استرس شغلی یکی از رایجترین انواع استرس است و افراد زیادی به آن دچارند. بسیاری از افرادی که مدام هنگام کار استرس دارند، دائما در فکر تغییر شغل و پیداکردن شغل جدیدند. در این مقاله پراسترسترین مشاغل را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
جای تعجب نیست که این شغل در صدر فهرست پراسترسترین مشاغل قرار میگیرد. چه چیزی از سلامتی مهمتر است؟ بسیاری از مواقع مرگ و زندگی بیماران در دست جراح است. حتی یک اشتباه ناچیز و جزئی جراح ممکن است باعث آسیبی جبرانناپذیر به بیمار شود.
بیشتر ما اغلب درباره دستمزد و حقوق زیاد جراحان صحبت میکنیم، اما از استرس شغلی و فشار روانی که هر روز بر آنها وارد میشود غافلیم. علاوه بر این، جراح برای دستیابی به این تخصص سالهای زیادی زحمت کشیده، درس خوانده و دورههای مختلف آموزشی را پشتسر گذاشته است. این شغل به تمرکز و قدرت ذهنی و بدنی زیاد نیاز دارد. از زمانی که فرد تصمیم به انتخاب این رشته و شروع مسیرش میگیرد، استرس ناشی از این شغل آغاز میشود.
جراحان بیماران را جراحی میکنند، جراحات را درمان میکنند و بسیاری از اوقات با شرایطی غیرمنتظره در حین عمل مواجه میشوند. جراحان تا زمانی که ناحیه آسیبدیده بیمار را باز نکنند، نمیدانند دقیقا با چه چیزی سروکار دارند، بنابراین شگفتیهای غیرمنتظره بخشی جدانشدنی از شغل آنهاست. تصمیمگیری لحظهای اهمیت زیادی در این شغل پراسترس دارد.
وظیفه جراح انجام عملهایی است که با کوچکترین و ظریفترین بخشهای بدن انسان سروکار دارند. برخی از عملها آنقدر سختاند که هر جراحی نمیتواند از پس آنها برآید. میتوانید تصور کنید کسی که هر روز با مرگ و زندگی افراد سروکار دارد، چه فشار و استرس زیادی را تحمل میکند؟
افسران پلیس مسئول امنیت عمومی هستند و حین انجام وظیفه با خطرات زیادی روبهرو میشوند. این افراد ممکن است در هر روز کاری با اتفاقات و افرادی خطرناک سروکار داشته باشند، از تعقیبوگریز با سرعت زیاد گرفته تا تیراندازی به افراد تبهکار.
تمرکز و هوشیاری مهمترین خصلتهای افسران پلیس هستند. به عبارت دیگر، افسران پلیس علاوه بر فشار روحی و استرس درونی، در معرض آسیبهای بیرونی هم هستند و هر لحظه جانشان در خطر است. حتی جان خانواده افسران پلیس هم گاهی به خطر میافتد و افکار تبهکار با آسیبزدن به خانواده این افراد انتقامجویی میکنند.
افسر پلیس نمیتواند برنامهریزی خاصی برای زندگی روزانهاش داشته باشد، چون ممکن است هر ساعت از شبانهروز آمادهباش اعلام شود. قرارگرفتن در معرض خشونت و جرم و جنایت منبع استرس افسران پلیس است.
آتشنشانان موقع آتشسوزی برای نجات شهروندان جانشان را به خطر میاندازند. با هر اعلام حریق، آتشنشانان سریع خود را به محل آتشسوزی میرسانند و افراد را از درون آتش بیرون میکشند. گاهی این خدمت ارزشمند به قیمت جان این افراد تمام میشود، مانند آتشنشانان غیوری که در حادثه ساختمان پلاسکو جانشان را کف دست گذاشتند و به کمک افرادی شتافتند که در آتش مانده بودند.
آتشنشانی نهتنها خطرناک بلکه بسیار هم سخت است. آتشنشانان باید آزمونهای فیزیکی بسیار سختی را پشتسر بگذارند، گرمای جانفرسا را تحمل کنند و هنگام تلاش برای نجات مردم، انواع خطرات را به جان بخرند.
وظایف آتشنشانان فقط به حوادث آتشسوزی محدود نمیشود؛ آنها هنگام وقوع بلایای طبیعی، مانند طوفان و سیل، و پس از آنها نقشی اساسی ایفا میکنند و میکوشند مردم را از خطر نجات دهند و به مکانی امن برسانند.
آتشنشانان یکی از پراسترسترین مشاغل جهان را دارند. آنها باید با ساختمانهای در حال فروپاشی، مواد شیمیایی خطرناک، دود و خود آتش مقابله کنند. آتشنشانان شیفتهای کاری شبانه هم دارند و ممکن است هر ساعتی از شبانهروز برایشان آمادهباش اعلام شود. کارکردن در میان آتش شعلهور و شرایط ناشناخته سلامت عاطفی آتشنشانان را تضعیف میکند. این شغل هر روز چالشهای جدیدی را به همراه دارد.
کمک به دیگران برای عبور از بحران کار آسانی نیست. مددکاران اجتماعی هر روز جنبههای ناگوار و آزاردهنده زندگی افراد را میبینند و به آنها کمک میکنند که با موقعیتهای چالشبرانگیز روبهرو شوند. مددکاران اجتماعی هر روز با مسائلی مانند سوءاستفاده، فقر، بیکاری و بیماری سروکار دارند. همچنین مددکاران حمایت روانی لازم برای مقابله با بیماریهای مزمن، حاد یا لاعلاج را به افراد ارائه میکنند.
مددکاران اجتماعی از صبح تا شب با افرادی سروکله میزنند که دچار اختلالات سلامت روان هستند یا مشکلی ناراحتکننده در زندگی دارند. این افراد باید بادقت به حرفهای مراجعانشان گوش کنند و توصیهها و راهکارهای درست به آنها ارائه کنند.
امدادگری شغلی بسیار استرسزا و از نظر عاطفی چالشبرانگیز است. این افراد تمام روز با فوریتها و موقعیتهای اضطراری گوناگون مواجهاند. امدادگران شغل پراسترسی دارند، چون معمولا شاهد وحشتناکترین صحنههای زندگی افرادند.
امدادگران مدام آمادهباشاند تا افراد مجروح و آسیبدیده را به بیمارستان برسانند. وقتی کسی میمیرد، اولین کاری که نزدیکانش میکنند تماسگرفتن با اورژانس است. امدادگران سریع خود را به محل میرسانند و کارهای انتقال جسد را انجام میدهند. امدادگران هر روز با این صحنههای ناراحتکننده سروکار دارند و این بسیار استرسزاست.
متخصصان بیهوشی پزشکانی هستند که داروی بیهوشی بیمار را در طی مراحل جراحی مدیریت میکنند. متخصص بیهوشی باید مدام حواسش باشد که بیمار در طول عمل احساس درد نکند و ایمن بیهوش شده باشد.
از آنجا که متخصص بیهوشی یکی از اعضای مهم تیم جراحی است، تا زمانی که عمل تمام نشود و بیمار بهبود نیابد، روز کاری او به اتمام نمیرسد. حتی یک اشتباه جزئی در این شغل ممکن است کشنده باشد، بنابراین متخصص بیهوشی باید همیشه حواسش جمع باشد حتی بهرغم خستگی بسیار.
تحلیلگر مالی روزهای کاریاش را صرف کاوش در دادههای مالی میکند و سپس از آنها برای ارائه توصیههای سرمایهگذاری استفاده میکند. چیزی که باعث استرسزابودن این شغل میشود این است که سرمایهگذاری بسیار رقابتی است، ضربالاجلهای بیپایان، ساعات کاری طولانی و احتمال فرسودگی شغلی دارد.
مدیران فروش با فروش محصولات شرکت به مشتریان سروکار دارند. این شغل مستلزم مدیریت افراد، تعیین اهداف برای تیمهای فروش و پذیرفتن مسئولیت رسیدن به آن اهداف است.
چیزی که باعث استرسزابودن این شغل میشود این است که مدیر فروش همیشه و هر ساعت از روز درگیر دغدغههای ذهنیاش درباره فروش محصولات است. همیشهآنلاینبودن هم ممکن است بهمرور زمان باعث فرسودگی شغلی شود. با وجود همه این مسئولیتها، مدیر فروش حقوق زیادی نمیگیرد و این خود دلیل دیگری برای استرسزابودن این شغل است.
شغل شما چیست؟ بهنظر شما چه مشاغل دیگری پراسترس هستند؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
پاسخ ها