در سال ۱۹۰۳ بود که فیلمی ۱۳ دقیقهای به نام سرقت بزرگ قطار (The Great Train Robbery) ساخته ادوین پورتر داستان سرقت از یک قطار را روایت کرد. فیلمی صامت که روایت سادهای داشت، شخصیتپردازیهای آن محدود بود و در پایان هم لزوماً مجرم گرفتار میشد چرا که سینمای آن زمان به شدت به اصول اخلاقی پایبند بود. همین فیلم نقطه شروع آثاری دیگر در ژانر سرقت بود که به دلیل استقبال زیاد مخاطبان، روز به روز به تعداد این فیلمها افزوده میشد. به همین بهانه با هم نگاهی داریم به بهترین فیلم ها با موضوع سرقت که برخی از آنها در بین بهترین فیلم های جهان قرار دارند.
«تقصیر تو نیست که آمریکا مغزت رو شستوشو داده.» این جمله از دلیلا بنسون (شخصیت انقلابی داستان)، خطاب به آنتونی کرتیس (سرباز بازگشته از جنگ ویتنام) گفته میشود. این حرفها درد این سرباز را تسکین نمیدهد اما بهخوبی روح حاکم بر این فیلم را شرح میدهد.
اگر Menace II Society را دیده باشید احتمالاً میدانید که برادران هیوز داستان کسانی را روایت میکنند که به ناچار به سمت خلاف کشیده شدهاند. در رئیسجمهورهای مرده اما نگاه گستردهتری دارند و به زندگی سربازانی میپردازند که پس از بازگشت از جنگ، با شرایطی عجیب و سختی مواجه میشوند. با اینکه موضوع فیلم سنگین است اما سبک بصری چشمگیر، بازیهای قوی و یکی از بهترین موسیقیهای متن دهه ۹۰ سبب شده تا در لیست بهترین فیلم ها با موضوع سرقت قرار بگیرد.
داستان رئيسجمهورهای مرده از این قرار است که آنتونی کورتیس برای تامین معاش خود به تنگنا میافتد. او نقشهای طراحی میکند تا بتواند یک سری اسکناس را از یک خودروی زرهی بدزدد. او با استفاده از دانش نظامیاش تلاش میکند تا زندگی بهتری برای خود و عزیزانش فراهم کند. اما نقشه او به شکست میانجامد.
دیوید. او. راسل (کارگردان همین فیلم) بهمحض دیدن عبارت «سرقت در بستر جنگ خلیج فارس» جذب ایدهی فیلم Three Kings شد. این کارگردان با وجود مشکلات فراوان از جمله درگیریهای زیاد با خالق داستان و البته بازیگر اصلی آن یعنی جورج کلونی بالاخره توانست این طرح اولیه را به مرحله تولید برساند. نتیجه نهایی این همه تلاشها یک فیلم در ژانر سرقت بود که در دوران جنگ خلیج فارس روایت میشد. اما نکته جالب اینجاست که در جریان ساخت فیلم از چارچوب اولیهاش فراتر رفت و به اثری پیچیدهتر و عمیقتر بدل شد. خوب است بدانید که داستان فیلم در مورد تلاش سه سرباز آمریکایی در عراق برای سرقت طلاهای دزدیده شده از کویت است.
نکته جالب اینجاست که تنشهای موجود در فیلم از تلاش سه سرباز برای دزدیدن شمشهای طلا بهدست نمیآید. موضوع سرقت بهطرز غیرمنتظرهای ساده پیش میرود. اما پیچیدگی از جایی آغاز میشود که این سه سرباز با یک بحران اخلاقی روبهرو میشوند.
میتوان گفت که سه پادشاه نگاهی دقیق و انتقادی به حضور آمریکا در خاورمیانه دارد. نگاهی که تا سالها پس از یازده سپتامبر در سینما تکرار نشد. این فیلم ماجرای هیجانانگیز یک سرقت را به فرصتی برای تامل در اخلاق و مسئولیت انسانی تبدیل میکند. بنابراین اگر از بهترین فیلمها در ژانر سرقت چیزی بیشتر از دزد و پلیسهای معمول انتظار دارید، قطعاً این اثر میتواند انتخاب مناسبی برای شما باشد.
ستایش کردن جرم کار خوبی نیست اما بالاخره باید پذیرفت که سرقت آثار هنری جذابیتی خاص دارد. دزدیدن پول یا جواهرات قابل درک است و نکته خاصی ندارد. اما سارقان هنر قضیهشان متفاوت است. آنها سلیقهای خاص و علاقه به زیباییهایی دارند که شاید اهمیت آنها برای تمام مردم قابل درک نباشد. همین ویژگی دلیل اصلی برجسته شدن فیلم ماجرای توماس کراون محصول سال ۱۹۹۹ است. شاید هم اصلا به همین دلیل توانسته در لیست بهترین فیلم ها با موضوع سرقت جای بگیرد.
البته خوب است بدانید که این نسخه از فیلمی دیگر به همین نام در سال ۱۹۶۸ به کارگردانی جان مکتیرنان بازسازی شده است. اما فیلم جدیدتر از ریتمی تندتر و ساختاری منسجمتر بهره میبرد. با این حال نقطه قوت اصلی این اثر دو بازیگر اصلی آن هستند. پیرس برازنان و رنه روسو رابطهای عاشقانه، جذاب و متناسب با سن خود را به تصویر میکشند. این رابطه بر پایه میل، علاقه و احترام متقابل به تواناییهای یکدیگر شکل میگیرد و به همین دلیل جذاب به نظر میرسد. از طرفی پایانبندی فیلم که شامل سرقتی هوشمندانه و خلاقانه است ذهن و احساس بیننده را بهخوبی با خود درگیر میکند.
فیلم اگرسنگ از آسمان ببارد، روی مرز باریکی حرکت میکند. در واقع به سختی میتوان این فیلم را بین دستهبندیهای ژانر سرقت و جنایی قرار داد. ما در این فیلم با داستانی مواجهیم که در آن نشان میدهد چگونه عوامل اقتصادی و طبقاتی سبب میشود که افراد به سمت مسئله دزدی سوق پیدا کنند.
فیلمنامه این فیلم را تیلور شریدن یعنی نویسنده شناختهشده مجموعه Yellowstone نوشته است. داستان این اثر درباره دو برادر است که برای نجات مزرعه خانوادگی دست به سرقت بانک میزنند. فیلم در اصل یک وسترن با حالوهوای سرقت است و انسانهایی را نشان میدهد که در گوشهای فراموششده از دنیا، به دنبال جایگاهی برای خود هستند.
با توجه به اینکه در فیلمهای ژانر سرقت عموماً نقشهها به شکست میانجامند به همین دلیل میتوان فیلمهای کمدی زیادی در این زمینه ساخت. با این حال اثری چشمگیر که هم در ژانر سرقت باشد و هم سویههای کمدی در آن دیده شود نسبتاً کم است. اما ماهیای به نام وندا را میتوان یکی از نمونههای موفق سرقت و کمدی دانست که درخشش خوبی داشته است.
در ابتدا با داستانی ساده از یک سرقت جواهر مواجهیم. اما بهسرعت با شرایط پیچیده جنایی و شخصیتهای عجیب گروه سارقین روبرو میشویم. کوین کلاین به شدت در این فیلم درخشیده است. اما لذت اصلی داستان آنجایی است که حتی سارقهایی که در یک گروه قرار دارند، به صورت مداوم به دنبال فریب دادن یکدیگرند.
شاید قرار دادن فیلم تلقین در لیست فیلمهای ژانر سرقت کار عجیبی به نظر برسد. اما اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که داستان کریستوفر نولان در این فیلم درباره گروهی است که با نفوذ به رویاهای دیگران دست به جاسوسی میزنند. اما این داستان آنقدر وارد فضاهای غیرمنتظره میشود که گاهی فراموش میکنیم هسته اصلی این فیلم یک عملیات سرقت است. پس باید تاکید کرد تلقین یکی از بهترین فیلم ها با موضوع سرقت است.
درواقع همین ایده سرقت است که به نولان اجازه میدهد تا مفاهیم و تصاویر شگفتانگیز را کشف کرده و بسط دهد. بهترین فیلمهای سرقت همیشه داستانهایی پرپیچوخم دارند به طوری که تماشاگر را در هر لحظه درگیر نگه میدارند. البته نولان این ساختار را یک پله جلوتر برده و پیچیدگیهای خارقالعادهای را رقم میزند. تلقین یکی از پر بیننده ترین فیلم های جهان در ژانر سرقت است.
فیلم انجمن آقایان حالوهوایی خاص دارد که از یک طرف به اصالت بریتانیاییاش بازمیگردد. از سویی دیگر این فیلم زمانی ساخته شد که هنوز ساختارهای رایج بهترین فیلم ها با موضوع سرقت پدید نیامده بود. داستان این فیلم در مورد گرد آمدن تدریجی چند متخصص برای سرقت از یک بانک است. شاید این داستان برای برخی آشنا یا تکراری به نظر برسد اما در بطن فیلم با موضوعات جالبی مواجه میشویم که قابل توجه هستند.
این فیلم یکی از نخستین نمونههای تشکیل گروه برای انجام سرقت به شمار میرود. لیگ آقایان بهدلیل نگاه خلاقانه و شخصیتهای دوستداشتنیاش جایگاه ویژهای بین سینما دوستان دارد. هیچچیز در روایت این فیلم سادهانگارانه نیست. با وجود اینکه فیلم علاقه زیادی به شخصیتهای تبهکار خود دارد اما در نهایت چیزی که میبینیم این است: جنایت نتیجه مثبتی ندارد.
همیشه به حال کسانی که فیلم نفوذی را برای اولین بار میبینند حسادت میکنم به این دلیل که قطعاً از جمله بهترین فیلمها با موضوع سرقت است. این فیلم با داستانی به ظاهر ساده آغاز میشود: ماموری که میکوشد جلوی یک سرقت بانکی را بگیرد. این روایت در ابتدا پایینتر از سطح کارگردانی اسپایک لی به نظر میرسد. اما همین شروع ساده بعد از چند دقیقه به یکی از هوشمندانهترین فیلمهای سرقت با ساختاری دقیق و حسابشده تبدیل میشود. شما با تماشای این فیلم یکی از بهترین فیلم ها با موضوع سرقت را تماشا میکنید.
بیشتر فیلمهای سرقت بر نقشه متمرکزند اما کمتر فیلمی روند تدریجی اجرای آن نقشه را با چنین دقتی به تصویر میکشد و نفوذی نیز یکی از همین فیلمهاست. جزئیات تازه، لایهای نو از شخصیتها را آشکار میکند. وقتی هم به افشای نهایی داستان میرسید آنقدر حیرتزده خواهید شد که حتی اگر هرگز سیگار نکشیده باشید، شاید دلتان بخواهد کامی از سیگار بگیرید!
جکی براون مهماندار یک خط هوایی است که هنگام قاچاق پول برای رئیس قاچاقچیاش دستگیر میشود. حالا رئیسش قصد دارد او را از میان بردارد و پلیس فدرال هم از او میخواهد همکاری کند. اما جکی نقشهای جسورانه میکشد. اگر نقشهاش را عملی کند هم از تعقیب قانونی فرار خواهد کرد و هم میتواند پول رئیسش را بدزدد.
اگر دقت کرده باشید در فیلمهای سرقت زمان همیشه نقش کلیدی دارد. گروهها باید پیش از رسیدن پلیس کارشان را تمام کنند. در جکی براون هم نقشهای برای دزدیدن ۵۰۰ هزار دلار وجود دارد. اما شخصیتها بیشتر از آنکه با پلیس رقابت کنند، با گذر زمان درگیرند. این فیلم دیدنی با بازیهای درخشان پام گرییر و رابرت فورستر، نشان میدهد که ترسناکتر از گیر افتادن، از دست دادن فرصتهاست.
در این اثر کلاسیک سه مرد ناامید و در آستانه سقوط، به شکلی غیرمنتظره وارد زندگی یکدیگر میشوند تا سرقتی بزرگ از یک فروشگاه جواهرات را رقم بزنند. این مقدمه برای علاقهمندان به ژانر سرقت آشنا به نظر میرسد، اما هدف ملویل (کارگردان اثر) زیر و رو کردن قواعد ژانر سرقت نیست بلکه او میخواهد تمام زیباییهای سینمایی ممکن از این طرح ساده را استخراج کند و چند ساعتی شما را با خود به دنیای خاص خودش ببرد. شاید همین سادگی سبب میشود تا در لیست بهترین فیلم در ژانر سرقت جای بگیرد.
دایره سرخ شاید چشمنوازترین فیلم سرقتی باشد که تاکنون ساخته شده و یکی از درخشانترین دستاوردهای سبکی ملویل به شمار میآید. دیالوگها در این فیلم کم هستند اما همین دیالوگهای کم ما را غرق در دنیای عجیبی میکنند که با دقت ساخته شده؛ جهانی که در آن جنایتکاران خونسرد و شیک اما تهی از اخلاق، بیننده را مسحور خود خواهند کرد.
اگر به دنبال بهترین فیلمها با موضوع سرقت هستید، یکی از پیشنهادات اصلی ما به شما جنگل آسفالت است. جان هیوستون پس از ساخت برخی از مهمترین فیلمهای نوآر و ماجراجویانه تصمیم گرفت این دو سبک را در فیلمی جنایی تلفیق کند. نتیجه این ترکیب کردن اثری شد که میتوان آن را سنگ بنای فیلمهای ژانر سرقت دانست. البته که ترکیب هیوستون در اوج خلاقیت خود، مریلین مونروی جوان و استرلینگ هیدن کاریزماتیک جذابیت زیادی دارد، اما فیلم جنگل آسفالت فراتر از درخشش ستارگانش عمل میکند و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
داستان جنگل آسفالت در مورد گروهی خلافکار است که هرکدام میخواهند سهمی در اجرای یک نقشه خاص و دقیق داشته باشند. فضای فیلم پرتنش است. مجرمها در اتاقهای پر دود، با نوعی جدیت خاص درباره نقشه حرف میزنند. البته که این نقشه به شکست میانجامد اما مسیری که این فیلم ایجاد میکند که تا هفتاد و پنج سال بعد نیز ادامه مییابد.
«هیچ وقت تو زندگیت به هیچ چیز اونقدر وابسته نشو که اگر به دردسر افتادی نتونی تو سی ثانیه ترکش کنی.» جملهای بهتر از این را سراغ دارید که بتواند ژانر سرقت را توضیح دهد؟ مایکل مان با فیلم درخشان سرقت تواناییاش در روایت داستانهای جنایی را به خوبی ثابت کرد اما فیلم مخمصه یا همان Heat دلایل زیادی به شما میدهد تا قانعتان کند که از جمله بهترین فیلمها با موضوع سرقت است.
فیلم مخمصه مانند بهترین تیمهای سرقت تعدادی بازیگر شاخص دارد که هماهنگ و بینقص بازی میکنند. خوب است بدانید که این فیلم بهخاطر صحنه تیراندازی مهیج سرقت بانک شهرت یافته (شاید بهترین صحنه تیراندازی تاریخ سینما) که البته کاملاً بهحق هم هست. مخمصه حالوهوای خشن و خونسردانه آثار دیوید ممت را دارد. اما در اصل درباره افرادی حرفهایست که درگیر این پرسشاند که تا چه اندازه میتوانند از خود واقعیشان دست بکشند. مخمصه یکی از بهترین فیلم ها با موضوع سرقت و یکی از بهترین فیلم های اکشن است که حتما باید ببینید.
فیلم ریفیفی به کارگردانی ژول داسن در دوران تبعید او به فرانسه ساخته شد. این دوران برای ژول داسن همان زمانی بود که خشم و مهارت هنریاش به شکلی عجیب با هم آمیخته بودند. اگرچه این فیلم نخستین اثر در ژانر سرقت نیست اما الگو و اثری تعیینکننده برای بسیاری از فیلمهای بعدی این سبک محسوب میشود.
صحنه سرقت در ریفیفی بدون نقص انجام میشود و سارقان به خوبی نقشه و هدف خودشان را اجرا میکنند. اما زمانی که اعضای گروه تلاش میکنند در زندگی روزمره هم مانند نقشه سرقت هماهنگ باشند و خوب عمل کنند، با شکست مواجه میشوند. در واقع این فیلم نشاندهنده تاثیرات ثروت ناگهانی است.
بسیاری از بهترین فیلمهای سرقت در نهایت میخواهند بیثمر بودن و تراژدی جرم و جنایت را نشان دهند. طبیعتاً این رویکرد اخلاقی و مسئولانه به نظر میرسد. با این حال جذابیت فیلمهای سرقت اصولاً در سبک و فضای خاص قانونگریزی آنهاست. در میان تمام شخصیتها و گروههای جذاب این ژانر، هیچ فیلمی به اندازه یازده یار اوشن خونسرد و در عین حال تاثیرگذار نیست.
فیلم استیون سودربرگ درباره دنی اوشن است. مردی که پس از آزادی از زندان، تیمی حرفهای برای سرقتی بینقص جمع میکند و همین داستان یکی از سرگرمکنندهترین آثار سینما را رقم میزند. این فیلم با ریتمی دقیق، فیلمبرداری چشمنواز و بازیهایی درخشان از نسخه اصلی سال ۱۹۶۰ خود با بازی گروه رتپک هم جلو میزند. این فیلم از بهترین فیلم ها با موضوع سرقت است.
بدون شک مرز سهگانه جایگاهی خاص در تاریخ سینما دارد. این فیلمرا قطعاً میتوان در لیست بهترین فیلمها در ژانر سرقت قرار داد. به این دلیل که هم شاهد تصاویر واضح از کشتیگرفتن اسکار آیزاک، گرت هدلاند و چارلی هورنام بودیم و هم تصویر ماندگار بن افلک را دیدیم که در حین پوشیدن حوله، غرق تفکر درباره هستیاش شده است.
این فیلم بهکارگردانی جی.سی. چاندور و نوشته مارک بول در واقع روایتگر گروهی از کهنهسربازان دلتا فورس ارتش آمریکا است که از بیتفاوتی کشور نسبت به خدمتشان دلآزردهاند. این سربازها برای یک ماموریت نهایی گرد هم میآیند: دزدیدن ۷۵ میلیون دلار از یک رئیس باند خلافکار در آمریکای جنوبی.
این انیمیشن خلاقانه همانقدر که یک سرقت هنری را روایت میکند بلکه پرترهای روانشناختی از مردی در حال فروپاشی است. برانت روزها رواندرمانگر است، اما ذهن خودش مورد حملهای روانی قرار گرفته. آثار هنرمندانی مانند ماگریت، وارهول، بوتیچلی، گوگن، هاپر و پیکاسو او را صدا میزنند و تنها راه آرام کردن اضطرابش را در دزدیدن این نقاشیها میبیند.
باب قمارباز درباره مردی خوشگذران در محله مونمارتر است. او کسی است که سالها خلافکار بوده اما بیست سالی است که خلاف را کنار گذاشته و دوباره وارد اجتماع شده است. از زمانی که در کازینوهای پاریس دیگر بخت یار او نیست، تصمیم میگیرد تا راه دیگری برای تامین مخارجش پیدا کند.
منابع: denofgeek , netflix
پاسخ ها