اختلالات روانی در کودکان بسیار شایع و گاهی شدید است. حدود 25 درصد از کودکان و نوجوانان در هر سال نوعی اختلال روانی را تجربه می کنند که یک سوم در برخی از زمان های زندگی خود است. شایع ترین نوع اختلال روانی ، اختلالات اضطرابی است ، مانند اختلال اضطراب فراگیر (که قبلاً اختلال بیش از حد اضطراب دوران کودکی نامیده می شد) یا اختلال اضطراب جدایی .
سایر انواع رایج بیماری های روانی در دوران کودکی عبارتند از
آمار نشان می دهد که این اختلالات چقدر شایع هستند. ADHD8 تا 10 درصد از کودکان در سن مدرسه را تحت تاثیر قرار می دهد. افسردگیبه میزان حدود 2٪ در دوران کودکی و از 4٪ تا 7٪ در دوران نوجوانی رخ می دهد، که حدود 20٪ از نوجوانان را در زمان رسیدن به بزرگسالی تحت تاثیر قرار می دهد. در نوجوانان بیشتر از کودکان کوچکتر، اعتیاد، اختلالات خوردناختلال دوقطبی و کمتر اسکیزوفرنی با شروع زودرس ممکن است ظاهر شود.
اگرچه ناتوانیهای رشدی مانند اختلالات طیف اوتیسم معمولاً اتفاق نمیافتد، میتواند تأثیر قابلتوجهی مادامالعمر بر زندگی کودک و خانوادهاش داشته باشد. اختلال طیف اوتیسم یک اختلال رشدی است که با اختلال در رشد در ارتباطات، تعامل اجتماعی و رفتار مشخص می شود. آمار در مورد اوتیسماختلالات طیفی شامل این است که از هر 59 کودک یک کودک را مبتلا می کند که 15 درصد از سال 2016 تا 2018 افزایش داشته است.
کودکان مبتلا به بیماری روانی ممکن است علائم کلاسیک اختلال خاص خود را تجربه کنند، اما ممکن است علائم دیگری نیز از خود نشان دهند، از جمله:
نمونه هایی از رفتارهای مخاطره آمیز عبارتند از دویدن در خیابان، بالا رفتن بیش از حد، درگیر شدن در درگیری فیزیکی یا بازی با وسایل ناایمن.
همانطور که در مورد اکثر اختلالات سلامت روان در هر سنی وجود دارد، چنین اختلالاتی در کودکان یک علت قطعی ندارد. در عوض، افراد مبتلا به این بیماری ها دارای تعدادی از عوامل خطر بیولوژیکی، روانی و محیطی هستند که در رشد آنها نقش دارد. از نظر بیولوژیکی، بیماریهای روانی معمولاً با سطوح غیرطبیعی انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین یا دوپامین در مغز، کاهش اندازه برخی از مناطق مغز و همچنین افزایش فعالیت در سایر مناطق مغز مرتبط هستند.
پزشکان در مقایسه با پسران احتمال بیشتری برای تشخیص اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب در دختران دارند، در حالی که اختلالاتی مانند اختلال کمبود توجه بیش فعالیو اوتیسماختلالات طیف بیشتر به پسران اختصاص داده می شود. تفاوتهای جنسیتی در بیماریهای روانی نتیجه ترکیبی از تفاوتهای بیولوژیکی بر اساس جنسیت و همچنین تفاوت در نحوه تشویق دختران به تفسیر محیط خود و واکنش به آن در مقایسه با پسران است.
تصور میشود که حداقل سهم ژنتیکی تا حدی در این واقعیت وجود دارد که کودکان و نوجوانان دارای والدین بیمار روانی تا 4 برابر بیشتر احتمال دارد خودشان به چنین بیماری مبتلا شوند. نوجوانانی که دچار یک اختلال روانی می شوند نیز بیشتر مستعد ابتلا به سایر چالش های بیولوژیکی هستند، مانند وزن کم هنگام تولد، مشکلات خواب، و داشتن مادری کمتر از 18 سال در زمان تولد.
عوامل خطر روانی برای بیماری روانی در کودکان عبارتند از: عزت نفس پایین، تصویر بدنی ضعیف ، تمایل به انتقاد شدید از خود و احساس درماندگی در مواجهه با رویدادهای منفی. اختلالات روانی نوجوانان تا حدودی با استرس ناشی از تغییرات بدن، از جمله نوسان هورمون های بلوغ ، و همچنین دوسوگرایانه نوجوانان نسبت به افزایش استقلال، و تغییرات در روابط آنها با والدین، همسالان و دیگران مرتبط است . نوجوانانی که از اختلال سلوک، اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD)، اضطراب بالینی، یا دارای مشکلات شناختی و یادگیری و همچنین مشکل در ارتباط با دیگران رنج می برند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به یک اختلال روانی هستند.
بیماری روانی دوران کودکی ممکن است واکنشی به استرس های محیطی از جمله ضربه باشدمانند قربانی آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی، مرگ یکی از عزیزان، مشکلات مدرسه، یا قربانی قلدری یا فشار همسالان. نوجوانان همجنس گرا در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلالات روانی مانند افسردگی هستند که تصور می شود به دلیل قلدری توسط همسالان و طرد شدن احتمالی توسط اعضای خانواده باشد. کودکان خانواده های نظامی نیز در معرض خطر افسردگی هستند.
عوامل خطر محیطی فوق الذکر افراد را مستعد ابتلا به بیماری روانی دوران کودکی می کند. سایر عوامل خطر افراد را مستعد ابتلا به یک اختلال روانی در هر سنی می کند. چنین عوامل خطر غیر اختصاصی شامل سابقه فقر، قرار گرفتن در معرض خشونت، داشتن یک گروه همسالان ضداجتماعی، یا منزوی بودن از نظر اجتماعی، قربانی شدن سوء استفاده، درگیری والدین و انحلال خانواده است. کودکانی که فعالیت بدنی پایینی دارند، عملکرد تحصیلی ضعیفی دارند یا رابطه خود را از دست می دهند، در معرض خطر بیشتری برای بیماری روانی هستند.
بسیاری از متخصصان مراقبت های بهداشتی ممکن است به تشخیص یک بیماری روانی در کودکان کمک کنند. یکی از این متخصصان احتمالاً یک مصاحبه پزشکی و معاینه فیزیکی گسترده انجام می دهد یا کودک را برای آن ارزیابی ها به عنوان بخشی از ایجاد تشخیص ارجاع می دهد.
بیماری های روانی دوران کودکی ممکن است با تعدادی از شرایط پزشکی دیگر همراه باشد یا می تواند از عوارض جانبی داروهای مختلف باشد. به همین دلیل، متخصصان مراقبت های بهداشتی آزمایش های معمول آزمایشگاهی را در طول ارزیابی اولیه انجام می دهند تا سایر علل علائم را رد کنند. گاهی اوقات ممکن است نیاز به عکس برداری با اشعه ایکس، اسکن یا سایر مطالعات تصویربرداری باشد.
به عنوان بخشی از این معاینه، ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی ممکن است از کودک و والدینش مجموعهای از سؤالات از یک پرسشنامه استاندارد یا خودآزمایی بپرسد تا به ارزیابی بیشتر علائم کمک کند. استفاده از ابزارهای غربالگری برای تشخیص علائم اولیه بیماری روانی در نوزادان و کودکان نوپا اهمیت ویژه ای دارد، زیرا آنها تا حد زیادی در ارتباطاتشان پیش کلامی هستند.
پاسخ ها