جدایی و دلکندن از کسی که دوستش داریم هیچگاه آسان نبوده است. حالا اگر قرار باشد از فردی خودشیفته جدا شویم، بدون شک این کار صد برابر دشوارتر خواهد بود. جدایی از فرد خودشیفته میتواند قلب آدم را مچاله کند، میتواند آدم را گیج و سردرگم کند. میتواند موجب شود اضطرابی بسیار سنگین را تجربه کنید. خبر خوش آن است که این کار هرچند بسیار چالشبرانگیز و طاقتفرسا است، اما بههیچوجه غیرممکن نیست.
اگر میدانید که شریک عاطفی شما خودشیفته است و اکنون تصمیم به جدایی گرفتهاید، باید خودتان را از نظر روانی حسابی آماده کنید. در این مطلب از چطور ما به شما آموزش خواهیم داد که اول به شکلی درست و اصولی از فرد خودشیفته خلاص شوید و دوم، خودتان را بعد از اتمام چرخه سوءاستفاده فرد خودشیفته، بازیابی کنید. یادتان باشد که تحت هر شرایط، ترمیم روح و روان شما امکانپذیر است؛ البته بهشرط آنکه خودتان بخواهید.
اگر پارتنر شما دچار اختلال شخصیت خودشیفته (narcissistic personality disorder) باشد، بدون شک جدایی از او با چالشهای بسیار بیشتری همراه خواهد بود. اگر با چنین فردی در رابطه بودهاید، خیلی احتمال دارد که مورد سوءاستفاده فیزیکی، عاطفی یا حتی مالی قرار گرفته باشید. تأثیر این سوءاستفاده میتواند از جهات بسیاری زندگی و سلامت روان شما را تحتالشعاع خودش قرار دهد.
باید به یاد داشته باشید که هر فرد بسته به نوع اختلال خودشیفتگی خود، ممکن است واکنشی متفاوت نسبت به جدایی داشته باشد. آن دسته از افرادی که دچار خودشیفتگی پنهان هستند، ممکن است با نظرات ظریف و پرخاشگری منفعل، دوستان و آشنایان اطراف شما را به سمت خودش جذب کند و همه را علیه شما بشوراند. در مقابل، افرادی که دچار خودشیفتگی آشکار هستند، خیلی سریع رابطه جدیدی آغاز میکنند و آن را به رخ شما میکشند.
سوءاستفاده خودشیفتگی (Narcissistic Abuse) در حقیقت به نوعی سوءاستفاده پیچیده روانی و عاطفی گفته میشود. هرچند که گاهی اوقات این سوءاستفاده کاملاً آشکار است، اما در بسیاری از اوقات نیز میتواند بهصورت پنهان و غیرقابلتشخیص باشد. آثار این سوءاستفاده، میتواند تا جایی پیش برود که شما به حقایق موجود شک کنید و حتی احساس کنید که خیالاتی شدهاید.
زیرسؤالبردن و همچنین سرزنش خود، میتواند بخشی از چرخه سوءاستفاده خودشیفتگی (Narcissist Abuse Cycle) باشد. این سوءاستفاده، در بسیاری از اوقات با الگوهایی تکراری همراه است. فرد خودشیفته معمولاً رابطهای از اعتماد و احترام با قربانی خود ایجاد میکند و سپس بهطور ناگهانی این ارتباط را قطع میکند. زمانی که قربانی برای برقراری دوباره ارتباط اقدام میکند، آنگاه، خودشیفته احساس رضایت دارد و قربانی را کنترل میکند.
چرخه سوءاستفاده خودشیفته دارای چهار مرحله است:
قرارگرفتن قربانی در شرایطی که پیشتر مطرح شد، میتواند آثار مخربی برای سلامت روانی و حتی جسمی او به همراه داشته باشد. هر فرد ممکن است به شیوهای متفاوت از دیگران نسبت به این چرخه معیوب واکنش نشان دهد. حس خشم، خیانت، شرم و غم، از جمله رایجترین احساساتی هستند که قرار است بعد از جدایی از فرد خودشیفته تجربه کنید.
از جمله دیگر آثاری که افراد بعد از خروج از چرخه سوءاستفاده خودشیفته تجربه خواهند کرد، میتوانیم به موارد زیر نیز اشاره کنیم:
قبل از هر چیز، باید بدانید که هیچ راهکار سریع و طلایی برای خلاصشدن از فرد خودشیفته وجود ندارد. اولین قدم این است که به احساسات خود احترام بگذارید و آنها را به بهترین شکل حس کنید. قدم دوم و شاید مهمترین مرحله، آن است که بهطورجدی و قاطع برای پایان رابطه تصمیمگیری کنید و بر روی تصمیم خود استوار باشید. پس از این دو مرحله، میتوانید از راهکارهای زیر برای خلاصی از خودشیفته استفاده کنید:
برای انجام این کار، باید تمامی راههای ارتباطی بین خود و فرد خودشیفته را قطع کنید. فرد را بهطور کامل از صفحات شبکههای اجتماعی خود حذف و بلاک کنید. به هیچ تماس یا پیامی از جانب او جواب ندهید. این روش، شاید اندکی خشن به نظر برسد، اما میتواند از بسیاری از اتفاقات دراماتیک بعدی جلوگیری کند.
فرد خودشیفته، در زمان جدایی، از تاکتیکهای سمی بسیاری استفاده میکند. مثلاً ممکن است از مثلثسازی (کشاندن پای فرد سوم در رابطه و استفاده از او علیه شما) شما استفاده کند. همچنین، ممکن است شما را تحت بمباران عشقی (تمجید و تحسین و تملق بیش از حد برای شما) قرار دهد. گاهی نیز ممکن است از تاکتیک لکهدار کردن (بدنامکردن شما با افتراهای مختلف نزد دیگران) استفاده کند. دستکاری روانی نیز از جمله رایجترین اقدامات خودشیفته در زمان جدایی است؛ به همین دلیل لازم است که برای مواجهه با هر یک از این موارد آمادگی داشته باشید.
افرادی که با خودشیفته در رابطه هستند، معمولاً علایق و عادتهای قدیمی خود را فراموش میکنند. اگر قصد جدایی از خودشیفته را دارید یا اینکه همینالان نیز از او جدا شدهاید، بازگشت به علایق و کارهای قدیمی میتواند اقدامی بسیار هوشمندانه باشد. این کار به بازسازی شخصیت قبلی شما کمک شایانی خواهد کرد.
هر دلیلی را که برای جدایی از فرد خودشیفته دارید، ردیف کرده و همه را یادداشت کنید. با یادداشتکردن این دلایل، میتوانید هر زمان که لازم شد، به آنها نگاهی بیندازید و سپس دوباره بر تصمیم خود مصمم شوید. خودشیفته ممکن است با تاکتیکهای خود شما را برای جدایی سست کند، اما مرور دلایلی که دارید میتواند استقامت شما را تقویت کند.
از دیگر راهکارهای مهم برای خلاصشدن از شر افراد خودشیفته آن است که خودتان را با افرادی که واقعاً حامی شما هستند احاطه کنید. افرادی که برای احساسات شما ارزش قائل هستند، افرادی که از رنجها و عذابهای شما آگاه هستند و خوب میدانند چه مسیری را پشت سر گذاشتهاید، بدون شک میتوانند به یاری شما بشتابند.
اگر هرگونه یادگاری خاصی از خودشیفته برای شما باقیمانده است، بهتر است که آن را از اطراف خود دور کنید. برای برخی از افراد بودن یا نبودن یادگاریها و آثار بهجامانده از فرد خودشیفته فرقی ندارد، اما اگر وقتی چشمتان به آنها میافتد احساس ناراحتی دارید، بهتر است که همه آنها را جمع کرده و جایی دور از دسترس و دید خود بگذارید.
توجیههای ذهنی (rationalization) به آن دسته از بهانهتراشیهای مغزی ما گفته میشود که سعی میکند رفتارهای اشتباه فرد خودشیفته را منطقی نشان دهد. توجیههای ذهنی را میتوان نوعی مکانیسم دفاعی مغز دانست. جدایی از خودشیفته سخت است و مغز ما نیز بهنوعی به این رابطه سواستفادهگرانه عادت کرده است، به همین دلیل از این مکانیسم استفاده میکند تا ما را در نقطه امنی که داریم نگه دارد. برای مثال این مکانیسم میتواند عصبانیت و تحقیرهای خودشیفته را کاملاً عادی و منطقی جلوه دهد تا از جدایی جلوگیری کند.
فرد خودشیفته، همیشه شما را در انزوا نگه میدارد تا برتری خودش را نسبت به شما حفظ کند. به نفع خودشیفته است که شما همیشه از نظر عاطفی و روانی به او وابسته باشید. اولین کاری که باید برای بهبود خود انجام دهید، افزایش عزتنفس خودتان است. تقویت نقاط قوت و استعدادهایتان، تصدیق تواناییهای شخصی و همچنین یادآوری ارزشمند بودنتان به خود، میتواند از بهترین روشها برای خلاصی از خودشیفته باشد.
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، در زمان جدایی از خودشیفته باید به تمام احساسات خود توجه کنید و برای آنها ارزش قائل شوید. غصه خوردن و سوگواری برای رابطهای که تمام شده است نیز بخشی از همین احساسات است. به خودتان زمان کافی برای سوگواری بدهید و هر چیزی را که لازم است تجربه کنید. با این کار رشد خواهید کرد.
در نهایت، باید حواس خود را به سرعت گذرکردن از رابطهای که داشتهاید نیز معطوف کنید. خیلی از افراد پس از جدایی از فرد خودشیفته، خیلی سریع با افراد جدید قرار میگذارند و رابطهای تازه آغاز میکنند. این کار، تنها یک حواسپرتی موقت است و نمیتواند درد درونی شما را تسکین دهد. حتی ممکن است وضعیت شما را از آنچه که هست نیز وخیمتر کند. به همین دلیل، توصیه میشود تا قبل از بازیابی و ترمیم روانی، سراغ روابط جدید نروید.
جدایی از خودشیفته میتواند روح شما را جریحهدار کند و قلب شما را به هزاران تکه خرد کند. بدون شک، هزاران رویا در سر خود داشتهاید که در زمان جدایی از خودشیفته، به نابود شدن تکتک آنها فکر کردهاید. چنین شرایطی بدون شک سخت است، اما باور کنید، ماندن با خودشیفته و زندگی با او میتواند حتی از این هم سختتر باشد. رابطه با فرد خودشیفته، میتواند ذرهذره شما را بهسوی پایان نزدیک کند. به همین دلیل، لازم است که یکبار برای همیشه تصمیم بگیرید، قوی باشید و خودشیفته را از زندگی خود حذف کنید.
در این مطلب از چطور برای شما درباره راهکارهای خلاصی از فرد خودشیفته صحبت کردیم. هرچند که ارتباط با خودشیفته بسیار مخرب است و آثار روانی وحشتناکی به همراه دارد، اما جدایی از او بههیچوجه غیرممکن نیست. جدایی از فرد خودشیفته، میتواند شما را به انسان قویتری تبدیل کند و سلامت روان شما را تضمین کند. آیا شما تابهحال با فرد خودشیفته در ارتباط بودهاید؟ در صورت تمایل، تجربیات خود را در این زمینه با ما در میان بگذارید.
منبع: choosingtherapy , choosingtherapy
پاسخ ها