تو ایران باستان آیینهای مختلفی وجود داشته که در بینشون جشنها جایگاه ویژهای برای مردم داشتن. شاید با خودت فکر کنی که این جشنها فقط برای شادی برگزار میشده، اما حقیقت اینه که تو بعضی از این جشنها خدا رو هم ستایش میکردن. علاوهبر این موضوع، تو جشنهای ایران باستان مردم همبستگیشون رو با هم اعلام میکردن. جشن آذر یه جشن در ایران باستان بوده که همه مردم هر ساله اونو برگزار میکردن. حتماً میدونی که ایرانیان باستان جشنهای زیادی در طول سال برگزار میکردن و این موضوع یکی از آداب اجتماعی و آیین اونا محسوب میشده. ایرانیان باستان از طریق برگزاری این جشنها میتونستن مشکلات و مسائل مربوط به هر ماه از سال رو پشت سر بذارن. جالبه بدونی که تو تقویم باستانی هر روز یه اسمی داره و مردم روزی که با اون ماه هم اسم میشد رو جشن میگرفتن. ناگفته نمونه که ایرانیان باستان علاوهبر این جشنها، مراسمهای دیگهای هم داشتن.
جشن آذر تو آتشکدههای ایران
جشن آذر یکی از جشنهای بزرگ ایرانیان باستان بود. همونطور که از اسمش مشخصه، این جشن تو ماه آذر برگزار میشد و بهانه برگزاری اون، شروع آخرین ماه از فصل پاییز بود. بد نیست بدونی که جشن آذر هنوز هم توی بعضی استانها مثل یزد، کرمان، شیراز و تهران بین هموطنان زرتشتی برگزار میشه. این جشن تو روز نهم آذر ماه برگزار میشده؛ اما به تقویم زرتشتی (نه تقویم شمسی). از اونجایی که تقویم زرتشتی شش روز از تقویم شمسی جلوتر هست، این جشن تو روز سوم آذر تقویم شمسی برگزار میشه. همونطوری که تو قسمت قبل اشاره کردیم، در ایران باستان برای همه روزهای سال یه اسم خاصی انتخاب میکردن. به این ترتیب روز نهم از برج نهم یه سال زرتشتی آذر نام داشته. از طرفی، در ایران باستان آتش از اهمیت ویژهای برخوردار بوده.
کلمه آذر به معنی آتش هست. در اسطورههای ایرانی آذر اسم ایزدی هست که از آتش نگهداری میکنه. لازم به ذکره که بین ایزدان اسطورههای ایران باستان، ایزد آذر والا هست؛ چون معتقد بودن که این ایزد موجب نزدیکی آفریدهها به خداوند میشه. در بین زرتشتیان و اسطورههای ایرانی آتش پاک هست و باعث پاکی هم میشه. پس اونا با آتش یه جورایی خدای یکتا رو ستایش میکردن. اگه به دین زرتشت یه نگاه دقیق بندازی، متوجه میشی که آتش مقدس تو آتشکدهها نگهداری میشدن. طوری که میشه گفت آتش نور قبله زرتشتیان محسوب میشده.
برای برگزاری جشن آذر مردم تو یه روز خاصی دور هم جمع میشدن و به آتشکده میرفتن. بعد از تمیز کردن آتشکده، اونجا رو عطرآگین میکردن. سپس همشون به صورت دسته جمعی خدا رو ستایش میکردن و دعای مخصوص اون روز رو با هم میخوندن. در واقع، علاوهبر شادی و پایکوبی، به نیایش خدا هم میپرداختن. بعد از خوندن دعا و نیایش همشون دور هم جمع میشدن، سفرههای قشنگ پهن میکردن و روی اونا میوههای پاییزی و فراوردههای تابستونی خودشون رو میذاشتن. علاوهبر این، با شیرینی و شربت از همدیگه پذیرایی میکردن. بعدش میرفتن تو حیاط یا پشت بوم و آتش روشن میکردن. ناگفته نمونه که برای روشن کردن آتش از چوبهای خوشبو و حتی عود استفاده میکردن تا فضا از رایحههای خوش پر بشه.
مردم رسم داشتن آتش روز جشن آذر رو تا آخر زمستون روشن نگه دارن تا اون آتش تموم فصل سرد سال به خونههاشون نور و برکت بیاره. بعد از اجرای این آیین، دوباره سر سفره دور هم جمع میشدن، غذا میخوردن و خوش میگذروندن. این کار باعث میشد روزهای سرد سال رو با شادی و امید و اتحاد شروع کنن و روحیه شادی و مقاومت رو تو خودشون تقویت کنن.
مردم در ایران باستان معتقد بودن که ایزد آذر از آتش نگهداری میکنه تا همیشه روشن بمونه و بتونه به زندگی مردم گرما ببخشه و اونا رو هدایت کنه. برگزاری جشن آذر در ایران باستان خیلی مهم بوده؛ چون رفتن به آتشکدهها، تمیز کردنشون، دعا خوندن دسته جمعی و شادی باعث اتحاد و همبستگی بین مردم میشد. مردم با رفتن به آتشکدهها یه ارتباط قوی معنوی با خدا برقرار میکردن و همین کار باعث میشد نیرو و قدرتشون تو سختیهای زمستون پیش رو افزایش پیدا کنه. ضمن اینکه دعا و نیایش دسته جمعی بهشون کمک میکرد دوشادوش همدیگه به استقبال سرمای زمستون برن و تو روزهای سخت کنار هم باشن. چی از این قشنگتر؟
پاسخ ها