شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه

شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه

وبسایت مدیر: k540.ir

گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد

گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد

هر چه کردم - هر چه - آه انگار آرامم نکرد

 

روستا از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل

گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

 

بی تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد

درد دل با سایه ی دیوار آرامم نکرد

 

خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد

خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد

 

سوختم آن گونه در تب، آه از مادر بپرس

دستمال تب بر نم دار آرامم نکرد

 

ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

 

نجمه زارع

 

 

 

شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه
شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه وبسایت مدیر: k540.ir

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋