سرگرمی و آموزش

سرگرمی و آموزش

تینا

زندگینامه غلامحسین ساعدی؛ نویسنده ای نابغه و همیشه معترض

زندگی نامه غلامحسین ساعدی؛ نویسنده نابغه و همیشه معترض 

شخصیت و زندگی غلامحسین ساعدی همیشه واکنش‌های متناقضی دریافت کرده است. برخی او را از نوابغ ادبیات معاصر کشور می‌دانند و عده‌ای به دلیل فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش از او متنفرند. با هم نگاهی داریم به زندگی نامه غلامحسین ساعدی تا ارزیابی دقیق‌تری نسبت به این نویسنده مهم ادبیات معاصر ایران داشته باشیم؛ کسی که برخی از بهترین کتاب های ایرانی را نوشته است.

زندگی نامه غلامحسین ساعدی؛ نویسنده نابغه و همیشه معترض 

زندگی نامه غلامحسین ساعدی در یک نگاه

نویسنده، نمایشنامه‌نویس و روان‌پزشک

  • ✍️نام مستعار: گوهر مراد
  • 📅تولد: ۲۴ دی ۱۳۱۴، تبریز
  • 🥀درگذشت: ۲ آذر ۱۳۶۴، پاریس
  • 📚آثار برجسته: عزاداران بیل، گاو، ترس و لرز، آی باکلاه، آی بی‌کلاه
  • 🎬تأثیر عمده: پیشروی ادبیات اقلیمی و تأثیر بر سینمای موج نو ایران

جوهر آثار: ساعدی در نوشته‌هایش مرز میان واقعیت و خیال را می‌شکافت و با نگاهی روان‌کاوانه به مفاهیمی چون ترس، فقر، غربت و استبداد در جامعه ایران می‌پرداخت.

ساعدی روشنفکری چپ‌گرا و از منتقدین مهم و اصلی حکومت پهلوی محسوب می‌شد. او پس از انقلاب ۵۷ نیز با حکومت جمهوری اسلامی به مشکل خورد و به همین دلیل از ایران مهاجرت کرد. با این همه در سال‌های اخیر ساعدی هدف خشم و نفرت سلطنت‌طلبان قرار گرفته و به عنوان یکی از عوامل انقلاب شناخته می‌شود.

با این حال این جنجال‌ها درباره ساعدی نمی‌تواند از تاثیرات گسترده او بر ادبیات معاصر ایران بکاهد. ساعدی از آن دسته نویسنده‌هایی است که صریح و بی‌پرده می‌نوشت و شاید همین موضوع دلیل خوبی برای آشنایی ما با این شخصیت باشد.

دوران کودکی و خانواده

دو سالگی غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی در ۲۴ دی ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. پدر او علی‌اصغر نام داشت و کارمند دولت بود. مادر او نیز زن خانه‌داری به نام طیبه بود. با اینکه خانواده پدری او با دربار مظفر‌الدین شاه ارتباط داشتند. خانواده مادری او هم در زمینه سیاست فعال و از مشروطه‌خواهان سرشناس تبریز بودند. . با همه این‌ها وضعیت اقتصادی آن‌ها چندان خوب نبود. به همین غلامحسین روزهای سختی را در کودکی گذراند.

غلامحسین ساعدی و مادرش طیبه خانم.
غلامحسین ساعدی و مادرش طیبه خانم.

او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان بدر آغاز و به اتمام رساند. در سال ۱۳۲۷ بود که گواهی اتمام تحصیلات ششم ابتدایی را گرفت و در همان سال وارد دبیرستان منصور شد. دبیرستان منصور، یک محیط آموزشی معروف و معتبر بود که به افتخار استاندار وقت آذربایجان منصور نامیده شده بود.

نوجوانی و تحصیلات

غلامحسین ساعدی در نوجوانی
غلامحسین ساعدی در نوجوانی مسیر نوشتن را آغاز کرد

نوجوانی و شروع دوران دبیرستان برای ساعدی شبیه به یک نقطه آغاز بود. او در دوران دبیرستان خود اولین داستان‌های کوتاهش را در هفته‌نامه دانش‌آموز منتشر کرد. بعد از مدتی داستان بلند او به نام از پا نیفتاده‌ها نیز در مجله کبوتر صلح به چاپ رسید. در همین دوران بود که فضای پرتنش تبریز در دهه بیست خصوصاً حکومت یک‌ساله خودمختار فرقه دموکرات آذربایجان باعث شد که ساعدی به سمت فعالیت‌های سیاسی برود. او در همان روزهای نوجوانی وارد حزب توده شد. در ۱۷ سالگی انتشار روزنامه‌های فریاد و صعود را بر عهده گرفت. همین فعالیت‌های سیاسی سبب شد تا او در ۱۸ سالگی مدتی را در زندان شهربانی تبریز بگذراند.

ساعدی در خرداد ۱۳۳۳ توانست دیپلم خود را در رشته علوم طبیعی دریافت کند و بعد از آن وارد دانشگاه شد. غلامحسین در همین دوران و در طی سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ دل در گروی عشق دختری به نام طاهره کوزه‌گرانی گذاشت.

دو تصویر از طاهره کوزه گرانی
دو تصویر از طاهره کوزه گرانی

البته این عشق بی‌وصال بود و به نتیجه‌ای نرسید. با این همه همین رابطه عاشقانه منجر شد به نامه‌هایی پر از شور و احساس که ساعدی برای معشوقش به رشته تحریر درآورده بود.

کتاب کتاب طاهره،طاهره عزیزم(نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی)
کتاب کتاب طاهره،طاهره عزیزم
(نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی)

ورود به دانشگاه پزشکی

غلامحسین ساعدی بعد از دوران کودتای ۲۸ مرداد تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه پزشکی تبریز آغاز کرد
غلامحسین ساعدی بعد از دوران کودتای ۲۸ مرداد تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه پزشکی تبریز آغاز کرد

ساعدی در سال ۱۳۳۴ وارد دانشکده پزشکی تبریز شد و تحصیل خود را در رشته طبابت آغاز کرد. ورود او به دانشگاه باعث شد با صمد بهرنگی (داستان‌نویس، مترجم و پژوهشگر) آشنا شود و نوشتن داستان‌های کوتاه خود را با جدیت بیشتری دنبال کند.

بعد از اینکه دوران طبابت را به پایان رساند، نیاز بود که مانند هر پسر دیگری به خدمت ارتش کشور دربیاید. با توجه به تحصیلات ساعدی، او می‌توانست به عنوان افسر وظیفه خدمت کند اما به دلیل فعالیت‌های سیاسی و نوشته‌هایش به عنوان سرباز صفر مشغول به خدمت شد.

ساعدی با وجود مدرک پزشکی به دلیل فعالیت سیاسی به عنوان سرباز صفر مشغول به خدمت شد
ساعدی با وجود مدرک پزشکی به دلیل فعالیت سیاسی به عنوان سرباز صفر مشغول به خدمت شد

ساعدی دو سال را به ارتش خدمت کرد و بعد از آن دوباره ادامه تحصیل داد تا تخصصش را در رشته روان‌پزشکی دریافت کند. او در بیمارستان روانی روزبه فعالیت‌های پزشکی خود را آغاز کرد. همزمان مطبی در خیابان دلگشای تهران داشت که مراجعان خود را در آنجا ویزیت می‌کرد با این حال اصولاً به گرفتن حق ویزیت عادت نداشت. البته این مطب پس از مدتی به پاتوق آن روزهای روشنفکران مانند شاملو و جلال آل احمد تبدیل شده بود.

 

ماجرای نام مستعار گوهر مراد

غلامحسین ساعدی و تنها برادرش علی اکبر ساعدی.
غلامحسین ساعدی و تنها برادرش علی اکبر ساعدی.

گوهر مراد نامی مستعار بود که غلامحسین ساعدی از آن در آثار خود استفاده می‌کرد. منتقدان ادبی مانند عبدالعلی دستغیب معتقد هستند که این نام از اثر عرفانی حزین لاهیجی اخذ شده است. اما ساعدی در یکی از گفتگوهایی که داشت اعلام کرد که علت انتخاب این نام مستعار چیز دیگری است. او تعریف می‌کند که در روزی در حال عبور از گورستانی قدیمی بوده. او در این مسیر به سنگ قبری برخورد می‌کند که برای دختری جوان به نام گوهر، دختر مراد بوده است. از همین جا می‌شود که او نام مستعار گوهر مراد را برای آثار خودش انتخاب می‌کند.

بررسی آثار

ساعدی در دوران انقلاب ایران عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران بود
ساعدی در دوران انقلاب ایران عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران بود

ساعدی هنرمندی پرکار بود که در طول زندگی کوتاه خودش آثار متعددی را خلق کرد. آثاری که این روزها از جمله مهم‌ترین آثار ادبی و نمایشی ایران به حساب می‌آیند. داستان‌هایی که ساعدی در ذهن خود می‌پروراند بیشتر احساساتی مانند ترس، غربت و هراس را منتقل می‌کنند. او در تلاش بود تا با قلم خلاقانه و قدرتمند خود مرزی که بین واقعیت و خیال وجود دارد را بشکافد و کاری کند که مخاطب از دیدگاه دیگری به مفاهیم مرسوم زندگی بیندیشد. در ادامه به ترتیب زمان، آثار غلامحسین ساعدی را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد:

دهه ۴۰: آغاز خلاقیت‌های ادبی و نمایشی ساعدی

  • ده لال‌بازی: مجموعه‌ای از ده نمایش کوتاه و بی‌کلام است که باعث ایجاد تجربه‌ای جدید در تئاتر ایران شد.
  • ایلخچی: پژوهشی که به زندگی و فرهنگ مردم ایلخچی می‌پردازد.
  • مشکین‌شهر: مطالعه‌ای در مورد فرهنگ مردم منطقه مشکین‌شهر می‌گذرد.
  • عزاداران بیل: شامل هشت داستان پیوسته است که در یک روستای خیالی به نام بیل است.
  • چوب‌ به دست‌های ورزیل: یک نمایشنامه در مورد مردم روستایی است که برای حفظ منافع خود دست به خشونت می‌زنند.
  • بهترین بابای دنیا: نمایشنامه‌ای است که به انتقاد ساختار اجتماعی و خانواده می‌پردازد.
  • تک‌نگاری اهل هوا: مجموعه‌ای از مقالات و پژوهش‌ها در مورد آیین‌ها و باورهای مردم جنوب ایران.
  • مقتل: یک داستان بلند با موضوع سوگواری‌های مذهبی مردم ایران.
  • پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت: یک بازخوانی از رویدادها و شخصیت‌های مشروطه.
  • واهمه‌های بی‌نام‌ونشان: یک مجموعه داستانی که فضایی پر از ترس و اضطراب را به تصویر می‌کشد.
  • آی باکلاه، آی بی‌کلاه: یک نمایشنامه نمادین که تضادهای اجتماعی و سیاسی ایران را نشان می‌دهد.

 

اواخر دهه ۴۰ و آغاز دهه ۵: نگارش آثار برجسته

  • ترس و لرز: یک مجموعه داستانی در مورد اضطراب‌ها و ترس‌های فردی و جمعی
  • قره‌داغ: پژوهشی در مورد زندگی و مردم منطقه آذربایجان
  • توپ: یک رمان در مورد استبداد و خشونت اجتماعی
  • پرواربندان: نمایشنامه‌ای در مورد بهره‌کشی و مناسبات استبدادی
  • جانشین: یک نمایشنامه در مورد قدرت و تکرار چرخه‌های استبداد
  • گاو: فیلم‌نامه‌ای در مورد مردی که پس از مرگ گاو خود دچار بحران می‌شود.
  • گور و گهواره: داستانی در مورد مرگ و زندگی در شرایط اجتماعی سخت
  • عافیتگاه: فیلم‌نامه‌ای در مورد زندگی در شرایط اجتماعی و سیاسی بیمارگونه
  • کلاته‌نان: داستانی در مورد فقط و فلاکت در جامعه روستایی

 

دهه ۶۰: پس از انقلاب و تبعید

  • تعدادی نمایش‌نامه و داستان‌های پراکنده که بیشتر آن‌ها در مورد تبعید، سرکوب، زندان و ناامیدی بودند.
  • انتشار دوباره مجله الفبا در پاریس

 

نکاتی در مورد نوشته‌ها و آثار ساعدی

از یک نگاه می‌توان آثار غلامحسین ساعدی را به دو بخش تقسیم کرد:

  • بخش تمثیلی: در این دسته آثاری مانند آی باکلاه آی بی‌کلاه، زاویه، شب‌نشینی باشکوه و پروار بندان قرار می‌گیرند. او در این آثار سعی کرد تا با استفاده از تمثیل‌سازی و با کمک افسانه‌ها مفاهیمی مانند فقر و نابرابری و جهل را نشان دهد.
  • بخش رئالیستی: در این دسته آثاری مانند عزاداران بیل، چوب به دست‌های ورزیل، آرامش در حضور دیگران و واهمه‌های بی‌نام‌ونشان قرار می‌گیرند. این آثار ساعدی شخصیت‌هایی ملموس دارند که رخدادهای ناگهانی باعث دگرگون شدن زندگی‌ ساده‌شان می‌شود. در آثار این نویسنده، چنین تغییراتی به ندرت باعث بهبود زندگی شخصیت‌ها می‌شود.

دهه چهل تا پنجاه خورشیدی زمانی بود که اجرای نمایش‌نامه‌های غلامحسین ساعدی به اوج خودش رسیده بود. موضوعاتی که ساعدی دست روی آن‌ها می‌گذاشت، مفاهیمی مانند اضطراب‌ها و ترس‌های اجتماعی مردم ایران بود. همین موضوع باعث می‌شد که استقبال از نمایش‌هایی که بر اساس داستان‌های او ساخته می‌شوند مدام بیشتر و بیشتر شود. او در آثار خود تلاش می‌گرد تا صحنه‌های پیچیده را به ساده‌ترین شکل ممکن نشان دهد. همین سادگی زمینه‌ساز بازتاب واقعی جامعه و درک‌ راحت‌تر آن می‌شد.

یکی از ویژگی‌های خاص غلامحسین ساعدی این بود که هرگز خودش را محدود به قالب خاصی نمی‌کرد. نوآوری‌های او در آثارش بیان‌کننده ذهن و روح سرکش و خلاق او بوده است. یکی از کارهای جالبی که او انجام داده بود، نمایش‌های سنتی لال‌بازی با استفاده از روش‌های مدرن بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

 

ساعدی پیشروی ادبیات روستایی و اقلیمی معاصر

ساعدی سال ها با نام مستعار گوهر مراد آثار خود را منتشر کرد
ساعدی سال ها با نام مستعار گوهر مراد آثار خود را منتشر کرد

یکی از ویژگی‌های اصلی آثار ساعدی استفاده از عناصر طبیعت است. به دفعات در آثار این هنرمند می‌بینیم که از عناصر غنی اقلیمی الهام گرفته است و با استفاده از آن‌ها تصاویری بی‌نظیر خلق کرده. تخیل بسیار قوی ساعدی به کمک ذهنی که به‌سادگی در اقیانوس خیالش پرواز می‌کرد باعث شده بود، بسیاری از افراد از همان زمان تا کنون میخکوب نوشته‌های او شوند. تجربه‌های زندگی ساعدی، از عشق بدون وصالش تا فعالیت‌های سیاسی و زندان و تحصیل در رشته پزشکی و از همه مهم‌تر کار کردن با بیماران اعصاب و روان سبب شده بود تا کتاب‌های او فضایی اسرارآمیز و در عین حال شگفت‌انگیز داشته باشند. استفاده از لغت‌های عامیانه و قدیمی نیز از ویژگی‌های دیگر نوشته‌های ساعدی است که فهم آثار او را ساده‌تر و آسان‌تر می‌کند.

البته همواره نقد‌هایی به آثار ساعدی نیز وارد بوده است. بسیاری از منتقدان از شخصیت‌های زن منفعل در داستان‌هایش یا نگاه منفی او نسبت به زندگی شهری و تحسین صرف زندگی روستایی صحبت کرده‌اند. با این وجود اما آثار این نویسنده همچنان ارزشمند بوده و بخش قابل توجهی از ادبیات معاصر ایران را به خود اختصاص داده است.

تاثیر غلامحسین ساعدی بر سینما

پوستر فیلم گاو

فیلم گاو ساخته داریوش مهرجویی برگرفته از یکی از داستان‌های غلامحسین ساعدی بوده است. گاو را می‌توان یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ سینمای ایران دانست که نشان داد سینما می‌تواند چیزی فراتر از سرگرمی صرف باشد. این فیلم از مجموعه داستانی عزاداران بیل ساعدی اخذ شده است و می‌توان آن را ترکیبی از ادبیات و سینما دانست که مفاهیمی بسیار عمیق را به نمایش می‌گذارد.

به طور کلی ساعدی نه‌تنها حق زیادی بر گردن ادبیات ایران دارد، بلکه تاثیر او بر سینما نیز انکارناپذیر است. علاوه بر گاو، داریوش مهرجویی فیلمی به نام دایره مینا را هم بر اساس داستان آشغالدونی ساعدی ساخته که این اثر نیز در جای خود ارزش زیادی در سینمای ایران دارد. فیلم آرامش در حضور دیگران نیز به کارگردانی ناصر تقوایی از داستانی به همین نام نوشته ساعدی ساخته شده است.

فعالیت‌های سیاسی اجتماعی

تصویری از دوران بازداشت غلامحسین ساعد و یادداشتش برای برادرش
تصویری از دوران بازداشت غلامحسین ساعد و یادداشتش برای برادرش

ساعدی هنرمندی بود که بخش قابل توجهی از زندگی او به مسائل اجتماعی و سیاسی گره خورده بود. او نه فقط در عرصه ادبیات و نمایش‌نامه نویسی حضور داشت بلکه در میدان سیاست و فعالیت‌های اجتماعی نیز به دفعات دیده شد. او از دوران کودکی با فضای ملتهب سیاسی کشور مواجه شده بود.

غلامحسین ساعدی در سنین کودکی خود بود که آذربایجان توسط شوروی اشغال می‌شود. او بعدها در سفرهایی که به روستاهای اطراف تبریز داشت، تلاش می‌کرد تا روستایی‌ها را با حقوق‌شان آشنا کند. ساعدی تنها ۱۷ سال داشت که سردبیری سه روزنامه مرتبط با حزب دموکرات را بر عهده داشت که همین موضوع بعداً باعث مشکلاتی برای او شد.

این نویسنده در دوران دانشجویی خود چندین بار جنبش‌های دانشجویی تبریز را رهبری کرد و حتی چند اعتصاب به راه انداخت. او در همین دوران با تعدادی از اعضای هسته اولیه سازمان چریک‌های فدایی خلق نیز ارتباطاتی را برقرار کرد. ساعدی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز مدتی به شکل مخفیانه زندگی کرد و در شهریور همان سال هم دستگیر شد.

از فعالیت‌های اجتماعی غلامحسین ساعدی می‌توان به مبارزات او در مقابله با سانسور کتاب‌ها و مطبوعات اشاره کرد. او با دولت وقت مذاکرات متعددی برای جلوگیری از این اتفاق داشت اما نتوانست به نتیجه دلخواه خود برسد. در نتیجه این اتفاق جمعی به نام کانون نویسندگان ایران تاسیس شد که ساعدی یکی از نخستین اعضای آن بود.

در سال ۱۳۵۳ ساعده در حین تهیه یک گزارش درباره شهرک‌های نوبنیاد اطراف سمنان توسط ساواک دستگیر شد. او یک سال تمام در سلول‌های انفرادی زیر شکنجه بود. شکنجه‌های روحی و جسمی وارد شده به او آسیب‌های عمیقی به بر او گذاشته به طوری که پس از این مدت، دیگر نتوانست به دوران طلایی خود بازگردد.

 

دیدگاه‌های غلامحسین ساعدی

جلال آل احمد، نویسنده و مترجم و از پایه گذاران کانون نویسندگان ایران، غلامحسین ساعدی و یدالله (مفتون) امینی، از شاعران معاصر ایران در سمیناری که در دانشگاه تبریز برگزار شد.
جلال آل احمد، نویسنده و مترجم و از پایه گذاران کانون نویسندگان ایران، غلامحسین ساعدی و یدالله (مفتون) امینی، از شاعران معاصر ایران در سمیناری که در دانشگاه تبریز برگزار شد.

همان‌طور که پیشتر به این موضوع اشاره کردیم، ساعدی خود از ترک‌های آذربایجان بود و علاقه زیادی هم به زبان مادری‌اش داشت. با این وجود اما زبان فارسی را «ستون فقرات یک ملت عظیم» می‌دانست. یکی از چیزهایی که ساعدی از آن تنفر شدیدی داشت، فقر ادبی مردم بود. به همین دلیل سعی می‌کرد آثارش را به زبانی بنویسد که برای تمامی اقشار جامعه قابل فهم باشد. او تلاش می‌کرد تا حقیقت جامعه را با زبانی ساده به مردم نشان دهد و داستان‌هایش را به ابزاری برای رشد آگاهی مردم تبدیل کند.

یک تورق ساده از کتاب‌های ساعدی نشان می‌دهد که آثار او مملو از نقد نسبت به نابرابری‌های اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر است. او سعی می‌کرد تا تصویری واقعی و در برخی موارد تلخ از جامعه ایران را به مخاطب خود نشان دهد. تنفر از کارمندی و زندگی مدرن و همچنین فشارهای سیاسی و اجتماعی نیز از دیگر دیدگاه‌هایی است که در آثار او به چشم می‌خورد.

از طرفی تحصیلات او در زمینه روان‌پزشکی و برخورد هرروزه‌اش با بیماران اعصاب و روان باعث شده بود که قلم او رویکردی روان‌کاوانه نیز داشته باشد. ذهن توانمند او مسائلی مانند فقر، خراوات، جهل و سنت‌ها را با زبان ادبی و با دانش پزشکی‌اش در‌آمیخته بود که همین موضوع هم در برخی موارد باعث زندانی و شکنجه شدنش می‌شد با این وجود به کار خود ادامه می‌داد.

 

زندگی در خارج از ایران و سال‌های پایانی زندگی

زندگی نامه غلامحسین ساعدی؛ نویسنده نابغه و همیشه معترض 

پس از اینکه یک سال حبس انفرادی ساعدی در زندان‌های قزل‌قلعه و اوین به پایان رسید، او به دعوت انجمن قلم آمریکا به این کشور دعوت شد. ساعدی در این سفر چند سخنرانی داشت. او در جلسات و شب‌های شعر گوته نیز شرکت داشت.

پس از انقلاب ۵۷ فشار بی‌امان بر ساعدی باعث شد که او به فکر ترک وطن بیفتد. او در سال ۱۳۶۰ ابتدا وارد پاکستان شد و سپس به فرانسه رفت تا آخرین فصل زندگی نامه غلامحسین ساعدی آغاز شود. به گفته خود او هرگز نتوانست با غربت اخت شود. او در همین سال با زنی به نام بدری لنکرانی ازدواج کرد و مجله الفبا را به چاپ رساند. تعداد زیادی نمایشنامه، فیلم‌نامه، داستان و مقاله نیز توسط او به رشته تحریر درآمد که بخش قابل توجهی از آن‌ها ناقص مانده است. در نهایت ساعدی ۴ سال پس از مهاجرت و در حالی که تنها ۴۹ سال داشت، بر اثر یک خون‌ریزی داخلی از دنیا رفت. پیکر او در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.

سرگرمی و آموزش
سرگرمی و آموزش تینا

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋