وعاظ و روحانیان با استفاده از منابر و محافل مذهبى پاسخ این اباطیل شاه را دادند و به همین دلیل شاه با خشم بیشترى در ششم خرداد1342 در کرمان گفت: دیگر دنیاى ارتجاع سیاه فرو ریخته است و دیگر نمىتواند از مردم سوارى بگیرد، متشنج نمودن جوّ عمومى و گرفتن ماهى از آب گل آلود دیگر سپرى گردیده است.(20) راهپیمایى با شکوه با فرا رسیدن ماه محرم سال 1383 ه.ق امام کلاس سراسر انقلاب را افتتاح کرد و در اعلامیهاى وعاظان را که با مردم در دورترین نقاط شهرى و روستایى در تماس بودند براى نشر فرهنگ این خروش حماسى مهیا ساخت و از آنان خواست همراه ذکر مصائب شخصیتهاى دینى از مصیبتهاى امروزى هم سخن گویند و موضع حسین زمان را در برابر یزیدیان کنونى به درستى بشناسند، سایر علما در این ارتباط اعلامیههایى منتشر نمودند و حتى علماى عراق هم در این جوشش مقدّس حرکتى وسیع از خود بروز دادند. امام تأکید مىنمود سخنرانى جهت روشن کردن مردم نسبت به حقایق روز باشد، اعلامیه شهربانى نگرانى دولت را از سیاسى شدن مراسم ماتمدارى و مجالس روضه اعلام مىداشت.(17) امام خمینى به منظور مقاومت در برابر رژیم و هرچه باشکوهتر برگزار شدن مراسم عاشورا، خطاب به گویندگان مذهبى اعلامیّهاى صادر نمود که در فرازى از آن آمده بود: «از سید مظلومان فداکارى در راه شریعت را فرا گیرید.
در اسناد ساواک آمده است: امام خمینى در حضور دهها هزار تن مستمع، شاهنشاه را آقاى شاه، تو! پس از حرکت راهپیمایان، نیروهاى انتظامى در صدد بودند از مسیر آن مطلع شوند امّا هیچ کس به آنان آگاهى مشخصّى نمىداد، در یکى از اسناد و گزارش مأموران آمده است: به اطلاع مىرسد که مجتمعین مسیر خود را به کسى نمىگویند، ولى مىگویند باید امروز خون بدهیم و عاشورایى برپا کنیم روى پلاکاردها که توسط مردم حمل مىگردید این عبارت دیده مىشد: «جهان به نور آیت اللّه خمینى زنده است، زیر بار ننگ نروید» اگر دین ندارید در دنیا آزاده باشید، خواستههاى مراجع خواستههاى مردم است. سرانجام مدرسه از جمعیت خالى شد و صرفاً تعدادى روحانى و عدّه کمى از مردم باقى ماندند. در مقابل این مخالفتها، چندین کامیون سرباز به قم آمد و به مدرسه فیضیه حمله کردند و بسیارى از مغازههاى بسته را مورد تهاجم خود قرار دادند و به نفع شاه شعار مىدادند. از جمله شهرهای شهرستان بهشهر، خلیلشهر، بهشهر و رستمکلا است.
من چاره را در این مىبینم که این دولت مستبد به جرم تخلّف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسى کنار برود و دولتى که پاى بند احکام اسلامى و غم خوار ملت ایران باشد روى کار بیاید».(14) در دوم فروردین 1342 که با 25 شوال (سالروز شهادت امام صادق(ع)) مقارن بود، بطور معمول در نقاط گوناگون از جمله شهرهاى مذهبى مجالس سوگوارى و مراسم ماتمدارى برپا بود. همین سخنان شاه، علیه خودش مورد بهره بردارى قرار گرفت و او از این مسافرت نتیجه مثبتى بدست نیاورد.(6) اگرچه رژیم روز رفراندوم( ششم بهمن 1341) را روز موفقیتآمیزى اعلام نمود و آن را انقلاب سفید شاه و مردم نامید و روزنامههاى وابسته به ابرقدرتهاى غربى و شرقى عمل شاه را ستودند امّا روحانیان و نیروهاى مذهبى آن را برتابیدند و به دنبال رفراندوم، به پیشنهاد امام خمینى مردم تصمیم گرفتند ماه رمضان آن سال را که از روز بعد رفراندوم آغاز مىگردید به عنوان اعتراض به دولت ظالم از رفتن به مساجد خوددارى کنند و براى جلب نظر عموم مردم در طول این ماه، مساجد تعطیل گردد و دلایل آن هم به جهان اسلام و مسلمانان اعلام گردد، به همین دلیل در سراسر کشور وضع فوق العادهاى پیش آمد و محراب، مسجد و منبر تعطیل شد و از علماى نجف هم خواستند این گونه عمل کنند.
مأموران ساواک از سوى شاه، امام را تهدید کردند که در صورت حضور و سخنرانى در فیضیه کماندوهاى رژیم آنجا را به آتش و خون مىکشند پاسخ قاطع و کوبنده امام، آنان را در موجى از هراس فرو برد: ما هم به کماندوهاى خود دستور مىدهیم که فرستادگان اعلیحضرت را تأدیب کنند.(25) و با کمال صراحت گفت وظیفه خود را چنین تشخیص دادهام که حقایق را براى مردم بازگو کنم و رژیم هرچه مىخواهد بکند. سخنرانى امام عصر روز عاشورا با اشاره به فلسفه شهادت امام حسین(ع) آغاز گردید و مکان سخنرانى جایى بود که خاطره خونین 25 شوال 1382 (2 فروردین 1342) را به منزله سند جنایات شاه به همراه داشت. با این که جز اندکى آن هم با فشار و اختناق پاى صندوقهاى رأى نرفتند و رسانههاى وابسته به دستگاه ستم اعلام کردند: اصول پیشنهادى شاه با استقبال پرشور و بى نظیر ملّت ایران روبرو گردید.(1) امّا رفراندوم مذکور در بین علماى حوزه و جامعه روحانیت مبارز، عکس خبرى بود که در جراید داخلى و خارجى انعکاس یافته بود و رژیم که از این روند آگاهى داشت و نمىخواست سرنوشت لوایح ششگانه دستخوش سرنوشت تصویب نامه انجمنهاى ایالتى و ولایتى گردد، به فکر چارهجویى افتاد. »(18) اما دستگاه ستم که هرگونه افشاگرى و روشنگرى را به ضرر خود مىدید، برخى از واعظان را به سازمانهاى امنیتى مىبرد و به آنان اخطار مىکرد در ایام محرم و صفر جز ذکر مصائب چیزى نگوئید و از بازگویى مطالبى در سه محور زیر امتناع کنید: 1- علیه شاه چیزى بر زبان نیاورید 2- علیه اسرائیل چیزى نگویید 3- به مردم نگوئید اسلام در معرض خطر است.(19) همچنین ساواک موظف گردید به روحانیت توصیه کند درباره این موضوعات سخنرانى کنند: 1- تجلیل از شیعه اثنى عشرى که اعلیحضرت حامى آن است 2- وقف و املاک سلطنتى 3- دولت اسلامى منافع و مصالح دُول مسلمان را در نظر دارد شاه با اطلاع از اوضاع جارى کشور و احتمال بروز مشکلاتى براى رژیم، لازم دانست تا شخصاً نسبت به جریانات کشور موضعگیرى کند و به گونهاى مبارزین را از هرگونه اقدامى برحذر دارد از این روى در سخنرانى دوم خرداد 1342 مخالفان اصلاحات ارضى و برخى طرحهاى دولت را دشمن کشور دانست و افزود این رفتارها به ضرر مذهب شیعه تمام مىشود و اینها مىخواهند شیعیان در سرزمینهاى خود عقب افتاده بمانند.
منبع:
پاسخ ها