اختلالهای شخصیتی انواع مختلفی دارند. برخی از آنها شایع و برخی نادرند. اختلال شخصیت اسکیزوتایپال یکی از انواع نادر این اختلالهاست که با افکار خرافی و رفتارهای عجیبوغریب همراه میشود. هرکسی ممکن است افکاری خاص و حتی خرافی داشته باشد، اما اگر به حدی آنها را جدی بگیرد که بر رفتارش اثر بگذارند، شاید نشانهای از اختلال اسکیزوتایپال باشد. در این مقاله درباره این اختلال و نشانههایش، علل بروز و نیز روشهای درمان و مهار آن صحبت میکنیم.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال یکی از انواع اختلال شخصیت است و در افرادی دیده میشود که از ایجاد رابطه نزدیک و تعامل با دیگران ناتواناند. این ناتوانی سبب ناراحتی در موقعیتهای اجتماعی و رفتارهای عجیبوغریب میشود. فرد دچار این اختلال واقعیت را بهدرستی درک نمیکند و عقاید خرافی و رفتارهای عجیب دارد و خود نیز متوجه عجیبوغریببودن آنها نیست.
نشانههای این اختلال را میتوان به ۳ دسته کلی تقسیم کرد:
برخی از زیرمجموعههای این ۳ دسته عبارتاند از:
ریشههای اختلالهای شخصیتی در کل چندان شناختهشده نیستند و اختلال اسکیزوتایپال هم چنین است. محققان حدس میزنند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز این اختلال نقش دارند و نقش عوامل ژنتیکی پررنگتر است. مثلا فردی که یکی از خویشاوندان درجهیکش دچار اسکیزوفرنی است، بیشتر احتمال دارد دچار اختلال اسکیزوتایپال شود.
افرادی که به اسکیزوفرنی دچارند، چیزهایی را میبینند یا میشوند که وجود ندارند. حال آنکه افراد مبتلا به اختلال اسکیزوتایپال چنین توهماتی ندارند. آنها صرفا تفاسیر نامعقولی از مسائل و رویدادهای مختلف دارند. اسکیزوتایپالها تعصبی روی افکار و رفتارهای عجیب خود ندارند و اگر با آنها بحث کنید، حاضرند بپذیرند که شاید دچار توهم شدهاند، اما اسکیزوفرنیها چنین پذیرشی ندارند. اسکیزوفرنی نوعی بیماری روانی جدی است بهگونهای که زندگی عادی را ناممکن میکند، اما اختلال اسکیزوتایپال به این اندازه پیامدهای شدید ندارد.
بهرغم این تفاوتها، بسیاری از محققان اختلال اسکیزوتایپال را بخشی از طیف اختلال اسکیزوفرنی میدانند. در برخی موارد نادر، ممکن است اختلال اسکیزوتایپال به اسکیزوفرنی منجر شود.
اغلب اختلالهای شخصیت مانند همین اختلال در سنین نوجوانی بروز میکنند، یعنی زمانی که شخصیت و هویت فرد در حال شکلگیری است. اسکیزوتایپال اختلالی نادر است و درصد کمی از جمعیت را درگیر میکند. احتمال بروز آن در مردان نیز اندکی بیشتر از زنان است.
از آنجایی که شخصیت انسان در سنین نوجوانی در حال شکلگیری است، چنین اختلالی معمولا باید بعد از ۱۸سالگی شناسایی شود. از سوی دیگر، اکثر افراد مبتلا به اختلالهای شناختهشده شخصیت هیچ اطلاعی از وجود مشکل ندارند. بنابراین میزان مراجعه داوطلبانه به پزشک اندک است. همین مسئله شناسایی و تشخیص اختلال اسکیزوتایپال را دشوار میکند. فرد اغلب بهدلیل اضطراب و افسردگی به روانشناس مراجعه میکند. از آنجایی که این ۲ نشانه از علائم اولیه تعدادی از اختلالهای شخصیت هستند، روند تشخیص باید با بررسی یکبهیک موارد مختلف دنبال شود.
متخصص از فرد درباره دوره کودکی، سابقه کاری و تحصیلی و روابطش پرسوجو میکند. ممکن است تستهایی برای تعیین اینکه فرد چه تفاسیری از واقعیت دارد، از او گرفته شود. علاوهبر اینها، متخصص با اعضای خانواده نیز گفتوگو میکند تا بهتر از افکار و رفتارهای او مطلع شود. با جمعبندی تمام نتایج بهدستآمده از این تحقیقات، متخصص میتوانند درباره ابتلای فرد به این اختلال قضاوت کند.
در حال حاضر برای درمان این اختلال دارودرمانی بههمراه گفتاردرمانی و درمان شناختیرفتاری به کار میرود.
روانپزشک بسته به شدت نشانههای اختلال، داروهای ضدروانپریشی را با دوزهای کم برای بیمار تجویز میکند. این داروها علائم شدید اختلال مانند افسردگی، اضطراب، گفتار عجیبوغریب و تفاسیر خرافی از واقعیت را کاهش میدهند.
بخش مهمی از درمان اختلال اسکیزوتایپال گفتاردرمانی است. ممکن است در فرایند درمان، متخصص علاوهبر خود فرد از اعضای خانواده و دوستان فرد نیز کمک بگیرد چراکه آنها نیز باید مهارتهای لازم برای تعامل با فرد را بیاموزند.
گروهدرمانی یکی از فنون گفتاردرمانی است که برای درمان این اختلال کاربرد دارد. در این روش، افرادی با مشکلات مشابه دور هم جمع میشوند و تجربیات خود را به اشتراک میگذراند. مدیریت گروه بر عهده متخصص است و او گفتوگوها را هدایت میکند. شرکت در این جلسات برای فرد مبتلا به اختلال اسکیزوتایپال باعث افزایش مهارتهای ارتباطی او میشود و از شدت ناخشنودی و اضطراب او در موقعیتهای اجتماعی میکاهد.
در درمان شناختیرفتاری که برای درمان بسیاری از بیماریهای روانی به کار میرود، متخصص به بیمار کمک میکند تا نگاهی دقیقتر به افکار و رفتارهای خود بیندازد. هدف این است که بیمار درک کند نگرش و رفتارش مشکل دارد و طبیعی نیست. فرد با همراهی درمانگر میفهمد که کدامیک از افکار و رفتارهایش عجیبوغریب و خرافیاند و این مسئله باعث پذیرش و تسهیل روند درمان میشود.
همان طور که گفتیم، این اختلال بیشتر ریشه در عوامل ژنتیکی دارد. بنابراین مانند سایر اختلالها نمیتوان از بروز آن پیشگیری کرد. با تشخیص بهموقع و کمکهای درمانی میتوان آن را مهار کرد و جلوی شدتگرفتن علائم را گرفت. توجه کنید که اختلالهای شخصیتی جزئی جدانشدنی از فردند و باید تا پایان عمر آنها را مهار کرد.
اگر اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مهار نشود، بهمرور زمان بدتر میشود و کیفیت زندگی فرد را بهشدت کاهش میدهد. مثلا فرد ممکن است به مشکلاتی مانند اختلال اضطراب اجتماعی، افسردگی، اختلال وسواس فکریعملی و مصرف مواد مخدر دچار شود.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال هرچند نادر است، نیازمند درمان و مهار است. در صورتی که علائمی مشابه آنچه در این مقاله گفته شد دارید یا کسی را میشناسید که چنین علائمی دارد، حتما به روانشناس مراجعه کنید.
پاسخ ها