«برنده تنهاست» داستانی شگفتانگیز است که در دنیای شانس و شهرت اتفاق میافتد. صنعت مُد امروزه چه جایگاهی دارد؟ شهرت، سینما و فرش قرمز چه مفاهیمی را برای شما تداعی میکند؟ اگر برای درک بهتر دنیای امروز بهدنبال پاسخ چنین پرسشهایی هستید، معرفی کتاب امروز را از دست ندهید. کتاب برنده تنهاست با بیان داستانی عاشقانه مخاطب را به جهانی متفاوت میبرد و با زیروبم دنیای سینما آشنا میکند.
برنده تنهاست اثر نویسندهای است که انتظار داریم آثاری عرفانی از او بخوانیم. پائولو کوئیلو غالبا عرفان را بهعنوان موضوع اصلی کتابهایش انتخاب میکند؛ اما این بار داستان کمی متفاوتتر است. در این کتاب، کوئیلو عشق، شهرت، مد و سینما را ترکیب کرده و معنویت را بستر داستانش قرار داده است. با ما همراه باشید تا با کتاب برنده تنهاست، اثری دیگر از نویسنده «کیمیاگر»، آشنایتان کنیم. در این کتاب، با وجوه متفاوت صنعت مد و سینما و نیز اثر شهرت بر زندگی افراد روبهرو خواهید شد.
عنوان: برنده تنهاست
نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم: آرش حجازی (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۴۶۲ صفحه
انتشارات: نشر کاروان (پیشنهاد کاربران)
پائولو کوئیلو (به زبان پرتغالی: Paulo Coelho) متولد سال ۱۹۴۷ و از نویسندگان معاصر برزیل است. آثار او در سراسر دنیا طرفداران فراوانی دارد. او ابتدا در مدرسهای مذهبی درس خواند و از فضای این مدرسه آسیب یسیار دید؛ اما در همان دوران دریافت که عاشق نویسندگی است. مادرش، لیژیا، و پدرش که مهندس بود، مخالف نویسندهشدن پائولو بودند. پدرش معتقد بود پائولو باید مهندس شود و علاقه به نویسندگی دیوانگی است. پائولو جوایز ادبی مدرسه را دریافت میکرد؛ اما والدینش تصمیم گرفتند او را در بیمارستان روانی بستری کنند تا علاقه به نویسندگی از سرش بیفتد!
اما این ماجراها فقط اوضاع را بدتر کرد. سرانجام با مشورت با روانپزشک جدیدی دریافتند که او دیوانه نیست. درنهایت، پائولو با نوشتن کتابهایی مانند «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» در عرصه نویسندگی شهرت یافت و رفتهرفته به یکی از نویسندههای محبوب قرن حاضر تبدیل شد. همچنین پائولو از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل متحد در موضوع فقر و گفتوگوی بین فرهنگی است.
کتابهای زیر نوشته این نویسنده نامی است:
کتاب برنده تنهاست ساختار یکپارچهای دارد. کل کتاب به ساعتهایی دستهبندی شده است که در آنها اتفاقی میافتد یا روایتی بیان میشود. هدف از این کار این است که مخاطب خسته نشود. ماجرا در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهد. بنابراین، کتاب کشش خاصی برای خواننده دارد.
کتاب برنده تنهاست معنویت انسانی را در لابهلای داستانی عاشقانه مطرح میکند. نویسنده چند ماجرا را بهخوبی باهم ترکیب کرده و در سایه داستان اصلی جای داده است. درونمایه همه داستانها یکی است: معنویت انسانی، شهرت، مد و سینما. در این کتاب، نویسنده تلاش کرده است اثرات ویرانگر فرهنگ غرب بر جوانان سایر نقاط دنیا را بررسی کند؛ اینکه چطور یک همایش بینالمللی فرهنگی مانند جشنواره کَن از هدف اصلیاش دور میشود و دنیایی پر از رقابتهای ناسالم و بیمارگونه را برای جوانان خلق میکند.
کوئیلو در برنده تنهاست به این پرسشها بهخوبی پاسخ میدهد: با چه زرقوبرقی افراد را جذب مسیر مد و شهرت میکنند؟ چگونه تمام آرزوی یک جوان فقط کسب شهرت میشود؟ زندگی این آدمها چه شکلی است؟ محدودیتهایشان چیست؟ درآمدشان چگونه و از چه راهی به دست میآید؟ زندگی واقعیشان چقدر فاصله دارد با آنچه از بیرون دیده میشود؟ تمام این سؤالات در قالب داستان بههمپیوستهای از زندگی جوانان مختلف بیان میشود.
کتاب ارتباط نزدیکی با خواننده برقرار میکند. یکی از داستانها که داستان اصلی است، از ابتدا تا انتها بهقدری جذاب است که مخاطب را مشتاق نگه میدارد. همواره در مسیر پیشرفت داستان، سؤالاتی در ذهن مخاطب ایجاد میکند که یافتن پاسخ آنها و درگیرشدن با چالشهای موجود باعث ارتباط بهتر و قویتر داستان و مخاطب میشود.
گاهی با تکهاشعاری زیبا مخاطب را به چالش میکشد. این اشعار ضمن زیباترکردن داستان، درواقع خود حکایتی جداگانه هم دارد. یکی از این تکهشعرها را باهم میخوانیم:
و من راه کمترپیموده را گرفتم در پیش،
و تفاوت از همین بود،
نه بیش.
پائولو کوئیلو خودش تعریف جالبی از این کتاب دارد. او در ابتدای کتاب میگوید: «… بردگی کودکان ادامه دارد. صدهامیلیون نفر زیر خطفقر مطلق زندگی میکنند. ثابت شده است که تأثیر سلاحهای کشتارجمعی بازگشتناپذیر است. بیماریهای جدید ظهور کردهاند. هنوز بیماریهای قدیمی مهار نشدهاند. اما این است تصویر جهانی که در آن زندگی میکنم؟ البته که نه. وقتی تصمیم گرفتم از زمانه خودم عکس بگیرم، این کتاب را نوشتم.»
در وهله اول، کتاب برنده تنهاست را به دوستداران آثار پائولو کوئیلو پیشنهاد میکنیم. همچنین این کتاب را به کسانی توصیه میکنیم که در صنعت مد و سینما فعالاند؛ چون دید مناسبی به این افراد میدهد. میتوانید این کتاب داستانی را به دوستانتان نیز هدیه بدهید. کتاب برنده تنهاست انتخاب مناسبی است برای زمانی که خواندن کتابی سنگین و فلسفی را بهتازگی به پایان رساندهاید. این کتاب همچنین برای کسانی که تازه کتابخوانی را شروع کردهاند، انتخاب مناسبی است.
اگر آدم نامتعادلی چند نفر بیگناه را با چاقو بکشد، همه مردم دنیا وحشت میکنند؛ اما کی به خشونت روشنفکرانهای که دارد در کن رخ میدهد، توجه میکند؟ جشنواره ما دارد به نام یک دیکتاتوری به قتل میرسد. دیگر مسئله انتخاب بهترین فیلم نیست؛ مسئله جنایت علیه بشریت است، مجبورکردن مردم به خریدن محصولاتی که نمیخواهند، فراموشی هنر و فکرکردن به مد، امتناع از رفتن به نمایش فیلمها برای شرکت در مهمانیهای ناهار و شام. این یعنی سبعیت! من برای این اینجا هستم… . (ص۲۲۷)
***
«پس توصیه میکنم قبل از اینکه برای انتخاب لباس امشبت به هتل هیلتون بروی، خوب به تمام عواقب کار فکر کنی. همین که وارد آن سوئیت بشوی، چهار نسخه از قرارداد حجیمی منتظرت است. قبل از امضای آن، تمام دنیا مال خودت است و میتوانی با زندگیات هر کاری که میخواهی بکنی. لحظهای که امضایت را پای آن قرارداد بگذاری، دیگر مالک چیزی نیستی؛ ما همهچیز را تعیین میکنیم، از روش کوتاهکردن مویت تا جاهایی که باید غذا بخوری… حتی اگر اشتها نداشته باشی. البته میتوانی با کمک شهرت، از راه تبلیغات پول دربیاوری و برای همین، مردم این شرایط ما را قبول میکنند.»
دو مرد از جایشان برمیخیزند.
«از اینکه همبازی او بشوی، احساس خوبی داری؟»
«ازش بازیگری عالی درمیآید. در لحظهای که همه میخواهند فقط قابلیتشان را نشان بدهند، او احساساتش را نشان داد.»
گیبسون کسی را صدا میزند تا گابریلا را تا قایقی که باید او را به اسکله برگرداند، همراهی کند و میگوید: «فکر نکن این قایق مال من است.»
آن دختر پیام را بهخوبی فهمیده. (ص۱۹۲)
پاسخ ها