چه چیزی ضریب هوشی ما را تعیین میکند؟ ژنتیک یا محیط؟ این سؤال همیشه در حوزه روانشناسی بحثبرانگیز بوده است. برای درک ارتباط ژنتیک و محیط با ضریب هوشی انسان (IQ) تاکنون تحقیقات زیادی انجام شده است. طبق بسیاری از این تحقیقات، بخش چشمگیری از هوش انسان تحتتأثیر ژنتیک است. البته محیط هم میتواند در شکلگیری این صفت ژنتیکی نقش داشته باشد. در این مقاله هرآنچه لازم است درباره تأثیر ژنتیک و محیط بر هوش انسان بدانید، نوشته شده است. با ما همراه باشید.
یکی از اولین تحقیقاتی که برای درک تأثیر ژنتیک بر ضریب هوشی انجام شد، تحقیقات پروفسور سیریل برت بود. طبق پژوهشهای او که از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۶۶ منتشر شدند، ژنتیک اثر چشمگیری بر ضریب هوشی یا همان آیکیو میگذارد. پژوهشهایی که اخیرا انجام شدهاند نیز حاکی از این هستند که وراثتپذیری هوش در مقیاس ۰ تا ۱ به ۰٫۸ هم میرسد.
خیر، هیچ ژن واحدی مسئول هوش نیست. هوش یک ویژگی چندژنی (Polygenic) است، به این معنی که از تعامل پیچیده چندین ژن به وجود میآید. برای مثال، در پژوهشی که DNA بیش از ۲۴۰ هزار نفر را بررسی کرد، محققان ۵۳۸ ژن را شناسایی کردند که با هوش در ارتباط بودند. این ژنها پتانسیل اولیه مغز ما را شکل میدهند.
پتانسیل ژنتیکی بهتنهایی کافی نیست. محیطی که در آن رشد میکنیم، میتواند این پتانسیل را تقویت یا تضعیف کند. بیایید تأثیر محیط را با چند مثال بررسی کنیم.
تحقیقات نشان میدهد فرزندان اول بهطور میانگین ضریب هوشی بالاتری نسبت به خواهر و برادرهای کوچکتر خود دارند. بسیاری از کارشناسان معتقدند علت این است که فرزندان اول توجه متمرکزتری از والدین دریافت میکنند و انتظارات بالاتری از آنها وجود دارد. تحریک شناختی در خانه، مانند بازخوردهای تشویقی، دسترسی به کتاب و گفتگوهای سازنده، نقشی کلیدی در بهبود IQ دارد، در حالی که سرزنش و انتقاد مداوم میتواند آن را سرکوب کند.
وضعیت اجتماعی-اقتصادی، یعنی دسترسی خانواده به منابعی مانند درآمد، تحصیلات و جایگاه اجتماعی، تأثیری عمیق بر رشد هوش کودک دارد. کودکانی که در خانوادههای با وضعیت مطلوب رشد میکنند، دسترسی بهتری به تغذیه سالم، مراقبتهای بهداشتی، و محیطهای آموزشی غنی دارند. تحقیقی نشان داد اختلاف IQ بین کودکانِ مرفهترین و فقیرترین خانوادهها در ۲ سالگی ۶ امتیاز بود، اما این شکاف تا ۱۶ سالگی به حدود سه برابر افزایش یافت. فقر و بیثباتی مالی میتواند مانع از دستیابی کودک به پتانسیل ژنتیکی کامل خود شود.
مدتزمانی که فرد در مدرسه میگذراند، با ضریب هوشی او ارتباط مستقیمی دارد. هر سال تحصیل میتواند IQ را بین ۱ تا ۵ امتیاز افزایش دهد. مدارس به ما یاد میدهند چگونه مسائل را حل کنیم، استدلال منطقی داشته باشیم و اطلاعات را پردازش کنیم؛ مهارتهایی که مستقیماً در آزمونهای هوش سنجیده میشوند.
سوءتغذیه، بهویژه در سالهای اولیه زندگی، میتواند آسیب جدی به رشد مغز وارد کند و طبق تحقیقات، IQ را تا ۱۵ امتیاز کاهش دهد.
بحث بر سر اینکه هوش از کجا میآید، برای بیش از یک قرن در روانشناسی ادامه داشته است. اما یک حقیقت عمیقتر و کاربردیتر وجود دارد: اینکه هوش ما از کجا میآید، به اندازه کاری که با آن انجام میدهیم اهمیت ندارد.
اینجاست که مفهوم «ضریب هوشی مؤثر» (Effective IQ) مطرح میشود. ضریب هوشی مؤثر شما، به عملکرد واقعی ذهنتان در زندگی روزمره اشاره دارد و برخلاف تصور عمومی، ثابت نیست. علم بارها و بارها نشان داده است که ما میتوانیم با عادتهایمان خروجی موتور ذهنی خود را بهبود بخشیم یا با عادتهای مخرب، چرخدندههای آن را فرسوده کنیم.
همه ما با مه مغزی آشناییم. آن گیجی خفیفی که پس از یک شب بیخوابی یا استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی (Doomscrolling) تجربه میکنیم، دستپخت خود ماست. ما با انتخابهایمان در محیطهایی قرار میگیریم که توجه ما را تخلیه میکنند و ما را به جای تفکر عمیق، در حالت واکنش دائمی به محرکها نگه میدارند. سپس تعجب میکنیم که چرا مغزمان در لحظات حساس یاریمان نمیکند.
یک دام بزرگ ذهنی، اجتناب از صحبت درباره هوش است. بسیاری از افراد از این موضوع میترسند، مبادا نمره یک آزمون به برچسبی دائمی برای آنها تبدیل شود. این ترس باعث میشود که ما از پرداختن به عادتهایی که واقعاً بر هوش مؤثر ما تأثیرگذارند، غافل شویم.
نکته کلیدی این است که این عادتها عملکرد قابلاندازهگیری شما را بهبود میبخشند. اگر در مورد عملکرد بهتر جدی هستید، باید در مورد عادتهایی که آن را تقویت میکنند نیز جدی باشید.
یادگیری یک فرآیند مبتنی بر زور و فشار نیست. بهترین روشها عبارتاند از:
مغز ما برای فکر کردن در حین حرکت تکامل یافته است، نه در سکون.
ما با کاوش در جهان، شناسایی الگوها و پرسیدن سؤال هوشمند شدیم، نه با نشستن و حفظ کردن لیستها. افرادی که تا سنین بالا از نظر ذهنی هوشیار میمانند، کسانی نیستند که منفعلانه اطلاعات را مصرف میکنند؛ آنها کسانی هستند که هنوز در مورد جهان سؤال میپرسند و انتظار دارند هر پاسخ، به سؤالی جدید منجر شود.
حقیقت این است: عددی که در یک آزمون IQ (مانند وکسلر یا استنفورد-بینه) کسب میکنید، شما را تعریف نمیکند. بخش چشمگیری از پتانسیل هوش با تولد به ارث میرسد، اما این تنها نقطه شروع است. آنچه واقعاً اهمیت دارد، این است که شما راننده این ذهن هستید.
هوش مؤثر شما ثابت نیست؛ یک سیستم پویاست که اگر به درستی تنظیم شود، بسیار قدرتمند و اگر نادیده گرفته شود، شکننده خواهد بود. برای حفظ برتری خود، به دنبال چیزهای جدید باشید، ایدههایتان را به بحث بگذارید، مفاهیم را با صدای بلند برای دیگران توضیح دهید و به خوبی استراحت کنید. مغز به کاوش پاداش میدهد و رکود را مجازات میکند.
در نهایت، شما به سطح عادتهایتان سقوط خواهید کرد. و حقیقت در مورد IQ این است که ما قدرتی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنیم برای شکل دادن به تجلی آن در زندگی خود داریم.
بهنظر شما کدام عادتها بیشترین تأثیر را بر عملکرد ذهنی شما داشتهاند؟ آیا تجربهای از تقویت هوش مؤثر خود از طریق تغییر سبک زندگی دارید؟ نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
بخشی از این متن بر اساس مقاله منتشر شده در psychologytoday نوشته شده است.
پاسخ ها