دیوید فینچر استاد ترکیب سینمای تجاری و هنری است. آثار او اغلب درونمایهای تاریک، پیشبینیناپذیر و آزاردهنده با چاشنی طنز دارند. در این مقاله، درباره زندگی و بهترین فیلم های دیوید فینچر از جمله فیلمی که بهزودی از او اکران میشود، بیشتر توضیح میدهیم.
دیوید اندرو لئو فینچر متولد ۲۸ آگوست سال ۱۹۶۲ میلادی در ایالت کلرادوست. پدرش، جک فینچر، روزنامهنگار و فیلمنامهنویس و نویسنده مشهور آن زمان بود. مادرش، کلر می، نیز بهعنوان مشاور و پرستار سلامت روان فعالیت میکرد. او در شهرستان مارین کالیفرنیا بزرگ شد.
دیوید فینچر در سال ۱۹۹۰ با دنیا فیورنتینو ازدواج کرد که کار عکاسی انجام میداد. نتیجه این ازدواج که تنها ۵ سال به طول انجامید، فرزندی بهنام فیلیکس ایموژن بود. ۱ سال بعد از جدایی، فینچر در جریان ساخت تبلیغات ژاپنی کوکاکولا با سین شافین (Ceán Chaffin)، تهیهکننده و عکاس مشهور سینمای آمریکا، آشنا شد و ازدواج کرد.
دیوید فینچر از کودکی عاشق دنیای سینما بود. او زمانی که به ۱۸سالگی رسید، به استدیو کورتی فیلمز در میل ولی کالیفرنیا رفت تا دستیار جان کورتی کارگردان مشهور آن زمان شود. فینچر در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳ نیز به استدیوی نور و جادوی صنعتی (ILM) رفت و چند سالی در آنجا مشغول به کار شد. سپس بهعنوان کارگردان تبلیغات تلویزیونی و ویدئوهای موزیکال وارد هالیوود شد.
فینچر در سال ۱۹۸۷ به همراه تعدادی از کارگردانان آن زمان یعنی دامینیک سنا (Dominic Sena)، گرگ گلد (Greg Gold) و نایجل دیک (Nigel Dick) شرکت پروپاگاندا (Propaganda Films) را تأسیس کرد. هدف از تأسیس این شرکت تولید موزیکویدئو و ویدئوی تبلیغاتی بود. فینچر در این شرکت تبلیغات تلویزیونی بسیاری را برای برندهای مشهوری نظیر نایکی، کوکاکولا، بادوایزر، پپسی، کانورس و شَنل کارگردانی کرد. موزیکویدئوهای خوانندگانی همچون مدونا، استینگ، رولینگ استونز، مایکل جکسون و جورج مایکل جزو آثار این کارگردان بزرگ به شمار میروند.
دوران فیلمسازی فینچر با فیلم «بیگانه ۳» در سال ۱۹۹۲ شروع دشواری داشت. این فیلم ناموفق را راجر ایبرت، منتقد مشهور آن زمان، «یکی از بهترین فیلمهای بدی که تابهحال دیده» توصیف کرد. بااینحال فینچر زودتر از آنچه منتقدان تصور میکردند، شکست بزرگ خود را جبران کرد. فیلم هفت دیوید فینچر توانست نام او را برای همیشه در سینما جاودانه کند. فینچر تابهحال توانسته در جشنوارههای مختلف سینمایی از جمله اسکار، امی و بفتا ۱۴۹ مرتبه نامزد دریافت جایزه شود و ۷۲ جایزه کسب کند.
دیوید فینچر سبک فیلمسازی خاص خود را دارد. او همانند یکی از پیشوایان خود، استنلی کوبریک (Stanley Kubrick)، برای آشنایی بازیگران با فیلم و دیالوگها و همچنین اجرای دقیق، ساختارشکنانه و واقعی هر صحنه از فیلمهایش هرکدام را با چندین برداشت مختلف فیلمبرداری میکند.
او از زمان کارگردانی فیلم «زودیاک» به یکی از طرفداران اصلی سبک فیلمبرداری دیجیتال تبدیل شد. در واقع فینچر از سال ۲۰۰۷ بهبعد برای ساخت تمام فیلمهایش از دوربینهای دیجیتال استفاده کرده است.
دیوید فینچر یکی از اولین کارگردانان موزیکویدئو است که درنهایت به فیلمسازی برجسته تبدیل شد. پس از او کارگردانانی مانند زک اسنایدر (Zack Snyder)، اسپایک جونز (Spike Jonze) و فرانسیس لارنس (Francis Lawrence) این راه را ادامه دادند.
اغلب نمیشنویم که فینچر از فیلم «بیگانه ۳» صحبت کند. او برای این کارش دلیل خوبی دارد. این فیلم حاصل کار کارگردان ۲۹ساله کمتجربهای است که از ساخت موزیکویدئو به فیلمسازی روی آورد. او پیش از شروع فیلمبرداری، فیلمنامه کاملی در دست نداشت. نتیجه نیز فیلمی مبهم و درهمبرهم شد که شاید اگر هزاران بازسازی و مداخله استدیوی تولید فیلم نبود، میتوانست به فیلمی پذیرفتنی تبدیل شود.
«بیگانه ۳» با تمام خوبیها و بدیهایش ماجرای نبرد الن ریپلی با بیگانهای بدخواه از سیارهای دورافتاده را روایت میکند. در لحظات زیبای بصری و احساسی که در این فیلم شاهد آن هستیم، میتوان استعداد نوظهوری بهنام دیوید فینچر را دید که در فیلمهای بعدی خود را نشان میدهد.
این فیلم بهرغم ظاهر نسبتا سادهای که دارد، یکی از پرهزینهترین و پیچیدهترین ساختههای حرفهای فینچر به شمار میرود. نیکول کیدمن، ستاره اصلی این فیلم، در جریان حادثهای در زمان فیلمبرداری جای خود را به جودی فاستر میدهد. فاستر نیز پس از مدتی در جریان فیلمبرداری «اتاق امن» متوجه میشود که باردار است. بااینحال، «اتاق امن» چنان هیجانانگیز و سرگرمکننده پیش میرود که مخاطب متوجه بارداری بازیگر اصلی آن نمیشود.
در «اتاق امن» ماجرای زنی مطلقه را دنبال میکنیم که همراه دخترش به خانه مجللی نقلمکان میکند که یک اتاق امن دارد. در شبی تاریک، ۳ دزد وارد خانه آنها میشوند و سراغ گاوصندوق خانه میروند. مادر و دختر نیز به اتاق امن پناه میبرند و تلاش میکنند پیش از اینکه دیر شود، کاری بکنند.
صحبتکردن درباره فیلمنامهنویس مشهور هرمن جی. منکیویچ بهمعنای صحبتکردن درباره فیلمنامه مشهور او یعنی «همشهری کین» از بهترین فیلمهای تاریخ سینما و ماجرای قدرت، پول، کامیابی و موفقیت است. زمانی که این ماجرا را کارگردان صاحبنامی مثل دیوید فینچر روایت کند نیز باید انتظار فیلمی شبیه به «همشهری کین» را داشته باشیم.
فینچر و گروه فیلمسازیاش در این فیلم ظاهر سینمای دهه ۱۹۳۰ را با شکوه تمام به نمایش میگذارند. بازیگران فیلم نیز بازی جذابی از خود به نمایش میگذارند. اولدمن در این فیلم در نقش هرمن جی. منکیویچ یا همان منک مشهور ظاهر شده است. منک استعدادهایش را قربانی مشروبات الکلی و قمار میکند و نگارش فیلمنامه همشهری کین را آخرین شانس خود برای رستگاری میداند.
فیلم بازی دیوید فینچر پس از فیلم «هفت» ساخته شد. این فیلم مهیج و سرگرمکننده با درونمایهای روانشناختی و جذاب خطرات سرمایهداری را به تصویر میکشد. «بازی» درباره بانکداری بسیار ثروتمند است که روز تولد از برادرش هدیهای منحصربهفرد دریافت میکند. هدیه برادر کوچکتر فرصتی برای شرکت در یک بازی اسرارآمیز است که درنهایت معلوم میشود یک آزمون استقامت جسمی و روحی است که شرکت در آن برای قهرمان فیلم گران تمام میشود. این شاهکار سینمایی فیلمی نوآر با ماجرایی پرپیچوخم است که درباره رشتههای اتصال ما به زندگی صحبت میکند.
«زودیاک» یکی از بهترین فیلم های معمایی دیوید فینچر به شمار میرود. این فیلم مانند ماجرای واقعی قتلهایی که فیلمنامه بر مبنای آنها نوشته شده است، مخاطب را سردرگم و پریشان میکند. زودیاک از معدود فیلمهایی است که همزمان درباره ۲ موضوع متفاوت صحبت میکند و هر ۲ را به بهترین شکل به تصویر میکشد. از یک سو شاهد درامی درباره روزنامهنگارانی با بازی جیک جیلنهال و رابرت داونی جونیور هستیم که درگیر ماجرای قاتلی بهنام زودیاک میشوند. زودیاک قاتلی است که در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ در کالیفرنیای شمالی رعب و وحشت ایجاد کرده بود.
از سوی دیگر فیلم زودیاک داستان کارآگاهی ساکن سانفرانسیسکو با بازی مارک رافلو را روایت میکند که در جستوجوی سرنخی برای دستگیرکردن قاتل مشهور است. هر ۲ داستان فیلم به موازات هم پیش میروند و ماجرای وحشتناک و هیجانانگیز یکی از پیچیدهترین رازهای سربهمهر تاریخ معاصر را روایت میکنند.
فینچر و آرون سورکین، فیلمنامهنویس مشهور، با «شبکه اجتماعی» نحوه ایجاد سایت شماره ۱ «دوستان» را خیرهکننده به تصویر کشیدهاند. فیسبوک در ابتدا راهی برای مارک زاکربرگ نابغه دانشکده برای رتبهبندی زنان است، اما کمکم به شرکتی چندمیلیارددلاری تبدیل میشود که رابطه او با بهترین دوستش ادواردو ساورین را نابود میکند.
«دختری با خالکوبی اژدها» برگرفته از پرفروشترین مجموعهکتاب سوئدی با نام «هزاره» اثر استیگ لارسون است. در این فیلم، ماجرای روزنامهنگاری سوئدی با بازی دنیل کریگ را دنبال میکنیم. او درباره ناپدیدشدن زنی تحقیق میکند که ۴۰ سال پیش بهکمک یک هکر ناپدید شده است.
طرفداران سرسخت فینچر اغلب «مورد عجیب بنجامین باتن» را مهمترین اثر او برای کسب جایزه اسکار میدانند. این فیلم در ۱۳ بخش اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نامزد شد. در این فیلم، مضامین عشق ازدسترفته و مرگ به شکلی غمانگیز و عجیب با جلوههای ویژه و گریمهای شگفتانگیز به تصویر کشیده شدهاند. برد پیت نقش مردی را بازی میکند که بهشکل پیرمردی ۸۰ساله متولد میشود و هرچه سن او بیشتر میشود، جوانتر میشود. بنجامین با دیزی زیبا آشنا میشود که هربار به شیوههای شگفتانگیزی در زندگی او ظاهر میشود.
«دختر گمشده» فیلمی مهیج بهسبک هیچکاک در دوران مدرن است که با روایتی دردناک مشکلات زناشویی را به نمایش میگذارد. «دختر گمشده» از کتابی پرفروش با همین نام اقتباس شده است و ماجرای زن خانهداری بهنام امی دان را روایت میکند. او ناگهان ناپدید میشود و همه شوهر بیوفای امی، نیک، را مقصر میدانند. تمام سرنخها نیز دال بر گناهکاربودن نیک هستند. او باید پیش از اینکه دیر شود، بیگناهی خود را ثابت کند.
این فیلم را باید جزو بهترین فیلم های معمایی دیوید فینچر دانست. او ما را مجبور میکند تا انگیزه واقعی شخصیت اصلی را حدس بزنیم و ما را صحنه به صحنه غافلگیر میکند.
«هفت» یکی از بهترین فیلم های دیوید فینچر محسوب میشود. او با دومین اثر سینمایی خود توانست سبک تاریک، جالبتوجه و متفاوت خود را به نمایش بگذارد و یکی از بهترین فیلمهای نوآر مدرن را خلق کند. در این درام رازآلود، ماجرای شهری را دنبال میکنیم که در آن بارانهای سیلآسایی میبارد. کارآگاهی کهنهکار با بازی مورگان فریمن به همراه دستیار جوان خود با بازی برد پیت در جستوجوی قاتل روانپریشی است که قربانیان خود را بهسبک ۷ گناه کبیره به قتل میرساند.
فیلم «هفت» با ماجرایی پرپیچوخم، هوشمندانه مخاطب را تا آخر به دنبال خود میکشاند. این فیلم ترکیبی فوقالعاده از سینمای تجاری و هنری است و ثابت کرد که فینچر چیزی بیشتر از کارگردان آگهیهای تجاری است.
«باشگاه مشتزنی»، بحثبرانگیزترین فیلم دیوید فینچر، هم بهعنوان طنزی روشنفکرانه ستایش شده است و هم برخی آن را فیلمی بیارزش و مردسالارانه میدانند. باشگاه مشتزنی را باید ترکیبی از این ۲ دانست. این فیلم طنزی درباره مردانگی و مصرفگرایی است و نشان میدهد که این مسائل تا چه اندازه برای جوامع سمی و خطرناکاند.
در «باشگاه مشتزنی»، ماجرای کارمندی بینامونشان را دنبال میکنیم که از بیخوابی رنج میبرد. او که در گروههای حمایتی مختلف به دنبال معنای زندگی است، روزی با صابونفروش سرکشی ملاقات میکند که برای مردان باشگاهی زیرزمینی به راه انداخته است. با ورود زنی روانپریش به زندگی این مردان، همهچیز تغییر میکند.
آدمکش (۲۰۲۳) بر اساس رمانی مصور با همین نام اثر الکسیس نولنت و لوک جاکامون ساخته شده است. گفته میشود که «آدمکش» نوآری وحشیانه، خونین و مدرن است که از سال ۲۰۰۷ مراحل تولید آن شروع شده است. صحنههای این فیلم در پاریس، نیواورلئان، جمهوری دومینیکن و ایالت ایلینوی آمریکا فیلمبرداری شدهاند.
دیوید فینچر با شاهکارهایی مانند «هفت»، «باشگاه مشتزنی» و «دختر گمشده» توانسته نظر عاشقان سینما را به خود جلب کند. باید منتظر بود و دید که آیا در نوامبر سال ۲۰۲۳ این کارگردان صاحبنام هالیوودی میتواند باری دیگر مخاطبان خود را شگفتزده کند یا خیر. نظر شما چیست؟
پاسخ ها