دونالد ترامپ در یک رخداد تاریخی به کاخ سفید بازگشت تا بعد بیش از ۱۳۰ سال اولین نفری باشد که در دو دوره غیرمتوالی به کاخ سفید راه پیدا میکند. حالا ترامپ تبدیل به پیرترین رئیسجمهور آمریکا شده است و از جو بایدن عبور کرده است.
سن اغلب نقش مهمی در رهبری ریاستجمهوری داشته است. رؤسایجمهوری مسنتر دههها تجربه را با خود به کاخ سفید آوردهاند که میتواند بر سیاستها، استراتژیهای دیپلماتیک و رویکردشان نسبت به مسائل مهم کشور تأثیر بگذارد. در ادامه، به بررسی ۱۰ رئیسجمهور مسن ایالات متحده در زمان آغاز ریاستجمهوریشان میپردازیم. به خصوص دو چهره مسن سالهای اخیر: ترامپ و بایدن.
جو بایدن در حالی رئیسجمهور آمریکا شد که مسنترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا محسوب میشد و سابقهای طولانی در سیاست آمریکا داشت. بایدن ۳۶ سال بهعنوان سناتور ایالت دلاور در صحنه سیاست حاضر بود. او سپس بهعنوان معاون رئیسجمهور باراک اوباما فعالیت نمود. کارزار او بر اتحاد کشور، مقابله با همهگیری کووید-۱۹ و تغییرات اقلیمی متمرکز بود. سالها تجربه بایدن در سیاست، به رویکرد او رنگ و بوی همکاری و بازگشت به دیپلماسی سنتی آمریکا در سطح بینالمللی بخشید. دولت او موفق به تصویب قوانین مهمی در زمینه زیرساختها، بهداشت و تغییرات اقلیمی شد که بازتابدهنده اولویتهای دیرینه بایدن بود.
مسیر غیرمتعارف ترامپ به سوی ریاستجمهوری، بازتابی از تغییرات و چرخشها در سیاست آمریکا بود. او اولین رئیسجمهوری بود که سابقه سیاسی یا نظامی نداشت. ترامپ بیشتر به خاطر تجارت و برنامه تلویزیونیاش مشهور بود. او ریاستجمهوری را با تأکید بر سیاست «اول آمریکا» آغاز کرد و بر کاهش مالیاتها، کاهش قوانین محدود کننده، اصلاحات مهاجرتی و تنظیم مجدد تجارت متمرکز بود. نگاه او هراه با موضع قاطع و گاه جنجالیاش در مسائل جهانی بود. ترامپ رویکردی معاملهگرا به سیاست خارجی داشت که در آن با همپیمانان و دشمنان به یک شکل مواجه میشد. او حالا دوباره رئیسجمهوری شده و به زودی رسما پیرترین رئیس جمهور آمریکا خواهد شد.
رونالد ریگان که پیش از ترامپ مسنترین رئیسجمهور آمریکا بود، بهعنوان بازیگر، فرماندار سابق و چهرهای محافظهکار وارد دفتر ریاستجمهوری شد. دولت او از کاهش مالیات، کاهش قوانین و افزایش توان نظامی حمایت کرد. موضع ضدکمونیستی ریگان و توانایی او در ارتباط با مردم آمریکا، به محبوبیتش افزود. سیاستهای اقتصادی او که به «ریگانومیکس» مشهور بود، بر کاهش تورم و تقویت رشد اقتصادی تمرکز داشت. این سیاستها باعث افزایش بدهی ملی نیز شد. ریگان به دلیل تعاملات دیپلماتیک با رهبر شوروی، میخائیل گورباچف، و توافقهای کاهش تسلیحات که تنشهای جهانی را کاهش داد، با نقش خود در پایان دادن به جنگ سرد شناخته میشود.
دوره ریاستجمهوری هریسون بهخاطر کوتاهبودن آن به یاد مانده است؛ او تنها ۳۲ روز پس از آغاز به کار درگذشت. او که بهخاطر پیروزیهای نظامیاش در جنگ ۱۸۱۲ مشهور بود، بهعنوان یک کاندید محبوب با استفاده از جایگاهش بهعنوان قهرمان جنگ، پیروز انتخابات شد. سخنرانی طولانی افتتاحیهاش در هوای سرد و بارانی، احتمالاً به بیماری او منجر شد که سرانجام به مرگ او انجامید. هرچند ریاستجمهوری او کوتاه بود، اما کمپین انتخاباتی او زمینهساز راهبردهای سیاسی بعدی شد.
بیوکنن که تنها رئیسجمهور مجرد آمریکا بود، دارای سابقه طولانی در سیاست بود و بهعنوان سناتور، نماینده و دیپلمات فعالیت داشت. با اینحال، ریاستجمهوری او بهخاطر عدم توانایی در مقابله با تفرقههای فزاینده بر سر مسئله بردهداری که سرانجام به جنگ داخلی منجر شد، اغلب مورد انتقاد است. باور بیوکنن این بود که ایالتها باید بدون دخالت فدرال درباره بردهداری تصمیم بگیرند. همین نگاه او را از اقدام قاطع باز داشت و منجر به جنگ شد. سن و تجربه گسترده او در دولت تحتالشعاع ناتوانیاش در جلوگیری از تفرقه در کشور قرار گرفت.
بوش پدر با داشتن تجربههای بسیار به ریاستجمهوری رسید. او پیش از ریاست جمهوری بهعنوان معاون رئیسجمهور، رئیس سازمان سیا، سفیر آمریکا در سازمان ملل و کهنهسرباز جنگ جهانی دوم فعالیت کرده بود. مهارت او در سیاست خارجی به مدیریت موفق پایان جنگ سرد و جنگ خلیج فارس که منجر به بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت شد، کمک کرد. دولت او بهخاطر توان دیپلماتیک و تأکید بر ائتلافسازی شناخته میشود. در داخل کشور، بوش با مشکلات اقتصادی مواجه بود و به وعده «عدم افزایش مالیات» خود عمل نکرد. این موضوع در نهایت به شکست او در انتخابات مجدد منجر شد.
تیلور که بهعنوان یک قهرمان ملی در جنگ مکزیک-آمریکا شهرت داشت، بدون سابقه سیاسی به ریاست جمهوری رسید. او بهخاطر شخصیت صر یح و کارنامه نظامیاش، با عنوان «کهنهسرباز مقاوم» شناخته میشد و در زمانی وارد کاخ سفید شد که تنشهای ناشی از مسئله بردهداری در حال افزایش بود. او با وجود اینکه یک جنوبی بود، با گسترش بردهداری در سرزمینهای جدید مخالفت کرد و این موضعگیری باعث خشم رهبران جنوبی شد. ریاستجمهوری او بهدلیل بیماری کوتاه بود.
رهبری آیزنهاور بهعنوان فرمانده عالی متفقین در جنگ جهانی دوم، او را به چهرهای معتبر در سطح جهانی تبدیل کرد. او بهعنوان رئیسجمهور، طرحهای عمرانی بزرگی مانند ایجاد سامانه بزرگراههای بینایالتی را توسعه داد که حملونقل کشور را دگرگون کرد. دولت او همچنین زمینهساز پیشرفتهای فضایی شد و سازمان ناسا را تأسیس کرد. آیزنهاور بهخاطر رویکرد میانهروی خود شناخته میشود و بر ثبات اقتصادی، کاهش خطر جنگ هستهای و مقابله با تفکیک نژادی تأکید داشت، هرچند در مسائل حقوق مدنی گاهی به پیشرفت تدریجی علاقهمند بود.
جکسون که بهعنوان مدافع «مردم عادی» شناخته میشد، اولین رئیسجمهور اهل مناطق مرزی بود. او موضعی سرسختانه در برابر نخبگان سیاسی اتخاذ کرد و خود را نماینده مردم عادی میدانست. با این حال، دوره ریاستجمهوری او بهخاطر سیاستهای بحثبرانگیزی مانند قانون اخراج سرخپوستان، که سرخپوستان را از سرزمینهایشان بیرون کرد، به یاد مانده است. رویکرد مردمی جکسون، تعریف جدیدی از ریاستجمهوری آمریکا ارائه داد و آن را به جایگاه واسطه مستقیم از خواست مردم تبدیل کرد.
آدامز یکی از پدران بنیانگذار، دیپلمات و مدافع استقلال آمریکا بود. ریاستجمهوری او با پیچیدگیهای روابط خارجی بهویژه با فرانسه مواجه بود که به جنگ نیمهتمامی منجر شد. او همچنین قانون بیگانگان و فتنه را تصویب کرد که بسیار نامحبوب بود و بهعنوان قدرتنمایی بیش از حد دولت شناخته میشد. با این حال، آدامز از درگیری کامل با فرانسه اجتناب کرد و به دیپلماسی اولویت داد و الگویی برای انتقال صلحآمیز قدرت در رهبری آمریکا طراحی کرد.
هرچند که در تاریخ ریاستجمهوری آمریکا، جوانی و شور برخی رهبران به چشم میآید، اما رؤسایجمهور مسن نیز با تجربیات و دیدگاههای متمایز خود تأثیرات عمیقی بر سیاستها و روند تاریخ گذاشتهاند. موفقیت این رهبران مسن از چندین زاویه قابل بررسی است. برخی مانند رونالد ریگان و دوایت آیزنهاور با استفاده از تجربیاتشان در عرصه بینالمللی و داخلی، گامهای مؤثری برای حفظ امنیت و ثبات آمریکا برداشتند. در مقابل، برخی دیگر نظیر جیمز بیوکنن بهدلیل ناتوانی در مدیریت اختلافات عمیق داخلی، میراث بحثبرانگیزی بر جای گذاشتند.
بهطور کلی، رؤسایجمهور کهنسال در بسیاری از مواقع توانستهاند از سالها تجربه سیاسی و دیپلماتیک خود برای ایجاد تغییرات مثبت بهره ببرند. البته موفقیت آنها بسته به شرایط زمانی و نحوه مدیریت بحرانها متفاوت بوده است. در آخرین مورد ترامپ با وجود سن زیاد منشا تغییرات بسیاری شده و خواهد شد.
پاسخ ها