برای آگاه بودن

برای آگاه بودن

نشریه آنلاین آگاه، برای آنان که به یادگیری علاقمندند
توسط ۱ نفر دنبال می شود

چگونه در روزهای سخت روی کار تمرکز کنیم؟

چطور در روزهای سخت بر کار تمرکز کنیم؟

اکثر ما یک‌سوم زندگی خود را صرف کارکردن می‌کنیم، یعنی حدود ۹۰هزار ساعت از عمر خود را مشغول کاریم. بنابراین عجیب نیست اگر زمانی برسد که دوره سختی را از سر بگذرانیم، روزهایی که تمرکزکردن و ادامه‌دادن به کار برای ما بسیار دشوار می‌شود. در این روزها چگونه می‌توانیم با مشکل پیش‌آمده کنار بیاییم و به کار خود ادامه دهیم؟ در این مقاله، دنبال پاسخ همین پرسش هستیم. با ما همراه باشید.

چه عواملی تمرکز کاری ما را به هم می‌زنند؟

عوامل شخصی و غیرشخصی زیادی ممکن است بر عملکرد شغلی ما اثر بگذارند. شکست عاطفی، حوادث ناگوار و مرگ یکی از عزیزان از جمله عوامل شخصی هستند که ما را به‌شدت متأثر می‌کنند. گاهی اوقات نیز مسائل غیرشخصی مانند بروز فجایع طبیعی و مرگ هزاران نفر، خشونت اجتماعی، فقر و نابرابری‌های اجتماعی ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. شاید هم صرفا به‌خاطر جنسیت خود قربانی تبعیض سیستماتیک در محیط کار شده باشیم.

حالم خوبه

در چنین شرایطی چگونه می‌توان در محل کار حاضر شد و همچنان به کارکردن ادامه داد؟ آیا باید تسلیم شد یا روش‌هایی هست که بتوان به‌کمکشان همچنان به مسیر خود ادامه دهیم؟

راهکارهای تمرکز بر کار در روزهای سخت

۱. صبور باشید

وقتی چیزی ناراحت‌کننده در اخبار می‌بینید یا اتفاقی ناگوار برای خود یا عزیزانتان رخ می‌دهد، اولین واکنش شما خشم، ناراحتی یا اندوه خواهد بود. مهم این است که این احساسات را بپذیرید و خودتان را بابت آنها سرزنش نکنید. گرچه این روزها مد شده است که افراد احساسات خود را بروز ندهند و قوی به نظر برسند، کنارگذاشتن این کلیشه‌ها و پذیرش آنچه در حال تجربه‌کردنش هستید، اقدامی مثبت است.

گاهی اوقات این احساسات چنان بر ما سنگینی می‌‌کنند که کارکردن غیرممکن می‌شود. در این حالت برای حفظ سلامت روانی و جسمی خود، زمان کوتاهی دست از کار بکشید. می‌توانید پیاده‌روی کنید یا از تمرینات ذهن آگاهی و مدیتیشن کمک بگیرید. در هر صورت مهم است که دست‌کم زمان کوتاهی کار نکنید.

۲. با همکاران یا گروه‌های حامی خارج از محیط کار ارتباط برقرار کنید

کمک گرفتن از گروه‌های حامی در محیط کار

برخی سازمان‌ها درون خود گروه‌های حامی دارند که می‌توانید هنگام بروز مشکل به آنها مراجعه کنید و از پشتیبانی آنها بهره‌مند شوید. اگر محل کار شما فاقد چنین گروه‌هایی است، می‌توانید خارج از محیط کار (مثلا با مراجعه به روان‌درمانگر) دنبال حمایت باشید. هدف از این حمایت چه در محیط کار و چه خارج از آن، این است که فضایی برای درک احساسات شما مهیا شود. جایی که بتوانید آنچه را تجربه کرده‌اید بازگو کنید و احساسات خود را با افراد مطمئن و شنونده در میان بگذارید.

۳. موضوع را با مدیران خود در میان بگذارید

درمیان‌گذاشتن احساسات خود و دوران سختی که سپری می‌کنید با مدیران، بستگی به میزان اعتماد شما به آنها دارد. اگر فرهنگ سازمانی شما به گونه‌ای است که افراد با درمیان‌گذاشتن مشکلات خود ضعیف به نظر می‌رسند، بهتر است به همکاران و به‌خصوص مدیران خود چیزی نگویید.

پس با درنظرگرفتن فرهنگ سازمانی و سبک رهبری مدیران، موضوع را با آنها در میان بگذارید. اگر شک دارید که آنها چه برخوردی با شما می‌کنند، بهتر است به تجربیات پیشین رجوع کنید. آیا مدیران سازمان برای افرادی که مشکلاتی مشابه شما داشتند، کاری کردند؟ آیا همدلی نشان دادند یا برخورد نامناسبی داشتند؟ مدیران سازمان در سخنرانی‌های خود چه فرهنگ کاری‌ای را تبلیغ می‌کنند؟ محیطی که در آن افراد باید در هر شرایطی سرسختانه به کارکردن ادامه دهند یا اینکه فضایی برای عقب‌نشستن در شرایط حساس پیش‌بینی شده است؟ پاسخ به این پرسش‌ها تعیین می‌کند که آیا می‌توانید به سراغ مدیران بروید یا خیر.

۴. محیط کار را درمان همه دردها در نظر نگیرید

اگر تصمیم گرفتید که آنچه را از سر می‌گذرانید در محیط کار مطرح کنید، باید همچنان مرزی بین محیط کار و زندگی شخصی قائل شوید. به یاد داشته باشید که محیط کار فضایی برای کسب درآمد، یادگیری مهارت و پیشرفت حرفه‌ای شماست، اما نمی‌تواند همه نیازهای زندگی شما را تأمین کند.

یکی از اشتباهات رایج افراد این است که اعتقاد دارند باید سرشان را پایین بیندازند و هنگام سختی‌ها با شدت بیشتری تلاش کنند. برخی تصور می‌کنند که غرق‌شدن در کار راه‌حل تمام مشکلات است. این باور نادرست که ریشه در عرف و تربیت جامعه دارد، پیامدهای خطرناکی مانند افسردگی، فرسودگی شغلی و مشکلات خانوادگی به دنبال دارد.

برای غلبه بر هر مشکلی باید از راه‌حل درست بهره گرفت. بسیاری از نیازهای ما نیز در محیط کاری برآورده نمی‌شوند، نیازهایی مانند تفریح و سرگرمی، نیازهای جنسی و عاطفی. بنابراین برای تأمین نیازهای مختلف،‌ باید به سایر جنبه‌های زندگی خود نیز توجه کنیم. بهتر است نیازهای خود را به بخش‌های مختلف تقسیم کنیم و هرکدام را از طریق مجرای درست خود تأمین کنیم. مثلا محیط کار را فضایی برای توسعه حرفه‌ای خود بدانیم. سپس برای تأمین نیازهای دیگر به دنبال توسعه شخصی، توسعه روابط بین‌فردی و تشکیل خانواده باشیم.

جمع‌بندی و توصیه‌ پایانی

شاید برخی رویدادهای زندگی در همان لحظه خردکننده به نظر برسند، اما درنهایت روزهای بسیار سخت نیز می‌گذرند و به‌تدریج احساسات شدیدی که تجربه می‌کردیم، رنگ می‌بازند. ما اغلب عادت داریم آنچه را احساس می‌کنیم قطعی و پایدار تصور کنیم. اما واقعیت این است که بسیاری از احساسات ما گذرا هستند و پس از مدتی جای خود را به احساساتی دیگر می‌دهند. با عنایت به گذرابودن احساسات، می‌توانیم با حوادث ناگوار و دل‌شکستگی‌هایی که در مسیر زندگی گریبان ما را می‌گیرند روبه‌رو شویم، این موقعیت‌های دشوار را فرصتی برای شناخت بهتر خود بدانیم و روند بهبودی را به مثابه فرایند رشد و توسعه شخصی ببینیم.

برای درک بهتر احساسات خود، می‌توانیم هر روز در دفترچه‌یادداشتی شخصی از خود بپرسیم که امروز چه احساسی داریم. با یادداشت‌کردن احساسات روزانه خود، می‌توانیم فرایند بهبودی پس از تجربه‌ای تلخ و دردناک را ببینیم. گرچه این فرایند خطی نیست، مسیر کلی اغلب رو به بهبودی خواهد بود.

برای آگاه بودن
برای آگاه بودن نشریه آنلاین آگاه، برای آنان که به یادگیری علاقمندند

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋