چگونه میتوانیم تصاویری تأثیرگذار از مناظر و طبیعت خلق کنیم؟
در سالهای اخیر، سبک عکاسی منظره تغییرات زیادی داشته است و باتوجهبه سبکها و مدلهای بسیار آن، میتوان گفت که این سبک از خیلی جنبهها توسعه پیدا کرده است. تمامی تصاویر تأثیرگذار، یک هدف مشترک دارند و همهی آنها داستان نقل میکنند.
عکسهای مناظر باتوجهبه عناصر جذابی که دارند، در فضای مجازی مورد توجه زیادی قرار میگیرند. معمولا در این عکسها، چشماندازهای شگرف با آسمان قرمز تیره و عناصر صحنهی رویایی به چشم میخورد. بیشتر عکسهای موفق در سبک عکاسی منظره، تأثیرگذار هستند، بهطوریکه در بسیاری از آنها، بیننده برای چند ثانیه محو زیبایی تصویر میشود.
از طرف دیگر، آثاری ظریف و نامحسوس وجود دارند که معمولا کمتر همهگیر میشوند؛ اما بیننده را ترغیب میکنند که چندبار آنها را ببیند. این مدل از همانهایی هستند که با هر بار دیدنشان، روایتهای بیشتر از آنها را درک میکنید.
البته عکسهای زیادی در سبکهای عکاسی منظره و نامحسوس وجود دارند، اما معمولا تاثیرگذارترین، بهیادماندنیترین و قویترین اثرها در تصاویر نامحسوس دیده میشود. درواقع در این عکسها، موقعیت نور تأثیر کمتری دارد و بیشتر به دیدگاه و مهارتهای کاربندی عکاس بستگی دارند. کادربندی یکی از عوامل بسیار مهم در خلق عکسهای تأثیرگذار و بهیادماندنی است. درصورتیکه صحنه و عناصر آن جذاب باشد ولی کادربندی مناسب نباشد، نمیتوانیم تصاویر بهیادماندنی از آنها بگیریم.
به راستی چگونه میتوان عکسهای تأثیرگذار خلق کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که خلق اثر ماندگار به عوامل زیادی بستگی دارد و درنهایت به دیدگاه و سبک عکاس برمیگردد. ما در این مطلب به چند نکته اشاره میکنیم که به شما کمک میکنند از مناظر عکسهای جذاب بگیرید.
یکی از چالشهای بزرگ عکاسان این است که در کادر دوبعدی بخواهند تصاویر سهبعدی به بیننده منتقل کنند. اما در صورت موفقیت بهترین روش برای جذب مخاطب است و عکسها را از دیگر اثرها متمایز میکند.
روشهای زیادی برای نشان دادن عمق عکس وجود دارد و بسته به صحنه، عنصر و نحوه دیدن میتوان آنها را بهکار برد. تکنیکهای کادربندی، مانند هدایت خطوط در عکس، میتوانند برای ایجاد عمق (خصوصا در عکاسی با لنزهای عریض) مفید باشند. نیازی نیست که خطوط خیلی به وضوح دیده شوند؛ مثلا میتوانند در عناصر نزدیک عکس قرار گرفته باشند و به سمت عنصر اصلی جهتگیری شوند.
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای ایجاد عمق این است که با استفاده از عمق میدان کم، عناصر مدنظر را عکاسی کرد. پس برای ثبت تصاویر تأثیرگذار، به غیر از تکنیک عکاسی، نشان دادن عمق میدان اهمیت زیادی دارد.
همه افراد از دیدن چشماندازها لذت میبرند. در عکاسی از طبیعت، تمایل داریم تمامی زیباییهای چشماندازها را برای بیننده به تصویر بکشیم؛ اما واضح است که قرار دادن تمامی عناصر در کادر عکس نتیجه مطلوب به ما نمیدهد. به عبارتی اگر عناصر زیادی را در کادر قرار دهیم، تصویر نهایی شلوغ میشود و عناصر زیبا و برجسته به چشم نمیآیند.
پس بهتر است چند عنصر را برای ترکیببندی عکس درنظر بگیریم و روی آنها تمرکز کنیم.
مثلا عکس بالا را درنظر بگیرید. درواقعیت، کل این صحنه بسیار شگفتانگیز بوده است و از روی رنگهای منعکسشده روی آب میتوانید زیبایی آسمان را تصور کنید؛ اما بااینحال، عنصر آسمان در عکس نشان داده نشده است. درواقع با افزودن عناصر دیگر مانند کوهها و آسمان، تصویر و کادربندی شلوغ میشد و برای بیننده جذابیتی نداشت. در این عکس، عناصر آبشار و دریاچه مجزا شده و نتیجه نهایی سادهتر است و تأثیر بیشتری روی بیننده میگذارد.
حذف برخی از عناصر در عکس باعث میشود که بیننده خودش داستان عکس را خلق کند و چندبار عکس را ببیند.
رنگ در عکاسی اهمیت زیادی دارد؛ فرقی هم ندارد عکس سیاهوسفید باشد یا رنگی. در اصل استفاده مناسب از رنگها میتواند یکی از راههای بسیار مؤثر در ایجاد تصاویر تأثیرگذار باشد.
تئوری رنگها در عکاسی اهمیت زیادی دارد و بهتر است یاد بگیریم که ترکیب چه رنگهایی مناسب است و چگونه رنگها و شدت آنها را تنظیم کنیم. برای مثال، یکی از تکنیکهای کادربندی مؤثر این است که شدت رنگ عکسها را برای عنصر اصلی بیشتر کنیم (به عبارتی شدت رنگ عناصر جلوی تصویر را کمتر کنیم و به سمت مرکز شدت آن را افزایش دهیم).
تنظیمات رنگ را میتوان در مرحله عکاسی، ویرایش آن یا هردو انجام داد. بهترین راه این است که ترکیب رنگها را در حین عکاسی درنظر بگیرید و بعد از آن، در ویرایشگر عکس تنظیمات آنها را کامل کنید.
استفاده از نور در خلق تصاویر تأثیرگذار اهمیت دارد. اغلب گفته میشود که عکاسان مناظر باید در ساعت طلایی (منظور از ساعت طلایی در عکاسی، یک ساعت قبل و بعد از غروب و طلوع خورشید است) عکاسی کنند؛ یعنی زمانیکه نور نرم است و در بهترین حالت خود قرار دارد. سایههای حاصل از نور نرم، کمتر قابل مشاهده هستند. البته به غیر این ساعت طلایی، میتوان در ساعتهای مختلف روز نور نرم را پیدا کرد؛ بستگی دارد که از چه چیزی عکاسی میکنید و چگونه نور دریافت میکنید. مثلا عکسی که در زیر مشاهده میکنید، به وقت ظهر یک روز نسبتا ابری گرفته شده است.
در آن روز، با وجود اینکه آسمان رنگی نبود و نور جانبی رنگارنگ وجود نداشت، نور زیبایی در صحنه قابل مشاهده است. زمانیکه این عکس گرفته شده، نور خورشید از بین ابرها بر قسمت کوچکی از چشمانداز تابیده میشد.
پس باتوجهبه آسمان ابری، اگر این عکس در ساعت طلایی گرفته میشد، نور تابش جذابی نداشت و تصویر عنصر جذابیت خود را از دست میداد.
آخرین و مهمترین عامل در عکاسی مؤثر از منظره این است که برای خودتان و از آنچه که برایتان الهامبخش است، عکاسی کنید.
برقراری ارتباط با محیط اغلب نادیده گرفته میشود. ازآنجاکه تصاویر خاص مخاطبان آنلاین بیشتر جذب میکنند، بسیاری از افراد سعی دارند که از آنها کپیبرداری و تقلید کنند و در عکاسی ارتباط با محیط را درنظر نمیگیرند. ممکن است دریافت لایکهای بیشتر حس خوبی بدهد، اما این را بدانید عکسهایی که با هدف لایک بیشتر گرفته میشوند، اثر کمتری روی بیننده میگذارند نسبت به آنهایی که عکاس با محیط ارتباط برقرار کرده است.
درکل، برقراری ارتباط با محیط، عکاسی شما را بهتر میکند. این عامل باعث میشود که با تامل، اطرافتان را بیشتر درک کنید. همچنین درباره کادربندی بیشتر فکر میکنید و به سرعت یاد میگیرید که چگونه صحنه را منتقل کنید.
تقلید از عکسهای موفق میتواند در یادگیری اصول عکاسی به شما کمک کند، اما اگر در عکس گفتن، عناصر الهامبخش خود را بشناسید، بیشتر یاد خواهید گرفت.
پاسخ ها