شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام معرفی خود ندانید چه باید بگویید یا نکتهای مهم را از قلم انداخته باشید. شاید دچار استرس شوید، صدایتان بگیرد و حتی نتوانید خود را بهدرستی معرفی کنید. برخورد اول همیشه مهم است و معرفی درست خود به دیگران اولین گام برای ایجاد ارتباطی پایدار است. پس با ما همراه شوید تا چهارچوبی برای معرفی خود به دیگران به شما ارائه کنیم و چند ترفند برای بازکردن سر صحبت با دیگران به شما پیشنهاد بدهیم.
این چهارچوب را میتوان در هر موقعیتی استفاده کرد، هرچند بیشتر در جلسات رسمی حضوری یا مجازی کاربرد دارد.
ابتدا باید نام و نام خانوادگی و سپس شغل فعلی خود را بیان کنید. بسته به موقعیت، میتوانید درباره کلیات کاری که اکنون میکنید و فعالیتی که به آن مشغولید، در حد یکیدو جمله توضیح دهید. به مثال زیر توجه کنید:
«سلام. من جاوید فرجامنیا هستم. در کنار تدریس فیزیک، با تیم چطور بهعنوان مترجم و نویسنده محتوا همکاری میکنم.»
در صورتی که فرصت بیشتری داشتید، میتوانید یکیدو جمله هم درباره تجربیات مهم و تحصیلات و گذشته خود بگویید، مثلا:
«پیش از پیوستن به تیم چطور، در حوزه ترویج علم فعالیت میکردم.»
بخش آخر معرفی شما باید شوقتان به آینده را نشان دهد. مثلا اگر در مصاحبهای شغلی هستید، میتوانید به انگیزه خود برای همکاری در آینده اشاره کنید یا اگر در یک نشست کاری هستید، میتوانید به اهداف جلسه اشاره کنید. مثلا:
«امیدوارم بتوانیم در این نشست از تجربیات و دانش یکدیگر بهرهمند شویم.»
در کنار چهارچوب گفتهشده، روشهایی هم هستند که میتوانید برای معرفی خود (چه در این چهارچوب و چه خارج از آن) به کار بگیرید تا در برخورد اول تأثیر بیشتری بگذارید و در یادها بمانید. در ادامه، این روشها را توضیح دادهایم.
منظور از کارت شناسایی مدرکی مثل کارت ملی نیست! در کنفرانسها و رویدادهای مختلف که افراد یکدیگر را نمیشناسند، برگزارکنندگان نام شرکتکنندگان را روی کارتی ثبت و به هر فرد ارائه میکنند. شما میتوانید بهجای بیان نام خود، آن را به کسی که به شما نزدیک میشود و نام شما را میپرسد نشان دهید. گاهی اوقات در رویدادهای غیررسمیتر، امکان ویرایش و نوشتن عبارتهای اضافی یا خلاقانه روی کارت شناسایی وجود دارد. در این موارد میتوانید شوخطبعی به خرج دهید و مثلا بنویسید: «سلام! من آدم کمحرف و درونگرایی هستم. لطفا به من سلام کنید تا با هم آشنا شویم.»
هنگام معرفی خود به دیگران، اگر ویژگی خاصی دارید میتوانید آن را بیان کنید. مثلا شاید شما تنها کسی باشید که اهل جایی باشد که دیگران با آن آشنا نیستند یا آنجا را جذاب میدانند یا میتوانید به کارها یا دستاوردهای خاص خود اشاره کنید، مثلا شاید شما مخترع چیزی مهم یا مبتکر روش جدیدی باشید. به این طریق دیگران شما را بیشتر به خاطر میسپارند و شاید بخواهند گفتوگو را ادامه دهند.
گرچه طرز پوشیدن لباس در هر مجلس و رویدادی عرف خاص خود را دارد، میتوانید با لباستان خود را معرفی کنید. مثلا اگر فردی سرزنده و شوخطبعید، شاید بخواهید لباسی با رنگ شادتر بپوشید.
روشی جذاب برای معرفی خود به دیگران استفاده از کارت ویزیت است. این کارت علاوهبر نام شما، معمولا شامل اطلاعات ضروری مانند شغل و روشهای تماس با شماست. هنگام معرفی خود به دیگران یا هنگام خداحافظی از آنها میتوانید این کارت را به آنها ارائه کنید. با وجود چنین کارتی آنها بیشتر شما را به خاطر خواهند آورد. همچنین امکان ارتباط بیشتر در آینده نیز امکانپذیر خواهد شد.
خب شما سلام و احوالپرسی کردید. حال میخواهید گفتوگو را ادامه دهید. به محیط اطراف نگاه کنید. به رویدادهایی که در جریان است توجه و به یکی از آنها اشاره کنید. مثلا اگر در یک کنفرانس قصد بازکردن سر صحبت با کسی را دارید، میتوانید به سخنرانیهای ارائهشده، پوسترها یا هر مسئله مرتبط دیگری اشاره کنید. شاید اینطوری سر صحبت باز شود.
بسیاری از دوستیها با بیان شباهتها آغاز میشوند. اگر قصد دارید با کسی شروع به صحبت کنید اما او را نمیشناسید، میتوانید دنبال شباهتها بگردید. مثلا اگر فردی به شما گفت که به فلان موضوع علاقه دارد و شما نیز چنین هستید، حتما به این نکته اشاره کنید. سپس میتوانید بیشتر درباره آن صحبت کنید.
وقتی دو نفر که با هم آشنا نیستند، دوستی مشترک دارند، بلافاصله موضوعی برای صحبتکردن پیدا میکنند. به روشهای مختلف میتوان این دوستان یا همکاران مشترک را یافت. مثلا شاید جفت شما تجربه کارکردن با فردی مشترک را داشته باشید. کافی است نام او را بیاورید تا زمینه برای گفتوگوی بیشتر درباره این تجربه مشترک فراهم شود.
کمککردن به دیگران روشی کارآمد برای آشناشدن است. مثلا وقتی میبینید که کسی درگیر بلندکردن جسمی سنگین است، با کمککردن به او میتوانید زمینه آشنایی را ایجاد کنید.
معمولا لبخندزدن به دیگران شما را فردی بامحبت نشان میدهد. بااینحال بهتر است لبخندزدن با دیگر ژستهای زبان بدن مانند حرکت محترمانه دست و سلامکردن همراه شود. بهاندازه و ملایم لبخند بزنید.
روش دیگر شروع گفتوگو صحبتکردن درباره خودتان یا روزی که گذراندهاید است. برای این کار نیازی به مقدمهچینی یا پرسشِ طرف مقابل نیست. اگر او مایل به حرفزدن با شما باشد، پس از توضیح مختصر شما، پرسشهایی تکمیلی میپرسد.
در تضاد با روش قبل، بهجای آنکه شما شروع به صحبت کنید، بپرسید. بسته به موقعیت، میتوانید هر پرسشی را که بهنظرتان مناسب است مطرح کنید. سعی کنید سؤالاتی بپرسید که نیاز به توضیح داشته باشند. از پرسیدن سؤالاتی که جواب آنها بله و خیر است پرهیز کنید.
شوخطبع باشید. خنداندن دیگران همیشه روشی مناسب برای جلبتوجه افراد است. میتوانید در ابتدای بحث به حادثه یا اتفاقی خندهدار که برایتان رخ داده است اشاره کنید. اگر دیگری چنین کاری کرد، از او سؤالاتی درباره تجربهاش بپرسید تا بفهمد که شما به حرفهایش اهمیت میدهید و گفتوگو ادامه پیدا کند.
ارتباط چشمی بهاندازه و مؤدبانه هنگام حرفزدن با دیگران همیشه ضروری است. در ابتدای آشنایی با یک نفر، هنگام معرفی خود حتما به چشمان او نگاه کنید و لبخند بزنید. تماس چشمی احساس اعتماد را بیشتر میکند. از سوی دیگر ارتباط چشمی به شما این امکان را میدهد که منظور طرف مقابل از گفتههایش را بهتر متوجه شوید.
اگر قصد بازکردن سر صحبت با کسی را دارید، میتوانید به کاری که او میکند توجه کنید. اگر موقعیت و زمان مناسب بود، درباره آن اظهارنظری کوتاه کنید. اغلب افراد از این روش برای آشناشدن با دیگری استفاده میکنند. اگر کسی درباره اقدام شما نظری داد، بدانید که شاید میخواهد با شما حرف بزند. لزومی ندارد که آن کار خاص یا مهم باشد و حتی چیزهای کوچک و از روی عادت نیز شاید بهانهای برای اظهارنظر یا پرسیدن شوند.
در کنار تمام روشهای پیشنهادی، مهمترین نکته این است که خودتان باشید. صداقت و پرهیز از خودنمایی یا فریبکاری نهتنها اصلی اخلاقی بلکه راهبردی مهم برای آشنایی و ارتباط با دیگران است.
پاسخ ها