رویای نسخهی تکمیلی نظریهی اقتصاد، در حال تحقق است. این رشته به رفتار اقتصادی مشهور شده است که هنوز هم علم اقتصاد است، اما با علم روانشناسی و علوم اجتماعی دیگر درآمیخته است.
از زمانیکه «اقتصاد رفتاری» بهعنوان شاخهای از علم اقتصاد مورد توجه قرار گرفت، زمان زیادی نمیگذرد. ریچارد تِیلر نویسندهی کتاب کجرفتاری در این حوزه، تحقیق و مطالعات زیادی داشته و مرجع قابل اطمینانی در اقتصاد رفتاری بهحساب میآید. اقتصاد رفتاری، ترکیبی از علم اقتصاد و روانشناسی است که عوامل مؤثر بر انتخابهای اقتصادی و انگیزههای رفتاری انسانها در حوزهی تجاری را بررسی میکند و مورد مطالعه قرار میدهد. آنچه که در علم اقتصاد به فراموشی سپرده شده است، روبه رو بودن با انسانهایی است که ذهن و روان پیچیدهای دارند و صرفاً با محاسبات ریاضی و اقتصاد خشک نمیتوان رفتارهایشان را پیشبینی کرد. شاید آنچه در علم اقتصاد سنتی تاکنون بیشتر مورد توجه قرار گرفته، انسانهایی خیالی تحت عنوان انسانهای اقتصادی بوده است، نه انسانهای واقعی روی کرهی زمین. اقتصاد رفتاری یک تحول در طرز فکر اقتصادی با کمک تزریق قوی روان شناسی و علوم اجتماعی دیگر در علم اقتصاد است.
شاید با تکیه و تمرکز بر عبارت «کجرفتاری» تصور کنید که ریچارد تیلر در کتابش قصد دارد رفتارهای انسانها را ذاتاً غلط و کج بپندارد و بکوشد در رفتار انسانهای عادی تغییر ایجاد کند. درحالیکه اینطور نیست. ریچارد تیلر در کتاب «کج رفتاری» از اختلاف علم اقتصاد امروز با رفتارهای واقعی انسانها حرف می زند و معتقد است اقتصاد، بهجای انسانهای واقعی، فرضیات و نظریههایش را براساس انسانی خیالی بهنام انسان اقتصادی Economic Human بنا گذاشته است. بههمین دلیل خیلی جاها پیشبینیهایش نادرست از آب درمیآید و به دردسر میافتد. انسان اقتصادی انسانی است هیچگاه انتظار هدیه برای سالگرد ازدواج یا کادوی تولد ندارد. رفتارهایش هیچگونه سوءگیری ندارد و کاملا با دلیل و عقل و منطق تصمیمگیری میکند. احساسات و همینطور هواهای نفسانی در زندگی او هیچ جایگاهی ندارد. اما بیایید بپذیریم که ما در دنیای انسانهای اقتصادی زندگی نمیکنیم، بلکه در دنیای انسانها زندگی میکنیم. حتی خودِ اقتصاددانها هم انساناند.
مدلهای رسمی اقتصاد براساس این برداشت نادرست از رفتار انسانها به علم اقتصاد، اعتبار و شهرتی همچون قویترین علوم اجتماعی میدهد. البته که علم اقتصاد از نظر علمی چنین است، اما پیشفرضهایی که علم اقتصاد بر آنها استوار است، ناقصاند. چون انسان عادی هیچگاه بدون سوءگیری حتی در یک خرید ساده سوپرمارکتی هم تصمیمگیری نمیکند. انتخابی که او در خریدش انجام میدهد، لزوماً از دیدگاه اقتصادی، انتخاب بهینه و مطلوبی نیست. مسائل سختتر مانند انتخاب شغل، مسکن و حتی انتخاب همسر همچنین است.
البته تمام این صحبتها به آن معنا نیست که هر چیزی را که دربارهی عملکرد اقتصاد و بازار میدانیم، باید دور بریزیم. نظریههای مبتنی بر انسان اقتصادی، نباید نادیده گرفته شوند. این نظریهها بهعنوان نمونههای مناسبتر و معقول، ارزشمندند. اما باید به موقعیتهای خاصی که انسان اقتصادی و انسان عادی برهم منطبق میشوند، به دید موقعیتهای استثنایی نگاه کنیم، نه قاعده. در علم اقتصاد، زمانیکه پیشبینی دقیق و مشخصی انجام میشود و این پیشبینی به تجربهی اقتصادی افراد بستگی دارد، دردسر ایجاد میشود. اینجا جایی است که بهطور مثال باید هم کشاورزان روستایی و رعیت را درنظر گرفت و هم شرکتهای مواد غذایی بینالمللی را. چون تجربیات اقتصادی و الگوی رفتاری این دو دسته بههیچ وجه در یک انتخاب مشابه، یکسان نیست.
دیدگاه اقتصاد سنتی، انسانهای اقتصادی را درنظر میگیرد. اما ریچارد تیلر در تحقیقاتش متوجه شد این انسان اقتصادی همان انسان طبیعی و واقعی نیست و با او اختلافات بسیاری دارد. همهی ما بهعنوان انسان، چه در خرید بلیت سفر و چه در هر تصمیم اقتصادی دیگر، تصمیماتی میگیریم که با استانداردهایی که علم اقتصاد فرض کرده، در تناقض است. بهعبارت دیگر، ما کجرفتاری داریم و نکتهی مهمتر این است که این کجرفتاری پیامدهای جدی بهدنبال دارد. این چیزی بود که اقتصاددانان در ابتدا آن را جدی نگرفتند و بهعنوان یک موضوع فرعی به آن نگاه کردند. اما اکنون مطالعهی پیشبینیهای غلط دربارهی انسانها و تأثیرات آن بر علم تجارت باعث شده تصمیمهای بهتری در زندگی و کسبوکار و دولت گرفته شود.
در کتاب کجرفتاری، مثالهای فراوانی از انواع کجرفتاریهای انسانی را میخوانیم. این مثالها باعث میشوند مفهوم صحبتهای اقتصادی و علمی نویسنده، برای خوانندهی عام، بهتر جا بیفتد. جایی که علم اقتصاد و روانشناسی با هم ادغام میشوند، مطالب، عمیقتر و سرگرمکنندهاند.
ریچارد تیلر، برندهی جایزه نوبل که حرفهاش را صرف مطالعه روی نظریهای بنیادی در علم اقتصاد کرده است، انسانهای قابل پیشبینی و کجرفتار را عوامل مرکزی مؤثر در اقتصاد میداند. بر همین اساس، او میکوشد نگرش متفاوتی را بر آنچه ما در مورد اقتصاد و خودمان و دنیا فکر میکنیم، حاکم کند. او در جایی از کتابش میگوید:
ما نباید ابداع مدلهای انتزاعیای را که رفتارهای انسانهای اقتصادی خیالی را توصیف میکنند، متوقف کنیم. اما باید این فرضیه را که آن مدلها، توصیف صحیحی از رفتار انسان هستند، متوقف کنیم. همچنین باید تصمیمهای سیاستی براساس آنالیزهای ناقص را نیز متوقف کنیم. ما باید به فاکتورهای بهظاهر نامربوط یا SIFs بپردازیم.
منظور تیلر از فاکتورهای بهظاهر نامربوط، آن عواملی است که ازنظر علم اقتصاد، ممکن است هیچ ربطی به انتخاب افراد نداشته باشند، اما در ذات و روان انسانها در انتخابشان اثر خود را میگذارند. مثالی که دراینباره مطرح میشود، آزمونی است که ریچارد تایلر در مقام استادی دانشگاه از دانشجویانش میگیرد. او سوالات سختی برای محک زدن دانشجویان طرح میکند و نمره را از ۱۰۰ نمره درنظر میگیرد. میانگین نمرهی کلاس چیزی حدود ۷۰ میشود. دانشجویان همه از امتحان ناراضی هستند و به سختی آن اعتقاد دارند. تایلر تصمیم میگیرد کل نمره را از ۱۳۷ درنظر بگیرد. میانگین کلاس به حدود ۹۰ میرسد. اگرچه رتبهبندی دانشجویان تغییری نکرده است، اما تأثیر روانی این کار باعث شده دانشجویان راضیتر باشند و دیگر از سختی امتحان شکایت نکنند. بهنظر میرسد فاکتورهای بهظاهر نامربوطی در این ماجرا دخیل است.
کتاب کجرفتاری بهخوبی نشان میدهد که چطور تحلیلهای اقتصاد رفتاری راههای جدیدی را برای نگرش جدید به هر چیزی (از امور مالی خانواده گرفته تا تخصیص ساختمای جدید به دفاتر اساتید دانشگاه و مجموعههای تلویزیونی و کسبوکارهایی چون اوبر) باز میکند. تیلر بهخوبی توانسته است این نگرش جدید را ازطریق بازگوکردن مجموعهای از داستانهای همکاری و همچنین جنگیدن با اقتصاد سنتی برای خوانندهی کتاب رمزگشایی کند.
ریچارد اچ تیلر Thaler, Richard H متولد ۱۹۴۵ را میتوان یکی از مراجع اصلی اقتصاد رفتاری Behavioral economics دانست. او اقتصاددان برجسته و استاد دانشکده ارشد دانشگاه شیاکاگو و همینطور مدیر مرکز تحقیقات تصمیمگیری و رئیس اتحادیه اقتصادی آمریکا AEA است. تیلر در سال ۲۰۱۷ جایزه نوبل اقتصاد را به خود اختصاص داد و در زمینهی اقتصاد و امور مالی رفتاری همواره پیشگام بوده است. شهرت وی به بعد از دریافت این جایزه برمیگردد. او پیشتر، کتاب Nudge (سقلمه) را در سال ۲۰۰۸ نوشت. این کتاب دربارهی عواملی است که انتخابهای ما انسانها را تحت تأثیر قرار میدهند. کتاب حاضر آخرین کتاب تیلر است که در زمینهی رفتار اقتصادی نوشته و دیدگاه حاکم بر آن برگرفته از کتاب Nudge است. همچنین مقالات متعددی در این باب به قلم او منتشر شده است.
آنچه که اقتصاد سنتی مطالعه میکند، انسانهای اقتصادیاند؛ اما آنچه من مطالعه میکنم، انسانها با احتمال خطا و دارای احساساتاند.
کتاب Misbehaving :the making of behavioral economics در سال ۲۰۱۵ به چاپ رسید. سه انتشارات مختلف در ایران با ترجمههای مختلف این کتاب را چاپ و منتشر کردهاند. کتاب حاضر نخستین بار با عنوان «کجرفتاری شکلگیری اقتصاد رفتاری» با ترجمهی بهنام شهایی از سوی نشر مهربان در سال ۱۳۹۶ فیپا گرفت. از این کتاب ویرایش جدیدی در سال ۱۳۹۷ با ویراستاری ابراهیم صفارکاخکی چاپ و منتشر شد. همچنین انتشارات دنیای اقتصاد آن را با عنوان «کژرفتاری: داستان شکلگیری اقتصاد رفتاری» و ترجمهی امیرحسین ابوطالبی در سال ۱۳۹۷ منتشر کرده است. نشر هورمزد که نشری فعال در حوزهی کسبوکار بهشمار میرود، کتاب misbehaving را با عنوان «کجرفتاری» و ترجمهی علیرضا فندرسکی و صدیقه مومن و ویراستاری شهین خاصی در سال ۱۳۹۸ چاپ و منتشر کرده است.
ازآنجاکه کتاب کجرفتاری به رفتارهای اقتصادی مردم از جنبههای روانشناسی نظر دارد، ازنظر موضوعی در فهرست کتابهای روانشناسی و اقتصاد طبقهبندی شده است. این کتاب در فهرست نامزدهای جایزهی سال کتابهای تجاری مکنزی و فایننشیالتایمز قرار دارد.
جاناتان ای. نی در مجلهی نیویورکتایمز، کتاب کجرفتاری را تاریخچهای حیرتانگیز و تاحدودی ویرانکننده از حرفهی اقتصاد برشمرده است. اظهارنظر جالب توجه مالکوم گلدول دربارهی این کتاب و نویسندهاش چنین است:
این کتاب، داستان پنهان بعضی از مهمترین نگرشها در دنیای اقتصاد مدرن را بیان میکند. اگر مجبور میشدم با یک روشنفکر در آسانسور گیر بیفتم، حتماً ریچارد تیلر را انتخاب میکردم.
روبرت جی. شیلر برندهی جایزهی نوبل اقتصاد و نویسندهی کتاب Finance and the Good Society میگوید:
ریچارد تایلر مرکز انقلابهایی است که در سی سال اخیر در علوم اقتصادی شاهد آن هستیم. این کتاب فریبنده، شواهد اقتصاد رفتاری را ترسیم میکند و شرح میدهد که چرا مقاومت زیادی در برابرش وجود داشته است. کجرفتاری را بخوانید. هیچ راهنمای بهتری برای این اقتصاد جدید و جذاب وجود ندارد.
کتاب کجرفتاری در آمازون حدود ۴.۶ ستاره از ۵ و در گودریدز بیش از ۴ ستاره از خوانندگانش دریافت کرده است. برخی از خوانندگان، این کتاب را اولین کتاب واقعگرایانه دربارهی چگونگی عملکرد اقتصاد در دهههای اخیر میدانند. برای بسیاری از آنها کتاب کجرفتاری تجربهی بزرگی از آموختنِ بسیاری از مسائل در حوزهی اقتصاد رفتاری بوده است.
نتیجهی سالها تحقیق ریچارد تایلر و تمرکز او بر شکاف میان علم روانشناسی و اقتصاد، اقتصاد رفتاری را بهوجود آورده است. او را میتوان پدر علم اقتصاد رفتاری دانست. انسانی که مطالعه و حرفهاش را به اقتصاد رفتاری و کاستیهای اقتصاد سنتی بهدلیل توجهنکردن به خطاهای انسانی اختصاص داده است. تیلر برای توضیح نگرشهای اقتصادیاش از نمودارها و محاسبات ریاضی استفاده نکرده است. بلکه برای هر مفهوم، یک تصویر را به جزئیات کامل پیش رویتان قرار داده است و آن را شرح میدهد. بنابراین اگر قصد خواندن این کتاب را دارید، باید برای تغییر نگرش و طرز تفکرتان نسبت به اقتصاد، آماده باشید.
نظر شما درباره علم اقتصاد و اقتصاد رفتاری چیست؟ لطفاً دیدگاه خود را با دیجیتال درمیان بگذارید. نظرات شما برای ما ارزشمند است.
پاسخ ها