یکی از شیوههای تربیتی که امروزه هم بسیار رایج شده، فرزندپروری هلیکوپتری است. در این شیوه تربیتی والدین همانند هلیکوپتر در حال پرواز مدام در حال کنترل حرکات فرزندشان هستند و خودشان را در تمام جنبههای زندگی فرزندشان دخیل میکنند. در این مقاله درباره ویژگیهای والدین کنترل گر و جوانب مثبت و منفی این شیوه تربیتی میگوییم. با ما همراه باشید.
دکتر میچل رینولدز، روانشناس بالینی، میگوید: «والدین کنترل گر تمایل بیش از حدی برای محافظت از فرزندانشان دارند و مدام نگران آنها هستند. بیشتر اوقات برنامههای ریز و درشت فرزندشان را مدیریت میکنند و همیشه بهدنبال آناند که همهچیز را برای فرزندشان راحتتر کنند.»
والدین هلیکوپتری بیش از حد محافظتکننده و کنترلگرند و جالب اینجاست که این نقش محافظ را مسئولیت و وظیفه خودشان میدانند. دکتر کارولین دایچ، نویسنده کتاب اختلالات اضطرابی میگوید: «والدین هلیکوپتری همیشه در قبال تجربیات و بهویژه موفقیتها یا شکستهای فرزندانشان خود را مسئول میدانند. این افراد به نقش پررنگ خود در زندگی فرزندشان بسیار افتخار میکنند و معتقدند که این شیوه فرزندپروری هیچ مشکلی ندارد.»
یکی دیگر از نشانه های والدین کنترل گر این است که بیشتر مواقع حق انتخاب را از فرزندشان میگیرند، دوستان و فعالیتهای روزانه فرزندشان را خودشان انتخاب میکنند، همیشه خودشان را وارد بازی بچه میکنند و اجازه نمیدهند فرزندشان کمی با خودش خلوت کند و تنهایی سرگرم باشد.
همه والدین دوست دارند فرزندشان همیشه شاد و موفق باشد، اما این ویژگی والدین کنترل گر است که همیشه از طردشدن فرزندش یا شکستخوردن او واهمه دارند و میخواهند به هر طریقی جلوی این اتفاقات ناگوار را بگیرند. گرچه شکستخوردن فرزند اتفاقی ناراحتکننده است، همین اشتباهات کودک و چالشهای مختلف مهمترین عامل موفقیت افراد و افزایش تابآوری آنها محسوب میشوند. والدین کنترل گر میخواهند از هر اتفاق ناگواری که در کمین فرزندشان است، پیشگیری کنند، در حالی که نمیدانند با این کار چه آسیبی به شخصیت فرزندشان میزنند.
نگرانی در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، بازار کار و مشکلات اجتماعی ممکن است والدین را وادار کند تا برای محافظت از فرزندشان مدام در زندگی او دخالت و به این نحو از او مراقبت کنند. این احساس اضطراب و نگرانی ممکن است والدین را به این باور برساند که میتوانند فرزندشان را از همه آسیبها مصون بدارند، اما این باور درستی نیست.
والدینی که در کودکی به آنها بیتوجهی شده است یا آنها را نادیده گرفتهاند ممکن است برای جبران این رفتارها بخواهند بیش از حد فرزندشان را کنترل کنند.
گاهی برخی والدین با دیدن والدین هلیکوپتری دیگر و رفتارها و توجههای بیش از حد آنها، عذاب وجدان میگیرند و فکر میکنند خودشان والدین خوبی برای فرزندانشان نیستند و برای جبران رفتارهایشان را تغییر میدهند و به والدین هلیکوپتری تبدیل میشوند.
بسیاری از والدین کنترل گر در ابتدا با هدف مراقبت از فرزندشان و توجه به او این شیوه را در پیش میگیرند، اما بهتدریج رفتارهای نظارتی آنها افزایش مییابد و میخواهند خودشان را در تمام فعالیتهای مربوط به فرزندشان دخالت بدهند. در این قسمت از مقاله چند مورد از مهمترین تاثیرات والدین کنترل گر را میگوییم.
مشکل اصلی فرزندپروری بیش از حد کنترلگرانه این است که نتیجهای معکوس میدهد. والدین کنترل گر مدام برای بهبود عملکرد فرزندشان در فعالیتهای مختلف مربوط به او دخالت میکند و انجام بیش از حد این کار این حس را به فرزندشان منتقل میکند که «والدینم به من اعتماد کافی برای انجام این کار را ندارند.» و اعتمادبهنفس کودک خدشهدار میشود.
اگر قرار باشد والدین در تمام ناکامیها و لحظات ناگوار فرزندشان کنارش باشند یا برای پیشگیری از اتفاقات ناگوار مدام در حال انجام اقدامات مختلف باشند، پس چه زمانی کودک یاد میگیرد که شکستهایش را درک کند، با آنها کنار بیاید و در پی تلاش برای پیشرفتکردن باشد؟ والدین هلیکوپتری مانع از تقویت مهارتهای مقابلهای در وجود فرزندشان میشوند. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۸ انجام شد، والدینی که بیش از حد بر رفتارها و فعالیتهای فرزندشان نظارت میکنند، توانایی شناسایی و تنظیم احساسات را از فرزندشان سلب میکنند.
با توجه به پژوهشی که در مجله مطالعات کودک و خانواده منتشر شده است، رفتار نظارتی بیش از حد والدین کنترل گر باعث افزایش اضطراب و افسردگی کودکان میشود.
ممکن است والدینی که همیشه آمادهاند تا بند کفشهای فرزندشان را ببندند، بشقاب غذاخوری او را جمع کنند، اتاقش را مرتب کنند و مراقب انجام تکالیف بهموقع او باشند، در ظاهر والدینی همراه و حامی بهنظر بیایند، اما در حقیقت کنترلگری بیش از حد آنها مانع مستقلشدن و یادگیری مهارتهای زندگی فرزندشان میشود.
والدین هلیکوپتری بهجای این که روش درست دفاعکردن از خود را به فرزندشان آموزش بدهند، خودشان وارد عمل میشوند و از او دفاع میکنند. آیا این والدین در تمام مراحل زندگی فرزندشان کنارش خواهند بود؟ این کودکان بزرگ میشوند و در محیط مدرسه و بعدها در محل کار نمیتوانند به خوبی با چالشها کنار بیایند. جالب است بدانید که والدین کنترل گر در بزرگسالی فرزندشان هم دست از سر او برنمیدارند و با رفتارهای بیش از حد نظارتی به اعتمادبهنفس او آسیب میزنند.
دکتر دبورا گیلبوا، متخصص فرزندپروری، میگوید: «همیشه باید بهدنبال فرصتهایی باشیم که یک قدم از حل مشکلات فرزندمان عقبنشینی کنیم. اجازهدادن به فرزند برای حل مشکلات و پیداکردن راهحل باعث میشود انعطافپذیر و بااعتمادبهنفس بار بیاید.»
گرچه اصطلاح والدین هلیکوپتری معمولا بهشکل تحقیرآمیزی استفاده میشود، فرزندپروری هلیکوپتری مطلقا بد نیست. فرزندان والدین هلیکوپتری همیشه بهموقع میرسند، تکالیفشان را انجام میدهند و در چارچوب مشخصی رفتار میکنند. والدین هلیکوپتری مایلاند همیشه در جریان عملکرد تحصیلی فرزندشان باشند و اگر متوجه افت تحصیلی فرزندشان شوند، هر کاری که از دستشان برآید برای برای حمایت از او انجام خواهند داد. این حمایت در تمام زمینههای زندگی فرزندان والدین کنترل گر جریان دارد. والدین هلیکوپتری همیشه برای حل مشکلات و چالشهای فرزندشان تمام تلاششان را میکنند.
اهمیتدادن به سلامت جسم و روان فرزند بسیار هم خوب است، اما مهمتر این است که در کنار این حمایت به فرزندتان فضایی برای رشد، یادگیری مهارتهای جدید و کنارآمدن با شکست را بدهید.
محققان دانشگاه مری واشنگتن در یک نظرسنجی از افرادی که والدین کنترلگر داشتند، خواستند که احساسشان را درباره این شیوه تربیتی بیان کنند. چند مورد از نظرات کاربران عبارتاند از:
میبینید؟ با وجود اینکه والدین کنترلگر فکر میکنند این بهترین شیوه تربیتکردن فرزند است، فرزندانشان با آنها همعقیده نیستند و هر کدام بهنحوی از زندگیشان ناراضیاند.
خودتان والدی کنترلگر هستید یا همسرتان؟ در این قسمت از مقاله درباره نحوه برخورد با والدین کنترل گر و پیشگیری از رفتار کنترلگرانه میگوییم.
مستقلشدن کودک فرایندی تدریجی است. احتمالا از همان دوران کودکی این جملات را از فرزند خردسالتان میشنوید: «میخوام خودم انجامش بدم» یا «خودم میتونم». گفتن این جملات ابراز نیاز او به مستقلشدن و اولین گام برای حرکت به سوی استقلال بیشتر است. با نظارت غیرمستقیم اجازه بدهید فزندتان کارهای شخصیاش را خودش انجام بدهد؛ حتی اگر صدها بار در این مسیر اشتباه کند و شکست بخورد. به فرزندتان آزادی متناسب با سن او بدهید. با این کار به فرزندتان نشان میدهید که به او اعتماد دارید و به رشد فردیاش احترام میگذارید. با تکرار محولکردن کارها به فرزندتان هم بهتدریج استقلال او افزایش مییابد و هم شما از نقش والدگری کنترلگرانه فاصله میگیرید.
تمایلات مختلف در وجود هر انسانی نهادینه شدهاند. بهخاطر همین است که سبک غذاخوردن، خوابیدن و بازیکردن هر کودکی با دیگری متفاوت است. کودکان از همان سال اول زندگی که هنوز توانایی صحبتکردن و بیان جملات واضح را ندارند، با ایما و اشاره و حرکات مختلف شما را با سرگرمیها، بازیها و غذاهای موردعلاقهشان آشنا میکنند. به فرزندتان اجازه بدهید درباره علاقهمندیهایش صحبت و نظراتش را بیان کند.
کودکان باید همه چیز را بیاموزند، از جمله اینکه چگونه انتخابهای عاقلانهای داشته باشند. از همان سالهای ابتدایی زندگی به کودک حق انتخاب بدهید. مثلا از کودک خردسالتان بپرسید: «بهعنوان میانوعده دوست داری چی بخوری؟» یا «دوست داری کدوم لباس رو بپوشی؟»
از طریق این آزمون و خطاها علاوه بر اینکه اعتمادبهنفس کافی برای انتخابهای درست را به فرزندتان میدهید، خودتان هم از نقش همیشگی ناظر فاصله میگیرید.
مهمترین گام در جهت کاهش رفتارهای کنترلگرانه، کنارگذاشتن توقعات بیجا است. هر پدر و مادری برای فرزندش امید و آرزوهایی دارد. اما آیا تابهحال به این فکر کردهاید که با تلاش برای جهتدهی به فرزندتان و برآوردهکردن انتظارات شما، او را از علایق و استعدادهایش دور میکنید؟
به فرزندتان کمک کنید علایق و استعدادهایش را کشف کند و در صورت نیاز او را راهنمایی کنید. با این کار به بهترین شکل ممکن به فرزندتان نشان میدهید که برای علایق او ارزش قائلید و در هر شرایطی کنارش هستید.
والدین کنترل گر با هدف پیشگیری از شکستخوردن و ناکامی فرزندشان مدام مراقب او هستند و مانند هلیکوپتری که در حال پرواز است تمام رفتارها و فعالیتهای فرزندشان را زیر نظر میگیرند. با جوانب منفی این شیوه فرزندپروری آشنا شدید، اگر تابهحال والدی هلیکوپتری بودهاید، سعی کنید با گامهای کوچک کمکم کنترلکردن مداوم فرزندتان را کنار بگذارید و به پرورش استقلال او کمک کنید.
شما هم نشانههای والدین کنترل گر را دارید؟ بهنظرتان این شیوه تربیتی چه جوانب مثبت و منفی دیگری دارد؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
پاسخ ها