آیا دروغگفتن مطلقا ناپسند است؟ احتمالا نام دروغ مصلحتی یا بهقول فرنگیها «دروغ سفید» به گوشتان آشنا باشد. این دروغ برخلاف دروغ واقعی، ضرر و خطری برای کسی بهدنبال ندارد و در بیشتر موارد هم برای مراعات احوال و احساسات دیگران گفته میشود. در این مقاله میخواهیم از دروغ مصلحتی و تفاوت آن با دروغ واقعی بگوییم و پیامدها و نتایج هریک را واکاوی کنیم.
هرچند دروغ مصلحتی در فرهنگ عامه مردمان خاورمیانه عمری بهدرازای تاریخ دارد، ردپای «دروغ سفید» در فرهنگ غرب را باید در قرن چهاردهم جستوجو کرد. در آن سده، عدهای با الهام از رنگ سفید و وجه نمادگونه آن برای درستکاری و خیرخواهی دست به ابداع اصطلاح «دروغ سفید» زدند. دروغ سفید در مقایسه با دروغ مصلحتی مشتمل بر طیفی گستردهتر از دروغهای غیرواقعی است و بنابراین میتوان دروغ مصلحتی را یکی از انواع دروغ سفید برشمرد.
تردیدی نیست که دروغگویی صفتی مذموم و دروغ امری ناپسند، مخرب و ناصواب است. اما گاهی اوقات موقعیتهایی پیش میآيد که فردی با نیت خیرخواهانه و برای درامانماندن همنوع خود از گزند آسیبها زبان به دروغ باز میکند که به آن دروغ مصلحتی یا سفید میگویند.
مثلا شاید برایتان پیش آمده باشد که در واکنش به پرسشهای عجیبوغریب کودکان پاسخهایی خیالی و غیرواقعی داده باشید؛ آیا دادن این جوابها کاری زشت و نکوهیده است؟
این دست پاسخها را میتوان در دسته دروغهای مصلحتی جای داد و بهبیان خودمانیتر، تومنی هفتصنار با دروغهای واقعی متفاوتاند. دروغهای واقعی نه از سر خیرخواهی که با هدف فریب طرف مقابل بیان میشوند و نیتی شوم در پس آنها نهفته است. دروغ سفید یا مصلحتی اما از سر خیرخواهی و برای درامانماندن از گزند آسیبهای احتمالی بیان میشوند و گرچه با حقیقت متفاوتاند، پیامد ناخوشایند یا آسیبزایی هم ندارند.
دروغهای مصلحتی برخلاف دروغهای واقعی، آسیب و خطری بهدنبال ندارند. بسیاری از این دروغها گاه برای ساختن دنیایی رؤیایی برای کودکان و گاه برای پایبندی به آدابورسوم اجتماعی بیان میشوند.
مثلا این دست دروغها در گروه دروغهای مصلحتی یا سفید قرار میگیرند:
در کل دروغ مصلحتآمیز یا سفید از سر خیرخواهی بیان میشود، زیرا رکگویی و صراحت کلام گاهی اوقات جز با زیرپاگذاشتن آدابورسوم میسر نمیشود و این ممکن است بهبهای رنجش دیگران تمام شود. از این رو برخی از جامعهشناسان دروغ سفید را نشانهای از رشد و تربیت فردی و حتی مدنیت قلمداد میکنند.
دروغهای واقعی اما برخلاف دروغهای سفید، هیچ نسبتی با خیرخواهی ندارند. این دست دروغها هم برای فرد دروغگو و هم اطرافیانش پیامدهای زیانباری دارند.
شاید بتوان گفت که مهمترین فایده دروغ مصلحتی جلوگیری از رنجش دیگران است. مثلا دانشجویی که بهتازگی وارد دانشگاه در شهری دور از محل زندگی والدینش شده گرچه با سختیهای بسیاری دستبهگریبان است، وقتی تماس مادرش را پاسخ میدهد، به او میگوید که حالش خوب و اوضاع روبهراه است.
بنابراین دروغ وقتی رنگ مصلحت میگیرد و دیگر کاری ناپسند نیست که قرار باشد مصلحت دیگران را در اولویت بگذارد. به بیان دیگر، هدف از بیان دروغ سفید یا مصلحتی نخست مراعات احوال دیگران و دورنگهداشتن آنها از گزند است.
جامعهشناسان از این دروغها با عنوان «دروغهای همسو با منافع اجتماعی» یاد میکنند. حال آنکه دروغهای واقعی همه را قربانی مطامع شخصی فرد دروغگو میکنند و از این رو جامعهشناسان عنوان «دروغهای ضداجتماعی» را برای این دروغها به کار میبرند.
انگیزههای بسیاری در پس دروغگویی پنهان است که در ادامه، برخی از مهمترین آنها را مطرح میکنیم.
گاهی اوقات آنچه فرد را به دروغگفتن وامیدارد، هواخواهی یا تلاش برای حفظ حرمت دوستان و نزدیکانش است. این دروغها در دسته دروغهای مصلحتی یا سفید جای میگیرند و فرد را در حفظ و تقویت پیوندهای دوستی یا عاطفی با اعضای خانواده، دوستان و همسایگانش یاری میکنند.
مثلا وقتی فرزند دلبندتان بهتازگی نواختن ویولن را آغاز کرده و در حال یادگیری است و بهجای نغمههای گوشنواز اصواتی گوشخراش تولید میکند، شما به هواخواهی او زبان به دروغ مصلحتی باز کنید و بگویید که چقدر خوب و فوقالعاده ساز میزنی.
گاهی اوقات آنچه فرد را به دروغگفتن وامیدارد ناشی از پدیدهای موسوم به «جبران روانشناختی» است. بر اساس این پدیده، انسان همواره در پی محافظت از تصویری است که دیگران از او نزد خود ساختهاند. مثلا ممکن است شما از محل کار خود اخراج شوید، اما برای آنکه تصویر ذهنیتان نزد اطرافیانتان مخدوش نشود، به آنها بگویید که خودتان استعفا کردهاید.
گاهی اوقات هم فرد از سر ناچاری زبان به دروغ میگشاید. مثلا بهجای انتقاد از طرح جدید اما سراسر نقص رئیستان، تصمیم میگیرید که از آن تعریف و تمجید کنید. هدف شما از گفتن این دروغ سفید این است که در گیرودار معضلات ریز و درشت زندگی، گرفتار تعدیل و اخراج نشوید.
دروغهای واقعی برخلاف دروغهای مصلحتآمیز یا سفید، نسبتی با خیرخواهی ندارند. این دروغها با هدف ارضای منافع شخصی دروغگو و فریب دیگران بیان میشوند.
مثلا فرض کنید همسر یا شریک عاطفیتان با ذوق و شوق از خرید لباسی تازه برایتان بگوید و آن را پیش چشمان شما بپوشد تا جویای نظرتان شود. شما در همان نگاه اول میبینید که لباس در تنش چنگی به دل نمیزند و کمی هم بدقواره است، اما برای آنکه ذوقش را کور نکنید، زبان به تحسین او میگشایید و بهدروغ میگویید که خیلی هم زیباست.
این دروغ را میتوان دروغی مصلحتی دانست. از قدیم هم گفتهاند که «دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز» و شما با بیان دروغی سفید، خود را مهلکه جنگ و دعوایی اساسی با همسرتان نجات میدهید.
حال اگر قرار باشد همسرتان با این لباس در میهمانی شرکت کند، دروغ شما شاید بهبهای انگشتنماشدن او تمام شود. بنابراین در این حالت که دروغتان خلاف مصلحت همسرتان است، دیگر دروغی سفید به حساب نمیآید.
گاهی اوقات نمیدانیم حرفی که قرار است بزنیم دروغی سفید محسوب میشود یا دروغی واقعی. برای رفع این ابهام، ۲ مرحله زیر را دنبال کنید
آنچنان که پیشتر گفتیم، دروغ وقتی رنگ مصلحت به خود میگیرد که از سر نوعدوستی و خیرخواهی و برای کاهش دردها و رنجهای دیگران بیان شود. این دست دروغها معمولا بهنفع شنونده مستقیم آنهاست.
مثلا فرض کنید همسایه شما بهعلت ابتلا به سرطانی کشنده در آستانه مرگ قرار دارد. حال شما برای آنکه فرزند خردسال خود را نرنجانید، میتوانید به دروغ به او بگویید که حال همسایه خوب نیست و امیدواریم که سلامتیاش را دوباره به دست آورد.
دروغهای مصلحتی پیامدهایی بسیار کوچک و کوتاهمدت دارند، حال آنکه دروغهای واقعی آثار زیانباری دارند که در درازمدت به دیگران آسیب میرسانند. بنابراین اگر دیدید که دروغ قرار است پیامدهای اجتنابناپذیر مخرب بلندمدت داشته باشد، بدانید که واقعی است نه مصلحتآمیز.
گاهی اوقات میزان آسیب احتمالی به اندازهای است که چارهای جز توسل به دروغ باقی نمیماند. در این دست موقعیتها، دروغگفتن با هدف محافظت از جان خود یا دیگران نهتنها پذیرفتنی که الزامی است. از جمله این دروغها میتوان به این موارد اشاره کرد:
گرچه صداقتپیشهکردن و راستگویی بیشتر مواقع بهترین انتخاب است، هر قاعدهای استثنا هم دارد. بنابراین وقتی راستگویی با مخاطرات جانی برای ما و اطرافیانمان همراه باشد، بهتر است سراغ دروغ مصلحتی برویم. البته از یاد نبرید که مرز میان دروغ مصلحتی و دروغ واقعی گاه از مو هم باریکتر است، بنابراین با خودفریبی دروغ سفید را دستمایه اصرار بر دروغگویی نکنید.
اگر شما هم از بیان دروغهای مصلحتآمیز تجربه قابلاشتراکی دارید، آن را با ما و دیگر مخاطبان چطور در میان بگذارید.
پاسخ ها