
بهرام بیضایی؛ نامی است که سایهاش بر تاریخ ادبیات نمایشی و سینمای ایران سنگینی میکند. او تنها یک نمایشنامهنویس یا کارگردان ساده نیست؛ او پژوهشگری است که تاریخ را میکاود، اسطورهها را زنده میکند و با زبانی منحصربهفرد، تاریخ را به امروز میکشناند.
بیضایی آثار بسیاری خلق کرده که برخی به روی صحنه رفتند، برخی فیلم شدند و بسیاری دیگر تنها روی کاغذ ماندند تا ما آنها را بخوانیم و در ذهنمان کارگردانی کنیم. انتخاب تنها ۵ اثر از میان کارنامهی پربار استاد بیضایی کار دشواری است، اما اگر میخواهید وارد دنیای حیرتانگیز بهرام بیضایی شوید، این لیست برای شروع فوقالعادهای است.
در این مطلب، نگاهی میاندازیم به ۵ کتاب برتر بهرام بیضایی (شامل نمایشنامه و فیلمنامه) که خواندنشان تجربهای متفاوت از ادبیات فارسی را برایتان رقم میزند.

داستان در آخرین لحظات فروپاشی امپراتوری ساسانی میگذرد. یزدگرد سوم، پادشاه ایران، در حال فرار از دست اعراب، به آسیابی در مرو پناه میبرد و در آنجا کشته میشود. اما چه کسی پادشاه را کشته است؟
نمایشنامه در قالب یک بازجویی درخشان پیش میرود. سرداران سپاه یزدگرد، آسیابان، زن و دخترش را به جرم کشتن شاه محاکمه میکنند. اما هر کدام از اعضای خانوادهی آسیابان روایتی متفاوت از ماجرا دارند. «مرگ یزدگرد» روایتی چندوجهی از تاریخ است؛ جایی که حقیقت در میان روایتهای متناقض گم میشود و زبان فاخر بیضایی در اوج خود قرار دارد.

این کتاب شامل سه نمایشنامه کوتاه (برخوانی) است: «آرش»، «اژدهاک» و «کارنامه بندار بیدخش». بیضایی در این آثار با زبانی که ریشه در متون کلاسیک دارد اما برای مخاطب امروز کاملاً قابلفهم است، به سراغ اسطورهها میرود.
در «آرش»، او روایتی متفاوت از پهلوان تیرانداز ایرانی ارائه میدهد که باید مرز ایران و توران را مشخص کند. در «اژدهاک»، داستان ضحاک ماردوش را از زاویهای دیگر میبینیم و در «کارنامه بندار بیدخش»، قصهی جمشید شاه و وزیر دانشمندش روایت میشود که قربانی دانش خود میگردد. این کتاب عصارهی پیوند بیضایی با ایران باستان است.

صحنه خالی است و چهار شخصیت با نامهای رنگها حضور دارند: زرد (روشنفکر)، سرخ (بازاری)، سبز (سنتی-مذهبی) و سیاه (تودهی مردم). این چهار رنگ که از خطری نامعلوم میترسند، با هم متحد میشوند تا مترسکی بسازند که از آنها محافظت کند.
اما مترسک پس از ساخته شدن، جان میگیرد و بر سازندگانش مسلط میشود. او با ایجاد تفرقه بین رنگها، حکومتی خودکامه بنا میکند. «چهار صندوق» نمایشی هوشمندانه از چگونگی شکلگیری استبداد توسط خود مردم و نقش اقشار مختلف جامعه در پایداری آن است.

این فیلمنامه که فیلم موفقی هم از روی آن ساخته شد، یک نئونوآر ایرانی تمامعیار است. داستان دربارهی گلرخ کمالی، نویسندهای است که پس از جدایی، به تهران بازمیگردد و متوجه میشود شوهر سابقش، ناصر، ورشکسته شده و در آستانهی زندان است.
گلرخ برای نجات شوهرش، وارد دنیای خشن و مردانهی بازار و دادوستد میشود تا رضایت طلبکاران را جلب کند. او در این مسیر تحقیرها و تهدیدهای بسیاری را تحمل میکند، اما در نهایت با حقیقتی تلخ دربارهی نقشهی شوهرش روبهرو میشود. «سگکشی» روایتی نفسگیر از فریب، طمع و استقامت یک زن در جامعهای بیرحم است.

قصهای شبیه به داستان پوریای ولی. پهلوان اکبر، پهلوان نامدار شهر، قرار است فردا کشتی بگیرد. اما او درمییابد که حریف جوانش، حیدر، برای وصال به دختر موردعلاقهاش نیاز مبرم به این پیروزی دارد.
پهلوان اکبر بر سر دوراهی اخلاقی قرار میگیرد: حفظ نام و آوازهی خود یا فداکاری برای جوانی عاشق. نمایشنامه در چهار پرده، کشمکش درونی پهلوان، فضای تیره و رو به زوال شهر و مفهوم واقعی پهلوانی را به تصویر میکشد. پایانی تراژیک و تأثیرگذار، این اثر را به یکی از ماندگارترین نمایشنامههای ایرانی تبدیل کرده است.
| سالِ نگارش | نام کتاب | گونه | سالِ انتشار | ناشر | توضیحات |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۳۳۷ و ۱۳۴۲ | آرش | برخوانی | ۱۳۵۶ | نیلوفر | پارههایی ازش در زبان و ادبیّات فارسی (۱۳۷۸) و سخن شیرین پارسی (۱۳۸۱) نیز آمده. سالِ ۱۳۹۲ به کارگردانیِ نویسنده آواخوانی شد. |
| ۱۳۳۷ تا ۱۳۷۴ | سه بَرخوانی | مجموعهٔ برخوانی | ۱۳۷۶ | روشنگران | نگاشته و بازنگریسته. شامل «آرش»، «اژدهاک» و «کارنامهی بُندارِ بیدَخش». |
| ۱۳۴۱ | مترسکها در شب و عروسکها | مجموعهٔ نمایشنامه | ۱۳۴۱ | نویسنده | هرگز تجدید چاپ نشده. اولی سال ۱۳۴۲ تلهتئاتر شده است. |
| ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ | سه نمایشنامهی عروسکی | مجموعهٔ نمایشنامه | ۱۳۴۲ | نویسنده / نگاه / روشنگران | شامل «عروسکها»، «غروب در دیاری غریب» و «قصهی ماه پنهان». |
| ۱۳۳۸ و ۱۳۴۳ | نمایش در ژاپن | پژوهش | ۱۳۴۳ | مجله موسیقی / روشنگران | با همکاریِ داریوش آشوری و سهراب سپهری. |
| ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ | نمایش در ایران | پژوهش | ۱۳۴۴ | نویسنده / روشنگران | انتشارِ پیشین در مجلّه موسیقی. |
| ۱۳۴۲ | پهلوان اکبر میمیرد | نمایشنامه | ۱۳۴۴ | صائب / نگاه / روشنگران | نخستین بار پاییز و زمستانِ ۱۳۴۴ به نمایش درآمد. |
| ۱۳۴۳ | هشتمین سفر سندباد | نمایشنامه | ۱۳۵۰ | جوانه / روزبهان / روشنگران | پاییزِ ۱۳۴۳ شصت نسخهٔ پلیکپی به طورِ محدود منتشر شد. |
| ۱۳۴۴ | دنیای مطبوعاتی آقای اسراری | نمایشنامه | ۱۳۴۵ | مروارید / روشنگران | – |
| ۱۳۴۴ | سُلطان مار | نمایشنامه | ۱۳۴۵ | نویسنده / تیراژه / روشنگران | نویسنده سالِ ۱۳۴۸ بر صحنه برد. |
| ۱۳۴۶ | ضیافت / میراث | مجموعهٔ نمایشنامه | ۱۳۵۵ | نگاه / روشنگران | دو نمایشنامهٔ تکپردهای که نویسنده سالِ ۱۳۴۶ به نمایش درآورده. |
| ۱۳۴۶ | چهار صندوق | مضحکه | ۱۳۵۸ | روزبهان / روشنگران | نخستین بار بهمنماهِ ۱۳۴۶ در نخستین شمارهٔ دفترهای زمانه چاپ شد. |
| ۱۳۴۷ | دیوان بلخ | نمایشنامه | ۱۳۴۷ | امیر کبیر / نگاه | پارهای ازش در ادبیات معاصر ایران (نثر) (۱۳۸۱) نیز آمد. |
| ۱۳۴۸ | گمشدگان | نمایشنامه | ۱۳۵۷ | پیام | – |
| ۱۳۴۸ | نمایش در چین | پژوهش | ۱۳۴۹ | امیر کبیر / روشنگران | با چند نمایشنامه به ترجمهٔ داریوش آشوری. |
| ۱۳۴۹ | راه توفانی فرمان پسر فرمان… | نمایشنامه | ۱۳۵۷ | نیلوفر | نخست در کیهان سالِ ۱۳۵۱ با نامِ «فرمان» چاپ شده بود. |
| ۱۳۴۹ | حقیقت و مرد دانا | داستانِ کودکان | ۱۳۵۱ | کانونِ پرورشِ فکری | با نقّاشیهای مرتضی ممیّز. |
| ۱۳۴۹ | عیّار تنها | فیلمنامه | ۱۳۶۴ | روشنگران | چاپِ نخست در چراغ (۲)، ۱۳۶۰. |
| ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۹ | دیوان نمایش | مجموعهٔ نمایشنامه | ۱۳۸۲ | روشنگران | متنِ بازنگریستهای از نمایشنامههای دههٔ ۱۳۴۰. دفترِ یکُم و دوّم چاپ شده. |
| ۱۳۵۴ | حقایق دربارهی لیلا دختر ادریس | فیلمنامه | ۱۳۶۱ | تیراژه / روشنگران | – |
| ۱۳۵۵ | آهو، سلندر، طلحک و دیگران | فیلمنامه | ۱۳۵۶ | نگاه / روشنگران | «سلندر» دو بار فیلم شده (واروژ کریم مسیحی و رفیع پیتز). |
| ۱۳۵۶ | ندبه | نمایشنامه | ۱۳۷۱ | رامین / تصویر و زمانه / روشنگران | نسخهٔ کاملش اوّل بار تابستانِ ۱۳۶۲ در الفبای پاریس منتشر شد. |
| ۱۳۵۸ | مرگ یزدگرد | نمایشنامه | ۱۳۵۹ | روزبهان / روشنگران | نمایشِ نویسنده سالِ ۱۳۵۸ و فیلمشده سالِ ۱۳۶۰. |
| ۱۳۵۳ و ۱۳۵۸ | قصههای میرِ کفنپوش | فیلمنامه | ۱۳۶۳ | ابتکار / روشنگران | – |
| ۱۳۵۹ | شب سمور | فیلمنامه | ۱۳۶۶ | عکس معاصر | فیلمِ خطِّ قرمز را بر اساسِ این کار ساختهاند. |
| ۱۳۵۹ | اِشغال | فیلمنامه | ۱۳۶۸ | روشنگران / رامین | چاپِ نخست: چراغ (۳)، ۱۳۶۱. |
| ۱۳۵۹ | آینههای روبرو | فیلمنامه | ۱۳۶۱ | دماوند / روشنگران | – |
| ۱۳۶۰ | خاطرات هنرپیشهٔ نقش دوم | نمایشنامه | ۱۳۶۲ | دماوند / روشنگران | – |
| ۱۳۶۱ | روز واقعه | فیلمنامه | ۱۳۶۳ | ابتکار / روشنگران | سالِ ۱۳۷۳ با همین نام فیلم کردهاند. |
| ۱۳۶۱ | زمین | فیلمنامه | ۱۳۶۴ | ابتکار / روشنگران | – |
| ۱۳۶۱ | فتحنامهی کلات | نمایشنامه | ۱۳۶۲ | دماوند / روشنگران | – |
| ۱۳۶۳ | پروندهی قدیمی پیرآباد | فیلمنامه | ۱۳۶۳ | ابتکار / روشنگران | سالِ ۱۳۷۵ فیلمِ فصل پنجم را بر این اساس ساختهاند. |
| ۱۳۶۳ | عَیّارنامه | فیلمنامه | ۱۳۶۴ | فاریاب / سیمرغ / روشنگران | با نقّاشیِ آیدین آغداشلو. |
| ۱۳۶۳ | تاریخ سرّی سلطان در آبسْکون | فیلمنامه | ۱۳۶۵ | عکس معاصر / روشنگران | – |
| ۱۳۶۳ | وقت دیگر، شاید . . . | فیلمنامه | ۱۳۶۸ | ابتکار | با نقّاشیِ آیدین آغداشلو. سالِ ۱۳۶۶ با نام شاید وقتی دیگر فیلم شده. |
| ۱۳۶۳ | پردهخانه | نمایشنامه | ۱۳۷۲ | روشنگران | – |
| ۱۳۵۸ و ۱۳۶۵ | طومار شیخ شرزین | فیلمنامه | ۱۳۶۸ | رامین / روشنگران | با نقّاشیِ آیدین آغداشلو. |
| ۱۳۶۵ | دیباچهی نوین شاهنامه | فیلمنامه | ۱۳۶۹ | روشنگران | با نقّاشیِ آیدین آغداشلو. |
| ۱۳۶۵ | پردهی نئی | فیلمنامه | ۱۳۷۱ | روشنگران | چاپِ دیگرِ گزیدهای در دُرج دَری (۱۳۸۹). |
| ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ | گفتوگو با بهرام بیضایی | گفتگو | ۱۳۷۱ | آگاه | گفتگو با زاون قوکاسیان. |
| ۱۳۶۷ | جنگنامهی غلامان | نمایشنامه | ۱۳۶۹ | عصر جدید / روشنگران | – |
| ۱۳۶۸ | سفر به شب | فیلمنامه | ۱۳۹۶ | روشنگران | چاپِ پیشینِ طرح در شمارهٔ ۶۸ ماهنامهٔ صنعت سینما. |
| ۱۳۶۸ | مسافران | فیلمنامه | ۱۳۷۱ | روشنگران | به سالِ ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ فیلم شده. |
| ۱۳۶۹ | فیلم در فیلم | فیلمنامه | ۱۳۷۳ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۰ | جدال با جهل | گفتگو | ۱۳۸۸ | ثالث | گفتگو (با نوشابه امیری؟). |
| ۱۳۷۰ | هیچکاک در قاب | گفتگو | ۱۳۷۴ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۱ | سگکُشی | فیلمنامه | ۱۳۸۰ | روشنگران | به سالِ ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ فیلم شده. |
| ۱۳۷۲ | سیاوشخوانی | نمایشنامه و فیلمنامه | ۱۳۷۵ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۳ | آوازهای ننه آرسو | فیلمنامه | ۱۳۷۵ | روشنگران | فیلمِ سایه به سایه را بر اساسِ این فیلمنامه نوشته و ساختهاند. |
| ۱۳۷۵ | مقصد | فیلمنامه | ۱۳۷۷ | روشنگران | – |
| ۱۳۵۳ و ۱۳۷۵ | چشمانداز | فیلمنامه | ۱۳۸۸ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۶ | اَفرا، یا روز میگذرد | نمایشنامه | ۱۳۸۱ | روشنگران | نویسنده سالِ ۱۳۸۶ نمایش داده. |
| ۱۳۷۷ | مجلس قربانی سِنِمّار | نمایشنامه | ۱۳۸۰ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۷ | گفتگو با باد | فیلمنامهٔ کوتاه | ۱۳۷۹ | دیدار | فیلمشده به سالِ ۱۳۷۷ به کارگردانیِ نویسنده. |
| ۱۳۷۳ و ۱۳۷۸ | سهرابکُشی | نمایشنامه | ۱۳۸۶ | روشنگران | پارههایی چند از واپسین بخشِ نمایشنامه سال ۱۳۸۵ چاپ شده بود. |
| ۱۳۵۶ و ۱۳۷۸ | جانا و بلادور | نمایشنامه | ۱۴۰۴ | بیشه | سایهبازی. سالِ ۱۳۹۱ نویسنده نمایش داد. |
| ۱۳۷۹ | ایستگاه سلجوق | فیلمنامه | ۱۳۸۱ | روشنگران | – |
| ۱۳۷۹ | مَجلس ضَربت زدن | نمایشنامه | ۱۳۸۱ | روشنگران | – |
| ۱۳۸۱ | اتفاق خودش نمیافتد! | فیلمنامه | ۱۳۸۴ | روشنگران | – |
| ۱۳۸۲ | شب هزارویکُم | نمایشنامه | ۱۳۸۲ | روشنگران | سه تکپردهای همنام پیدرپی که نویسنده سالِ ۱۳۸۲ به نمایش درآورد. |
| ۱۳۸۲ | ریشهیابیِ درخت کهن | پژوهش | ۱۳۸۳ | روشنگران | پارهٔ یکُمِ هِزاراَفسان کجاست؟ |
| ۱۳۸۳ | ماهی | فیلمنامه | ۱۳۹۹ | بیشه | سالِ ۱۳۸۸ به طورِ غیررسمی و محدود منتشر شده بود. |
| ۱۳۸۳ | مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب… | نمایشنامه | ۱۴۰۲ | بیشه | نویسنده تابستانِ ۱۳۸۴ بر صحنه برد. |
| ۱۳۸۴ | هِزاراَفسان کجاست؟ | پژوهش | ۱۳۹۱ | روشنگران | پارهٔ دوّمِ ریشهیابیِ درخت کهن. |
| ۱۳۸۵ | لبهی پرتگاه | فیلمنامه | ۱۳۸۶ | روشنگران | – |
| ۱۳۸۶ | وقتی همه خوابیم | فیلمنامه | ۱۳۸۸ | روشنگران | به سالِ ۱۳۸۷ فیلم شده. |
| ۱۳۸۸ | تاراجنامه (ذیل جهانگشا) | نمایشنامه | ۱۳۹۰ | روشنگران | – |
| ۱۳۸۸ | چهارراه | نمایشنامه | ۱۳۹۸ | روشنگران | نویسنده در فروردینِ ۱۳۹۷ بر صحنه برد. |
| ۱۳۸۱ و ۱۳۹۶ | موزاییک استعارهها | گفتگو | ۱۴۰۲ | برج | گفتگو با بهرام بیضایی و زنان فیلمهایش. |
| ۱۳۹۶ | داش آکُل به گُفتهی مرجان | نمایشنامه | ۱۴۰۴ | بیشه | بخشِ اوّل سالِ ۱۴۰۳ و بخشِ دوّم سالِ ۱۴۰۴ به نمایش درآمد. |
| سالِ نگارش | نام نمایشنامه | منبع |
|---|---|---|
| ۱۳۳۸–۱۳۴۰ | اژدهاک | ماهنامهٔ پیام نوین، کتاب روشن، سه بَرخوانی، دیوان نمایش (ج۱) |
| ۱۳۴۱ | مترسکها در شب | کتابِ مترسکها در شب و عروسکها |
| ۱۳۴۱ | عروسکها | مترسکها در شب و عروسکها، سه نمایشنامهی عروسکی، دیوان نمایش (ج۱) |
| ۱۳۴۱ | غروب در دیاری غریب | سه نمایشنامهی عروسکی، دیوان نمایش (ج۱) |
| ۱۳۴۲ | قصهی ماه پنهان | سه نمایشنامهی عروسکی، ادب و هنر امروز ایران (ج۴)، دیوان نمایش (ج۱) |
| ۱۳۴۰ و ۱۳۷۴ | کارنامهی بُندارِ بیدَخش | مجلّهٔ کِلک، سه بَرخوانی، دیوان نمایش (ج۱) |
| ۱۳۴۶ | ضیافت | ماهنامهٔ پیام نوین، ضیافت / میراث، دیوان نمایش (ج۲) |
| ۱۳۴۶ | میراث | کتاب نمایش، ضیافت / میراث، دیوان نمایش (ج۲) |
| ۱۳۴۷ | ساحل نجات | دیوان نمایش (ج۲) |
| ۱۳۴۷ | در حضورِ باد | دفترهای روزن (ش۲)، دیوان نمایش (ج۲) |
دنیای بهرام بیضایی، دنیایی وسیع و عمیق است. این ۵ کتاب تنها دریچهای کوچک برای ورود به جهان مردی هستند که نفس میکشید، تحقیق میکرد و مینوشت. خواندن آثار او نه تنها ما را با قدرت زبان فارسی آشنا میکند، بلکه ما را به تفکر دربارهی تاریخ، هویت و جامعهی خود وامیدارد.
پاسخ ها