والدین برای تربیت کودک خود بدون آگاهی از جملات مخربی استفاده می کنند که تاثیرات منفی بر ذهن و روحیات کودک می گذارد و اعتماد به نفس آن ها را تخریب می کند.
کودک شما هر آنچه را که از شما می شنود در دنیا خود تحلیل و تفسیر می کند و جملاتی که شما به کودکتان می گویید تبدیل به باورهای محکم در ذهن و قلب آنها می شود پس مراقب باشید تا هرگز این جملات را به فرزندتان نگویید.
در طول روز هنگام برخورد با کودکتان جملات بسیاری رد و بدل می کنید که گاهی ناخواسته هستند اما باید بدانید به کار بردن این جملات ناخواسته اعتماد به نفس کودکتان را تخریب می کند و یا عصبانیت و سردرگمی آنها می شود.
در این بخش از فان به رایج ترین اشتباهات کلامی که والدین مرتکب می شوند و جایگزین های مناسب برای آنها اشاره می کنیم.
من را تنها بگذار!
هیچ والدینی وجود ندارد که که آرزوی فرصتی برای آرامش و استراحت را نداشته باشد. پس هنگامی که می خواهید به استراحت بپردازید مراقبت از کودک را به همسرتان بسپارید ویا از یک پرستار کودک کمک بگیرید یا اینکه کودکتان را حدود نیم ساعت جلوی تلویزیون بگذارید تا بتواند انرژی از دست رفته شما باز گردد .
هنگامی که سرتان شلوغ است و مشغول کار هستید هیچگاه به کودکتان نگویید که "راحتم بگذار" یا "کار دارم"، زیرا پیغام شما موجب به وجود آمدن این تفکر می شود که حرف زدن با شما بی فایده است چون همیشه سرتان شلوغ است بنابراین کودک در بزرگسالی هم تمایلی به حرف زدن و مطرح کردن مسائلش با شما نخواهد داشت. در این زمان ها بهتر است پیش از تمام شدن کارهایتان به کودک بگویید که باید کارتان را تمام کنید و از او بخواهید در این مدت خودش را با انجام کارهایی مانند نقاشی و بازی سرگرم کند.
صبر کن بابا برگرده!
این شیوه بسیار آشنای فرزند پروری نوع دیگری از تنبیه است که بسیار بی نتیجه است زیرا انتقال مسولیت به فرد دیگر می تواند باعث کاهش قدرت نفوذ شما شود. زمانی که به کودکتان می گویید بگذار پدرت بیاید ، ممکن است شدت عذاب ناشی از انتظار مجازات بیشتر از حد لازم باشد. برای تاثیرگذاری خودتان کنترل شرایط را در دست بگیرید .
گریه نکن!
کودکان قادر به بیان احساساتشان در قالب کلمات نیستند، به همین دلیل احساس غم خود را با گریه نشان می دهند . کودکان هم دچار ناراحتی و اضطراب شوند پس هنگامی که کودکتان با گریه احساس خود را نشان داد از این جملات " ناراحت نباش "، "بچه نشو!" یا " دلیلی برای نگرانی وجود ندارد" استفاده نکنید و کودک را حمایت کنید . گفتن این جمله ها به بهبود احساسات کودک کمک نمی کند و این پیغام را به کودک می رساند که احساسات ارزشی ندارند و نباید ناراحت بشوند یا بترسند.
به جای انکار احساسات کودک، او را از هیجانات و احساساتش مطلع کنید و با نامگذاری احساسات حقیقی کودک به او آموزش دهید با استفاده از کلمات احساساتش را توصیف کند مثلا بگویید "حتما وقتی علی به تو گفت که نمی خواهد با تو بازی کند، خیلی ناراحت شدی". نشان دادن همدلی سبب می شود که کودک کمتر گریه کند و با استفاده از کلمات هیجانات و احساساتش را بیان کند.
بهتر از این می توانستی انجام بدهی!
بیشترین چیزی که ممکن است آسیب های جبران ناپذیری به کودک بزند قضاوت سریع و سخنان طعنه آمیز است . اگر کودک در یادگیری کاری اشتباه کند و دوباره همان اشتباه را تکرار نماید ، هیچ گاه از این جمله استفاده نکنید و از جملاتی که در عین مولد و حمایتی بودن، ارزش شک و دودلی را به کودک بیاموزد ، استفاده نمایید.
بس کن یا کاری می کنم که پشیمان بشوی!
تهدید کردن کودک از سوی والدین کلافه و عصبانی روش ناکارآمدی برای تغییر رفتار است. معمولا تهدید از سوی والدینی که کلافه و عصبانی هستند بی ثمر است. استفاده از جملات تهدید آمیز سبب می شود که دیر یا زود به تهدیدتان عمل کنید یا تهدیدتان قدرتش را از دست بدهد. از مجموعه ای از تکنیک های سازنده مثل جهت دهی، دور کردن کودک از موقعیت یا تایم اوت به جای در نظر گرفتن عواقب منفی مثل تنبیه کلامی یا پشت دست زدن استفاده نمایید .
ای کاش بیشتر شبیه خواهرت بودی!
کودک شما منحصر به فرد است و با دیگران تفاوت دارد پس او را با کودکان دیگر مقایسه نکنید زیرا مقایسه کردن بیشتر اوقات به نتیجه نامطلوب منجر می شود. مقایسه کودک با دیگران سبب می شود که کودک فکر کند که شما ترجیح میدهید کودک دیگری داشتید و نه تنها به تغییر رفتار او نمی انجامد بلکه فشار زیادی به کودک وارد می کند و عزت نفس او را تحت تاثیر قرار می دهد.
به جای یادآوری نقاط ضعف کودک و مقایسه کردن او با دیگر کودکان به موفقیت های او اشاره کنید و آنها را پر رنگ کنید. همه والدین فرزندانشان را در خصوص روند رشد یا رفتار با هم مقایسه می کنند اما بهتر است این مقایسه را در حضور کودک انجام ندهید.
تو خیلی ... هستی!
به کار بردن برچسب هایی طبیعی و مثبت مانند "خجالتی" یا "باهوش" از سوی والدین می توانند باعث ایجاد توقعات غیرضروری و نامناسب در کودک شوند. اگر به کودک خود بگویید چرا انقدر با دوستت بدجنس هستی؟" یا " چطور توانستی تا این حد بی دست و پا باشی؟" و یا اینکه برای معرفی فرزند خود از برچسب استفاده کنید مانند :" این یکی دختر خجالتی من است" همه اینها سبب خواهد شد که وقتی کودک بزرگ می شود این برچسب ها را بدون هیچ پرسشی بپذیرد به همین علت برچسب های منفی می توانند به بخشی از خود انگاره کودک تبدیل شوند.بدترین برچسبی که به کودکتان نسبت می دهید، می تواند برای تمام طول عمر در ذهنش باقی بماند.پس همیشه از به کار بردن صفات در مورد شخصیت کودک پرهیز کنید.
زود باش!
همه پدر و مادرهای جوان فرزندی دارند که می خواهد کارهایش را به تنهایی انجام دهد . اگر در این شرایط از کودک می خواهید عجله کند، سخت در اشتباهید زیرا این رفتار باعث احساس گناه در کودک می شود و این احساس بدون ایجاد انگیزه برای انجام سریعتر کار، احساس بدی در کودک به وجود می اورد. بنابراین سعی کنید خودتان را کنترل کنید و زمان کافی را به فرزندتان بدهید.
تشویق مثبت !
یکی از بهترین ابزارهای تاثیرگذاری تشویق مثبت است اما به کار بردن تشویق بیهوده و بی رویه برای هر کار کوچکی باعث از بین رفتن معنی و ارزش آن می شود.کودکان تفاوت میان تشویق برای انجام یک کار ساده را با تشویق برای یک تلاش واقعی تشخیص می دهند.
پاسخ ها