سالها قبل به والدین توصیه میشد در رفتار با کودکان مقتدر باشند، اما با ظهور سبکهای مختلف فرزندپروری مرز بین والدبودن و دوستبودن روزبهروز کمرنگتر شده است. رفتار درست چیست؟ آیا باید با فرزندتان دوست باشید؟ در این مقاله به این سؤال پاسخ میدهیم و عوارض دوستبودن بیش از حد با فرزند را میگوییم. با ما همراه باشید.
بیشتر متخصصان معتقدند که والدین باید با فرزندان خود رفتار دوستانهای داشته باشند، اما همچنان نقش والدی خود را حفظ کنند و به اصول و قوانین خود پایبند باشند. بهعقیده کارشناسان، بچهها برای رشد و زندگی سالم به محدودیت، قوانین و راهنمایی والدین خود نیاز دارند و دوستبودن بیش از حد با کودکان مانع از وضع قوانین و محدودیتها در زمینههای مختلف میشود.
بسیاری از والدین فکر میکنند اگر با فرزندشان دوست باشند، تربیت کودک آسانتر میشود و فرزندشان بیشتر به حرفهای آنها گوش میدهد. یکی از مهمترین بخشهای تربیت فرزند تعیین محدودیتها و قوانین در زمینههای مختلف است. رابطه دوستانه با فرزند ممکن است باعث شود والدین قوانینی برای کودک وضع نکنند و بخواهند صمیمیتر با او رفتار کنند. این کار ممکن است مشکلاتی برای والدین و فرزندان ایجاد کند که در ادامه بعضی از آنها را مطرح کردهایم.
یکی از عوارض دوستی بیش از حد با فرزندان ازدستدادن اقتدار والدین است. فرزندان برای آرامش خاطر به اقتدار والدین نیاز دارند، آنها نیاز دارند بدانند همیشه مراقبشان هستید و بر امور مسلطید. دوستبودن بیش از حد با فرزند باعث میشود نقش محافظ شما در ذهن آنها کمرنگ شود و این باعث بیقراری و اضطراب کودکان میشود.
فرزندان به والدینی نیاز دارند که در عین صمیمیت و دوستی، گاهی برایشان خطونشان بکشند، به درخواستشان نه بگویند و نصیحتشان کنند. گرچه ممکن است گاهی فرزندان بهخاطر وجود حدومرزها و قوانین تعیینشده عصبانی یا ناراحت شوند، درنهایت حفظ اقتدار و تعیین محدودیت در عین دوستی و صمیمیت باعث استحکام بیشتر رابطه والدین و فرزندان میشود.
تلاش برای صمیمیت بیش از حد با فرزندتان ممکن است گاهی فشار غیرضروری زیادی به او وارد کند، فشاری که متناسب با سن و قدرت درک او نیست. طبق پژوهشی در این زمینه، وقتی مادران مجرد اطلاعاتی مانند جزئیات مالی یا افکار منفی درباره همسر سابقشان را با دخترانشان در میان میگذارند، این کارشان باعث نزدیکترشدن آنها به هم و رابطه صمیمانهتر نمیشود، بلکه منجر به ناراحتی روانی دختران میشود.
آنا فروید، دختر زیگموند فروید، بنیانگذار روانشناسی روانکاوانه کودک بود. وقتی صحبت از دوستی والدین با فرزندانشان میشود، فروید میگوید: «وظیفه والدین، بهخصوص مادر، این است که فرزندش را رها و آزاد بگذارد.»
بهعقیده او، والدین باید مانند پرندگان مادر پروازکردن و زندگی مستقل را به فرزندانشان بیاموزند. او پیوند سالم بین والدین و فرزند را پیوندی دوستانه برنمیشمرد، بلکه آن را پیوندی میدانست که مادر و پدر با هوشیاری فرزندشان را گامبهگام به سوی خودکفایی سوق دهند.
بهاعتقاد آنا فروید، مادران و پدرانی که هدفشان تربیت فرزندان مستقل است نباید روابط خیلی صمیمانه با فرزندانشان برقرار کنند، بلکه باید با وقتگذراندن با دوستان بزرگسال خود رفتارهای سالم را برای فرزندانشان الگوسازی کنند. فرزندانی که این والدین تربیت میکنند در آینده بسیار مستقل و خودکفا هستند. این والدین نقش خود را بسیار گستردهتر و مهمتر از رفیقبودن با فرزندشان میبینند.
همه ما مادران و پدرانی را میشناسیم که روابط دوستانه با فرزندان خود را برای ترمیم مشکلات گذشته یا حال خود ایجاد میکنند. واقعا هدف از فرزندآوری چیست؟ بسیاری از والدین دوست دارند فرزندشان به تمام اهداف و آرزوهای دستنیافته خودشان برسد؛ حال آنکه فرزندان ما باید مطابق خواسته خودشان زندگی کنند و برای رسیدن به آرزوهای خودشان تلاش کنند نه اینکه نسخههای ایدئالی از ما باشند.
متأسفانه بسیاری از والدینی که با فرزندشان رابطه دوستانه دارند، ناخوداگاه فرزندشان را در جریان تمام مشکلات زندگی قرار میدهند و با این کار به سلامت روان کودک آسیب میزنند.
بسیاری از والدینی که با فرزندانشان بیش از حد دوستاند، استعداد و علاقه فرزندشان را نادیده میگیرند و کورکورانه و برای بچههایشان برنامهریزی میکنند. آموزش موسیقی، آموزش خصوصی زبانهای خارجی مختلف، کلاس فوتبال و کلاسهای مدیتیشن و یوگا بخشی از این برنامهریزی فشردهاند.
این افراد تمام انرژی خود را صرف ساختن رزومه عالی برای فرزندانشان میکنند. در حالی که کارشناسان بارها درباره مضرات فعالیتهای فوقبرنامه بیش از حد هشدار دادهاند. مربیان، روانشناسان رشد و پزشکان معتقدند برنامهریزی بیش از حد برای فرزندان ممکن است باعث افسردگی کودکان، اضطراب، چاقی، خستگی، تحریکپذیری، افکار خودکشی و کاهش خلاقیت آنها شود.
بیشتر والدینی که بیش از حد با فرزندانشان صمیمیاند، مدام در حال تعریف و تمجید از دستاوردهای آنها هستند. تعریف و تحسین اثرات خوبی دارند، بهشرطی که بهاندازه باشند. تحسین بیش از حد کودکان باعث میشود افرادی خودشیفته بار بیایند. این افراد در آینده نیازمند تأیید مداوماند و در صورتی که افراد از آنها تعریف نکنند، سرخورده میشوند.
هیچ پدر و مادری دوست ندارد احساس دیکتاتوربودن کند. مسلما شما فرزندانتان را دوست دارید، از بودن کنار آنها لذت میبرید و میخواهید با آنها وقت بگذرانید. اینها بهمعنای این نیست که برای رسیدن به این اهداف از نقش والدبودن خود دست بکشید. روشهایی وجود دارد که میتوانید تجربههایی مشابه تجربههای دوستان با فرزندتان داشته باشید بدون اینکه وظایف والدینی خود را کنار بگذارید.
در واقع ایجاد رابطه دوستانه با فرزندان بسیار مهم است. محققان دریافتهاند کودکانی که والدین صمیمی، حمایتگر و همدل دارند درسخوانترند و کمتر درگیر دعوا یا مسائل حاشیهای میشوند. میخواهید بدانید که چطور در با فرزندتان رابطهای صمیمانه و متعادل برقرار کنید؟ مسلما وقتی فرزندتان هنوز کوچک است، همه تصمیمات را شما میگیرید، اما هرچه بزرگتر شود، مستقلتر و خودمختارتر میشود و در این شرایط شما باید مانند مربی عمل کنید، راهنماییاش کنید و به او هم اجازه بدهید در تصمیمگیریها سهیم باشد.
البته سنی که در آن باید کمکم شروع به عقبنشینی کنید تا حد زیادی به میزان بلوغ و مسئولیتپذیری کودکان بستگی دارد. نکته قابلتوجه دیگر این است که در این شرایط نباید او را کاملا آزاد بگذارید، قطعا با بزرگشدن کودک قوانین و حدومرزهایی که برایش تعیین میکنید هم تغییر خواهند کرد.
همچنین میتوانید به دنبال فرصتهایی برای گذراندن وقت با هم و انجام کارهایی باشید که هر دو از آنها لذت میبرید. نکته مهم دیگر اینکه شما نباید تمام نیازهای خود به ارتباط دوستانه را با فرزندتان برآورده کنید؛ رابطه دوستانه با فرزند فقط باید بخشی از روابط دوستانه شما باشد. تقویت روابط صمیمی با دوستان و همسرتان هم اهمیت زیادی دارد. هر هفته زمانی را به وقتگذرانی با بزرگسالان اختصاص دهید. انجام این کار به شما این امکان را میدهد که روابط باکیفیتی با دیگران برقرار کنید و بیش از حد به فرزندتان وابسته نشوید.
درباره رابطه دوستانه والدین با فرزندان قانونی یکسان و قطعی وجود ندارد. بهترین شیوهای که میتوانید در پیش بگیرید این است که شیوه فرزندپروری خود را با نیازهای فردی هر یک از فرزندانتان تطبیق دهید. بهتر است بهجای اینکه دوست خوبی باشید، پدر و مادر خوبی باشید.
رابطه شما با فرزندتان چطور است؟ بهنظرتان دوستبودن با فرزند مفید است یا مضر؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
پاسخ ها