رابطه روان انسان با جسم او بسیار پیچیده است. گاهی اوقات روان ما برای فرار از زخمهایی که خورده است، درد این زخمها را به جسم منتقل میکند. این اتفاق هرچند نادر است، گاهی رخ میدهد. روانشناسان نام اختلال تبدیلی را برای توصیف این وضعیت انتخاب کردهاند. اختلال تبدیلی یکی از بیماریهای روانی است، اما بهجای آنکه علائم روانی داشته باشد، نشانههای جسمی دارد. در این مقاله درباره اختلال تبدیلی، نشانهها، علل و روشهای درمان آن مفصل توضیح میدهیم. با ما همراه باشید.
اختلال تبدیلی نوعی بیماری روانی است. بهسبب این بیماری، فرد دچار علائم جسمی مانند فلجشدن، اخلال در تکلم و لرزش میشود. اگر پس از انجام معاینه معلوم شود که فرد مشکلات عصبشناختی و جسمانی ندارد، روشن میشود که این علائم منشأ روانی داشتهاند و مربوط به این اختلالاند. دلیل استفاده از کلمه تبدیل نیز همین است که بیمار آنچه را منشأ روانی دارد با علائم جسمانی بروز میدهد. اختلال تبدیلی نادر است و از هر ۱۰۰هزار نفر فقط ۵ نفر به آن مبتلا میشوند.
روانشناسان معتقدند که نشانههای این اختلال نوعی واکنش ناخودآگاه بدن به استرس و فشار روانی برطرفنشدهاند. به بیان دیگر، بدن با درگیرکردن برخی از اندامها به درد و عوارض دیگر، خود را از درد روانی خلاص میکند. اکثر علائم این اختلال بهصورت نشانههای حرکتی و تأثیر بر حواس پنجگانه بروز میکنند. در فهرست زیر برخی از نشانههای شایع این اختلال نوشته شدهاند:
آنهایی که این علائم را بروز میدهند، اغلب نگران نمیشوند چراکه بیشتر اوقات این نشانهها موقتیاند. بااینحال اگر این نشانهها متناوب رخ دهند، باید به پزشک مراجعه کرد.
همان طور که گفتیم، علائم این اختلال بهشکل مشکلات جسمانی و عصبی بروز میکنند. بنابراین بیمار در ابتدا با این علائم مراجعه میکند. در این شرایط ابتدا باید احتمال وجود بیماریهای جسمی و عصبی بررسی شود و در صورت رد آنها، به اختلال تبدیلی شک کرد.
بر اساس کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM-5)، برای آنکه فردی با این اختلال تشخیص داده شود، این موارد باید مشاهده شوند:
پزشک با بررسی پیشینه فرد و خانواده او، درباره تجربیات تلخ یا شدید روانی فرد تحقیق میکند. در کنار اینها، تصویربرداری امآرآی (MRI) نیز ممکن است فعالیتهای غیرطبیعی یا فعالنبودن نواحی خاصی از مغز را نشان دهد. این علامت مهم است چراکه بیمار نمیتواند چنین چیزی را جعل کند.
همچنین امآرآی مشخص میکند که آیا فرد بیماریای مرتبط با مغز و اعصاب دارد که منجر به بروز علائم شده باشد یا اینکه نشانهها منشأ روانی دارند. درنهایت اگر همه شرایط محقق شدند، میتوان گفت که فرد به این اختلال دچار است.
هرچند دلیل این اختلال هنوز کشف نشده است، محققان حدس میزنند که جریانهای الکتریکی غیرطبیعی در بخشهای خاصی از مغز ممکن است منجر به این اختلال شود. از سوی دیگر، تحمل یک شوک روانی یا استرس شدید نیز ممکن است به این اختلال منجر شود. مثلا دستان سربازی که نمیخواهد شلیک کند و کسی را بکشد، ممکن است بر اثر فشار روانی ناشی از دستور شلیک موقتا فلج شود. البته این فشارهای روانی لزوما در زمان حال رخ نمیدهند. گاهی تجربه ترومای روانی در گذشته که حل نشده نیز ممکن است پس از مدتی خود را بهصورت اختلال تبدیلی نشان دهد.
معمولا این اختلال در کسانی دیده شده که بهسختی میتوانند درباره آنچه از سرگذراندهاند صحبت کنند. چون آنها نمیتوانند درباره آنچه تجربه کردهاند حرف بزنند، مغز آنها راهی برای خلاصشدن از فشار روانی پیدا میکند که یکی از این راهها همین علائم جسمی است.
خوشبختانه این اختلال مادامالعمر نیست و درمانپذیر است. حتی در برخی موارد با گذشت زمان، نشانههای آن کاهش مییابند. بااینحال اگر فردی علائمی دارد که زندگی عادی او را مختل کردهاند، میتواند از روشهای درمانی مختلف برای درمان استفاده کند. در کل ۴ روش درمانی برای این اختلال وجود دارد که در ادامه آنها را مطرح کردهایم.
فنون مختلف رواندرمانی مانند رواندرمانی گروهی، درمان شناختیرفتاری و هیپنوتیزم برای درمان اختلال تبدیلی به کار میروند. این روشها بر کاهش علائم و مهار آنها تمرکز دارند.
گاهی اوقات مهار علائم و ریشههای این اختلال نیازمند مصرف داروست. در درمان دارویی اختلال تبدیلی پزشک ممکن است داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی تجویز کند.
تکنیکهای فیزیوتراپی برای درمان بیمارانی به کار میروند که دچار علائم حرکتی اختلال تبدیلی هستند. در صورتی که این علائم مهار و درمان نشوند، شاید فرد برای انجام امور روزمره دچار مشکل شود. برای همین بازیابی توان جسمی با کمک فیزیوتراپی ضروری است.
روشهای غیرتهاجمی مانند شوکدرمانی (ECT) و تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) از روشهای نوین برای درمان علائم این اختلال، بهخصوص ضعف ماهیچه و فلجشدگی، هستند. البته باید در نظر داشت که این دو روش در حال حاضر آزمایشی هستند و تأثیر آنها هنوز قطعی اثبات نشده است.
اگر کسی از اطرافیان یا عزیزان شما به این اختلال دچار شده است، رفتار و حمایت شما نقش مهمی در درمان او دارد. در ادامه، برخی از باید و نبایدهای تعامل با این افراد را نوشتهایم.
بیماری آنها را به رسمیت بشناسید. وقتی آنها ببینند که شما این بیماری را درک کردهاید و آن را پذیرفتهاید، بیشتر تشویق میشوند خود را درمان کنند. از آنها بپرسید که چگونه میتوانید کمکشان کنید. خیلی اوقات افراد مبتلا به این بیماری تمایلی به صحبتکردن و کمکگرفتن ندارند. بنابراین شما باید پیشقدم شوید.
هرگز آنها را به فریبکاری و ادا درآوردن متهم نکنید. این کار بدترین ضربه روحی را به آنها میزند و جلوی پیگیری درمان را میگیرد. به آنها نگویید که تمام اینها فقط در ذهن تو جریان دارد و واقعی نیست. درد و مشکلات جسمی ناشی از این اختلال کاملا واقعی است.
در کنار روشهای درمانی گفتهشده، تغدیه سالم، خواب کافی و باکیفیت، انجام یوگا و روشهای مدیتیشن برای غلبه بر استرس و اضطراب و ایجاد ارتباط قوی و مؤثر با دوستان و اعضای خانواده از دیگر راهکارهای مقابله با این اختلالاند. برخی از علائم این اختلال شبیه نشانههای سکتهاند، بنابراین برای پیشگیری از هرگونه مشکل جدی که جان شما را تهدید کند، هنگام بروز علائم به پزشک مراجعه کنید. فراموش نکنید که اختلال تبدیلی درمانشدنی است، پس اگر حدس میزنید خود یا یکی از عزیزانتان به این اختلال مبتلا شدهاید، حتما به پزشک یا روانشناس مراجعه کنید و پیگیر درمان این اختلال باشید.
پاسخ ها