هیچ کس صبح از خواب بیدار نمیشود و به خودش نمیگوید که «امروز تصمیم گرفتم، بدترین تصمیمها را بگیرم.» همه ما سعی میکنیم از کارهای ساده مثل مکالمات تلفنی گرفته تا کارهای مهمتر، از هر گونه خطا و اشتباهی جلوگیری کنیم. در این مقاله قصد داریم هفت عاملی که عموما باعث تصمیم گیری بد میشود را مرور کنیم.
بیشک هر کسی دوست دارد از تنبلی، نادانی و تکبر دوری کند ولی باز هم شرایطی پیش میآید که تصمیمگیریهای درستی نداریم. چرا گاهی اوقات تصمیمهای اشتباهی میگیریم؟
با توجه به تنوع اشتباهاتی که ممکن است افراد مختلف در زندگی انجام بدهند، میتوان پاسخهای بیشماری به این سوال داد. هر کسی ضعفهای خاص خودش را دارد و به تناسب همان ضعفها هم ممکن است اشتباه تصمیم گیری کند.
«مورگان هاوسل» برخی از متداولترین دلایلی که باعث میشود افراد باهوش تصمیمهای اشتباهی بگیرند را توضیح میدهد.
1-قبیله گرایی
بسیاری از تصمیمگیریهایی که افراد مختلف میگیرند، در اثر رفتارهای قبیلهای پیش میآید. تصمیمگیریهایی که فرد نقش خاصی در آنها ندارد و به دلیل آنکه در آن قبیله زندگی میکند، نتیجه تصمیمهایی که در قبیله گرفته میشود، به وی هم تسری پیدا میکند.
قبیله میتواند کشور، استان، حزب، گروه، شرکت یا ... باشد. مثلا وقتی تصمیم اشتباهی در یک سازمان گرفته میشود، همه پرسنل آن سازمان تحت تاثیر این تصمیم قرار میگیرند.
مورگان هسل معتقد است که باید مراقب این قبیلهگرایی باشیم. تصمیم گیری در قبلیه ممکن است وضعیت ما را تهدید کند. ولی اگر هوشیار باشیم میتوانیم جلوی بسیاری از تصمیمهای اشتباه را بگیریم.
2-مشوقهای اشتباه
ما معمولا تصور میکنیم که اخلاقیات موضوعی درونی است. حال آنکه شرایط بیرونی میتواند روی اخلاقیات تاثیرگذار باشد. گاهی همین عوامل بیرونی باعث میشوند که تصمیمهای اشتباهی بگیریم. مثلا مشوقهای بیرونی اشتباه، روی ما تاثیر میگذارند. گاهی در برخی مواقع، برخی عوامل بیرونی میتواند روی اخلاقیات هم تاثیرگذارباشد.
باید مراقب باشیم عوامل بیرونی باعث نشوند ما تصمیمهای اشتباه بگیریم و به سمت و سویی که نباید حرکت کنیم.
3- تلفیق خطاهای کوچک
معمولا ما تاثیر خطاهای بزرگ و فاجعه بار را در زندگی و کارمان به خوبی متوجه میشویم؛ اما در مورد خطاها و اشتباهات کوچک ممکن است چنین هوشیاری نداشته باشیم.
هاوسل معتقد است، باید نسبت به هر خطای بزرگ و کوچکی هوشیار باشیم و نگذاریم همین اشتباهات کوچک با هم جمع شوند و تبدیل به فاجعهای بزرگ گردند. بسیاری افراد در مقابل اشتباهات کوچک، بی تفاوت هستند و عمق فاجعه را درک نمیکنند و نمیدانند که همین اشتباههای کوچک در کنار هم میتواند گاهی تبدیل به فاجعه و اشتباهی بزرگ شود.
4-سازگاری بیش از حد
برخی افراد خود را با هر شرایط سازگار میکنند. هاوسل معتقد است که در نهایت اکثر انسانها سازگاری با شرایط را یاد میگیرند و این سازگاری میتواند در مواقعی به ضررشان تمام شود.
جهان در حال تغییر کردن است و انسانها هم تغییر میکنند و عموما خود را با شرایط جدید مطابقت میدهند. این کار تا حدی خوب است ولی در برخی مواقع هم میتواند اشتباه باشد. در برخی شرایط نباید با هر موقعیتی خودمان را مطابقت بدهیم. گاهی همین سازگاری بیش از حد باعث میشود که تصمیمهای اشتباهی بگیریم.
5- قرار گرفتن تحت تاثیر افراد با ارزشهای متفاوت
پیروی از افرادی که اهداف، ارزشها یا تواناییهای متفاوتی دارند ممکن است فرد را به بیراهه بکشاند. این افراد در شرایط مشابه ما قرار ندارند.
هاوسل معتقد است که همیشه نباید با افرادی که دقیقا مثل ما فکر میکنند، ارتباط داشته باشیم. بهتر است با طیف مختلفی از افراد که دیدگاهها و ارزشهای متفاوتی در زندگی دارند، ارتباط بگیریم.هاوسل توصیه میکند که از تقلید کردن دوری کنیم. وقتی با افرادی با دیدگاههای مختلف ارتباط داریم، کمتر دچار تقلیدکاری میشوم. تقلید کورکورانه از بقیه میتواند تاثیر بسیار بدی روی تصمیمگیری ما داشته باشد.
6- نادیده گرفتن مجهولات و ناشناختهها
برخی مسایل هستند که واقعا شناختی درمورد آنها نداریم. وقتی اطلاعات درستی در مورد موضوعی نداریم، ممکن است دچار تصمیمگیریهای اشتباه شویم.
نادیده گرفتن مجهولات یکی از دلایلی است که باعث میشود بسیاری تصمیمهای اشتباه بگیرند. سعی کنید در موضوعاتی که به شما و کسب و کارتان مربوط میشود، اطلاعات کافی داشته باشید.
7- تقلید کورکورانه
تیم کوک هر روز ساعت 4 صبح بیدار میشود. اگر شما هم قصد دارد بهترین مدیر مجموعهتان باشید باید همین کار را انجام دهید. آیا این طرز فکر درست است؟ واقعا چنین طرز فکری اشتباه است. تقلید کورکورانه یکی از عواملی است که باعث میشود تصمیمهای اشتباه بگیریم.
ممکن است برخی رفتارها و الگوها درست باشد، ولی در نهایت با همه چیز با شرایط خود ما تصمیم گیری شود.
پاسخ ها