serderehi

serderehi

تعریف فوبی (هراس)

هراس ترسی است دایمی از بعضی اشیاء یا موقعیت‌ها که هیچ خطر واقعی برای شخص نداشته و بی‌تناسب با جدی بودن واقعی آن‌ها اغراق‌آمیز شده است. هراس یا فوبی از واژه یونانی فوبوس[۲] (نام خدای ترس یونان) گرفته شده است که با نقاب[۳] به صورت و زره بر تن برای ترساندن دشمنان در صحنه ظاهر می‌شد. افراد مبتلا غالباً می‌پذیرند که هیچ دلیلی وجود ندارد که از چنین شیئی یا موقعیتی بترسند، اما اظهار می‌دارند که قادر نیستند خود را از آن‌ها رها سازند و اگر به جای اجتناب از موقعیت ترس‌آور، کوشش نمایند بدان نزدیک شوند. اضطراب بر آنان مستولی شده، ممکن است به احساس خفیف ناراحتی و فشار تا حمله اضطرابی شدید منتهی گردد (آزاد، ۱۳۸۱). به عبارت دیگر هراس عبارت است از ترس مقاوم و شدید از شیء یا موقعیتی‌که در واقع خطرناک نیست. چنین ترسی میل شدیدی به اجتناب از موقعیت‌های هراس می‌ انجامد. با وجودی که بیماران غالباً‌ تشخیص می‌دهند که این اجتناب منطقی نیست، این عده شاید بتوانند در مواردی که در محل امنی قرار دارند، ترس خود را نشان ندهند، اما باز اعتقاد دارند که به هنگام روبرو شدن با محرک ترسناک، در معرض خطر واقعی قرار می‌گیرند. هراس‌ها بر عکس سایر ترس‌ها که خصوصیت انطباقی دارند، فلج کننده هستند،‌ به طوری که انجام فعالیت‌های معمولی را با اشکال مواجه می‌سازند (سالکووسکیس[۴] و همکاران، ۱۹۸۶).

بر خلاف افرادی که اختلال‌های اضطراب فراگیر[۵] دارند، افراد مبتلا به ترس مرضی کاملاً می‌دانند که از چه چیز می‌ترسند، افراد دچار هراس جز به خاطر ترس از اشیاء یا افراد یا موقعیت‌های معین است به تحریف قابل توجهی در واقعیت نمی‌زنند و به نظر نمی‌رسد هیچ مشکل جسمی داشته باشند. با این وجود، ترس آن‌ها با واقعیت تناسب ندارد و به نظر غیرقابل توضیح می‌آید و خارج از کنترل ارادی فرد است (ساراسون، به نقل از نجاریان و همکاران، ۱۳۷۵). تحقیق بیماران مبتلا به هراس نشان می‌دهد که ترس‌های آن‌ها در پنج طبقه مربوط به: ۱- جدایی[۶]، ۲- حیوانات[۷]، ۳- قطع عضو[۸]، ۴- موقعیت‌های اجتماعی[۹] و ۵- طبیعت[۱۰] جای می‌گیرند (تورگرسن[۱۱]، ۱۹۷۹). هم‌چون دیگر انواع رفتار غیرانطباقی، هراس‌ها نیز به تنهایی شخص را گرفتار نمی‌کنند و معمولاً‌ با اختلال‌های عدیده دیگری در هم می‌پیچند و در نتیجه شناسایی دقیق آن‌ها مشکل است. در حالی‌که هراس‌های خفیف شایع هستند، ‌هراس‌های شدیدی که تشخیص بالینی آن‌ها لازم شود نسبتاً نادرند شاید هراس‌ها شکایت اصلی ۲ تا ۳ درصد از همه موارد بالینی را تشکیل بدهد (هایمبرگ و همکاران، ۱۹۹۰).

 

هراس اجتماعی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته می‌شود و حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل می‌کند. اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان کننده‌است که می‌تواند بسیاری از جنبه‌های زندگی فرد را مختل کند. در موارد شدید اضطراب اجتماعی می‌تواند کیفیت زندگی فرد را تا حد نازلی کاهش دهد. بعضی از مبتلایان ممکن است هفته‌ها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیتهای اجتماعی مانند موقعیت‌های شغلی و تحصیلی خود صرفنظر کنند (اولاتوجنی[۱۲] و همکاران، ۲۰۱۰).

 

اضطراب اجتماعی می‌تواند از نوع خاص باشد یعنی زمانی که فقط برخی موقعیتهای اجتماعی خاص موجب اضطراب می‌شود. مثل سخنرانی در حضور جمع یا از نوع فراگیر باشد. اضطراب اجتماعی فراگیر عموما شامل نوعی نگرانی شدید، مزمن و پایدار می‌شود که فرد از قضاوت دیگران در مورد ظاهر یا رفتارش و یا خجالت کشیدن و تحقیر شدن در حضور دیگران دارد. در حالی که شخص مبتلا معمولاً متوجه غیرمنطقی بودن یا زیاده روی در این احساس ترس و نگرانی می‌شود ولی غلبه کردن بر این ترس برایش بسیار سخت است. حداکثر حدود ۱۳٫۳ درصد مردم در مقطعی از زندگی خود معیارهای هراس اجتماعی را دارا هستند که نسبت مردان به زنان مبتلا ۲ به ۳ است علائم جسمی که معمولاً همراه اضطراب اجتماعی هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان می‌شود. در موارد نگرانی و ترس شدید حملات اضطرابی نیز ممکن است اتفاق بیافتد. تشخیص و دخالت زودهنگام در این اختلال می‌تواند به حداقل شدن علائم و کند شدن پیشرفت آن کمک قابل توجهی کند و از بروز عوارض بعدی نظیر افسردگی شدید جلوگیری نماید. بعضی از مبتلایان از الکل یا مواد مخدر و روانگردان برای کاهش ترس، افزایش اعتماد به نفس و عملکرد اجتماعی بهتر استفاده می‌کنند (کسلر و همکاران، ۲۰۰۵).

با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض می‌شود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی روی می‌آورند. عامل دیگری که در این مساله موثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به پزشک به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش می‌دهد. فرد مبتلا را می‌توان به روش های دارویی یا روان درمانی یا هر دو درمان کرد. تحقیقات نشان داده درمان رفتاری- شناختی بصورت فردی یا گروهی در درمان اضطراب اجتماعی موثر است. هدف این روش تغییر الگوهای فکری و واکنشهای فیزیکی فرد در موقعیتهای اضطراب زای اجتماعی است. با وجود اینکه این روشها امروزه به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد بسیاری از مبتلایان به اضطراب شدید اجتماعی معتقدند این روشها در موارد شدیدتر به تنهایی تاثیرگذار نیست و درمانهای دارویی معمولاً نتایج بهتری به دنبال دارد (قاسم زاده،۱۳۷۰).

از سال ۱۹۹۹ پس از آنکه برخی داروها برای درمان اضطراب اجتماعی مورد تایید قرار گرفت و به بازار عرضه شد توجه به این اختلال در ایالات متحده آمریکا به طور گسترده‌ای افزایش یافته‌است. بخشی از داروهای تجویزی را داروهای ضد افسردگی شامل مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین مانند فلوکستین، پاروکستین(در ایران موجود نیست)، سرترالین و سیتالوپرام، مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپینفرین و مهار کننده‌های مونوآمینو اکسیداز تشکیل می‌دهند. داروهای دیگری که معمولاً بدین منظور تجویز می‌شوند شامل بتا بلاکرها و بنزودیازپینهاو برخی ضدافسردگیهای جدیدتر هستند. علیرغم اینکه ضد افسردگی‌ها عوارض بسیار کمی دارند و بسیار امن هستند و به عنوان رده اول درمانی در اضطراب اجتماعی شناخته می‌شوند شواهد بسیاری نشان دهنده موثر نبودن این گروه از داروها در موارد شدید دارد. اخیرا شواهدی مبنی بر اختلال در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان به اضطراب اجتماعی یافت شده‌است. بسیاری از مبتلایان به اضطراب اجتماعی نیز داروهای دوپامینرژیک مانند آمفتامینها را موثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال می‌دانند. بنزودیازپینها و مهار کننده‌های مونوآمینواکسیداز نیز بسیار موثر گزارش شده‌اند. با این وجود خطرات احتمالی مهارکننده‌های مونوآمینو اکسیداز این داروها را به عنوان آخرین گزینه در درمان قرار می‌دهد (کاویانی، ۱۳۸۰؛ پورافکاری، ۱۳۷۹).

serderehi
serderehi

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋