کلمه «اپیدمی» از عبارت لاتین «epi demos» آمده که معنایش خیلی ساده میشود «بر مردم - Upon People». داشتن یک پاتوژن صرف برای وقوع یک اپیدمی کافی نیست. در زمینه سلامت عمومی، مفهومی به نام «مثلث اپیدمیولوژیک» وجود دارد که میگوید سه عنصر کلیدی باید کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانیم بگوییم که با یک اپیدمی روبهرو هستیم:
۱) باید یک پاتوژن داشته باشیم (که معمولا یک ویروس یا باکتری است) ۲) باید یک میزبان (انسان یا حیوان) داشته باشیم که در برابر آن پاتوژن آسیبپذیر باشد و ۳) باید محیطی داشته باشیم که با کنار هم قرار دادن پاتوژن و میزبان، منجر به شیوع بیماری میشود. درک این مثلث اپیدمیولوژیک برای درک اینکه همهگیری ویروس چطور اتفاق میافتد ضروری است و ضمنا متوجه خواهیم شد که ایجاد تغییر در هر یک از اضلاع این مثلث چطور میتواند شیوع و همهگیری را متوقف کند.
بیماری میتواند به دو طریق مستقیم و غیر مستقیم پخش شود. وقتی صحبت از سرایت مستقیم باشد، با سه شکل انتقال روبهرو هستیم.
نخستین روش مستقیم سرایت، از طریق قطراتی با ابعاد گوناگون است که سیستم تنفسی ما تولید میکند، مثلا وقتی یک نفر نزدیک شما آواز میخواند یا صحبت، سرفه و یا عطسه میکند. این یکی از بهینهترین روشهای شیوع بیماری است. در این روش، بیماری از ماهیت اجتماعی و طبیعی ما سوء استفاده میکند و به این ترتیب با گسترش مداوم در جامعه، توقف بیماریهایی نظیر آنفولانزا و کووید-۱۹ شدیدا دشوار میشود. سرخک واگیردارترین بیماری شناخته شده برای نوع بشر است و با اینکه برای بیش از ۵۰ سال واکسنی موثر برایش داشتهایم، کماکان صدها هزار نفر را به صورت سالانه درگیر میکند.
دومین روش انتقال مستقیم از طریق برخورد با خون یا مایعات بدن است. ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی و همینطور ویروس ابولا به این شکل شیوع مییابند. این بیماریها در قیاس با بیماریهای تنفسی نیازمند ارتباط بسیار نزدیکتر میان افراد هستند و از طریق مایعات بدن و تماس مستقیم از طریق دماغ، دهان و چشمها قربانی میگیرند. این عفونتها به اندازه مسیر تنفسی در سرایت بهینه نیستند و بستگی به این دارند که شخص پیش از بروز علائم، امکان سرایت دارد یا خیر.
دلیل اینکه ایدز به راحتی شیوع مییابد اینست که اشخاص آلوده ممکن است احساس و ظاهری نرمال داشته باشند و برای سالیان متمادی در حال انتقال بیماری به شرکای جنسی خود باشند. این دقیقا نقطه عکس ابولا است که تا پیش از فعال شدن سرایت نمیکند و وقتی هم که فعال میشود، قربانی را شدیدا درگیر میکند. اگر شخص آنقدر بیمار باشد که نتواند از تخت بیرون آید، معمولا بیماری کمتر سرایت میکند. اما یکی از استثناهای این موضوع، وقایع سرایت گسترده است؛ مثلا زمانی که تعداد زیادی از افراد از طریق ارتباط با یک جسد در مراسم خاکسپاری آلوده میشوند.
سومین روش انتقال مستقیم، از مادر حامله به جنین است که به آن «مواجهه پیوندی - Transplacental Exposure» هم گفته میشود. بیشمار بیماری مختلف وجود دارد که به این شکل انتقال مییابد و از جمله آنها میتوان به ایدز، توکسوپلاسموز و سرخجه اشاره کرد. این یکی از دلایلی است که زنان حامله دائما مورد آزمایش قرار میگیرند تا تاثیرگذاری روی کودک متولد نشده به حداقل برسد.
انتقال غیر مستقیم بیماری هم به سه روش اصلی اتفاق میافتد. یک روش سرایت غیر مستقیم از طریق حشرات است. کلمه مالاریا از عبارت ایتالیایی «Mal Aria» (به معنای Bad Air یا هوای بد) به دست آمده و دلیلش این بود که مردم متوجه گرفتگی هوا در مناطقی که مالاریا سرایت مییابد شدند. آنها متوجه چیزی شده بودند که البته ارتباطی به خود هوا نداشت؛ در عوض موضوع راجع به پشههایی بود که در نزدیکی برکههای راکد و باتلاقها تولید مثل میکردند. چندین بیماری دیگر هم وجود دارد که با نیش پشه انتقال مییابند و از جمله آنها میتوان به «تب استخوانشکن»، «تب زرد» و «ویروس نیل غربی» اشاره کرد.
یک روش غیر مستقیم دیگر از طریق اقلام و اجسام ناقل بیماری است. این اقلام معمولا در ترکیب با شیوع از طریق سیستم تنفسی، شانس سرایت بیماریهایی نظیر آنفولانزا و کووید-۱۹ را دو برابر میکنند. اگر یک نفر به درون دستش عطسه کرده و سپس دستگیره در را لمس کند، نفر بعدی که به شی آلوده دست میزند با یک لمس سادهی دماغ یا دهان مبتلا میشود. این اتفاق در مهد کودکها نیز زیاد میافتد و کودکان اسباب بازیهایی را درون دهان خود میگذارند که بعد توسط کودکان دیگر لمس میشوند.
سومین مکانیزم غیر مستقیم شیوع از طریق مسیر مدفوعی-دهانی است. وقتی مردم مدفوع میکنند، این امکان وجود دارد که پاتوژنهای آلودهکننده را نیز در محیط پیرامون خود پخش کنند. هرکسی که هم که آب یا غذای آلوده را مصرف کند مستعد ابتلا است. به همین خاطر است که وقتی مردم به نقاط خاصی از جهان با بهداشت ضعیف سفر میکنند معمولا اسهال میشوند. در این مناطق، رودخانههای محلی نقش دستشویی را ایفا میکنند.
اگر آنقدر بدشانس باشید که در پایین رودخانه مشغول «شستن» غذا یا نوشیدن آب باشید، امکان ابتلا به چیزهایی نظیر هپاتیت آ وجود خواهد داشت. یک ویروس رایج دیگر نیز که به این طریق منتشر میشود، فلج اطفال است. سیستمهای ضدعفونیکننده و کلرینه کردن آب آشامیدنی مدرن دقیقا طراحی شدهاند تا از شیوع چنین بیماریهایی جلوگیری کنند.
مالاریا یک مثال عالی برای مثلث اپیدمیولوژیک است. با آگاهی از این حقیقت که پشهها میتوانند بیماری را شیوع دهند، میتوانید با نابود کردن پشهها یا مناطقی که در آنها زاد و ولد دارند، بر محیط تاثیر گذاشته و جلوی شیوع هرچه بیشتر را بگیرید. علاوه بر این میتوانید ارتباط میان میزبان (یعنی انسان) و پشهها را از طریق پشهبند یا پوشیدن لباسهایی که پشهها را دفع میکنند یا صرفا لباسهای آستین بلند که فضایی برای نیش زدن باقی نمیگذارند، از بین ببرید. یک راه دیگر هم اینست که مردم قرصهای مالاریا مصرف کنند تا در مناطقی که خطر ابتلا بالاست، از شیوع جلوگیری شود.
وقتی به سراغ کووید-۱۹ برویم، اگر شما یک واکسن داشتید یا اگر همه ماسک به صورت بزنند، خطر شیوع نیز کاهش مییابد. تغییر شرایطی که منجر به گسترش آسان ویروس میشود از طریق کاهش جمعیت با فاصلهگذاری اجتماعی یا گذراندن اکثر اوقات در بیرون از فضاهای بسته -جایی که ویروس کمترین شانس بقا را دارد- نیز خطر ابتلای مردم را کاهش خواهد داد.
در نهایت باید گفت که هر اپیدمی با دیگری متفاوت است. هیچ تدبیر واحد و مشخصی به تنهایی برای جلوگیری از همهگیری کافی نیست و دلیلش اینست که رفتارهای انسانی تاثیری بزرگ بر شیوع پاتوژنها میگذارد. اما آگاهی ابتدایی از ویژگیهای مثلث اپیدمولوژی هر بیماری و فاکتورهایی که به گسترش آن کمک میکنند، نخستین گام برای درک اینست که چطور میتوان جلوی اپیدمی را گرفت.
پاسخ ها