چندین مقاله درباره یافتههای تجربی محققان یودایمونیاست که دیدگاههای تاریخی و فلسفی پیرامون این مفهوم را پوشش میدهد. به عبارت دیگر یک گزارش جامع از مباحث آکادمیک رفاه لذتگرایی است. بعد از خواندن این کتاب خواهید دانست جوامع خوب از چه عناصری تشکیل شدهاند و چطور میتوانید شادمانه زندگی کنید. موضوعات مرتبط از جمله احساسات، سلامت، خرد، تصمیمگیری، انگیزه، رشد، کار، اوقات فراغت و قهرمانی در ادامه کتاب بررسی میشوند.
شادکامی سازهای چندبعدی است. نه میتوان صرفا بهدنبال لذتهای آنی بود و چشم فضیلتنگر نداشت، نه نتیجهگرایی محض بدون توجه به لذتهای زندگی انسان را به راه خوشبختی هدایت میکند. لذت گرایی هدونیسم و خوشروانی یودایمونیا کفههای ترازوی زندگی هستند و تعادل این دو کفه انسان را به بهروزی و شکوفایی بلندمدت میرساند.
پاسخ ها