آیا تا به حال احساس کردهاید که روزها میآیند و میروند، اما به اهداف بزرگتان نزدیکتر نمیشوید؟ آیا ذهنتان پر از کارهای نصفهونیمه، ایدههای فراموششده و استرس «کارهای انجامنشده» است؟ اگر پاسختان مثبت است، شما تنها نیستید. مشکل، کمبود تلاش یا هوش نیست؛ بلکه نبود یک سیستم برنامهریزی مؤثر است. سوال کلیدی این است که چگونه برنامه ریزی کنیم تا از آشفتگی ذهنی به آرامش، و از سردرگمی به اقدام برسیم؟ برنامهریزی فقط نوشتن لیستی از کارها نیست؛ بلکه مهارتی است که کمک میکند کنترل زندگیتان را به دست بگیرید. در این راهنما از «چطور»، یک نقشه راه ۷ مرحلهای و علمی برای برنامهریزی درسی، کاری و شخصی آموزش میدهیم.
قبل از پرداختن به روش صحیح برنامهریزی، باید بدانیم چرا اکثر تلاشهای ما برای برنامهریزی شکست میخورد. معمولاً به این دلیل که مستقیماً به سراغ این میرویم که «چه کاری انجام دهیم»، بدون آنکه به «چرا» و «چگونه» آن فکر کنیم. یک برنامه خوب، از بالا به پایین طراحی میشود؛ از اهداف بزرگ به کارهای روزمره.
در این مقاله قصد داریم ۷ مرحله اثباتشده و کاملاً کاربردی به شما معرفی کنیم که چند متدولوژی علمی و بسیار معتبر جهانی را در خود ترکیب کردهاند. برای مثال:
این هفت قدم، چارچوب کاملی برای ایجاد یک سیستم برنامهریزی شخصی و انعطافپذیر است.
برنامهریزی بدون هدف، مانند کشتی بدون قطبنماست. قبل از هر چیز، زمانی را به خلوت اختصاص دهید و به سوالات بزرگ پاسخ دهید:
دانستن این موارد به شما کمک میکنند تا مطمئن شوید کارهای روزمره شما در راستای همان چیزی است که واقعاً برایتان اهمیت دارد.
ذهن ما برای «ایدهپردازی» عالی است، نه برای «نگهداری اطلاعات». دیوید آلن، خالق متدولوژی GTD، این مرحله را «جمعآوری» مینامد. کاغذ و قلم بردارید (یا یک فایل متنی باز کنید) و هر چیزی که ذهنتان را مشغول کرده، روی آن بنویسید: از کارهای بزرگ شغلی و پروژههای شخصی گرفته تا خرید شیر و تماس با یک دوست قدیمی. هدف در این مرحله، قضاوت یا دستهبندی نیست؛ فقط و فقط خالی کردن کامل ذهن است.
حالا به لیست تخلیه ذهنی خود نگاه کنید. کارهایی مانند «نوشتن پایاننامه» یا «راهاندازی سایت» هدف نیستند، بلکه «پروژه» هستند. یک پروژه بزرگ، ترسناک است و آدمی را به اهمالکاری ترغیب میکند. هر پروژه را به کوچکترین قدمهای ممکن و عملی تقسیم کنید.
این کار، بزرگترین موانع ذهنی برای شروع را از بین میبرد.
در این مرحله، شما لیستی از کارهای کوچک و عملی دارید. اما کدام یک را باید اول انجام دهید؟ چگونه برنامه ریزی کنیم که روی کارهای مهم متمرکز بمانیم؟ ماتریس آیزنهاور یک ابزار ساده و قدرتمند برای این کار است. تمام کارهای خود را در یکی از این چهار دسته قرار دهید:
فوری | غیرفوری | |
---|---|---|
مهم | انجام بده (Do)بحرانها و کارهایی با ضربالاجل نزدیک (همین الان انجام بده) | برنامهریزی کن (Decide/Schedule)مهمترین بخش! کارهایی که شما را به اهداف بلندمدتتان میرسانند (ورزش، یادگیری، برنامهریزی). (زمان انجامش را مشخص کن) |
غیرمهم | واگذار کن (Delegate)تماسها، ایمیلها و جلسات غیرضروری که دیگران از شما میخواهند. (تا جای ممکن واگذار کن یا «نه» بگو) | حذف کن (Delete)کارهای بیهوده و حواسپرتیها (گشتوگذار بیهدف در شبکههای اجتماعی) (انجام نده) |
*یک فرد موفق، بیشترین زمان خود را در بخش مهم و غیرفوری سپری میکند.
یک لیست بلند از کارها کمی استرسآور است. در عوض، برای مهمترین کارهای خود، در تقویم هفتگیتان یک بازه زمانی مشخص تعریف کنید.
این تکنیک که به آن Time-Blocking میگویند، احتمال انجام کار را به شدت افزایش میدهد.
ابزار برنامهریزی باید ساده و در دسترس باشد. خود را درگیر ابزارهای پیچیده نکنید.
ابزار مهم نیست، مهم سیستمی است که در قدمهای قبل طراحی کردید.
زندگی غیرقابل پیشبینی است. یک برنامه خوب، برنامهای است که انعطافپذیر باشد.
این بازبینی منظم به شما کمک میکند تا از مسیر خارج نشوید و برنامهتان را با واقعیتهای جدید زندگی تطبیق دهید.
پاسخ به سوال «چگونه برنامه ریزی کنیم؟» در یک جمله خلاصه میشود: با تبدیل آشفتگیهای ذهنی به یک سیستم منظم و قابل اعتماد. با پیروی از این هفت قدم، نه تنها یاد میگیرید که کارهای بیشتری انجام دهید، بلکه مهمتر از آن، یاد میگیرید که کارهای درست را انجام دهید. برنامهریزی به شما آرامش، تمرکز و قدرت میدهد تا کنترل زندگی خود را به دست گرفته و هر روز یک قدم به اهداف بزرگتان نزدیکتر شوید.
پاسخ ها