شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه

شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه

وبسایت مدیر: k540.ir

وقتی گریبان عدم

وقتی گریبان  عدم

با دست خلقت می درید
وقتی ابد  چشم تو را

پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را
در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را 

با  اشک هایم می چشید

من عاشق چشمت شدم
نه عقل بود و نه دلی 

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا 

از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم 

شیطان به نامم سجده کرد!

 آدم زمینی تر شد و 
 عالم به آدم، سجده کرد! 

من بودم و چشمان تو
نه آتشی و نه گلی 
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 از : افشین یداللهی

 

شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه
شعربان : وبلاگ شاعران _ شعر کوتاه وبسایت مدیر: k540.ir

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋