دانایی؛ دانش روز، آموزش، کسب‌وکار، سلامت

دانایی؛ دانش روز، آموزش، کسب‌وکار، سلامت

مجله اینترنتی دانایی؛ مقالات به روز علمی، مطالب آموزنده، کسب و کار، سلامت و سبک زندگیِ سالم، موفقیت در تحصیل، موفقیت و رشد فردی
توسط ۱۷ نفر دنبال می شود
 ۶ نفر را دنبال می کند

معرفی کتاب همه چیز همه چیز، داستان زندگی در قرنطینه

معرفی کتاب همه چیز همه چیز، داستان زندگی در قرنطینه

توانایی زندگی در اجتماع، نعمتی است که فقط وقتی از آن محروم می‌شویم، قدرش را بیشتر می‌دانیم. وقتی نتوانیم بیرون برویم و مجبور به قرنطینه و خانه‌نشینی باشیم، چقدر زندگی عجیب و سخت می‌شود؟ فضایی که در کتاب همه چیز، همه چیز اثر «نیکولا یون» با آن مواجه می‌شویم یعنی زندگی دختری در خانه و با محدودیت‌های فراوان: محدودیت‌های ناشی از یک بیماری نقص ایمنی نادر. به‌راستی زندگی در چنین شرایطی چه رنگی به‌ خود می‌گیرد؟ روزگار برای فرد بیمار و خانواده او چگونه می‌گذرد؟ شاید غرق‌شدن در چنین داستانی با چاشنی یک رابطه عاشقانه زیبا، خالی از لطف نباشد، داستانی که حقیقت، احساسات، امنیت، ناامنی، ترس، هیجان، تلاش و هراس را هم‌زمان باهم به مخاطبش نشان می‌دهد. با ما همراه باشید تا کتاب همه چیز، همه چیز را باهم ورق بزنیم.

کتاب همه چیز، همه چیز جزو کتاب‌های معروف دهه اخیر بوده‌ و البته همچنان هم جزو کتاب های پرفروش است. نویسنده کتابش را این‌گونه شروع می‌کند:

تقدیم به همسرم، دیوید یون، که قلبم را به من نشان داد

و به دختر زیبای باهوشم، پنی، که به آن وسعت بخشید.

شناسنامه کتاب همه چیز همه چیز

عنوان: همه چیز، همه چیز

نویسنده: نیکولا یون

تعداد صفحات: ۲۸۸ صفحه

مترجم: نازیلا محبی (پیشنهاد کاربران)

انتشارات: نشر نون (پیشنهاد کاربران)

درباره نویسنده

نیکولا یون (Nicola Yoon) در سال ۱۹۷۲ در جامائیکا به دنیا آمده است. او هم‌اکنون به‌همراه همسرش، دیوید یون (David Yoon)، و دخترش در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. نیکولا تاکنون دو کتاب نوشته است. هر دو کتاب او جوایز بین‌الملی متعددی کسب کرده‌ و به فیلم سینمایی تبدیل شده‌اند. علاوه بر کتاب همه چیز، همه چیز ، فیلم زیبایی از کتاب دیگر او یعنی «خورشید هم یک ستاره است» نیز ساخته شده است.

در وب‌سایت شخصی نیکولا یون اطلاعات جالبی درباره او منتشر شده است. او پیش‌تر طراح جواهرات بود و شرکتی هم با نام طراحی نیکولا یون (NICOLA YOON DESIGN) بنا کرد. یون به این حرفه بسیار علاقه نشان می‌هد. برخی از نمونه کارهای این نویسنده/ طراح جواهرات را در اینجا می‌توانید ببینید:

jawaherat zibajawaherat zibajawaherat zibajawaherat zibajawaherat zibajawaherat ziba

در بخشی از وب‌سایت نیکولا، با عنوان «برای نویسندگان»، اطلاعات مختصر و جالبی نوشته شده است؛ مثلا او چند کتاب را معرفی و پیشنهاد کرده است:

  • «از نوشتن» نوشتۀ استیون کینگ (Stephen King)؛
  • «پرنده با پرنده» نوشتۀ آن لاموت (Anne Lammot)؛
  • «به‌آتش‌کشیدن خانه» نوشتۀ چارلز باکستر (Charles Baxter)؛
  • «رمان‌نویس‌شدن» نوشتۀ جان گاردنر (John Gardner).

ساختار کتاب همه چیز، همه چیز

کتاب همه چیز، همه چیز یک داستان به‌هم‌پیوسته است؛ درعین‌حال، بخش‌بندی مناسبی برای سیر ماجرا دارد.

درباره کتاب همه چیز، همه چیز

کتاب همه چیز، همه چیز یکی از رمان‌هایی است که تا مدت‌ها جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز بود. فیلمی براساس داستان این کتاب به کارگردانی استلا مگی (Stella Meghie) در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. ماجرای جذاب این رمان رویارویی مرگ و زندگی را نشان می‌دهد: زندگی دختری که پدر و برادرش را در یک حادثه از دست‌ داده است. مادلین دختری است که به‌دلیل ابتلا به بیماری نادر نقص ایمنی مرکب شدید (SCID) نمی‌تواند از خانه خارج شود. او نباید با هیچ وسیله‌ای که احتمال آلودگی دارد، تماس داشته باشد. این شرایط زندگی باعث شده است که دنیای مادلین به مادر، پرستار و کتاب‌هایش محدود شود.

در همین شرایط است که یک خانواده جدید به خانه‌ای در نزدیکی خانه مادلین اسباب‌کشی می‌کنند. این خانواده صاحب پسری هم‌سن‌و‌سال مادلین هستند. با ماجراهایی جالب و گیرا، ارتباطی دوستانه بین مادلین و پسر همسایه شکل می‌گیرد. این ارتباط رشد می‌کند و ادامه می‌یابد تاجایی‌که انتخاب‌ها را برای مادلین چالش‌برانگیزتر از قبل می‌کند. آیا مادلین این رابطه را ادامه می‌دهد؟ آیا می‌تواند چنین ریسکی بکند؟ آیا مادرش به او چنین اجازه‌ای می‌دهد؟ آیا آن پسرک همسایه واقعا مادلین را دوست دارد؟ این سؤال‌ها و بسیاری سؤال‌های دیگر را می‌توانیم با خواندن این داستان جذاب پاسخ دهیم.

در ابتدای کتاب، می‌خوانیم:

و این هم راز من که بسیار ساده است:
فقط با چشم دل می‌توان خوب دید.
آنچه اصل است از دیده پنهان است.

آنتوان دو سنت اگزوپری، شازده کوچولو

آیا این کتاب برای شماست؟

هرچند این کتاب برای همه دوست‌داران کتاب و کتابخوانی مناسب است اما اگر دوست دارید کتابی بخوانید تا شما را به دنیای متفاوتی ببرد، این کتاب قطعا پیشنهاد خوبی برای شماست. خواندن آن برای افرادی که به‌نوعی درگیر شرایط خاص جسمی، روحی یا اجتماعی هستند نیز خالی از لطف نیست. خواندن کتاب همه چیز، همه چیز ترکیبی از احساس و پذیرش واقعیت را در قالب داستان بیان می‌کند و برای دوست‌داران این سبک می‌تواند انتخاب خوبی باشد.

این کتاب می‌تواند هدیه‌ای برای بهترین دوست‌تان و یا اعضای خانواده‌تان باشد.

بخشی از کتاب همه چیز همه چیز

با ترحمی ساختگی سرش را تکان می دهد: «بسیار خوب.» چشم‌های خندانش را می‌بندد تا صدای گوشی پزشکی را بشنود. بقیه صبح را به پختن کیک اسفنجی وانیلی مخصوص تولد می‌گذرانیم. بعد سرد شدن کیک، یک لایه خیلی نازک خامه رویش می‌کشم، فقط به اندازه‌ای که روی کیک را بپوشاند. ما، هردو، کیک‌خور هستیم، اما خامه‌خور نیستیم. برای تزیین روی کیک هجده گل مروارید خامه‌ای با گلبرگ‌های سفید و یک مرکز سفید وسطشان می‌کشم. دور کیک را به شکل والان پرده سفید درمی‌آورم. وقتی کارم تمام می‌شود، مامان از پشت سرم به‌دقت نگاه می‌کند و می‌گوید: «حرف نداره. درست مثل خودت.» برمی‌گردم تا نگاهش کنم. لبخندی مغرور پهنای صورتش را پوشانده، اما اشک در چشم‌هایش جمع شده. (ص۱۶ نسخه الکترونیکی)

***

روز تولدم تنها روز سال است که کنارآمدن با بیماری‌ام برای هر دومان از همیشه سخت‌تر است. این پذیرش گذشت زمان است که سخت‌ترش می‌کند. یک سال کامل دیگر بیماری، رنج بیماری، بی هیچ امیدی به درمان. یک سال دیگر در حسرت همه چیزهای رایج نوجوانی (مجوز دانش‌آموزی، اولین بوسه، رقص جشن فارغ‌التحصیلی، اولین شکست عشقی، اولین ضربه بدمستی). یک سال دیگر دوری هر چیزی به‌جز کار کردن و نگهداری من. بی‌اعتنایی به این کمبودها در روزهای دیگر تحمل‌پذیر است، دست‌کم تحمل‌پذیرتر است. امسال کمی سخت‌تر از سال قبل است. به این دلیل که حالا هجده‌ساله شده‌ام. از نظر جامعه، من بزرگ‌سال محسوب می‌شوم. باید کم‌کم خانه را ترک کنم، به دانشکده بروم. (ص۲۲ نسخه الکترونیکی)

***

همین‌که چشم‌هایم را باز می‌کنم، می‌پرسد: «چه آرزویی کردی؟» درحقیقت، تنها آرزوی یک چیز را دارم: درمانی سحرآمیز که باعث شود آزادانه مانند حیوانی افسارگسیخته بیرون بدوم، اما هرگز آرزویش نکرده‌ام؛ چون غیرممکن است. مثل این است که آرزو کنی پری‌های دریایی و اژدهاها و تک‌شاخ‌ها واقعی باشند. به‌جایش چیزی را که احتمالش از درمان بیشتر است، آرزو می‌کنم. چیزی که کمتر احتمال دارد ناامیدمان کند… . (ص۲۶ نسخه الکترونیکی)

دانایی؛ دانش روز، آموزش، کسب‌وکار، سلامت
دانایی؛ دانش روز، آموزش، کسب‌وکار، سلامت مجله اینترنتی دانایی؛ مقالات به روز علمی، مطالب آموزنده، کسب و کار، سلامت و سبک زندگیِ سالم، موفقیت در تحصیل، موفقیت و رشد فردی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋