شروع شغل جدید هیجانانگیز و فرصتی برای تجربیات تازه و پیشرفت در زندگی است، چه ترفیع درونسازمانی باشد و چه انتقال به سازمانی جدید. البته در محیطکارهای پیچیده و متغیر امروزی این شروع تازه حتی برای افراد باتجربه هم چندان آسان و بدون دردسر نیست. بر اساس تحقیقات، بسیاری از آغازکنندگان شغل جدید به سطح مطلوب خود یا سازمانشان نمیرسند. چرا؟ چه کاری میتوان کرد که کار را موفقیتآمیز شروع کنیم؟ در این مقاله دنبال پاسخ این پرسشها هستیم.
راهنمای مطالعهنمایش
چرا با تغییر شغل دچار مشکل میشویم؟
کارهایی که باید در هفته اول انجام بدهید
کارهایی که ماه اول باید انجام بدهید
کارهایی که باید در ۹۰ روز اول انجام بدهید
نسل جدید بیش از نسلهای پیشین تغییر شغل میدهد. تحقیقی در ژانویه ۲۰۲۱ نشان داد که ۲۰درصد از ۱۴هزار شرکتکننده در تحقیق، دواطلبانه کارفرمای خودشان را تغییر دادهاند. همچنین تحقیقی که مایکروسافت روی ۳۰هزار نفر در ۳۱ کشور انجام داد، نشان داد که ۴۰درصد از شرکتکنندگان تمایل به تغییر شغل دارند.
بر اساس این تحقیقات، به نظر میرسد تغییر شغل روزبهروز رایجتر میشود و طبعا چالشها و مسائل جدیدی را نیز به وجود میآورد. پس ضروری است که راهکارهای تغییر شغل موفق را شناسایی کنیم تا بتوانیم در شغل جدیدمان سریعتر به موفقیت برسیم.
محققان مدرسه کسبوکار هاروارد تحقیق جامعی انجام دادند و مشخص شد دلیل اصلی مشکلات پس از شروع کار جدید، دستکمگرفتن اهمیت روابط درونسازمانی است. بر اساس این تحقیقات، گروهی که توانستند مدتی کوتاه پس از شروع کار جدیدشان روی ریل موفقیت قرار بگیرند، شبکهای گسترده از روابط درونسازمانی را مبتنی بر منافع مشترک ایجاد کرده بودند. این افراد همواره دنبال گسترش شبکه خود بودند و از این شبکه استفاده میکردند تا از ارزشهای درون سازمان مطلع شوند و با کشف حفرهها و کاستیها، نقش منحصربهفرد خود را مانند قطعه گمشده پازل به ارزشهای سازمان اضافه کنند. همچنین از این شبکه ارتباطی برای برطرفکردن نقاط ضعف خود نیز بهره میبردند.
حتما شما هم این جمله معروف را شنیدهاید که برخورد اول مهم است. اولین هفته کاری شما حکم همان برخورد اول را دارد. اگر در این هفته کارهایی مشخص را انجام دهید، خوب شروع میکنید و در ادامه راحتتر به اهداف شغلی مدنظر خود میرسید. این کارها را در ادامه نوشتهایم.
شروع شغل جدید مثل رفتن به مدرسه جدید است. این شغل را به شما دادهاند، چون شایستگیاش را داشتهاید. با این حال شما از بعضی چیزها اطلاعی ندارید، چیزهایی مانند:
اولین کاری که باید بکنید مطلعشدن از این مسائل است. میتوانید پرسشهای مهم خود را یادداشت کنید، بپرسید و به پاسخها خوب گوش کنید. آنچه را شنیدهاید تکرار کنید تا مطمئن شوید که درست متوجه شدهاید. درباره شغل قبلیتان با همکاران جدید صحبت کنید و از آنها بپرسید رفتارها، نگرشها و الگوهای شغل قبلیتان اینجا هم کاربرد دارند یا نه. هرچه شناخت شما از فرهنگ سازمانی و جو محیط کار بیشتر شود، راحتتر خودتان را سازگار خواهید کرد.
معمولا خود سازمانها تازهواردان را به تور درونسازمانی میبرند تا آنها را با محیط کار و همکاران آشنا کنند، اما شما هم میتوانید ابتکار به خرج بدهید و با دعوت همکاران به صرف چای یا قهوه آنها را بهتر بشناسید.
در جایگاه کارمند جدید باید همهچیز را از نو شروع کنید. پس به دانش و تجربهتان تکیه کنید و وظایف جدیدتان را با دقت انجام دهید. شما باید راه افراد قبلی را ادامه بدهید و البته خلاقیت و ابتکار خودتان بهمرور وارد کارها کنید.
شروع شغل جدید و مشغولشدن به وظایفش میتواند آنقدر سرتان را گرم کند که خودتان را از جمع جدا کنید. این شرایط استرس و اضطراب شما را زیاد میکند.
در برنامههای گروهی و جلسات شرکت کنید. سعی کنید با همکاران جدید ارتباط برقرار کنید و وارد جمعشان بشوید.
در هفته اول کارتان، حسابی کنجکاو باشید و سؤال بپرسید. به سایر گروهها و بخشهای سازمان سر بزنید و با آنها گفتوگو کنید. از افراد باتجربه بخواهید به شما که تازهواردید توصیهای بکنند. با این کار نه فقط چموخم کار را بهتر یاد میگیرید، بلکه روابطی قدرتمند را پایهریزی میکنید.
معمولا چند هفته اول کارکنان جدید میتوانند هرچه دلشان میخواهد سؤال بپرسند، پس از این فرصت برای بهرهگیری از تجربیات دیگران در وظایف خود استفاده کنید. بهجای اینکه همهچیز را خودتان کشف کنید، از اشتباهات قبلی دیگران بیاموزید.
برای آشنایی با دیگران و لبخندزدن به آنها پیشقدم باشید. شاید ابتدا کمی نگران باشید و بخواهید صبر کنید تا دیگران بهسمت شما بیایند، اما بدانید که پیشقدمشدن شما نشانه اعتماد به نفس تلقی میشود و در آینده احترام بیشتری کسب میکنید. از سوی دیگر پیشقدمشدن اعتماد دیگران به شما را افزایش میدهد چراکه آنها نیز احساس بهتری به شما خواهند داشت.
شروع شغل جدید هیجانانگیز است، اما شاید سردرگمکننده هم باشد. برای مدیریت انتظارت خود و ریئستان برنامهای ۱۰۰روزه طراحی کنید، برنامهای که در آن نقشه راه شغلی شما ترسیم شده باشد. وظایف خود و فعالیتهای تکمیلی مانند شرکت در دورههای آموزشی را در این برنامه بنویسید. همچنین برنامه خودمراقبتی را نیز در آن بگنجانید تا دچار فرسایش شغلی نشوید.
سازمانها، شرکتها و کسبوکارها چیزی نیستند جز تعدادی از افراد که کنار یکدیگر جمع شدهاند. برای موفقیت در شغل جدیدتان باید با فرهنگ سازمانی این افراد سازگار شوید. این سازگاری فقط خواسته رئیس شما نیست، بلکه برای پیشرفت شغلی خودتان نیز ضروری است. با پذیرفتن فرهنگ سازمانی و عضویت در یک گروه، از مزایایی مانند کمک دیگران و همدلی آنها برخوردار میشوید.
هفته اول با خیلیها دیدار میکنید. معرفی کوتاهی از خود را در ذهن داشته باشید، مثلا:
هفته اول از هر فرصتی برای آشنایی با دیگران و ایجاد رابطههای هدفمند استفاده کنید. هر برخوردی با سایر همکاران فرصتی برای شماست تا با ایجاد یا گسترش روابط خود در محیط جدید دوستان مناسبی پیدا کنید، دوستانی که برای جاافتادن در سازمان و پیشرفت در آن به شما کمک خواهند کرد.
پس از سپریکردن یک هفته هیجانانگیز در محیط کار جدید، باید کمکم با محیط کار انس بگیرید. بهتر است ماه اول به این سؤال پاسخ بدهید که چگونه میتوانید مهارتهای خود را با وظایف و اهداف شغلی و سازمانی هماهنگ کنید و عضوی مؤثر باشید.
حالا که کمی با همکاران آشنا شدهاید، وقتش است که روابط مستحکمی با آنها ایجاد کنید. با تماشاکردن اینکه آنها چگونه کارها را انجام میدهند، آنها را بیشتر درک خواهید کرد و راهتان برای ایجاد رابطه عمیقتر هموار خواهد شد.
هر شغل جدیدی به مهارتهای جدید نیاز دارد، پس لازم است برای خودتان برنامهریزی کنید. ماه اول بهدقت تقویم کاری خود را تنظیم کنید و ببینید چه مهارتهایی را باید بیاموزید.
در چند هفته اول حتما با مدیرتان جلسههایی داشته باشید و درباره این مسائل صحبت کنید:
حالا که با حالوهوای محیط کار و همکاران به خوبی آشنا شدهاید، وقتش است که در سازمان بهعنوان عنصری مهم جا بیفتید. پس باید کارهایی بکنید.
برخی از کارمندان تازهوارد که میخواهند دیگران را تحتتأثیر قرار بدهند، کارهایی میکنند و چیزهایی را قبول میکنند که بعدا برایشان دردسرساز میشود. در ماههای اول کار خطوط قرمز و مرزهای خودتان با دیگران را بهتدریج مشخص کنید، مثلا اینکه تا چه حد سختکوش هستید و چه حدی از روابط فردی در محیط کار را میپذیرید. یکی از مهمترین مهارتهایی که باید در این برهه بیاموزید، مهارت نه گفتن است.
پروفسور الن لنگر، استاد روانشناسی اجتماعی هاروارد، میگوید: «بسیاری از مواقع توانایی ما از آنچه فکر میکنیم بیشتر است.»
باید کمی به خودتان سخت بگیرید. اهداف جاهطلبانه تعریف کنید و آهسته و پیوسته هر روز برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تلاش هدفمند و پیوسته شما بهتدریج نتایج مثبت خودش را آشکار خواهد کرد.
در برخی از سازمانها عملکرد کارکنان جدید پس از ۹۰ روز ارزیابی میشود. حتی اگر سازمان شما چنین برنامهای ندارد، خودتان دستبهکار شوید و از مدیرتان بخواهید این کار را انجام بدهد.
این کار روشی آسان برای بازبینی مسیری است که طی این سه ماه طی کردهاید. در جلسه با مدیرتان بررسی کنید که همچنان با هم هماهنگ هستید یا نه. هنگام خودارزیابی بررسی کنید آیا در مسیر رسیدن به اهدافی که در ابتدای کار تعیین کردهاید هستید یا نه. چه چیزهایی باید تغییر کنند و چه کارهایی را باید با قدرت ادامه بدهید. همچنین از خودتان بپرسید که مدیرتان در سه ماه یا حتی یک سال آینده چه انتظاراتی شما دارد.
حال که در کار جدید جا افتادهاید، باید به همکاران سابق سری بزنید و جویای احوال آنها شوید. حفظ شبکه روابط کاری گذشته همچنان سودمند است و شاید روزی به نفعتان شود.
در این دنیا سرعت تغییر و تحول زیاد است و تغییر شغل به اختیار یا به اجبار رخ میدهد. به یاد داشته باشید که مهمترین عامل موفقیت شما در شغل جدید، ایجاد شبکه گستردهای از روابط در محیط کار جدید است. هرچه سریعتر این شبکه را ایجاد کنید و گسترش دهید، سریعتر در مسیر موفقیت شغلی قرار میگیرید.
پاسخ ها