در سال ۲۰۰۵ کتابی به نام «استراتژی اقیانوس آبی» منتشر شد که نتیجه بررسی ۱۵۰ شرکت در بیش از ۳۰ صنعت مختلف در ۱۰۰ سال گذشته بوده است. این کتاب به استراتژیهای رقابتی شرکتها پرداخته است و راهکاری برای موفقیت شرکتها ارائه کرده است. کتاب استراتژی اقیانوس آبی میگوید که یک کسب و کار برای موفق شدن به جای آنکه در یک بازار قدیمی با شرکتهای مختلفی در حال رقابت باشد، بهتر است که بازار جدید و بی رقیبی برای خود ایجاد کند.
ما در این مقاله، کتاب استراتژی اقیانوس آبی یا Blue Ocean Strategy را بررسی میکنیم و خلاصهای از آن را در اختیار شما قرار میدهیم؛ با ما همراه باشید.
سرفصلهای عنوان شده در این مقاله عبارتاند از:
شرکتهای بزرگی وجود دارند که برای مدت زمان طولانی بزرگترین شرکت در بازار و صنعت خود بودهاند؛ همچنین شرکتهایی هم وجود دارند که بعد از مدت کوتاهی از اوج سقوط میکنند و شکست میخورند. به نظر شما تفاوت این شرکتها چیست؟ چه موضوعی باعث موفقیت یک شرکت و شکست شرکت دیگر میشود؟
یکی از استراتژیهای ساده برای موفق شدن یک شرکت، توجه به نیازها و خواستههای مشتریان در هر لحظه است. امروزه شرکت های موفق به جای اینکه برای محصولات خود به دنبال مشتری باشند، سعی میکنند تا محصول یا خدمات مورد نیاز مشتری را تولید کنند و به او ارائه دهند. این کار مستلزم این است که فرآیند تحقیقات بازار و توسعه محصول در تمام مراحل کسب و کار وجود داشته باشد. همچنین استفاده از استراتژیهای مختلف بازاریابی و استفاده از فضاهای جدید مانند شبکههای اجتماعی که فرصتهای زیادی در زمینه جذب مخاطب برای شرکتهای مختلف به وجود آورده است، یکی دیگر از راهکارهای موفقیت یک شرکت است.
ما در این مقاله استراتژی جدیدی در دنیای بازاریابی را معرفی میکنیم که استراتژی اقیانوس آبی نام دارد. در ابتدا باید با مفاهیم اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز آشنا شویم.
اقیانوس قرمز: به بازارهای کنونی و صنایعی که مرزهای مشخصی دارند، اقیانوس قرمز میگویند. در اقیانوس قرمز قوانین رقابتی مشخص هستند و شرکتها تلاش میکنند تا با بهبود عملکرد خود، سهم بیشتری از بازار را از رقبای خود بگیرند.
اقیانوس آبی: برخلاف اقیانوس قرمز، اقیانوس آبی یک بازار جدید است که رقیبی در آن وجود ندارد. قطعا برای ساخت و تصرف این بازار، محصول ما باید یک ویژگی منحصربهفرد و یک مزیت رقابتی نسبت به رقبا داشته باشد. در این بازار فرصت بسیار مناسبی برای رشد سریع و کسب سود زیاد وجود دارد. از آنجایی که رقابتی در اقیانوس آبی وجود ندارد؛ پس قوانینی هم برای رقابت وجود ندارد.
استراتژی اقیانوس آبی به شرکتها پیشنهاد میدهد که به جای رقابت در بازارهای قدیمی، به دنبال بازارهای جدید و کشف نیازهای پنهان مشتریان باشند. قطعا مهمترین نکتهای که برای ایجاد یک اقیانوس آبی مهم است، وجود نوآوری در شرکت و خلق محصولات و خدمات نوآورانه است. با استفاده از نوآوری میتوان پتانسیلهای جدید بازار یا نیازهای کشف نشده مخاطبان را پیدا کرد.
نکته جالب دیگری که درباره استراتژی اقیانوس آبی وجود دارد این است که این استراتژی معتقد است که هم میتوان هزینهها را کاهش داد و هم محصولی متمایز از رقبا تولید کرد. اکثر افراد تصور میکنند که برای ایجاد تمایز در کار و ارائه ارزش بیشتر به مخاطبان، باید هزینه زیادی صرف کرد؛ اما در استراتژی اقیانوس آبی تاکتیکی به نام «ابداع ارزش» وجود دارد که میگوید میتوان با تمرکز بر فاکتورهایی که هیچ رقیبی در آنها وجود ندارد، علاوه بر کاهش هزینهها ارزش و تمایز نیز ایجاد کرد.
استراتژی اقیانوس آبی مانند جمله معروف «Think out of the box» معتقد است که به جای محدود شدن در مرزهای تعریف شده، لازم است که گاهیاوقات این مرزها را بشکنیم و خارج از چارچوب فکر کنیم تا یک بازار با تقاضا و سود زیاد برای خود ایجاد کنیم.
استراتژی اقیانوس آبی به شما کمک میکند که ریسکها را کاهش و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید. شاخصی در این استراتژی وجود دارد که به شما کمک میکند قابلیت تجاری شدن ایده خود را بسنجید و در صورت لزوم ایده خود را اصلاح کنید.
در دنیای امروزی کسب و کارهای زیادی را میتوان به عنوان مثال برای استراتژی اقیانوس آبی بررسی کرد. ابتدا یک مثال بسیار ساده را بررسی میکنیم. در گذشته سینماها بسیار کوچک بودند و تنها یک سالن برای پخش فیلم داشتند. با پیشرفت دستگاههای پخش ویدیو و تلویزیونهای خانگی، مردم ترجیح دادند که در منزل فیلمهای موردعلاقه خود را تماشا کنند و این موضوع باعث شد که سالنهای سینما مشتریهای خود را از دست بدهند. در این بین، با استفاده از استراتژی اقیانوس آبی، مدل جدیدی از سالنهای سینما ایجاد شد که دوباره توانست مخاطبان زیادی را جذب کند. سالنهای سینما با مراکز تفریحی و رستورانهای مختلف ترکیب شدند تا بتوانند نیازهای بیشتری از مخاطبان را برطرف کنند و درآمد آنها نیز افزایش پیدا کند. این موضوع باعث شد که یک اقیانوس آبی در صنعت سینما ایجاد شود.
مثال رایج دیگری که برای استراتژی اقیانوس آبی وجود دارد، استارباکس است. مردم همیشه قهوه خود را از مغازهها خریداری میکردند و آن را در مسیر خانه یا محل کار خود میل میکردند. استارباکس از اقیانوس قرمز که رقیبان زیادی در آن حضور داشتند، خارج شد و یک اقیانوس آبی برای خود ایجاد کرد. این مجموعه، فضای آرام و دلنشینی را برای مشتریان ایجاد کرد تا بتوانند در همان محلی که قهوه خود را خریداری میکنند آن را میل کنند. این موضوع باعث تمایز استارباکس با رقیبان خود شد و مشتریان زیادی را برای آن ایجاد کرد.
کتاب استراتژی اقیانوس آبی را میتوانید از کتابفروشیهای سطح شهر یا اپلیکیشنهای کتابخوان مطالعه کنید. خلاصه کتاب استراتژی اقیانوس آبی هم در این لینک موجود است و میتوانید آن را به صورت رایگان مطالعه کنید. ما نیز در این بخش برخی از نکات مهم این کتاب را مرور میکنیم.
همانطور که گفتیم استراتژی اقیانوس آبی به معنای ایجاد یک بازار جدید و بدون رقیب است. این استراتژی صرفا به معنای ایجاد کسبوکاری که تاکنون وجود نداشته است نیست؛ بلکه میتواند ایجاد یک تمایز ویژه و تغییر یک کسبوکار قدیمی باشد. برخی از کسبوکارها نیز در تحقیقات بازار خود به دنبال کشف نیازهایی از مخاطبان هدف هستند که حتی خود آنها هم از این نیاز در وجود خود خبر ندارند؛ برای مثال قبل از بهوجود آمدن تلفنهای همراه هوشمند، هیچکس نمیدانست که تا چه حد به این وسیله کوچک نیاز دارد. حتی هیچکس تصور نمیکرد که این وسیله کوچک بتواند به بخش جداناپذیر زندگی همه آدمهای دنیا تبدیل شود.
استفاده از این استراتژی از گذشته رایج بوده است؛ اما اسمی برای آن وجود نداشته است. اکثر شرکتهای بزرگ که رهبر بازار هستند از این استراتژی استفاده کردهاند و شرکت اپل یکی از این شرکتها است.
برای شناسایی فرصتها و ایجاد یک اقیانوس آبی میتوان از روشهای زیر کمک گرفت:
۱- از طریق حذف عرفها و قوانینی که در بازار و صنعت شما وجود دارد میتوانید اقیانوس آبی برای خود ایجاد کنید. البته این حذف نباید بهگونهای باشد که به کار شما آسیبی وارد کند.
۲- میتوانید برخی از قوانین غیرضروری بازار را کاهش دهید. برای مثال برخی از ویژگیهای قدیمی و بدون کاربرد یک محصول را حذف کنید تا هم هزینههای خود را کاهش دهید و هم بتوانید ویژگی جدیدی به محصول اضافه کنید.
۳- به فکر افزایش محصولات و خدمات حالحاضر صنعت خود باشید و به چیزی بیش از استانداردهای موجود فکر کنید. فکر کنید که با اضافه کردن چه ویژگی به محصولات میتوانید نیازهای بیشتری از افراد را برطرف کنید. برای مثال تلفنهای همراه هوشمند به مرور زمان پیشرفت کردند و اکنون کار چندین وسیله از جمله دوربین، ضبط صوت، پخشکننده موزیک و… را برای صاحبان خود انجام میدهند.
پاسخ ها