تاریخ انباشته از نام حکمرانانی است که در لحظاتی سرنوشتساز، برخلاف عقل، تجربه، دانش و منافع خود عمل کردند و فاجعه آفریدند. تاریخ بی خردی کتابی است که قرنها توهم رهبری، سوء حکمرانی و شکست را جلوی چشمان خوانندگان به تصویر میکشد؛ از تروا تا ویتنام. در معرفی کتاب امروز با ما همراه باشید تا با کتاب تاریخ بی خردی آشنا شوید.
انسانها ظاهرا بیش از هرچیز، در حکومت بیکفایتی نشان دادهاند. برنده جایزه پولیتزر، باربارا تاکمن، در کتاب تاریخ بی خردی به موضوعی به قدمت تاریخ بشر میپردازد و مثالهای فراوانی از بیخردیهای حکمرانان جهان میآورد. او از مثالهای خود نتیجه میگیرد که بیخردی زاده قدرت است و هرچه قدرت افزایش یابد، مسئولیت پذیری در قبال آن بیشازپیش رنگ میبازد.
عنوان: تاریخ بی خردی
نویسنده: باربارا تاکمن
مترجم: حسن کامشاد
تعداد صفحات: ۶۷۸ صفحه
انتشارات: نشر کارنامه
باربارا تاکمن (۱۹۱۲ تا ۱۹۸۹) تاریخنگاری است که نوشتههایش همیشه جزو پرفروش ترین کتاب ها در سال بوده است. شاید شیوه روایت تاریخی او که به رمان و ادبیات شباهت دارد، در این تمایل اثر گذاشته باشد. تاکمن روایتگری کمنظیر است که هدفش حفظ توجه خواننده به داستان تاریخی و رساندن مقصود است. به این منظور، داستانش را پیش میبرد و خود را زیر بار تفصیلات و علیتهای تاریخی فرسوده نمیکند.
این دانشآموخته کالج رادکلیف (وابسته به دانشگاه هاروارد) روایتگری را در سمت خبرنگاری خارجی، آنهم در بحبوحه جنگ داخلی اسپانیا، آموخت. تاکمن عضو نیروهای جمهوریخواه اسپانیا در مادرید شد و به آنها یاری رساند. مدتی در مادرید به محاصره نیروهای دشمن درآمد و بعدها در لندن برای مجله تبلیغاتی جمهوریخواهان اسپانیایی مطلب نوشت.
از میان یازده کتاب او، چهار کتاب به فارسی برگردانده شده است. بهجز کتاب تاریخ بی خردی، سه کتاب دیگر عبارت است از:
کتاب تاریخ بی خردی درباره یکی از تناقضهای بزرگ تاریخ بشر است: حکومتهایی که برخلاف منافع خود اقدام میکنند. تاکمن چهار نقطهعطف تاریخی را که بیخردی حاکمان در آنها نقشی اساسی داشت، تشریح میکند: ۱. در جنگ تروا، اسب چوبی یونانیان را به داخل شهر آوردند و پیروزی را به شکست تبدیل کردند؛ ۲. پاپهای دوران رنسانس به کشمکشهای میان دو مذهب کاتولیک و پروتستان دامن زدند؛ ۳. سیاستهای انگلستان درباره مستعمرات آمریکا، در دوران جورج سوم، به جدایی آنها منجر شد؛ ۴. جنگ ایالات متحده آمریکا در ویتنام بیست سال طول کشید و رؤسای جمهور آمریکا بارها و بارها در این جنگ اشتباه کردند.
کتاب تاریخ بی خردی پنج فصل دارد:
در فصل اول، با عنوان «پیگیری سیاستهای مغایر با منافع خویش»، نویسنده با مثالهای متعددی به حکمرانانی میپردازد که علیه منافع خود کوشیدند.
در فصل دوم، با عنوان «نمونه آغازین: اسب چوبین تروا»، داستان مشهور جهان غرب را شرح میدهد. در این رویداد، افسانه و واقعیت به هم آمیخته و رنگی هنری و ادبی به آن بخشیده است. داستان تروا نمونه آغازینی است از این موضوع که خرد بهندرت در حیات آدمی عاملی تعیینکننده بوده است.
در فصل سوم، به زمانی میرویم که کریستف کلمب آمریکا را کشف کرد (سال ۱۴۹۲) و در ایتالیا رنسانس در اوج شکوفایی بود. شش پاپ (پنج ایتالیایی و یک اسپانیایی) یکی پس از دیگری بر مسند خود نشستند و با بیخردی و پشتپا زدن به اصول اخلاقی، مؤمنان را ناامید کردند و فریاد اصلاحطلبی را بیپاسخ گذاشتند.
در فصل چهارم، «بریتانیا آمریکا را از دست میدهد» که فاجعهای برای استعمار پیر و نیکبختیای برای جهان جدید است. صلاح در تفاهم بود؛ اما با وخیمشدن روابط، کار به شلیک گلوله کشید.
در فصل پنجم، نوبت به استعمار نو رسید که اسیر بیخردی ناشی از کژاندیشی شود. در این فصل، «آمریکا در ویتنام به خود خیانت میکند». «بیخردی در ویتنام در این نبود که هدفی در عین بیاطلاعی دنبال شد؛ بیخردی پافشاری در ادامهدادن راه بود بهرغم انبوه شواهد روزافزون که چنین هدفی دستیافتنی نیست.»
نثر روان و شیوا بههمراه ترجمه سلیس حسن کامشاد به خواننده اجازه نمیدهد که این کتاب قطور را زمین بگذارد. هر رویدادی بهتفصیل و با جزئیات آورده شده است و خواننده به آن احاطه پیدا میکند. او با خواندن این کتاب درمییابد گویا این بیخردی است که دنیای امروز را شکل داده و تاریخ، سراسر طعمه کژاندیشیها، طمعورزیها و ستمگریهای آدمی است. از این نظر، تاریخ بی خردی کتابی بهواقع روشنگرانه است و مخاطبان آن تمام کسانیاند که اسیر این سیاستورزیهای نابخردانه میشوند.
«سوء حکومت چهار گونه است و اغلب آمیزهای است از هر چهار:
۱. استبداد یا ظلم یا فشار که تاریخ چنان آکنده از نمونههای مشهور آن است که نیازی به ذکر شواهد نیست؛
۲. جاهطلبی بیشازحد، مانند جدوجهد آتن برای فتح سیسیل در جنگ پلوپونزی، یا تلاش فیلیپ دوم برای فتح انگلستان به اتکای ناوگان جنگیاش، یا دو بار تکاپوی آلمان برای تسلط بر اروپا به پیروی از پندار خودساخته سیادت نژادی، یا تقلای ژاپن بر تشکیل نوعی امپراتوری آسیایی؛
۳. بیکفایتی یا انحطاط، مثل داستان امپراتوری روم باستان و آخرین تزارهای رومانف روسیه و واپسین دودمان امپراتوری چین؛
۴. و بالاخره بیخردی یا اصرار در کژاندیشی. این کتاب درباره تجلی ویژهای از شق اخیر است؛ یعنی پیروی از سیاستهای مغایر با منافع مردم و کشور خود.»
***
«اگر کاردینالها شایستگی میداشتند، پاپهای شایستهتر انتخاب میکردند؛ ولی همه سروته یک کرباس بودند. هر شش پاپ در این شصت سال از میان همان کاردینالها برخاستند، از میان اعضای مجمع مقدس انتخاب شدند و بهنوبت کاردینالهایی همرنگ خود برگماشتند. بیخردی بومی گردید، بهشکل کشمکشهای کوتهبینانه بر سر قدرت و غفلت کژاندیشانه از نیازهای واقعی کلیسا درآمد و همچنین مشعلی از پاپی به پاپ دیگر سپرده شد.»
پاسخ ها