شنیدن بعضی از جملات از دهن همسر برای آقایان به شدت آزار دهنده است و ممکن است همین جملات باعث از هم پاشیدگی زندگی مشترک شوند.
خشم معمولا بهتر از ما می شود، اما اگر بتوانیم در لحظه مناسب زبان خود را نگه داریم، بسیار به نفعمان خواهد بود. در حالیکه ناامیدی بخشی از هر رابطه ای است، برخی چیزها نباید با صدای بلند بیان شوند.این جملات آزاردهنده در در این بخش از فان آورده ایم شاید از نظر خانم ها آزار دهنده نباشد اما حال مردان را حسابی میگیرد و آزارشان میدهد.
"من همیشه همه کاری می کنم"
در حالی که درست است که شما تمام روز در خانه مشغول هستید، اما احتمالا خیلی دور از واقعیت است که شما همه کارها را به تنهایی انجام می دهید. این چیزی است که بسیاری از زنان به اشتباه می گویند.
به جای صحبت کردن در مورد این که چطور این کار را انجام می دهید و او نه، بر روی کاری که انجام می دهد تمرکز کنید و از او تعریف کنید. شما به زودی به برخی تغییرات بزرگ توجه خواهید کرد.
وقتی که کلمات را به خاطر چیزهایی که همسرتان انجام می دهد می گویید، مهم نیست چقدر کوچک باشد، او می خواهد بیشتر شما را راضی کند و بیشتر تلاش کند تا به کارهای خانه کمک کند.
" اجازه بده به تو نشان بدهم که چطور این کار می کند."
همانطور که می دانید، مردان هنگامی که فکر می کنند می توانند مشکلات زندگی را حل کنند، احساس خوبی دارند، مهم نیست که چقدر کوچک باشد. وقتی شما وارد می شوید و رفتار شوهرتان را هدایت می کنید، به خصوص اگر از شما درخواست نکرده اند، این یک پیام را مستقیما به او می رسانید و می گویید که صلاحیت ندارد.
اگر پیشنهادی دارید، آن ها را با گفتن چیزی مثل "من پیشنهاد می کنم، اگر دوست داری" اینها بیشتر به نظر می رسد که فقط سعی دارید به او کمک کنید و بگویید که می توانید بهتر از او عمل کنید.
" هیچ وقت به من گوش نمی دهی"
جدا از دروغ بودن این حرف، این یک چیز ناعادلانه است که به شریک زندگی خود بگویید. بسیاری از زنان این را زمانی می گویند که با شوهر خود دعوا می کنند و می دانند که این کار باعث عصبانیت او می شود.
گفتن چیزی با لحن اتهامی حتی اگر درست هم باشد باید از گفتنش اجتناب کرد، پس دقت کنید که چطور این کلمات را بیان می کنید. به جای متهم کردن او، بگذارید به آرامی بفهمد که اقداماتش شما را ناامید کرده و شما دوست دارید که او بیشتر به شما گوش دهد، درست همانطور که شما به او گوش می دهید.
" از من دور شو"
همانطور که می دانید، ما اغلب چیزهایی را در لحظه می گوییم و بعدا از آن پشیمان می شویم. این یکی از همان چیزها است. این جمله می تواند به احساسات شوهر شما آسیب برساند، به خصوص اگر آن را در طی یک دعوا بگویید. به نظر می رسد که شما او را کنار می گذارید، و این چیزی نیست که هر کسی، از جمله شما، دوست داشته باشد و بعدا پشیمان خواهید شد، پس از انجام این کار خودداری کنید.
"چت شده؟"
این یکی از بدترین چیزهایی است که می توانید به شوهرتان بگویید. این یک حرف بدی است اگر یک شوخی باشد، اما اگر به طور جدی باشد، می تواند باعث شود که همسرتان احساس حقارت کند.
برای مثال اگر شما این را گفته بودید چون فراموش کرده بود شیر از فروشگاه بگیرید، می توانید مطمئن باشید که هرگز پیشنهاد نخواهد کرد که دوباره شیر بگیرد. حمله به یک فرد با کلمات، بهترین راه برای بیان احساسات نیست، بنابراین دقت کنید که مراقب هستید چگونه این کار را انجام می دهید. این می تواند باعث ایجاد شکاف بین شما و شوهرتان شود.
"این، همه چیزی است که انجام دادی؟ "
خب، دنیا کامل نیست، و زمانی که شما بیرون بودید، همسرتان چند کار را یادش رفت. اگر شما چیزی را از شوهرتان انتظار داشتید اما آن را بیان نکنید، نباید از این که انجامش نداده، ناراحت شوید. برای مثال، از او خواستید اتاق بچه ها را مرتب کند، و او تمام اسباب بازی ها را در گوشه اتاق گذاشته و پتو را روی تخت خواب کشیده است.
شما به شوهرتان جزئیات خاصی در مورد نحوه سازماندهی اتاق بچه ها ندادید و او این کار را به بهترین وجه که می تواند انجام داده است. به جای این که این جمله بد را بگویید، می توانید به او بگویید که از کمکش متشکرید و دفعه بعد، در مورد نحوه تمیز کردن اتاق بسیار دقیق تر خواهد بود. شوهرتان از این کار قدردانی خواهد کرد و در آینده هم بهتر عمل خواهد کرد.
" به چه چیزی فکر کردی؟"
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن شوهرتان به خانه می آید و در مورد نحوه برخورد یک برنامه به او حمله می کنید. او به دنبال شفقت و حمایت شما خواهد بود.با حرف هایی مثل این، احساس بدتری خواهید داشت. او نظر شما را نخواسته بود.
تنها کاری که می خواست انجام دهد این بود که آن را از سینه اش بیرون بکشد و به عنوان شوخی یا شکست درمان شود. می توانید بگویید:"اگر من بودم، این کار را می کردم …" شما مجبور نیستید بیش از حد حرف بزنید، چون ممکن است چیزی غلطی بگویید. فقط آن را غیر انتقادی و ساده نگه دارید.
"تو رقت آمیز هستی"
این چیزی است که نباید هرگز بگوییم، مهم نیست که چقدر می خواهید به شوهرتان آسیب برسانید. حتی اگر او چیزی بدی می گفت و به نظر می رسید که می خواهد به شما حمله کند، گفتن این جمله همه چیز را بدتر می کند.
به او بگویید که اگر عصبانی، ناامید و ناراحت است، باید با شما به عنوان یک همسر و یک بزرگ سال صحبت و رفتار کند، نه اینکه از کلمات خشن برای خالی کردن خودش استفاده کند.
"امشب مراقب بچه ها باش، اما خرابکاری نکن! "
مطمئنا، ممکن است شوهر شما به اندازه شما رسیدگی و یا مراقبت از بچه ها را انجام ندهد، اما این به شما اجازه نمی دهد تا به او دستور بدهید و یا به او یاد بدهید که چگونه از بچه ها مراقبت کند. او طرف شما بوده است و می داند که چه کاری باید در صورت نیاز انجام دهد.
او ممکن است راه خودش را برای بازی کردن با بچه ها یا مراقبت از آن ها داشته باشد و شما باید به آن احترام بگذارید. البته، به او بگویید که در صورتی که به کمک نیاز داشت، در دسترس خواهید بود، اما از آموزش دادن به او برای انجام کارها، به ویژه زمانی که به کودکان می رسد، خودداری کنید.
"من خوبم، حالم خوبه! "
این دو عبارت درست همان چیزهایی هستند که برای شوهرتان خیلی خطرناک هستند. تجربه به شوهرتان یاد داده است زمانی که می گویید خوب هستید، در اصل مخالف این می باشد. آن ها ممکن است نتوانند متوجه یک وضعیت خاص شوند.
آن ها را در مورد آنچه غلط گفته اید رها نکنید. به او بگویید چه چیزی شما را آزار می دهد، بدون اینکه حس بدتان را خالی کنید. به احتمال زیاد او این سناریو را تکرار نخواهد کرد.
"چرا یکم بیشتر شبیه ____ باشی؟ "
و چرا شما نمی توانید، به عنوان یک همسر، منصف باشید؟ بد است که مقایسه کنید و در حالی که مقایسه شوهرتان با همسران دوستانتان توهین به مقدسات است، مقایسه او با هر کس دیگری به همان اندازه بد است.
ممکن است شما چند نقص را در همسر خود ببینید، و ممکن است بخواهید از آن ها به خاطر رابطه خوبتان خلاص شوید، اما از او نخواهید که فرد دیگری باشد که درست نیست. این فقط به این معنی نیست که شما شوهر خود را آنطور که هست دوست ندارید، بلکه این است که شما به فرد دیگری بیش از شوهرتان اعتماد می کنید.
هیچ کس، چه برسد به شوهر، نمی خواهد این را بشنود. این عبارت تنها باعث ایجاد افسردگی در زندگی شوهرتان خواهد شد و در نهایت منجر به پایان رابطه می شود.
" اگر من را دوست داشتی، درکم می کردی"
نه، عزیزم! اگر به او بگویید که چه اتفاقی افتاده، او شما را درک خواهد کرد. او به شما اهمیت می دهد. او شما را بی اندازه دوست دارد، به همین دلیل است که می خواهد بخشی از تمام شادی ها و کمک شما باشد. تلاش های او را با گفتن چیزهای سخت کم نکنید. اگر او به شما صدمه زده باشد، بگذارید بداند چطور و چرا.
"خانواده ات بد هستند! "
ما در مورد خانواده های خودمان بسیار حساس هستیم و هرگز نمی توانیم چیزی را علیه آنها بشنویم. احساسات مختلفی وجود دارند که ما را با آن ها پیوند می زنند، به خصوص خونمان که آن ها را برای ما بسیار ویژه می سازد.
ممکن است در مورد چیزی که یک عضو خانواده انجام داده است احساس بدی داشته باشد، اما به جای سو استفاده از آن ها، به شوهرتان بگویید چه چیزی را دوست ندارید. این نه تنها به شما آرامش ذهن می دهد، بلکه همه چیز را بدتر می کند.
"من دوستانت را دوست ندارم!"
همه ما تا حدی توسط رابطه هایمان شناخته می شویم. اگر دوستان او را دوست ندارید، احتمال این وجود دارد که او را دوست نداشته باشید. خوب است که یک ویژگی مشخص از گروهی که دوست ندارید را مشخص کنید، تنفر از دوستان او کلا بی ادبی است. اگر شما یک نفرت شدید دارید، دلیل محکمی نیز دارید.
"دوباره شروع نکن...!!! "
این احتمالا شایع ترین جملات ازدواج است. بله، ما عادت داریم که بعضی چیزها را به طریقی خاص انجام دهیم، زندگی کنیم یا سبک زندگی خاص داشته باشیم، و حتی به شیوه ای خاص.
این ممکن است منجر به تعارضاتی شود اما استفاده از عبارت بالا به سادگی به این معنی است که شما می خواهید دست بالا را در بحث داشته باشید، یا می خواهید مساله را به طور کامل ببندید. شما نمی خواهید یک موضوع برای بحث داشته باشید و هیچ علاقه ای به انجام این کار ندارید. ترجیح میدهید با حالتی زننده به رختخواب بروید تا این که یک مساله را حل کنید.
"کاش هیچوقت با تو ازدواج نمی کردم."
این جمله یک قلب را می شکند و خرد می کند. تصور کنید که تمام خاطرات در لحظه ای که شما این کلمات را ادا کردید از بین می رود. گفتن چیزی به اندازه این فقط به این معنی است که شما به رابطه تان احترام نمی گذارید. این باعث می شود شوهرتان فکر کند که می توانید بدون او زندگی کنید و ممکن است عشقی در او هرگز وجود نداشته باشد
"همه اش تقصیر توست!"
شما نمی توانید این را بگویید، و هرگز یک فرد مقصر نیست. بله، ممکن است زمان هایی وجود داشته باشد که تقصیر کسی نباشد، و ممکن است به خاطر فقدان ارتباطات یا سو تفاهم، وضعیت به طور کامل بدتر شده باشد.
این زمانی است که شما به خودتان می گویید که اگر همسرتان را مقصر بدانید همه چیز خوب می شود. در حالی که لازم نیست کل گناه خودتان را به گردن او بیندازی، او را سرزنش نکنید. وضعیت را ارزیابی کنید و سعی کنید بفهمید که چرا اشتباه شده است. به یاد داشته باشید، صحبت کردن کلید مهمی است.
پاسخ ها