آیا تا به حال احساس کردهاید که زندگی شما را با خود میبرد، به جای اینکه شما آن را هدایت کنید؟ همه ما آرزوی زندگی بهتر را داریم؛ زندگیای سرشار از معنا، موفقیت و رضایت. اما این «زندگی بهتر» به صورت تصادفی اتفاق نمیافتد. بلکه محصول برنامه ریزی برای زندگی بهتر است؛ یک فرآیند آگاهانه برای طراحی آیندهای که با عمیقترین ارزشهای ما همسو باشد.
برنامهریزی برای زندگی، فقط نوشتن لیستی از اهداف نیست. بلکه سفری درونی برای شناخت خود و ساختن نقشه راه عملی برای رسیدن به آنجایی است که واقعاً میخواهیم باشیم.
آیا دوست دارید کنترل بیشتری بر مسیر زندگی خود داشته باشید؟ برنامهریزی برای زندگی میتواند به شما کمک کند تا اهداف بلندمدت مشخص کرده و قدمهای لازم برای رسیدن به آنها را بردارید. در این مقاله خواهید آموخت که چگونه ارزشهای خود را بشناسید، اهداف مشخصی تعیین کرده و برنامه عملی برای رسیدن به زندگیای که همیشه آرزویش را داشتید، ایجاد کنید.
قبل از هر تغییری باید بدانیم در چه جایگاهی هستیم. احتمالاً بخشهایی در زندگی شما وجود دارد که در آنها احساس رضایت کامل نمیکنید. با خودتان صادق باشید و از خود بپرسید:
مثال: اگر با دیدن عکسهای سفر دوستانتان حسرت میخورید، شاید وقت آن رسیده که شما هم برای یک سفر برنامهریزی کنید. اگر از تمام نکردن تحصیلات خود پشیمان هستید، شاید زمان بازگشت به دانشگاه فرا رسیده باشد.
زندگی کردن بر اساس ارزشهایتان به شما احساس رضایت و هدفمندی میدهد. برای کشف ارزشهای خود، بررسی کنید که چه چیزهایی شما را بیش از همه خوشحال میکند یا به چه شخصیتهایی بیش از همه احترام میگذارید و چرا.
ارزشهای اصلی میتوانند مواردی مانند خانواده، استقلال، خلاقیت، امنیت، صداقت، رشد و کمک به دیگران باشند. ۵ ارزش اصلی خود را که به هیچ قیمتی حاضر به زیر پا گذاشتنشان نیستید، مشخص کنید.
زمان باارزشترین دارایی شماست، پس آن را صرف ساختن زندگیای کنید که دوستش دارید. برای اینکه بفهمید زمان شما در حال حاضر کجا صرف میشود، به مدت یک هفته، تمام فعالیتهای روزانه خود و مدت زمانی که به هر کدام اختصاص میدهید را یادداشت کنید. سپس در پایان هفته حساب کنید که چه مقدار از زمانتان را صرف فعالیتهایی کردهاید که با ارزشهای شما همخوانی ندارند.
روش انجام: میتوانید از دفترچه یادداشت یا اپلیکیشن یادداشتبرداری گوشی خود استفاده کنید. لازم نیست خیلی دقیق باشید، فقط یک تصویر کلی از روزتان به دست آورید.
مثال: لیست شما ممکن است شبیه به این باشد: «آماده شدن برای کار: ۴۵ دقیقه»، «کار: ۸ ساعت»، «گشتوگذار در اینستاگرام: ۲ ساعت»، «تماشای تلویزیون: ۳ ساعت»، «تهیه و صرف شام: ۱.۵ ساعت»، «تمیز کردن آشپزخانه: ۳۰ دقیقه».
در پایان هفته، با دیدن این لیست ممکن است شگفتزده شوید که چه مقدار از زمانتان صرف کارهای غیرمهم یا حواسپرتیها میشود. این آگاهی، قدرتمندترین انگیزه برای ایجاد تغییر و برنامه ریزی برای زندگی بهتر است.
خودِ آیندهتان را در حال زندگی کردن در شرایط ایدهآل تصور کنید. تصمیم بگیرید دوست دارید کجا زندگی کنید، چه شغلی داشته باشید، اوقات فراغت خود را چگونه بگذرانید و چه کسانی در اطرافتان باشند. این چشمانداز، مانند ستاره قطبی عمل کرده و به تمام برنامهریزیهایتان جهت میدهد.
مجبور نیستید این مسیر را به تنهایی طی کنید. در واقع، اگر از دیگران حمایت بگیرید، شانس موفقیت شما بسیار بیشتر میشود. با شریک زندگی خود همراه شوید تا بتوانید به یکدیگر انگیزه دهید. به دوستان و خانوادهتان درباره اهداف خود و برنامه ریزی برای زندگی بهتر بگویید و از آنها بخواهید شما را حمایت کنند.
مثال: به دوستانتان بگویید: «دارم سعی میکنم پول پسانداز کنم. میشه وقتی با هم بیرون میریم، فعالیتهای کمهزینهتر رو انتخاب کنیم؟» یا «من کسبوکار نقاشی خودم رو شروع کردم. میشه لطفاً صفحه من رو برای حمایت به اشتراک بذاری؟» حتی میتوانید از فردی که تحسینش میکنید، بخواهید که به عنوان مربی (منتور) شما را راهنمایی کند.
دستیابی به اهداف میتواند بسیار سخت باشد، اما تعیین اهداف SMARTER شانس موفقیت شما را افزایش میدهد. SMARTER یک سرواژه برای این معیارهاست: مشخص (Specific)، قابلاندازهگیری (Measurable)، دستیافتنی (Achievable)، مرتبط (Relevant)، زمانبندیشده (Time-bound)، ارزیابیشده (Evaluated) و بازنگریشده (Re-adjusted). اهداف خود را بر اساس زندگی ایدهآل و ارزشهای اصلیتان مشخص کنید، سپس آنها را بازبینی کرده تا به اهداف SMARTER تبدیل شوند.
یک هدف SMARTER میتواند این باشد: «من از هر حقوقم، مبلغ ۲۰۰ دلار را برای پیشپرداخت خانه در یک حساب پسانداز واریز میکنم.» این هدف:
یک هدف SMARTER میتواند این باشد: «من هر هفته برای ۵ موقعیت شغلی درخواست ارسال میکنم تا زمانی که استخدام شوم.»
اهداف خود را با یک یادآور بصری، همیشه جلوی چشمانتان قرار دهید. اگر میخواهید ساده عمل کنید، کافیست اهدافتان را بنویسید. اگر اهل هنر هستید، برای اهداف خود تصویرسازی کنید. اثر خود را جایی قرار دهید که هر روز آن را ببینید.
چند ایده:
یک هدف بزرگ میتواند ترسناک به نظر برسد، اما لازم نیست همه کارها را یکباره انجام دهید. در عوض، هدف خود را به مراحل کوچکتری که انجامشان آسانتر است، تقسیم کنید. مراحلی را ایجاد کنید که قابل مدیریت باشند تا به راحتی بتوانید آنها را از لیست کارهای خود خط بزنید.
هرچه زودتر اولین قدم را به سمت یک هدف بردارید، ایجاد انگیزه برای ادامه دادن، آسانتر خواهد بود.
همه در زندگی با شکستهایی روبرو میشوند، پس اگر به یک مانع برخوردید نگران نشوید. برای اینکه در مسیر بمانید، چیزهایی را که ممکن است سد راه شما شوند، پیشبینی کنید. سپس، برای مقابله با آنها ایدهپردازی کنید.
مثال ۱ (کسبوکار): میخواهید کسبوکار خود را راه بیندازید اما نگران کمبود وقت و حواسپرتیهایی مانند سریالهای مورد علاقهتان هستید. به عنوان راهحل، میتوانید هر روز صبح زودتر بیدار شوید و روی کسبوکارتان وقت بگذارید. به این ترتیب، کار را همان ابتدای صبح انجام میدهید و مجبور نیستید عادت تماشای سریال در شب را تغییر دهید.
مثال ۲ (بودجهبندی): میخواهید از یک بودجه پیروی کنید اما نگران موانعی مانند خریدهای تعطیلات، هزینههای غیرمنتظره و شام بیرون رفتن با دوستان هستید. میتوانید با ایجاد یک ردیف هزینه در بودجه خود برای خریدهای تعطیلات و هزینههای اضافی، این موانع را مدیریت کنید. علاوهبر این میتوانید با دوستانتان درباره انتخاب فعالیتهای کمهزینهتر صحبت کنید.
گاهی اوقات شروع به دنبال کردن یک هدف میکنید اما متوجه میشوید که برای شما مناسب نیست. تغییر عقیده و تغییر مسیر در این شرایط هیچ اشکالی ندارد. اهداف خود را در فواصل زمانی مشخص، مانند ماهانه، فصلی، هر ۶ ماه یا سالی یک بار ارزیابی کنید. اگر اهداف فعلیتان دیگر برای شما کارایی ندارند، آنها را بازبینی کرده یا با اهداف جدید جایگزین کنید.
مثال: شاید همیشه رویای دویدن در ماراتن را داشتید اما متوجه میشوید که بعد از ۳۰ دقیقه دویدن، حوصلهتان سر میرود. هیچ اشکالی ندارد که هدف خود را به ۵ کیلومتر دویدن تغییر دهید.
به احتمال زیاد، شما اتلافوقتها و شلوغیهایی دارید که با اهدافتان همسو نیستند. انجام کارهایی که شما را خوشحال میکند، هیچ ایرادی ندارد اما سعی کنید فعالیتها، داراییها یا حتی افرادی را که شما را در زندگی عقب نگه میدارند، حذف کنید. برای مثال:
با پاکسازی این موارد، فضا را برای پیشرفت در برنامه ریزی برای زندگی بهتر باز میکنید.
شما احتمالاً نتایج سریع میخواهید، اما تغییرات بزرگ و ناگهانی معمولاً دوام نمیآورند. در عوض، خودتان را به چالش بکشید که هر روز زمان کمی را صرف کار کردن روی هدفتان کنید. به مرور زمان، این تغییرات به عادت تبدیل میشوند. وقتی عادتهای جدیدتان برایتان عادی شد، یک قدم کوچک دیگر به سمت هدفتان بردارید.
مثال (ورزش): هدفتان این است که ۵ بار در هفته ورزش کنید. میتوانید با یک پیادهروی ۱۵ دقیقهای بعد از کار در هر روز شروع کنید. وقتی این کار به عادت تبدیل شد، آن را به ۳۰ دقیقه افزایش دهید.
مثال (پسانداز): اگر میخواهید پول پسانداز کنید، با یک مبلغ کوچک که برایتان آسان است، مانند هفتهای ۲۰ دلار شروع کنید. سپس به دنبال راههایی برای سختگیرانهتر کردن بودجه خود بگردید تا بتوانید بیشتر پسانداز کنید.
مکان و نحوه گذراندن وقتتان، یا به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند یا شما را عقب نگه میدارد. خانه و محل کاری ایجاد کنید که به شما برای پایبندی به اهداف زندگیتان الهام ببخشد.
تنها راه برای اطمینان از موفقیت، پیگیری عملکردتان است. یک سیستم برای ردیابی پیشرفت خود در اهداف اصلی زندگیتان ایجاد کنید و آن را بسته به نیازتان، به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه بهروز کنید.
مثال: میتوانید در تقویم خود روزهایی را که روی اهدافتان کار کردهاید، علامت بزنید. همچنین میتوانید از اپلیکیشنهای ردیابی عادت مانند Way of Life یا Habitica استفاده کنید.
جشن گرفتن دستاوردهای کوچک، شما را باانگیزه نگه میدارد و شانس موفقیتتان را افزایش میدهد. لیستی از پاداشهای کوچکی که میتوانید به خودتان بدهید، تهیه کنید (مانند یک خوراکی خوشمزه، خریدن یک وسیله که دوست داشتید یا زمانی برای مشغول شدن به سرگرمی مورد علاقهتان).
مثال: اگر شغل جدیدی پیدا کردید، میتوانید دوستانتان را برای جشن گرفتن دعوت کنید.
شکست خوردن میتواند احساساتی مانند غم و خجالت به همراه داشته باشد، اما به یاد داشته باشید که همه در نقطهای شکست میخورند. شما نمیتوانید موفق شوید مگر اینکه آماده شکست خوردن باشید! بفهمید که از این تجربیات چه چیزی میتوانید یاد بگیرید تا در تلاش بعدی، احتمال موفقیتتان بیشتر شود. این بخش مهمی از برنامه ریزی برای زندگی بهتر است.
منبع: wikihow
پاسخ ها