تبریک فراوان! کوچولوی دیگری در راه است و بهزودی به خانوادهتان اضافه میشود؟ پس در کنار تمام وظایف و اقداماتی که باید درجهت آمادهشدن برای پذیرایی از فرزند جدید انجام دهید، وظیفه مهم دیگری هم بر دوشتان قرار دارد: آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم یا شاید فرزندان قبلی برای فرزند بعدی. در ادامه، از شیوه آمادهسازی کودک اول خانواده برای تغییری بزرگ خواهید خواند.
یادتان باشد که ابراز هر واکنشی از سوی فرزند یا فرزندان قبلی محتمل است: شاید خشم، شاید شادی و شاید هم بیتفاوتی. تمام این واکنشها کاملا طبیعی هستند. سن کودک هم در واکنشهایش اثرگذار است؛ مثلا کودکان سهساله بهاندازه پنجسالهها از تغییرات خانواده سر درنمیآورند؛ اما درهرحال، شناخت احساساتِ در حال شکلگیری، رشد آنها و واکنشهایی که درمورد احساسات خود دارند، بخش مهمی از رشد عاطفی آنهاست. بنابراین بهتر است که در فکر آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم باشید. تا دیر نشده است، آستینها را بالا بزنید.
آنچه در این مقاله خواهید خواند:
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در دوران بارداری | قبل از زایمان | زندگی تازه در منزل | در شرایط خاص
هیچ روش مشخص و قطعی برای دادن این خبر بزرگ وجود ندارد. یادتان باشد که کودکان زیر پنجسال، معمولا درکی از مفهوم زمان ندارند؛ پس باید به آنها بگویید که خواهر یا برادر کوچکش در عیدنوروز یا زمانی که برف میبارد یا هر زمان دیگری (بنا به زمان زایمان) به دنیا خواهد آمد.
اگر کودک درباره جزئیات زایمان و بارداری پرسشهایی مطرح کرد، یادتان باشد که مجبور به پاسخدادن نیستید؛ مثلا در جواب سؤال کلیدیِ نینیها از کجا میآیند، با پاسخی ساده ماجرا را جمعبندی کنید: از شکم مامان. این پاسخ برای کودک کافی خواهد بود. بنا به پرسشهای کودک به او اطلاعات بدهید، نه بیشتر و نه کمتر.
زمانی که در حال آماده کردن لباسهای نوزاد جدید هستید و وسایلش را فراهم میکنید، احتمالا گریزی هم به لباسها و وسایل کودک اول میزنید. سعی کنید که آلبوم عکسهای نوزادی او را بیاورید و با کودک درباره روز و روزگاری صحبت کنید که او نوزاد بوده است. به او بگویید که نوزادی ناز و دوستداشتنی بوده است و وجود نوزادی دیگر که شبیه او عزیز و خواستنی است، چقدر شیرین خواهد بود.
شاید پرسیدن نظر کودک اول درباره نامگذاری کودک بعدی چندان معقول نباشد، اما پرسیدن نظرش درباره موضوعات دیگر مانند خرید رختخواب، اسباببازی و لباس نوزاد ایده خوبی است.
کودک اول را در فرایند خرید برای خواهر یا برادرش شرکت دهید. به او اجازه بدهید که نظر بدهد و مثلا لباس یا وسیلهای مانند جغجغه را انتخاب کند. اجازه بدهید که او احساس کند عضوی مهم از خانواده است و باید در فرایند ورود عضو جدید خانواده، حضور و مشارکتی فعال داشته باشد.
طبیعی است که هر روز کودک اول درباره ماجرایی که در پیش است، احساساتی متناقص و متغیر از خود نشان بدهد. این تغییرات حتی میتوانند ساعتبهساعت هم باشند. با نزدیکشدن زمان زایمان، آغوش مادر کمی دچار تحول میشود و دیگر نمیتواند مدام کودک اول را بغل کند و در آغوشش جای بدهد. همه اینها برای کودک اول باعث عصبانیت و وحشت از تغییر و پایان دورهای خوشایند میشوند.
اینجاست که اهمیت آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم بسیار مهم میشود. مهم نیست که میزان واکنشهای منفی کودک به این تغییرات چیست؛ درهرحال، اگر چندان پذیرای عضو تازه خانواده نیست، باید صبور باشید و کاری نکنید که احساس بدی به او دست بدهد.
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم بسیار مهمتر از آن است که فکر میکنید؛ بنابراین از امتحانکردن روشهای مفید و مناسب در این زمینه خودداری نکنید. کتاب بخوانید و ببینید که در بازار کتاب، چه محتوای مفیدی وجود دارد. با مطالعه رفتارهای کودکان، میتوانید بهراحتی وارد دنیایشان شوید و نگذارید که غم و غصه بزرگی در قلبشان خانه کند.
دور اجرای برنامههایی مانند گرفتن کودک اول از پوشک یا تنها خواباندن او را خط بکشید. اکنون زمان مناسبی برای این کارها نیست. هریک از این تغییرات میتواند فشار بزرگی به فرزند اول وارد کند؛ مثلا اگر به او اصرار کنید که دیگر تنها بخوابد و از تخت نوزادی به تختی بزرگتر نقلمکان کند، احتمالا این احساس را خواهد داشت که در حال تصاحب جای قبلی او برای تقدیم به نوزاد تازهوارد هستید.
زمانی که مادر وارد سهماهه سوم بارداری میشوید، وقت آن میرسد که درباره تغییرات پیش روی زندگی خانوادگی، کمی با فرزند اول صحبت شود؛ مثلا به او بگویید که در هفتههای اول، نوزاد کنار مادر یا در گهواره میخوابد و بعد از آن، به تخت نوزادی منتقل خواهد شد.
احتمال دارد که فرزندتان بیمارستان را فقط مکانی برای بیماران بداند؛ پس به او یاد بدهید که مراجعه به بیمارستان، برای موارد متنوعی است و مامانها در طول بارداری، باید به بیمارستان و پیش دکتر بروند. به آنها بگویید که حالتان کاملا خوب است و بهخاطر بیماری به آنجا مراجعه نمیکنید. حتی خوب است که در ملاقات با دکتر آنها را به همراه خود ببرید. دیدن تصویر نوزاد و شنیدن صدای ضربان قلبش در دستگاه، برای کودک خوشایند خواهد بود.
پزشک هم با کودک صحبت خواهد کرد و میتواند به پرسشهای احتمالی او پاسخ بدهد. بهتر است که پاسخهایی سنجیده و درست به پرسشهای کودک درباره مقوله بارداری و اضافهشدن نوزاد جدید به خانواده داده شود. لازم نیست که وارد جزئیات پزشکی شوید، فقط در حد درک و فهم کودک برایش توضیح بدهید.
کودکان زیر سن مدرسه معمولا خودمحورند. علت این است که هنوز در حال شناخت و کشف دنیا هستند. با گفتوگو درباره اهمیت برادر یا خواهر بزرگتر و مهربانبودن، میتوانید به تقویت این احساس خودمحوربودن او کمک کنید و کمی باعث خوشحالیاش بشوید.
به او بگویید که خواهر یا برادری فوقالعاده خواهد شد و چقدر خانواده برای کمک و حضورش ارزش قائل است. با خرید وسایل و تزیین تخت نوزاد، برای کودک اول هم چیزهایی بخرید؛ مثلا روتختیاش را عوض یا چراغخوابی تازه به اتاقش اضافه کنید.
عروسکی شبیه نوزاد بخرید و اجازه دهید تا فرزند اول با آن، ارتباط برقرارکردن با کودک دوم را تمرین کند؛ برای مثال، عروسک را در آغوش بگیرد یا به او غذا بدهد. حتی میتوانید عروسک را روی صندلی نوزاد در خودرو بگذارید، او را سوار کالسکه کنید و به گردش در حوالی منزل ببرید. این کارها در زمان نزدیکشدن زایمان ، برای آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم مفید خواهند بود.
برخورد نزدیک از نوع دوم یعنی ملاقات کودک اول با کودک دوم؛ بامزه نیست؟ برای اینکه کودک را برای این برخورد آماده کنید، بهسراغ نوزاد یکی از اطرافیان بروید. البته درصورتی میتوانید این توصیه را عملی کنید که نوزادی در دور و اطرافتان وجود داشته باشد.
از والدین او اجازه بگیرید که کودکتان برخی از کارهای شدنی و غیرخطرناک مانند بغلکردن، غذادادن یا همکاری در حمام نوزادشان را با اجازه و نظارت مستقیم آنها انجام بدهد. این کارها آمادگی کودک برای مواجهه با برادر یا خواهر را افزایش میدهد.
با نزدیکشدن به زمان زایمان، از برنامه آن روز برای کودک بگویید تا بداند که قرار است پیش چهکسی بماند. باید بداند که میتواند با مادر خود تلفنی صحبت کند و بعد از چند ساعت، به ملاقات مادر و نینیِ جدید برود. با برنامه ریزی برای روز موعود و مرور آن، باعث میشوید که همهچیز در چشم کودک طبیعی به نظر برسد و احساس برهمخوردن روند طبیعی زندگیاش به او هجوم نیاورد.
برای مراقبت از نوزاد به چه لوازمی نیاز داریم؟
اجازه بدهید که کودک اول نخستین فردی باشد که به ملاقات نوزاد میرود. هرقدر فاصله دیدار کودک از زمان زایمان کمتر باشد، بهتر است. فقط اعضای خانواده کودک را در ملاقات با نوزاد همراهی کنند تا واکنشهای واقعیاش را بدون رعایت و خجالت از افراد دیگر بروز بدهد. شاید نگاه اول کودک به نوزاد برایش سخت باشد؛ پس با او همراه باشید.
اجازه بدهید زمانی که دیگران برای دیدن نوزاد میآیند، کودک در نقش موردعلاقهاش فرو برود؛ مثلا بعضی از کودکان دوست دارند که در نقش صاحب مجلس ظاهر شوند و نوزاد را به همه معرفی کنند؛ برخی هم برخوردی معمولی دارند. اجازه بدهید که کودک مطابق میلش رفتار کند.
۱۲ هدیه برای نوزاد که کار پدر و مادر را آسان میکند
از یکی از نزدیکانتان که موردعلاقه کودک است، درخواست کنید که او را کمی بیرون ببرد، برایش تنقلات بخرد و با او گردش کند تا در محیط بیمارستان خسته نشود.
بعد از تولد نوزاد جشن بگیرید. چه چیزی از این واقعه مهمتر؟ جشن بگیرید و از طرف کودک اول به نوزاد هدیه بدهید و برعکس. هدایای دیگران را هم برای تولد نوزاد جدید در جشنتان پذیرا خواهید بود. عالی نیست؟
خوب است که هدایایی ساده اما معنادار هم به کودک اول داده شود. معنادار یعنی اینکه دیگران با دادن هدایای سادهای مانند مدادرنگی، کتاب نقاشی، برچسب و … ، باعث خوشحالی کودک شوند و نشان بدهند که همچنان عزیز و مهم است.
یادتان باشد که کودک اول هنوز به نقش تازهاش عادت نکرده است و نمیداند که دیگر در جایگاه فرزند ارشد قرار دارد؛ پس اگر درخواست شیشهشیر کرد یا صدایش را بهحالت کودکانه درآورد و…، تعجب نکنید.
در برابر رفتارهایی از او عصبانی نشوید که تقلیدی از نوزاد است. خیلی مهم است که عصبانیت خود را مدیریت کنید. کودک با این کارها اعتراضی مخفی و واکنشی به تغییرات نشان میدهد. پس او را درک کنید و در آغوش بگیرید. هر وقت که این کارها را کنار میگذارد، او را تشویق کنید.
در کارهای زیادی در طول رسیدگی به نوزاد، کودک اول میتواند به شما کمک کند؛ مثلا پوشک را بیاورد، گهواره را تکان بدهد یا حتی در لباس پوشاندن به نوزاد، همراهتان باشد. شاید کمی وقتتان را بگیرد اما اگر کودک تمایل به مشارکت داشت، نه نگویید.
کارهایی هم وجود دارد که کودک نمیتواند در آنها تعامل و همراهی داشته باشد؛ پس امکان دارد که احساس طردشدگی به او دست بدهد؛ مثلا زمانی که مادر در حال شیردادن به نوزاد است. در این مواقع، در کنار کودک بنشینید و با او به تماشای تلویزیون مشغول شوید یا همزمان با شیردادن به نوزاد، قصهای را برای کودک اول تعریف کنید.
یکی از اقدامات لازم در جهت آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم، در زمانی است که با نوزاد از بیمارستان به خانه بازمیگردید و باید روزهای سخت اولیه را بگذرانید. چرا روزهای سخت؟ چون هیچچیز مانند سابق نیست و عادتکردن به شرایط جدید برای همه اعضای خانه سخت است. در این روزها، باید حواستان را جمع کنید که زمانی را به کودک اول اختصاص دهید و بدون حضور نوزاد و با فرزند ارشد، وقت و زمانی را بگذرانید.
استفاده از کمک یکی از اقوام یا دوستان برای نگهداری از کودک اول فکر خوبی است. از یکی از اقوام یا دوستان بخواهید که در این روزها به کودکتان کمی برسد و او را به تفریح ببرد تا اوضاع روی غلتک بیفتد. البته تعادل را در نظر داشته باشید تا کودک از خانه و فضای آن دور نشود و احساس طردشدگی پیدا نکند. گاهیاوقات هم از اقوام یا دوستان بخواهید که مراقب نوزاد باشند تا بتوانید کودک اول را بیرون ببرید، برایش بستنی بخرید و کمی با او گردش کنید.
گاهی هم تمرکز و توجهی را که معطوف به نوزاد شده است، به کودک اول اختصاص دهید. این هم یکی از کارهای لازم برای آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم بعد از زایمان است؛ برای مثال، زمانی که افرادی به دیدار نوزاد میآیند، از آنها بخواهید که صحبتکردن درباره نوزاد را کنار بگذارند و با فرزند اول صحبت کنند، موضوعاتی بهجز تولد را پیش بکشند و از چیزهایی مانند مدرسه، بازی یا هرچیزی بگویند که برای او مهم است و درعینحال، ارتباطی به نوزاد ندارند.
گاهی اوضاع بهشکل عادی نیست؛ یعنی اضافهشدن فرزند دوم با شرایط خاصی پیش میرود. در این مواقع هم باید بهدقت فرزند اول را آماده کرد؛ مثلا زمانی که نوزاد شما بیمار به دنیا میآید، با شرایطی ویژهای روبهرو خواهید بود. باید به کودکِ اول بگویید که خواهر یا برادرش بیمار است و شما نگران هستید.
اگر قرار است که نوزاد در بیمارستان بماند، در صورت امکان، کودک اول را به ملاقاتش ببرید یا در غیر این صورت، عکسهایی از او بگیرید و به کودک اول نشان دهید. موضوع را از کودکتان پنهان نکنید و شرایط را برایش توضیح دهید.
گاهیاوقات هم خانوادهها اقدام به پذیرش فرزندخوانده میکنند. در این موقعیت هم باید همهچیز را برای کودک اول توضیح بدهید. به کمک کتاب و محتوای آموزشی مناسب، از فرایند فرزندخواندگی برایش بگویید. یادتان باشد که این فرایند گاهی سریع اتفاق میافتد و گاهی هم طول میکشد. پس حواستان به استرس و واکنشهای کودک دیگر باشد.
اگر کودکی که به سرپرستی میگیرید، نوزاد نباشد، چالشهای عمیقتری هم پیش رویتان خواهد بود؛ چون کودک اول با رقیبی مواجه میشود که در سطح خودش است و باید همهچیز را از همان اول با او به اشتراک بگذارد. چالشها عمیقتر هم میشود؛ چون کودک تازهوارد به خانواده هم شرایط حساسی دارد و باید کاملا درک شود.
واکنش کودکان به ورود عضوی دیگر به خانواده، با هم متفاوت است. برخی به گرمی عضو جدید را میپذیرند و برخی دیگر چندان پذیرای این موضوع نیستند. بیشتر بچهها هم در میانه این طیف قرار میگیرند. باید صبور باشید تا اوضاع عادی و طبیعی شود. کودک را تشویق کنید تا با حرفزدن یا حتی کشیدن نقاشی احساساتش را بیان کند. با او ارتباط برقرار کنید و از اشکها و احساساتش بهسادگی نگذرید.
مهمترین نکته این است که به کودک اول نشان بدهید که به او و نیازهایش توجه دارید و همچنان سلطان قلبتان است. اضافهشدن فرزندی جدید به منزل سخت است و تغییراتی بزرگ در پی دارد، اما ابعاد مثبت زیادی هم با آن همراه است: کودک اول برای تمام عمر، صاحب دوستی عزیز و صمیمی خواهد شد.
رابطه شما با خواهر و برادرهایتان چطور بوده است؟ فرزند دارید؟ چالش اضافهشدن فرزند جدید به خانوادهتان چطور بوده است؟
پاسخ ها