برای شما که در آستانه ورود به دهه سوم زندگیتان هستید و قرار است که بهزودی، شمع روی کیک تولدتان با عدد ۲ شروع شود، چشمانداز پیش رو بهشدت پرماجراست. اینطور نیست؟ شما بهزودی وارد یکی از سرنوشتسازترین دورههای زندگیتان میشوید. البته همه دورهها و سنین مهماند، اما در ۲۰سالگی و بعد از آن، بسیاری از پایههای زندگیتان گذاشته میشوند؛ پس باید دقت کنید و درسهایی را که دیگران درباره این دوران میگویند بهخوبی گوش دهید. ما از مخاطبان صفحه اینستاگرام چطور (@داناییmedia) هم خواستیم که نظرشان را دراینباره به ما بگویند. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از این نظرات است همراه با توصیههایی مفید از زبان متخصصان و فعالان رسانهای معروف. با ما همراه باشید.
در سنین جوانی، احساسات همهمان مدام در جوشوخروش است؛ اما باید قبول کرد که در ۲۰سالگی تازه پای به دنیای بزرگسالی گذاشتهایم و تجربههایمان درباره همهچیز از جمله عاشقی اندک است. اصلا و ابدا منظورمان این نیست که عشقهای این سن ارزش ندارند. میخواهیم هشدار بدهیم که ممکن است احساساتی زودگذر باشند و بهدلیل نداشتن تجربه کافی، امکان دارد رابطه دوام نیاورد.
شما و طرف مقابلتان در حال کشف خود و دنیا هستید؛ پس ناپایداری در روابط ممکن است. درست؟ با درنظرداشتن این نکته، احساسات خود را مدیریت کنید و خیلی زود به فکر ازدواج نیفتید. رسیدن به بلوغ برای این کار از هر چیزی واجبتر است: بلوغ و آمادگی شریکشدن زندگی با فردی دیگر، بلوغ رابطه، بلوغ مدیریت احساسات.
یکی از همراهان چطورمدیا (_elmiraa_20) درباره عشق و عاشقی در سنین جوانی نوشته است:
برای ازدواج عجله نکن. از زندگی لذت ببر و برای خودت زندگی کن. نذار کسی ناراحتت کنه. تلاش کن آدم موفقی بشی.
نظرتان درباره ازدواج در سنین اوج جوانی چیست؟ موافق؟ مخالف؟ مردد؟
باید قبول کرد تلاشکردن سن و زمان نمیشناسد. در هر سنی باید تلاش کرد و هدفمند بود. منتها نکته اینجاست که در جایگاه جوانی بیستوچندساله، باید درک کرد که موفقیت و کامیابی نقطه پایان ندارد؛ پس برای داشتن زندگیِ بهرهور و مفید، باید مدام تلاش کنیم. البته منظور از تلاش تلاشی هدفمند است که با قرارگرفتن در مسیری درست به دست میآید.
برای رفتن به مسیری درست در جهت رسیدن به رؤیاها و هدفها، جواب منفی زیاد خواهید شنید، گاهی اشتباه میکنید، بهاصطلاح گافهایی هم خواهید داد؛ اما نباید شرمنده و متوقف شوید. ادامه بدهید و بهسمت جلو پیش بروید.
یکی از کاربران چطورمدیا (ahmadivand007) درباره هدفمندی و تلاش گفته است:
یک هدف رو برای موفقیت تعیین و برای رسیدن به اون تلاش کن و زحمت بکش. از شکست هیچ هراسی نداشته باش؛ شکست رو نوعی تجربه بدون.
بهنظرتان دورهای در زندگی وجود دارد که در آن، بینیاز از تلاش و هدفمندی باشیم؟
درد همیشه هست. درد بخشی از جهان هستی است. اگر میخواهید حضورش زندگیتان را تلخ نکند، دو راه چاره دارید:
میگویند سربازی که از جنگ بازمیگردد دیگر آن فرد سابق نخواهد شد. دستاوردها و تجربههایی به او اضافه میشوند که بسته به رویکرد و دیدگاهش، از او فردی بهتر و قویتر یا مأیوس و آسیبدیده میسازد. اگر بپذیرید درد بخشی از زندگی است و با قدرت با آن روبهرو شوید، از آن سربازهایی خواهید شد که بعد از جنگ قویتر و شجاعتر میشوند.
یکی از همراهان چطورمدیا (fateme_shakib79) نوشته است:
رنج بخشی از زندگی است. باید بلد باشی از رنجهای زندگی لذت ببری.
وجود درد و سختی را که نمیشود کتمان کرد. میشود؟ شما از رنجها و دردها چطور عبور میکنید؟
خوشی و داشتن اوقاتی خوب و شاد برای همه واجب است و پیر و جوان هم نمیشناسد؛ اما یادتان باشد که میل به خوشی به سرخوشی بیهوده بدل نشود. باید از شادی همراه با بطالت دوری کرد.
درست است که جوانی است و هیجاناتش؛ اما اگر چیزهای دیگر مانند هدفمندی و تلاش را در این دوران فدای هیجانات و شعف جوانی کنید، چیزی جز پشیمانی باقی نخواهد ماند. بعد از تمامشدن این دوران، شما خواهید ماند و انبوه چیزهایی که یاد نگرفتهاید و دستانی خالی که شما را به جایی نمیبرند.
یکی از دوستان همراه چطورمدیا (mdori24732) گفته است:
تصمیمهات رو عاقلانه بگیر و هدفمند باش. لحظات خوب جوانی رو به بطالت نگذرون.
هدفمندی در دوران جوانی از نظر شما چیست؟ چهچیزهایی را در دفترچهتان یادداشت کردهاید و برای رسیدن به آنها تختگاز در حرکتید؟
زندگی در اوج جوانی سرشار از فرصتهاست. جادههای مختلفی مقابلتان قرار دارند و هریک به شما پیشنهاد رسیدن به مقصدی متفاوت را میدهند. از این جادهها فرار نکنید. دقت داشته باشید و بدانید که تجربهکردن در این سن مهم است. عافیتطلبی و ترس از پایگذاشتن به مسیرهای مختلفی که زندگی به شما پیشنهاد میدهد روی زندگی آیندهتان تأثیر منفی میگذارد و دستخالی از دوران اوج جوانی بهسمت سالهای بعدی روانهتان میکند.
یادتان باشد با بزرگ و بزرگتر شدن از حجم چالشهای زندگی کم نمیشود؛ پس باید قوی بمانید و با انعطاف و دقت، برای ورود به ماجراهای مختلف زندگی، خود را قویتر کنید. مانند مردابی راکد نباشید و از تغییر نترسید.
یکی از همراهان چطورمدیا (mohsen_marofiyan) درباره نترسیدن از راهها و مسیرهای پرتغییر جوانی میگوید:
برو زندگیات را بکن و به هر چیزی که میخواهی تبدیل شو.
شما چقدر اهل چالش هستید؟ دوست دارید تجربههای مختلفی در سنین جوانی کسب کنید یا خیر؟
آدمهای قوی و موفق مستقلاند و یکی از اصلیترین مؤلفههای استقلال کسب درآمد است؛ پس منتظر جیب خانواده ننشینید و بههوای جوانیکردن از درآمدزایی غافل نشوید. تجربههایی که در زمینه کسب درآمد و کارکردن در دهه سوم زندگیتان کسب میکنید بسیار ارزشمندند و شما را برای ورود به بازار کاریِ جدیتر آماده خواهند کرد.
از همین زمان هم شروع به پسانداز کنید. پساندازکردن یک فرهنگ و رویکرد است. یادگرفتن آن تمرین میخواهد؛ پس به فکر کسب درآمد، هرچند مختصر باشید و از آن مهمتر، پساندازکردن را فراموش نکنید.
یکی از همراهان چطورمدیا (trikoyeganeh)، که اتفاقا از مادر یا پدرهای گل هستند، به جوانان از جمله فرزند خودشان این توصیه را کردهاند:
من پسری ۱۸ساله دارم. به او میگویم که وقتت را هدر نده، دنبال علاقهات برو، کارت را شروع کن تا در سن جوانی همهچیز داشته باشی.
نظر شما درباره انتخاب شغل و تجربه کار در آغاز ۲۰سالگی چیست؟ باید کار کرد و وارد دروازه استقلال شد یا حسابی تفریح کرد و بیمسئولیت بود چون جوانی دیگر تکرار نمیشود؟
باید بدانید که چه شغل و حرفهای متناسب با استعدادها و علاقهمندیهایتان است. بیگدار به آب نزنید. همان طور که در بخش قبلی هم گفته شد، اشتغال راهی برای رسیدن به استقلال است و اهمیت زیادی دارد. تا جوانتر هستید، وارد بازار کار شوید و با تجربهکردن، دقت کنید که کدام شغل و حرفه بهترین گزینه برای شما خواهد بود.
تا فرصت دارید، زمینههای مختلف را امتحان کنید. زمانیکه پای به ۳۰سالگی میگذارید، همچنان جوان هستید؛ اما شاید بهاندازه دوران ۲۰سالگی فرصت برای آزمونوخطاکردن وجود نداشته باشد.
یکی از دوستان چطورمدیا (srhmc13) نوشته است:
من یک توصیه دارم که خودم بد چوب آن را خوردهام. توصیه من این است که ببین به چهچیزی علاقه و در چهچیز استعداد داری. آن را رها نکن. هم در آن زمینه تحصیل کن و هم آن را به تفریح و شغلت تبدیل کن. اگر در این روند قرار بگیری، با سرعت نور پیشرفت میکنی و به همهچیز میرسی و از زندگی لذت میبری؛ حتی اگر رشته و زمینه موردنظرت زمینهای باشد که همه میگویند به درد نمیخورد و جایی برای پیشرفت ندارد.
نظرتان درباره استعداد و علاقه چیست؟ ما به چیزهایی علاقهمند میشویم که در آنها استعداد داریم یا اینکه علاقه با خود استعداد میآورد؟
این ۲۰سالگی اوج جوانی شماست. شما مشغول به کشف خود هستید؛ پس شاید کمی سخت باشد که خودتان را تماموکمال دوست بدارید. منتها یادتان باشد شما عزیزترین و مهمترین شخص زندگیتان هستید و با تکیه بر شانههای خودتان است که میتوانید جلو بروید و زندگی شاد و بهرهور بسازید؛ پس با وجود تمام گیجیهایی که مسیر خودشناسی در دوران جوانی برایتان به همراه میآورد، به خودتان عشق بورزید و برای خودتان ارزش قائل باشید.
در سنینی که مشغول یادگیری و تجربهکردن هستید، گاهی زمین میخورید، خرابکاری میکنید و اشتباههایی هم مرتکب میشوید؛ اما بعد از درسگرفتن از هر گام و قدم، دوباره بلند شوید، خود را دوست بدارید و دست خودتان را بگیرید. هیچکس در این دوران، تمامقد و کاملا جذاب و بیاشتباه نیست. برای رسیدن به آن نقطه، باید یاد گرفت و تجربه کرد.
یکی از دوستان چطورمدیا (sogoleslami.112233) درباره علاقهمندی به خود در دوران جوانی توصیهای دارد:
اینکه توی زندگی، هیچکس از خودت مهمتر نباشه برات.
شما با این نظر موافقید؟ بهنظرتان این رویکرد در جوانی مهم هست؟
شما وارد دهه سوم زندگی شدهاید و دیگر کودک یا نوجوانی سرخوش و بازیگوش نیستید. باید درس بخوانید، کار کنید، روی توانمندیها و مهارتهایتان سرمایهگذاری کنید و در یک کلام، برای رسیدن به خوشبختی و دستاوردهای خوب، بعضی چیزها را قربانی کنید. نمیشود انتظار داشت که بیزحمت و بدون صرف وقت و انرژی به شغلی ایدئال و رشته تحصیلی درجهیکی برسید. میشود؟
قبول کنید که برای رسیدن به هر چیزی، باید هزینههایی را بپردازید؛ مثلا اگر در پی ساختن اندامی متناسب هستید، لازم است که لذت چشیدن ظرفی پر از بستنی خوشمزه را ترک کنید. برای رسیدن به هر چیز دیگری در زندگی هم همینطور است. قبولکردن این حقیقت در سنین جوانی بهشدت ضرورت دارد. در سنین جوانی، احتمالا از تعداد دوستان رنگارنگ دوروبرتان اندکی کم میشود و دیگر مدام نمیتوانید در مهمانی و سرخوشی به سر ببرید و باید زمانهایی را برای تحصیل، خودسازی، توسعه فردی و کارکردن کنار بگذارید.
یحیی (yahya_rahmati7) در اینستاگرامِ چطور برای شما توصیهای دارد درباره تلاش برای خوشبختی در دوران جوانی:
الآن بهترین موقع است که برای اهدافت تلاش کنی.
قبول دارید که برای رسیدن به هر هدفی باید هزینههایی پرداخت؟ مثلا از خواب و استراحت کم کرد یا از جیب خرج کرد و مهارتهایی مانند زبان خارجی و رایانه به دست آورد؟
بسیاری از آدمها پشت میزهای کلاسی از دانشگاه مینشینند که هیچ علاقهای به آن ندارند. شما اینطور نباشید. حتی اگر رشته تحصیلیتان در دانشگاه را دوست میدارید، باید بدانید که همهچیز را نمیشود در دانشگاه آموخت. شرکت در دورههای مختلف، کسب تجربه و کارآموزی و یادگیری از مسیرهای مختلفِ دیگر است که به شما در رسیدن به تخصص و دانشی درخور کمک میکند.
پس به هوای اینکه در رشتهای دانشگاهی قبول شدهاید، خیال خود را بابت یادگیری و توسعه دانش و مهارتها راحت نکنید و دست از تلاش نکشید. بسیاری از افراد بعد از فارغالتحصیلی به کاری در رشتهای غیرمرتبط با رشته تحصیلیشان مشغول میشوند یا مجبورند دوباره در رشتهای دیگر تحصیل کنند. شما که نمیخواهید به چنین سرنوشتی دچار شوید. میخواهید؟
یکی از دوستان ما در چطورمدیا (sami.zahee) نوشته است:
حتما هدفتان تقویت مهارتهای جدید باشد، مانند زبان انگليسی.
طبیعی است که خودتان را با دیگران مقایسه کنید؛ اما این کار را نکنید. یکی از دوستانتان در حال مهاجرت است، دیگری پزشکی یا مهندسی میخواند، یکی وارد بازار آزاده شده است و درس را کنار گذاشته، دیگری در همان سنین ۲۰سالگی خانواده تشکیل داده است. شما همه اینها را میبینید و میان خودتان و آنها مقایسههایی انجام میدهید. اما این کار را نکنید.
آدمها پیشینه زندگی مختلف و متفاوتی دارند. استعدادها و موقعیتهای زندگیشان هم کاملا باهم فرق دارد. مقایسهکردن یا پیروی از عرف فقط فشاری بیهوده به آنها وارد میکند. مسیر خودتان را بروید و فقط خود را با گذشته خودتان مقایسه کنید و بس.
یکی از همراهان چطورمدیا (mrs.abbasiiii) نوشته است:
از زندگی لذت ببر. زندگی خودت را با هیچکس مقایسه نکن. خودت باش با اعتمادبهنفس و عزتنفس بیشتر. خودت را دوست داشته باش.
شما چقدر خودتان را با دیگران مقایسه میکنید؟ این کار انگیزهای مثبت به همراه داشته است یا خیر؟
یادتان نرود که موفقیت فرمول ندارد. شادی و کامیابی زندگی هرکس با دیگری متفاوت است؛ پس با دنبالهروی از دیگران، فرصتهای خود برای داشتن زندگی خوش و موفق را هدر ندهید. بدانید که برای هریک از ما راهی منحصربهفرد برای رشد و پیشرفت وجود دارد.
از روی دست دیگران نگاه کنید، اما نه با هدف تقلید کورکورانه. نگاهکردن به آدمهای موفق به شما انگیزه و اشتیاق میدهد. انگیزه و الهام دریافتی نیروی محرکۀ موتوری خواهد شد که روشن میشود و شما را به جاده موفقیت مخصوص به خودتان میبرد.
یکی از کاملترین توصیههایی که دوستان چطورمدیا به جوانان داشتهاند از سوی این کاربر tinagorjii مطرح شده است:
تا میتوانی سخت کار کن و هیچوقت از آرزوها و اهدافت دست نکش. به حرف بقیه گوش نکن. تو توانایی این را داری که هر کاری میخواهی انجام بدهی؛ فقط کافی است که بخواهی.
آدمها را بیخیال، به تو آسیب میزنند؛ اما تو هستی که از هر چیزی درس میگیری و قویتر میشوی و آنموقع است که میتوانی دوستشان داشته باشی.
مهمترین آدم زندگیِ تو خودت هستی.
همیشه فرصتهای بزرگتر از بهدستآوردن فرصتهای کوچک میآیند.
هر چیزی را که میخواهی امتحان کن، هرجا میخواهی برو، هر کاری میخواهی بکن؛ اما در این چهارچوب به خودت و بقیه ضرری نرسان.
آزاد باش و از هیچچیز نترس.
نظرتان درباره توصیه بالا چیست؟ با کدام بخشها موافقید و با کدام بخشها مخالف؟
در ۲۰سالگی و دهه سوم زندگیتان باید به تن و بدن اهمیت زیادی بدهید. گول زیبایی و طراوت جوانی را نخورید. این زیباییِ شیرین همیشگی نیست و برای ورود به دهههای بعدی زندگی نیاز به حفظ و مراقبت دارد. ورزشکردن و توجه به تغذیه، هم جسمتان را زیبا و سالم میکند و هم انرژی بسیار مثبتی به روحتان میبخشد.
کسی که ورزش میکند نگاهی مثبت به خود در وجودش پا میگیرد. نشاط بخشی از زندگیاش میشود و در مسیری درست از گامبرداشتن بهسمت شادی و سلامتی حرکت میکند.
یکی از دوستان ما در چطورمدیا (mahshidfara) به بیستواندیسالهها توصیه کرده است که:
از بدنت بهخوبی مراقبت کن. درس و حرفهای را انتخاب کن که واقعا دوست داری.
ورزشکردن سنوسال نمیشناسد و رسیدگی به بدن و تناسب اندام در هر سنی خوب است؛ اما باید قبول کنید که پایههای ساختن اندامی سالم و زیبا در سنین جوانی گذاشته میشود. موافق هستید؟
در روزها و سالهای جوانی، شاید هنوز به شغل دلخواهتان نرسیدهاید، وضعیت مالیتان چندان مطلوب نیست و بهطور کلی، اوضاع حالت رؤیایی ندارد؛ اما هرگز تسلیم سختیها نشوید. شما هیچگاه نمیدانید که در اوج سختیها، در چند گام روبهرو فرصتی طلایی پیش رویتان قرار دارد یا خیر؛ پس بهتر است که پایداری کنید و جا نزنید.
تفاوت انسانهای موفق با دیگران در همین پایداری و مقاومت است. آنها دست از تلاش برنمیدارند و ناامید نمیشوند. درستش هم همین است. تسلیمنشدن و همواره بهدنبال راهکارهایی برای حل مشکلاتبودن از شما فردی قوی میسازد که دیر یا زود به نتیجه میرسد.
یکی از مخاطبان چطورمدیا (ztavo0si) توصیه روحیهبخشی به دیگران داشته است:
توصیه میکنم هرقدر میتوانی از اوج جوانی و پرشوربودنت برای رسیدن به اهدافی تلاش کن که دوست داری؛ چون کمی که بگذرد، هیچوقت نمیشود اینهمه انرژی را بازگرداند.
شما انرژی جوانی و نشاط آن را در چه مسیرهایی به کار گرفتهاید؟ برایمان بگویید.
شانهخالیکردن از مسئولیتها اثرات بسیار منفی و نامطلوبی روی زندگیتان میگذارد. کسی باشید که پای اشتباههایش میایستد و بهجای بهانهآوردن و دلیلتراشی، عذرخواهی میکند. آدمهای نابالغاند که مسئولیت کارهایشان را به عهده نمیگیرند. آدمهای بالغ مسئولیت اشتباههایشان را به گردن میگیرند.
اگر اشتباهی مرتکب میشوید، عذرخواهی کنید. این کار باعث میشود که نگاهها نسبت به شما تغییر کند و دیگران متوجه شوند که در آینده، اشتباهی مشابه را تکرار نخواهید کرد. در این صورت، رویتان بیشتر حساب خواهند کرد.
یکی از کاربران چطورمدیا (fariba.ciel) برایمان نوشته است:
در زمینهای که دوست داری مهارت کسب کن. با آدمهای موفق نشست و برخاست داشته باش. ورزش کن. کمتر حرف بزن و بیشتر گوش کن. خودت را با کسی جز خود مقایسه نکن.
کسب مهارت و برنامهریزی برای بخشهای مختلف زندگی از مصادیق مسئولیتپذیری است. شما در جایگاه جوانی بیستوچندساله چه مسئولیتهایی را در زندگیتان سرسختانه دنبال میکنید؟
زندگی کوتاهتر از آن است که با افراد سمی گذرانده شود. افراد سمی همان کسانیاند که حسوحال بدی در شما به وجود میآورند. آنها با کوچککردن دیگران میخواهند در خودشان احساس خوب ایجاد کنند.
پس حواستان را جمع کنید. اگر میبینید افراد دوروبرتان باعث میشوند احساس بدی نسبت به خود داشته باشید، شاخکهایتان را تیز کنید. علت چیست؟ چرا این احساسات منفی در معاشرت با آنها در شما شکل میگیرد؟ اگر دلیلش آنها بودند، سریع دور شوید و زندگی را با معاشرتهای سمی برای خودتان تلخ نکنید.
یکی از مخاطبان چطورمدیا (sarra.norouzii) گفته است:
اگه بخواهی به حرف و رفتار بقیه اهمیت بدهی، همیشه ناراحت هستی؛ اما اگر تمرکزت فقط و فقط روی خوشحالی و هدف خودت باشد، حالت همیشه خوب خواهد بود. هیچکس دلش به حالت نمیسوزد. خودت به فکر خودت باش.
شما درباره نظر بالا چه فکر میکنید؟
در سنین جوانی، شاید گاهی احساس کنید شایسته موفقشدن نیستید. این اشتباه محض است. همه آدمها ظرفیتهایی برای رشد دارند. فقط باید این ظرفیتها را بهطور دقیق شناسایی کنند. با کمی صرف وقت برای خودشناسی، میتوانید متوجه استعدادها و مسیرهایی شوید که شما را سریعتر به موفقیت و شادی میرسانند.
هرگز احساس نکنید که شایسته موفقیت نیستید. شما میتوانید مانند هرکس دیگری روی این کره خاکی به کامیابی برسید. فقط و فقط باید ظرفیتهایتان را کشف کنید. درست است که گاهی زمانه با ما راه نمیآید و روزگار سر ناسازگاری دارد، اما همچنان راه برای حرکت بهسمت جلو باز است.
دوستی از دوستان چطور در اینستاگرام (royafaravand) نوشته است:
اعتمادبهنفس داشته باش. اول با خودت و بعد با دیگران صادق باش. از هیچکسی جز خودت توقع نداشته باش.
سالهای ۲۰سالگی دوستداشتنیاند. آینده در آنها روشن و پرپیچوخم است و خیلی هم تند و سریع میگذرند؛ پس حواستان را جمع کنید و نگذارید لحظات و ثانیههایش بهسادگی از دستتان لیز بخورد. اگر شما هم پیشنهاد و توصیهای برای این سنین دارید، حتما در اینجا یا اینستاگرام چطور (چطورمدیا) از آنها برای ما و مخاطبان بگویید. منتظرتان هستیم.
پاسخ ها