همۀ افراد شاغل تجربه کمکخواستن یا کمکگرفتن از همکاران خود را دارند. از راهنماییهای کوچک گرفته تا برعهدهگرفتن ساعت کاری یکی از اعضا که به هر دلیلی غایب بوده است. وظیفهشناسی و حس مسئولیت متقابل یکی از ویژگیهای مفید در کار تیمی است. اما آیا باید همیشه و همهوقت وظایف دیگران را به عهده گرفت؟ حتی با وجود اینکه حس میکنیم همکارمان در حال سوءاستفاده از وظیفهشناسی ماست؟ در این مقاله شما را با سه راهبرد مواجهه با این درخواستها آشنا میکنیم.
شاید همکاران به دلایل زیادی از شما کمک بخواهند: شاید سرشان شلوغ است؛ شاید تازه کار هستند و به کسی نیاز دارند که با پیچوخمهای کار آشنایی بیشتری داشته باشد و یا شاید میخواهند از زیر کار در بروند!
دلایلش هرچه که باشد، شما هم مسئولیتهای خودتان را دارید و قرار نیست همه کارهای رهاشده دیگران را بر عهده بگیرید، حتی اگر حس وظیفهشناسی زیادی کنید؛ پس باید رویکردی منطقی دربرابر این شرایط داشته باشید.
بهترین کار این است که قبل از تأیید یا رد کردن درخواست همکارتان، پیشنهاد او را بررسی کنید. آیا کاری که از من خواسته است، به ارتقای شغلم کمک میکند؟ آیا مهارتها و تجربههای مفیدی به همراه خواهد داشت؟ آیا باعث ایجاد روابط جدیدی با دیگران میشود؟ آیا فرصت کافی برای رسیدگی همزمان به دو یا چند کار را دارم؟ سؤالاتی مانند این به شما کمک میکند که سود و ضررهای پیشنهاد را بهتر بسنجید.
اما فقط نباید نگاه منفعتگرایانه داشت. گاهی اوقات اوضاع طوری رقم میخورد که باید ازخودگذشتگی نشان بدهید؛ مثلا یکی از اعضا به هر دلیلی از تیم کنار میرود یا مدتی نمیتواند کارش را انجام دهد. تا پیداشدن فرد جدید، شما و دیگران باید وظایف او را بر عهده بگیرید. به هرحال شاید روزی خودتان هم کمک بخواهید.
در مواقعی که به هر دلیل مجبور به دادن جواب رد هستید، مدیریت پاسخها بسیار مهم است. باید پاسخهایی منطقی پیدا کنید تا روابط کاری شما لطمه نبینند.
در یک صحبت رودررو با همکارتان دلایل پاسخ منفی خود را شرح دهید. از دادن پاسخ رد به شکل مجازی خودداری کنید، چراکه احساسات و زبان بدن در این نوع پیامها منتقل نمیشود و امکان سوءبرداشت زیاد است. برای او توضیح دهید که شما از اینکه کمکحال دیگران باشید همیشه استقبال میکنید، اما در شرایط فعلی باید روی کارهای خودتان متمرکز شوید.
بهتر است همکارتان را با مشکلش رها نکنید. آیا فرصت کافی برای رسیدگی به مشکل او هست؟ زمانبندی کارها را بررسی کنید و درصورت امکان، بعد از اتمام وظایف خودتان، به او کمک کنید. همچنین میتوانید به او پیشنهاد بدهید که از کارآموزان کمک بگیرد. شاید یکی دو چیز کوچک باشد که آنها بتوانند انجام دهند.
به هرحال، اگر همکار شما قصد شانه خالی کردن از وظایفش را نداشته باشد، حتما قدردان هر کمکی از شما خواهد بود.
درنهایت، ممکن است همکارتان یا حتی رئیس شما در حال ریختن همه کارها بر سر شما باشد. در چنین حالتی، باید در برابر خواستههای غیرمنطقی بایستید. این وضع ممکن است بهخاطر ویژگیهای طرف مقابل شما باشد یا شاید بهخاطر اینکه یک بار لطفی به همکارتان کردهاید و حالا او انتظار دارد که تا همیشه به او لطف کنید!
بهترین راهبرد برای مواجهه با این وضعیت، گفتوگوی صریح با همکار یا رئیستان است؛ البته نباید صحبت با رئیس یا همکارتان به بدگویی و تخریب دیگران منجر شود. روی وظایف خود و مدتزمان لازم برای آنها تمرکز کنید تا برای او روشن شود که شما امکان برعهدهگرفتن همه کارهای دیگران را ندارید.
همچنین در ابتدای هر کار، شرح شغلی آن را از کارفرما بخواهید. شرح شغلی مجموعه وظایف شما را روشن میکند؛ درنتیجه، هنگامی که دیگران بخواهند کاری خارج از وظایفتان به شما تحمیل کنند، قدرت چانهزنی شما بیشتر میشود.
احساس مسئولیت و کمک به دیگران همیشه خوب است، اما باید در راستای بهبود شغل شما باشد. نباید به ابزار کار دیگران تبدیل شوید.
درنهایت، این سه راهبرد را میتوان اینطور خلاصه کرد: هروقت که میتوانید، کمک کنید. اگر نمیتوانید، صادق و صریح باشید و اجازه ندهید کسی از اخلاق حرفهای شما سوءاستفاده کند.
پاسخ ها