در دنیای سینما، به تصویر کشیدن زندگی شخصیتهای واقعی، بهویژه چهرههای برجسته نظامی و تاریخی، همواره شمشیری دولبه بوده است. فیلم سینمایی «صیاد» به کارگردانی جواد افشار، که برشی از زندگی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را روایت میکند، مصداق بارز این پیچیدگی است. فیلم صیادا اثری بحثبرانگیز است که میتوان از دو زاویه کاملاً متفاوت به آن نگریست: از یک سو، روایتی که در بخشهایی دچار چالش است و از سوی دیگر، پرترهای هوشمندانه که آگاهانه تلاش میکند از کلیشهها فاصله میگیرد.
در این مقاله کوتاه به نقد و بررسی فیلم صیاد معرفی بازیگران آن میپردازیم.
فیلم «صیاد» برشی حساس از زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی را به تصویر میکشد. داستان بر دورهٔ هجدهماههٔ فرماندهی او بر نیروی زمینی ارتش، از زمان انتصاب تا پیش از عملیات سرنوشتساز فتحالمبین، تمرکز دارد.
محور اصلی درام فیلم صیاد، چالشهای پیچیدهٔ صیاد شیرازی در میانهٔ جنگ است؛ جایی که او نه فقط با دشمن در جبهه، بلکه با اختلافات استراتژیک عمیق با ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت و فرمانده کل قوا، نیز روبهرو است. فیلم تلاشهای خستگیناپذیر این فرمانده برای ایجاد وحدت و هماهنگی میان ارتش و سپاه را دنبال میکند تا بتواند بنبستهای نظامی را بشکند. این روایت، داستان عبور از موانع سیاسی و نظامی با تکیه بر ایمان، دانش و ارادهای است که مسیر جنگ را تغییر داد.
در نگاه اول، «صیاد» با انتقاداتی روبهروست که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. برخی منتقدان معتقدند که فیلمنامه دچار پراکندگی و عدم انسجام است. به جای تمرکز بر یک بحران اصلی و پرداخت عمیق آن، فیلم به ماجراهای متعددی سرک میکشد. این شاخهبهشاخه شدن باعث میشود ریتم فیلم گاهی افت کند و مخاطب نتواند به طور کامل با دغدغههای شخصیت اصلی و هسته مرکزی داستان همراه شود.
از منظر کارگردانی نیز، این نقد وارد است که جواد افشار، با وجود تبحرش در سریالسازی، در تمام لحظات نتوانسته از استانداردهای تلویزیونی فاصله بگیرد؛ بهویژه در صحنههای جنگی که فاقد مقیاس و شکوه لازم برای یک اثر سینمایی حماسی هستند و گاهی حس یک تولید تلویزیونی خوشساخت را تداعی میکنند تا یک فیلم سینمایی پرهزینه. این رویکرد باعث میشود فیلم میان یک درام بیوگرافیک، یک تریلر سیاسی و یک فیلم جنگی سرگردان بماند و در تعریف ژانر خود دچار لکنت شود.
اما در مقابل این نقدها، تحلیلی عمیقتر نیز وجود دارد که این ویژگیها را نه بهعنوان ضعف، بلکه بهعنوان انتخابهای هوشمندانه کارگردان و نویسنده تلقی میکند. از این دیدگاه، «صیاد» آگاهانه خود را از دام «قهرمانسازی» کلیشهای دور میکند. فیلم بیش از آنکه بر شخصیت صیاد شیرازی متمرکز باشد، به مناسبات سیاسی و وضعیت اجتماعی آن دوران میپردازد و در واقع، یک نقد اجتماعی بر برههای حساس است.
این نگاه معتقد است که پراکندگی روایی، در حقیقت تلاشی برای نشان دادن آشفتگی همان دوران است. فیلم عامدانه از ساختن یک قهرمان خارقالعاده پرهیز میکند؛ به همین دلیل، شکستها و چالشها بیش از افتخارات به تصویر کشیده میشوند. پیروزیهای بزرگ، مانند آزادسازی شهرها، به شکلی کلامی و گذرا روایت میشوند تا دوربین بر روی تقابلها و موانع تمرکز کند. این رویکرد که از هیجانات سینوسی و نمایشهای خارقالعاده پرهیز میکند، به رشد خزنده و باورپذیر شخصیت قهرمان کمک شایانی کرده است.
نقطه اشتراک هر دو نگاه به فیلم صیاد، تحسین بازیهای فیلم است. علی سرابی با یک نقشآفرینی بهاندازه و قدرتمند، تصویری باورپذیر از شهید صیاد شیرازی ارائه میدهد. در کنار او، هومن برقنورد در نقش ابوالحسن بنیصدر، بازی چندلایه و بهیادماندنی به نمایش میگذارد که تقابل این دو، موتور محرک درام فیلم است.
همچنین، منتقدان جدی فیلم هم معتقدند که جواد افشار قابهای سینمایی دقیقی بسته و طراحیهای بصری فیلم، تصویر خوبی از ایران ملتهب آن سالها را بدون اتکای بیش از حد به جلوههای ویژه به نمایش میگذارد.
یکی از نقاط قوت انکارناپذیر فیلم «صیاد»، تیم بازیگری قدرتمند آن است که در آن، بازیگران شناختهشده و توانمند تئاتر و سینما، به ایفای نقش شخصیتهای واقعی و تاثیرگذار تاریخ معاصر پرداختهاند.
علی سرابی که از ستونهای اصلی تئاتر ایران با کارنامهای درخشان است، در این فیلم اصلیترین بار درام را به دوش میکشد. او با استفاده از تکنیک و توانایی خود در صداسازی و کنترل بدن، توانسته تصویری باصلابت، انسانی و چندوجهی از شخصیت شهید صیاد شیرازی ارائه دهد. بازی او ترکیبی دقیق از آرامش درونی و قاطعیت یک فرمانده در میدان نبرد است.
برقنورد که مخاطبان او را با نقشهای متنوع کمدی و جدی به یاد دارند، در «صیاد» یکی از بهترین بازیهای خود را به نمایش میگذارد. او با فاصله گرفتن از تصویر کاریکاتوری و کلیشهای بنیصدر، شخصیتی پیچیده و قابل تامل خلق کرده که بهعنوان قطب منفی داستان، نقشی کلیدی در پیشبرد درام ایفا میکند.
مارال بنیآدم که در سالهای اخیر با نقشآفرینیهای درخشان در سینما و شبکه نمایش خانگی به چهرهای شناختهشده تبدیل شده است، در این فیلم نقش عاطفی و همراهیکنندهٔ همسر شهید را بر عهده دارد. او بهخوبی توانسته وجه شخصی و خانوادگی زندگی صیاد شیرازی را به تصویر بکشد.
این بازیگر توانمند که او نیز سابقهای پربار در تئاتر دارد، وظیفهٔ ایفای نقش یکی دیگر از فرماندهان برجستهٔ آن دوران را بر عهده گرفته است. بازی او در کنار سرابی، به خلق باورپذیر فضای جلسات نظامی و استراتژیک کمک شایانی کرده است.
ایفای نقش شخصیتهای واقعی که هنوز در قید حیات هستند، چالشهای خاص خود را دارد. حامد شیخی نیز بهخوبی توانسته به این نقش نزدیک شود و بخشی از پازل تیم فرماندهی آن دوران را تکمیل کند.
حضور این دو بازیگر پیشکسوت و محبوب که بیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشوند، در لباس نظامی و در نقشهایی کاملاً جدی، از انتخابهای جالبتوجه فیلم است. این دو هنرمند با حضور کوتاه اما مؤثر خود، به فضاسازی و معرفی ساختار ارتش در آن دوره کمک کردهاند.
فیلم «صیاد» یک اثر قابل احترام در ژانر دفاع مقدس و پرترهنگاری است که به لطف بازیهای درخشان علی سرابی و هومن برقنورد، لحظاتی جذاب و دیدنی را خلق میکند. این فیلم پنجرهای کوتاه به زندگی یکی از فرماندهان بزرگ تاریخ معاصر ایران میگشاید و تلاش دارد تا تصویری انسانی و متفاوت از او ارائه دهد.
با این حال، ضعف در فیلمنامه، عدم انسجام روایی و اجرای نهچندان سینمایی صحنههای اکشن، باعث شده تا «صیاد» نتواند تمام پتانسیلهای خود را به فعلیت برساند و مخاطب و منتقدان را بهطور کامل «صید» کند. این فیلم را میتوان به علاقهمندان سینمای دفاع مقدس و تاریخ معاصر ایران پیشنهاد داد، اما نباید انتظار یک شاهکار بینقص را از آن داشت. «صیاد» گامی در مسیر به تصویر کشیدن قهرمانان ملی است، اما راه برای رسیدن به آثاری پختهتر و تأثیرگذارتر در این عرصه همچنان طولانی است.
پاسخ ها